شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا
انرژی، قدرت و امنیت
در آغاز قرن کنونی نیاز روزافزون بشر به منابع انرژی باعث کشمکشهای شدید سیاسی میان کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه گردیده است. نیاز به بازگویی جنگها و کودتاهای مستقیم یا غیرمستقیم بر سرتصاحب یا کنترل منابع انرژی یا مسیرهای حمل این ماده حیاتی نیست، زیرا در این مجال نمیگنجد و این بحث نیاز به مجالی بیشتر دارد.
ولی از زمانی که نفت در ایران کشف شد و نخستین چاه نفت توسط شرکت نفت انگلیس در مسجد سلیمان در نخستین دهه قرن بیستم حفر گردید و عقد قرارداد ناکس دارسی در ابتدا آن قرن و قرارداد الحاقی گس- گلشائیان قریب به نیم قرن بعد از دارسی، موضوع نفت و امنیت ملی برای ایرانیان به یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین مسائل تبدیل شده که نمیتوان دورنمایی برای این بحث متصور بود. بحث نفت و امنیت آنچنان در سیاست و تحولات سیاسی تنیده که تقریبا مقدرات کشور نیز به آن گره خورده است. این موضوع نهتنها برای ایران بلکه برای سایر کشورهای نفتخیز دیگر هم کم و بیش مطرح است؛ همچنین برای کشورهای بزرگ صنعتی، به طوری که هنوز موضوع ملی شدن نفت ایران در جامعه جهانی تازگی دارد و اخیرا اسنادی از دخالتهای سیا و انتلیجنس سرویس در این مورد منتشر شده است. در اینجا البته لازم است به مهمترین قراردادهایی که در تاریخ کشف نفت در ایران تاکنون امضا شده و از شهرتزیادی برخوردار است اشارهای داشته باشیم.
۱) امتیاز دارسی که در ۲۸ ماه می ۱۹۰۱ به توشیح مظفرالدین شاه قاجار رسید و به یک کارآفرین و سرمایهدار بریتانیایی به نام ویلیام ناکس دارسی واگذار شد، مهمترین امتیازی بود که در آغاز قرن بیستم به مدت ۶۰ سال به بیگانگان واگذار گردید. کاوش نفت سرانجام در ۲۶ ماه می ۱۹۰۸ برابر با ۵ خرداد ۱۲۸۷ شمسی به نتیجه رسید و موفق به اکتشاف نفت در منطقه مسجد سلیمان شدند.
بعد از کشف نفت در ایران، حفظ منافع نفتی بزرگترین هدف سیاسی انگلستان شد چرا که نفت به صورت یکی از مصالح و منافع مستقیم و استراتژیکی بریتانیا در آمد و ضرورت مداخلات بیشتر انگلیس در ایران را فراهم آورد و پس از جنگ جهانی اول و از سال ۱۹۲۰ به بعد شرکت نفت ایران و انگلیس به توصیه مشاوران حقوقی و مالی خود و با توجه به اهمیت نفت جنوب ایران برای دولت بریتانیا، درصدد برآمدند امتیاز دارسی را تمدید و تجدیدنظر کنند. مذاکرات در اوایل آوریل ۱۹۳۳ آغاز شد و ۲۹ آوریل همان سال منجر به عقد قرارداد جدید نفتی بین طرفین گردید که معروف به قرارداد ۱۹۳۳ است.
دولت ایران خود نیز بعد از جنگ جهانی دوم به این نتیجه رسیده بود که تجدیدنظر در قرارداد ۱۹۳۳ به علت تحولات اوضاع سیاسی- اقتصادی جهان و تغییر شرایط قراردادهای نفتی در کشورهای نفتخیز خاورمیانهامری الزامی و اجتنابناپذیر است، بنابراین دولت ایران اعتراضها و پیشنهادهای خود را برای تعدیل شرایط قرارداد ۱۹۳۳ طی ۲۵ ماده به کمپانی نفت جنوب تسلیم کرد.
