سه شنبه, ۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 28 May, 2024
مجله ویستا

کسب معرفت در ادبیات


کسب معرفت در ادبیات
بحث معرفت در ادبیات، فلسفه، منطق و عرفان یکی از اساسی ترین بحث هاست. نکته مهم در باره بحث معرفت این است که همواره در بسیاری از ساختارهای ادبی، فرهنگی و فلسفی جامعه ما از دیرباز تاکنون ریشه داشته و همچنان تداوم دارد. چون سیر عارف از عالم خاکی به عالم ملکوت، در محیط یا محیط های کاملاً ناآشنا و بیگانه با حواس و عقول مادی انسان ها صورت می گیرد، آنان برای این که توانسته باشند تصوری از مراحل و مراتبی که سالک در سیر الی الله ناگزیر از گذر از آنهاست، به دست بدهند، از نمادها کار گرفته اند. به گونه ای مثال می توان از هفت مرحله سلوک نام برد که عبارتند از: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا. نامگذاری این مراحل که سالک در سیر من الخلق الی الحق ناگزیر از گذر از آنها است، جنبه ای نمادین دارد تا برای سالک قابل فهم و درک باشند اگرنه حقیقت آنها را جز آنانی که توانسته اند با موفقیت از این منازل و مراتب بگذرند، دیگری نمی تواند دریابد. مولانا درباره وادی «عشق» که دومین مرحله از مراحل سلوک است، چنین می گوید:
چون قلم اندر نوشتن می شتافت ‎/ چون به عشق آمد، قلم برخود شکافت
انسان برای درک حقیقت کلی هستی موجودی است ضعیف و ناتوان، این موضوع هم در درک مادی انسان از هستی صدق می کند و هم در درک معنوی او از عالم معنی. هرگاه گوشه کوچکی از حقیقت برای انسان آشکار شده است، چنان او را بی تاب و ناقرار کرده که هستی به صورت منبعی از معرفت شناسی آشکار شده و وی را در جهت کسب معرفت واله و شیدا ساخته است.

فرید منصوری
منبع : روزنامه ایران