پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ایران تهدید نیست، مگر آن که ...


ایران تهدید نیست، مگر آن که ...
تقریباً همه بمب گذاران انتحاری سنی هستند و اکثریت آنها از عربستان سعودی می باشند. اما به جای مقابله با عربستان سعودی، بوش با ارسال میلیاردها دلار سلاح های پیشرفته و همینطور تکنولوژی هسته ای به این کشور موافقت کرده است.
بوش در یکی از بی پایه و اساس ترین و شگفت آورترین سخنانی که تاکنون یک رییس جمهور آمریکا می توانست ایراد کند، در هنگام سخنرانی در کنست اسرائیل، ایران را با آلمان نازی مقایسه کرد و همان حملات شدید نورمن پودهورتز، پدرخوانده نومحافظه کاران و بنیامین نتانیاهو رهبر حزب لیکود اسرائیل را تکرار نمود.
بوش گفت: «به نظر می رسد برخی معتقدند که ما باید با تروریست ها و تندروها گفتگو کنیم. د ر حالی که برخی استدلال های خلاق و ابتکاری آنها را متقاعد خواهد کرد که همواره در اشتباه بوده اند. ما این تصورات احمقانه را پیش از این هم شنیدیم. هنگامی که تانک های نازی در سال ۱۹۳۹ وارد لهستان شد یک سناتور آمریکایی (ویلیام بورا از آیداهو) اعلام کرد که اگر می توانستم با هیتلر صحبت کنم، ممکن بود از همه این اقدامات اجتناب شود...»
بوش درست چند روز بعد از آن که رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا خواستار ترکیبی از مشوق ها و فشارها برای تعامل با ایران شد، «استدلال» خود را در مقابل «سازش و باج دادن» قرار داد. بنابراین همان گونه که باراک اوباما متذکر شد، حتی وزیر دفاع رییس جمهور (بوش) هم ظاهراً یک سازشکار است.
مقایسه ایران با آلمان نازی در ۱۹۳۹ احمقانه است. آلمان یک کشور صنعتی شده و قدرتمند بود که در جنگ جهانی اول مغلوب شد. آلمان از همه طرف های پیروز که آن را تحقیر کردند، ناراضی بود. فرهنگ آلمانی همان چیزی بود که بسیاری از آلمان ها کورکورانه از رهبر کاریزمای خود یعنی آدولف هیتلر پیروی می کردند. حتی «ورنر هینزبرگ» فیزیکدان برجسته آلمان و برنده جایزه نوبل، هر چند که نازی نبود، اما برای این رژیم کار می کرد. مهم تر آن که ارتش ۱۹۳۹ آلمان یک ارتش بسیار قدرتمند در جهان بود که بوسیله تکنولوژی پیشرفته و امکانات صنعتی و گروه بزرگی از دانشمندان طراز اول حمایت می شد.
در رابطه با نکته ای که بوش به آن اشاره کرد، باید گفت: آلمان به لهستان حمله کرد و اتریش را تصرف و چکسلواکی را ویران کرد. این موضوع را با ایران مقایسه کنید که نه تنها هیچ ادعای سرزمینی نسبت به کشور دیگری ندارد و نه تنها طی ۱۰۰۰ سال هیچ حمله ای به هیچ کشور همسایه خود نکرده است بلکه برعکس خود قربانی جنگ هشت ساله با عراق شد که از سوی آمریکا مورد تشویق و حمایت قرار گرفت.
فرهنگ ایرانی چنین است که تعداد کمی از ایرانیان کورکورانه از رهبرانشان تبعیت می کنند. در سال ۱۹۰۵ ایرانیان نخستین دولت مشروطه را در تمام آسیا و خاورمیانه ایجاد کردند. جدا از تمام منابع و ظرفیت های بالقوه آن، ایران یک کشور مترقی است نه یک قدرت صنعتی پیشرفته. نیروهای مسلح ایران برای دفاع از کشور طراحی شده اند نه این که قدرت خود را در خارج از مرزهای کشور به نمایش گذارند. این در حالی است که حضور گسترده نیروهای ناتو و آمریکا پیرامون ایران، دسترسی های این کشور را محدود ساخته است.
آمریکا و اسرائیل به طور مداوم اشاره می کنند که کمک ایران به حماس و حزب الله لبنان نشانه ای از مقاصد اهریمنی آن است. اما نباید فراموش کرد که با توجه به تهدیدات پیوسته آمریکا و اسرائیل، ایران نیاز به عمق استراتژیک برای حفظ وحدت سرزمینی خود دارد؛ از این رو حماس و حزب الله را حمایت می کند.
افزون بر این، حماس در انتخابات دموکراتیک سال ۲۰۰۶ پیروز شد و بسیار مطلوب تر و مردمی تر از فتح است. همان گونه که جان مک کین گفته اس: «آنها یک دولت هستند. این واقعیت جدید خاورمیانه است.» در مقایسه با برداشت غلط عمومی، حزب الله بدون کمک ایران هم قدرتمند است. زیرا حزب الله، به عنوان یک واکنش به تهاجم اسرائیل به جنوب لبنان در ۱۹۷۸ و ۱۹۸۲ شکل گرفت که سبب آوارگی صدها هزار شیعه و کشته و مجروح شدن آنان گردید. این در حالی بود که آمریکا و سایر کشورهای جهان تنها نظاره گر بودند و هیچ اقدامی نکردند. حزب الله و حماس تنها از ایران کمک دریافت می کنند نه فرمان.
