جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دولت خونسرد


دولت خونسرد
دولت احمدی نژاد از فردای روز سوم تیر ۸۴ در جهت آرمان های تبلیغاتی اش تغییرات بی شماری در تمام عرصه های جامعه ایجاد کرد. این تغییرات به حدی زیاد بوده که نوعی انقلاب دولتی را در ذهن تداعی می کند. تمام تغییرات ایجادشده در راستای تحقق شعارهای انتخاباتی رئیس دولت نهم بوده و این مهم از آن نظر قابل تاکید است که برخی از این تغییرات- یا به تعبیری اکثراً- در جهت بهبود یا ترمیم نقاط ضعف دولت های پیشین نبوده و تنها به مقصد رسیدن خواست هایی بوده که قدرت را به دست آورده بودند.
شعارهای آقای احمدی نژاد در دوران پیش از بر کرسی رئیس جمهوری نشستن متناسب کردن اوضاع اقتصادی مردم، از بین بردن سوءمدیریت های مورد انتقاد در دوران اصلاحات، کاهش فساد در تمامی سطوح و ایجاد کردن فضای مهرورزانه میان دولت و دولتمردان با تمامی اقشار جامعه بود. به طور حتم جذاب بودن این شعارها و متفاوت بودنشان نسبت به شعارهای دیگر کاندیداها بود که سبب شد وی در مرحله نخست انتخابات نام های شاخص را جا بگذارد و در مرحله بعد آن رخ دهد که قابل پیش بینی بود. حال در بطن دولت مهرورز و عدالت گرا نگاهی به چند عملکرد دولت آقای احمدی نژاد داریم.
۱) یکی از مهمترین و گسترده ترین تغییرات در دولت نهم دگرگونی های بسیار در سطح مدیریت های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی بوده است. جابه جایی های افزونی که موجب شگفتی بسیاری از اهل فن و کارشناسان شده و پرسش هایی را به وجود آورده که تا این لحظه بی پاسخ مانده است. شگفتی زایی این تغییرات در جایی است که می بینیم کسانی بر جای مدیران گذشته تکیه زده اند که بعضی از آنها حتی تجربه یک ماه مدیریت تجربی را هم ندارند. در حالی که برخی از مدیران برکنار شده به چنان تجربه و پختگی ای رسیده بودند که تازه می شد ثمره این تجربه و پختگی را چشید.
۲) موضع اقتصادی رئیس جمهور پس از رئیس دولت شدن ایشان از آن جهت زیر ذره بین بوده و قرار دارد که بسیاری معتقدند درصد قابل توجهی از شانس رئیس جمهور شدن وی زیر بار سنگین شعارهای برجسته اقتصاد ی ای بوده که در زمان تبلیغات انتخاباتی داده بود. شعارهایی که نه تنها تحقق نیافته است بلکه وضعیت اقتصادی کشور را با چالش هایی بیشتر از سال های قبل مواجه کرده است.
افکار عمومی نسبت به شعارهای احمدی نژاد چنین باوری داشت که تورم کاهش می یابد، جلوی گرانی ها گرفته می شود، عدالت در سطح جامعه توزیع می شود و... اما در طول ماه های رئیس دولت شدن آقای احمدی نژاد با توجه به همان تغییرات مدیریتی در سیستم اقتصادی کشور و اندیشه های اقتصادی خارج از مدار زمان حال که به این سیستم تزریق شده، شاهد مشکلات روزافزون اقتصادی از قبیل سیر صعودی تورم و گرانی ها و همچنین آشفتگی بازار هستیم.
ولی مهم ترین پرسشی که در برابر این وضعیت مطرح می شود این است که چرا از این پس مردم باید به شعارهای تبلیغاتی کاندیداها اعتماد کنند؟ مگر قرار نبود شخص رئیس جمهور اسامی مفسدین اقتصادی را به مردم اعلام کنند تا از این پس جلوی فسادهای اقتصادی گرفته شود، چه شد؟ بالا رفتن عجیب و غریب نرخ مسکن ظرف چند ماه در برابر قول ارائه وام ده میلیونی به خانواده های بی مسکن چه توجیهی می تواند داشته باشد. بی شک هر چه جلوتر برویم با افزایش قیمت ها مواجه خواهیم بود اما تا این لحظه هیچ گونه راهبردی برای بالا رفتن سطح درآمدها از سوی دولت ارائه نشده است.
۳) سیاست های خارجی ایران هم مثل باقی عرصه ها در طول دو سال دولت عدالت گرا دستخوش تحولات اساسی شده است. تبدیل پرونده انرژی هسته ای به پرونده ای ملی و مصر بودن بر سر پیشبرد اهداف هسته ای در دولت احمدی نژاد پیامدهایی را به همراه داشت. در کنار این مساله شاهد پیگیری مساله هولوکاست و افسانه خواندن آن و همچنین طرح محو اسرائیل از روی نقشه جهان از سوی رئیس جمهور و همفکران وی هستیم که موجب شده تنش میان ایران و اسرائیل و همچنین در نهایت جهان بیش از پیش شود تا جایی که حتی اسرائیل به شکل زیرلایه ای و پنهان تهدید به حمله نظامی کرده است.
این در حالی است که در وضعیت کنونی و پس از نتایج انتخابات ۲۴ آذر در سیاست داخلی بی شک شاهد درگیری ها و تنش هایی بیش از گذشته که تقریباً قدرت یکدست بوده، خواهیم بود. ورود چهار اصلاح طلب به شورای اسلامی شهر تهران، موج امیدی را به اردوگاه اصلاح طلبان آورده و چشمان اصلاح طلبان را به دروازه های مجلس هشتم گشوده است. از سوی دیگر ناکام بودن کاندیداهایی که تحت عنوان رایحه خوش خدمت مورد حمایت دولت و رئیس جمهوری بودند، نشانگر آن است که میل مردم و جامعه برای حمایت از اندیشه های دولت احمدی نژاد رو به تنزلی فاحش است.
در سویی دیگر هم می بینیم که عمده منتقدان دولت نهم گروهی از اصولگرایانی هستند که به طور کل سیر فکری و عملی خود را جدا از دولت و حامیانش می دانند و برای حفظ قدرت نسبی خود و افزایش آن سر ناسازگاری با دولت را باز کردند و پس از هر اقدام دولت دست به نقد آن می زنند. حال باید دید که تدبیر رئیس جمهور در قبال این مسائل در آینده چه خواهد بود. آیا آقای احمدی نژاد در جهت مصالحه و مراوده در سیاست داخلی با متقابلانش برای اتحاد و گرفتن پشتیبانی آنها بر سر مشکلات گام برخواهد داشت.
علیرضا فراهانی
منبع : روزنامه اعتماد