سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


من بچه این قصه هستم!


من بچه این قصه هستم!
شاید بشود گفت بازی گوهرخیراندیش در فیلم «دعوت»ابراهیم حاتمی کیا، یکی از باور پذیرترین نقشهای این فیلم پنج اپیزودی است.
نقش زنی پا به سن گذاشته که حالا به یک باره متوجه شده که باردار است و ...
او این بار و برای بار دوم و البته در قالب نقشی کاملا متفاوت، مقابل دوربین حاتمی کیا قرار گرفته است. گفتگوی ما با گوهر خیر اندیش، بازیگر نقش«سیده خانم» در یکی از اپیزودهای فیلم پر سر و صدای ابراهیم حاتمی کیا را بخوانید. این گفتگو در حالی انجام شد که او دوران نقاهت بعد از یک بیماری سخت را در منزل اصغر همت و افسر اسدی سپری می کند.
▪ قبل از هر صحبتی، شنیده بودیم که به خاطر شرایط کاری فیلم آخرتان، سر فیلمبرداری بیمار شده اید و گویا کار به بیمارستان و بستری شدن کشیده. چطور شد که این اتفاق افتاد؟
ـ اصل قضیه مصدومیت من مربوط می شود به حضورم در سریال «حماسه آرد» به کارگردانی آقای بهزاد فراهانی. سر ضبط این سریال در یکی از مناطق محروم اطراف زنجان به نام «حلب» بودیم که به یکباره در ناحیه شکم احساس درد کردم. دوستان اول فکر کردند شاید من مسموم شده باشم، متاسفانه به همین دلیل و به خاطر دیر رساندنم به بیمارستان، آپاندیسم ترکیده بود و وقتی به تهران منتقل شدم، پزشکان به زحمت توانستند از طریق دارو، عفونت ناحیه شکمم را مهار کنند. اما چون در آن مقطع به جای غذا، سرم و دارو مصرف می کردم، وقتی به خانه برگشتم، دچار ضعف شدم و در اثر زمین خوردن از ناحیه لگن و کمر هم به شدت آسیب دیدم و یک هفته در بیمارستان بستری بودم. ولی متاسفانه در روز عید فطر دوباره دچار درد شدید در ناحیه شکم شدم که مجددا تحت عمل جراحی قرار گرفتم و الان که با شما صحبت می کنم، بعد از یک دوره سخت بیماری در حال گذراندن دوران نقاهت هستم.
▪ و پروژه «حماسه آرد» در حال حاضر متوقف شده؟
ـ من که نزدیک به یک ماه است بستری هستم و خیلی از چگونگی پیشرفت پروژه اطلاعی ندارم، اما تا جایی که اخیرا اطلاع پیدا کرده ام، دو هفته ای است که گروه، کار را متوقف کرده اند و آقای بهزاد فراهانی (کارگردان مجموعه) هم مشغول اعمال تغییراتی در فیلمنامه است. سایرین هم فعلا منتظر نتیجه درمان من و چند بازیگر دیگر مجموعه هستند تا به امید خدا بتوانیم سر فیلمبرداری برگردیم.
▪ آخرین فیلم اکران شده از شما، فیلم «دعوت» حاتمی کیاست. کار کردن با حاتمی کیا چگونه بود؟ هر چند شما، تجربه کار با حاتمی کیا را در «ارتفاع پست» هم داشتید ؟
ـ بله همانطور که گفتید، من با آقای حاتمی کیا، پیش از این در فیلم «ارتفاع پست» همکاری داشتم و از آنجا که آن کار برایم خاطرات بسیار خوبی به همراه داشت، با او در این کار هم همراه شدم. کارکردن با این کارگردان کاربلد، آنقدر شیرین ولذت بخش است که حیفم آمد این تجربه دوباره را از دست بدهم.
▪ چقدر نقش را دوست داشتید و تا چه حد، نقش روی کاغذ، جا را برای بازی شما مهیا کرده بود؟
ـ من در برخورد اولیه با فیلمنامه، اصلا نقش را دوست نداشتم و صحبتهای اولیه من با حاتمی کیا هم به این قضیه بر می گشت که اصلا چرا این سوژه را انتخاب کرده و همه ترس و دغدغه من این بود که این شخصیت، نتواند با تماشاچی ارتباط برقرار کند، تا جایی که حتی به حاتمی کیا گفتم شاید فیلمت فروش خوبی هم نداشته باشد، ولی آقای حاتمی کیا با اعتقاد کامل و ایمان به کارش، این اطمینان را به من داد و گفت که می داند که می خواهد چه بکند و خواست که به او اعتماد کنم. از آن طرف، من همزمان با پیشنهاد این نقش، مشغول بازی در نمایش «ملاقات با بانوی سالخورده» به کارگردانی حمید سمندریان بودم و همین باعث شد با وجود علاقه مندی بسیار، به آقای حاتمی کیا اعلام کنم که نمی توانم برای این کار حاضر شوم. اما برنامه ریز گروه این موقعیت را فراهم کرد و برنامه فیلمبرداری به گونه ای تنظیم شد که من هم بتوانم در این فیلم بازی داشته باشم و در فاصله زمانی کمی، اپیزود «سیده خانم» فیلمبرداری شد.