وقتی رییس جمهور (بوش) ایران را عامل اصلی مشکل پیش روی آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه معرفی می کند، بی شرمانه دروغ می گوید.
ایران از حمله آمریکا به افغانستان و عراق حمایت نکرد و آمریکا را نیز مجبور نکرد که از تهاجم چند دهه اسرائیل حمایت کند. این ها دلایل اصلی احساسات ضد آمریکایی در جهان اسلام هستند. نیمی از مبارزان خارجی در عراق از عربستان سعودی، و سایرین از مصر، اردن و سایر کشورهای سنی هستند که از سوی آمریکا حمایت می شوند.
تقریباً همه بمب گذاران انتحاری سنی هستند و اکثریت آنها از عربستان سعودی می باشند. اما به جای مقابله با عربستان سعودی، بوش با ارسال میلیاردها دلار سلاح های پیشرفته و همینطور تکنولوژی هسته ای به این کشور موافقت کرده است.
مطمئناً ایران نفوذ قابل ملاحظه ای در عراق دارد. ایران از سپاه بدر و جیش مهدی مقتدا صدر حمایت کرده است. این گروه ها زمانی که صدام بر قدرت بود در ایران به سر می بردند. اما ایران در عین حال از دولت نوری المالکی نیز حمایت کرده است. عقلانیت قوی پشت این مسئله قرار دارد. ایران در دهه ۱۹۸۰ توسط عراق مورد هجوم واقع شد، بنابراین به منظور جلوگیری از بروز درگیری دیگر با عراق، ایران امیدوار است بدون توجه به این که از میان جناح های گوناگون کدام یک در درگیری داخلی عراق پیروز شود، در عراق نفوذ کند.
در همین حال، نفوذ ایران به سبب رقابت تاریخی میان اعراب و فارس ها محدودیت های خاص خود را دارد.
در آوریل ۲۰۰۵، هنگامی که محمد خاتمی هنوز رییس جمهور ایران بود، ایران طرح جامعی را به آمریکا ارائه داد و پیشنهاد کرد که وارد مذاکره جدی شوند و همه مسائل مهم روی میز مذاکره قرار گیرند اما این پیشنهاد هرگز از سوی آمریکا جدی گرفته نشد. آنچه که در آمریکا درک نشده این است که به دلیل نبود تهدید خارجی علیه امنیت ملی ایران، این امر زمینه را برای گروه های دموکراتیک جهت فشار برای اصلاحات تسهیل می کند. از این رو، تنش زدایی، و نه جنگ، با آمریکا تغییرات اساسی را در ایران ممکن می سازد.
اما بوش از این واقعیات مطلع نیست. در دنیای او که به طور کامل از ما جداست، مذاکره با ایران رد می شود اما کنست جزو منافع ملی آمریکا محسوب می گردد. در پندار وی، تهاجم و ویرانی افغانستان و عراق، حمایت بی دریغ از اسرائیل و جنگ احتمالی با ایران همگی برای آزادی و دموکراسی در خاورمیانه مناسب هستند.
ایرانیان چگونه به حمله آمریکا یا اسرائیل به کشورشان واکنش نشان خواهند داد؟ اکثر ایرانیان این گونه پاسخ خواهند داد: «یک حمله نظامی تنها احساسات ملی گرایی را در ایران روشن می کند. ایرانیان، کمک های آمریکا به عراق را طی جنگ با کشورشان به خاطر دارند. آنها شاهد استاندارد دوگانه آمریکا هستند وقتی که آمریکا به کره شمالی تضمین امنیتی و کمک ارائه می دهد و به هند (عربستان و بحرین) تکنولوژی های هسته ای پیشرفته می دهد، اما به ایران چیزی جز تحریم و تهدید نمی دهد. ایران، عراق نیست: با توجه به ملی گرایی عمیق ایرانیان و سنت دیرینه شهادت در میان شیعیان، هرگونه اقدام نظامی علیه ایران پاسخی را دریافت خواهد کرد که تمام منطقه را در کام خود فرو خواهد برد.»
از این رو، وقتی رییس جمهور بوش به دستور اسرائیل، ایران را تهدید می کند در واقع با آتش بازی می کند. بوش در پاسخ به پرسشی در این خصوص که چگونه ایران تهدیدی علیه آمریکاست گفت: «رهبر ایران خواستار نابودی اسرائیل است.» به عبارت دیگر بوش به خاطر رفع تهدید ایران علیه اسرائیل، مایل به فرمان حمله علیه ایران است. اما شیعیان سراسر منطقه خاورمیانه به این اقدام با محبت پاسخ نخواهند داد.
نویسنده: محمد - سهیمی
مترجم: کیانوش - کیاکجوری
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از آنتی وار
منبع : باشگاه اندیشه