از طرف کمپانی نفت جنوب نویل گس به نمایندگی آن با گلشائیان وزیر دارایی کابینه ساعد مذاکراتی انجام دادند و سرانجام در ۲۶ تیر ۱۳۲۸ برابر با ۱۷ ژوئیه ۱۹۴۹، الحاقیهای را به قرارداد ۱۹۳۳ اضافه کردند که معروف به قرارداد گس-گلشائیان گردید. علی منصور نخستوزیر که لایحه را برای تعیین تکلیف به دوره شانزدهم مجلس تقدیم کرد خود از بیان هرگونه نظری درباره آن خودداری نمود. آیتا... کاشانی در این رابطه اعلامیهای صادر و اعلام نمودند: ...< اینک معالاسف میبینم باز میخواهند، مملکت را در چنگال دیکتاتوری بیندازند و ملت ستمدیده ایران را که سالها طعم تلخ دیکتاتوری را چشیده و از حکومت مطلقه هزارگونه مصیبت و شکنجه دیده، مجدداً گرفتار این بدبختی عظیم نمایند.>
حال با توجه به مسائلی که هنوز در پیرامون نفت وجود دارد و از امکان محدودیتبرای صدور نفت زمزمههایی شنیده میشود این پرسش مهم پیش میآید که آیا کشورهای دارای منابع انرژی میتوانند با اتکا به این منبع به قدرت و امنیت دست یابند؟
آنچه مسلم است در حال حاضر منابع تجدیدناپذیر نفت همچنان به عنوان یکی از منابع حیاتی روی کره زمین مطرح است. رشد اقتصادی روزافزون برخی کشورهای پرجمعیت مانند هند و چین که به تنهایی بیش از ۲ میلیارد نفر از ساکنان کره زمین را در خود جای میدهند و رشد مستمر صنایع انرژیبر در کنار محصولاتی مانند خودرو و کامیون و ... روز به روز بر ارزش و اهمیت انرژی میافزاید. در این میان به نظر میرسد کشورهای نفتخیز بر موقعیت استراتژیکشان افزوده میشود. زیرا چشم طمع کشورهای نیازمند انرژی که البته اکثراً در زمره کشورهای پیشرفته با موقعیت اقتصادی برتر هستند بهدنبال دستیابی به این منابع حیاتی است.
در واقع میتوان نتیجه گرفت که کشورهای نفتخیز بیش از پیش نسبت به این ذخیره حیاتی و موقعیت ویژه خود حساسیت یافته باشند. همان قدر که نیاز به نفت میتواند موقعیت سیاسی و حتی استقلال آنان را به خطر اندازد در صورت تیزهوشی سیاستمداران و مردم این کشورها با استفاده از فرصتهای به دست آمده میتوانند در پناه کسب ثروت و با یک دیپلماسی دقیق و هوشمندانه موقعیت کشور خود را تحکیم و ارتقا بخشند. ختم کلام آنکه وجود نفت نه لزوما باعث سعادتمندی و موفقیت یک کشور میشود (آنچنان که بسیاری از کشورهای صاحب نفت چندان کشورهای پیشرفتهای نیستند) و نه نداشتن نفت الزاما مانع از پیشرفت و ترقی میشود (آنچنان که ژاپن، کره جنوبی و اخیرا هند) نشان دادهاند، آنچه نهایتا سرنوشت یک جامعه را در رابطه با نفت رقم میزند، نحوه مدیریت و استفاده از این ماده خدادادی است.
نادر هوشمندیار
منبع : روزنامه اعتماد ملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس ایران انتخابات مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس دوازدهم مجلس دوازدهم مجلس ستاد انتخابات کشور وزارت کشور رئیس جمهور دولت رهبر انقلاب
تهران هواشناسی سیل شهرداری تهران سازمان هواشناسی زلزله فضای مجازی پلیس بارش باران قتل آموزش و پرورش ازدواج
قیمت طلا قیمت دلار خودرو گاز قیمت خودرو بانک مرکزی نمایشگاه نفت مالیات ایران خودرو بازار خودرو مسکن دلار
نمایشگاه کتاب کتاب تلویزیون نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران رضا عطاران دفاع مقدس سریال نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران مهران مدیری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران نمایشگاه
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه حماس سازمان ملل رفح اوکراین نوار غزه طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر رئال مادرید سپاهان لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ بازی
هوش مصنوعی ایلان ماسک مایکروسافت فناوری ناسا اپل فیبرنوری گوگل نخبگان
فشار خون چاقی سیستم ایمنی بارداری آسم توت فرنگی کبد چرب