▪ و این طورشد که با سوژه فیلم ارتباط برقرار کردید؟
ـ بله، با توجه به اخباری که در مطبوعات مختلف در خصوص این قضیه می خواندم، اهمیت و لزوم پرداختن به «سقط جنین» برایم روشن بود. متاسفانه اکنون این مسأله به اشکال گوناگون و در میان اقشار مختلف جامعه امروز ما هم دیده می شود و حسن فیلم «دعوت» در این بود که این معضل را در میان اقشار و گروه های مختلف مطرح می کرد.
▪ از همان اول که فیلمنامه نهایی در اختیار شما قرار گرفت، این اپیزود به طور کامل شکل گرفته بود؟
ـ ظاهرا قبل از نوشتن فیلمنامه، چیستا یثربی داستانهای مختلفی از اقشار گوناگون که دچار مسأله حاملگی و مشکل نگهداری بچه و سقط جنین شده بودند را با حاتمی کیا مطرح کرده بودند که بعضی از این قصه ها به شکل سناریو درآمده بود. البته آنچه من خواندم به شکل سناریو بود و چون در برخورد اول خیلی نتوانستم با نقش و قالب کلی اپیزود ارتباط برقرار کنم و مواردی را در این خصوص با نویسنده فیلمنامه مطرح کردم، او از من خواست که قصه اصلی را هم بخوانم، چون می خواست بداند که پیشنهادها و حرفهایی که من در خصوص این کاراکتر دارم، در این قصه ها هم هست یا نه، که اتفاقا این نقش در قصه کمرنگ تر بود. در طول فیلمبرداری هم، پیشنهادها و ایده هایی به کارگردان می دادم که او با هوشمندی و درایت کامل، آنهایی را که به نقش نزدیک بود می پذیرفت و بقیه را رد می کرد. در واقع، از ابتدا خلاصه ای از فیلمنامه به من داده شد و زمانی که متن کامل در اختیارم قرار گرفت، دیدم نقش ظرفیت بالایی دارد. من بر سر این نقش با حاتمی کیا همفکری زیادی داشتم و آنچه الان روی پرده می بینید، نتیجه همفکری من، خانم چیستا یثربی و آقای حاتمی کیاست.
▪ با توجه به گفته های قبلی تان، مشکلات نقش را در چه می دیدید؟ فکر می کنید نقش، جای کار بیشتری هم داشت؟
ـ چیزی که اکنون روی پرده دیده می شود در نهایت، خواست کارگردان است که من آن را اجرا کرده ام، ولی چیزی که برای من مهم است این بوده که در وهله اول، من به هیچ عنوان مجاب نمی شدم که زنی به سن سیده، بتواند بچه سالمی را به دنیا بیاورد. ترس از منگولیسم، ترس از نبودن حس مادری در سنی که انسان بتواند خودش، بچه اش را بزرگ کند، اینکه جلوی همسایه ها وخانواده های دیگران، آن هم با نگاه سنتی حاکم بر قصه، چه خواهد شد و ... و همه اینها باعث می شد که من با شخصیت «سیده» در چالش باشم، ولی در نهایت، این گوهر خیر اندیش بود که مغلوب سیده شد !چرا که سیده با ایمانی قوی، به این سوال من جواب می داد که: «خداوند در مرحله ای، برای انسان، اتفاقی را رقم می زند که خودش به آن داناتر است و حتما حکمتی درآن است». حتی اوایل فیلم (که الان در فیلم نیست) وقتی سیده با دخترش برای سقط بچه به مطب دکتر می روند، او با خود برای سقط بچه در حال جنگ و جدال است و می گوید که باید با خدا مشورت کند. در واقع او به خاطر از بین بردن موهبتی که خداوند در بطنش قرار داده می ترسد. من و سیده، بارها بر سر این قضیه بحث داشتیم و او از من می خواست که تحلیل کنم که آیا همین الان گوهر خیر اندیش می تواند قتلی انجام دهد و بعد جواب می داد که جان، جان است !بعد ازآن بود که من کاملا مجاب شدم و از آن به بعد تمام طراحی و اجرای نقشم، به شخصیت سیده نزدیک شد.
▪ اینجا این سؤال برای من پیش آمد که سیده خانم، چرا بعد از واکنش منطقی ای که در خصوص باردار شدنش در اول داستان داشت، به یکباره و در نیمه های قصه، قانع شد و به موقعیتی که ناخواسته برایش پیش آمده بود رضایت داد؟
ـ رضایت او به دلیل ایمان قوی و نگاه معنوی و شناختی بود که از این قضیه پیدا کرده بود.
▪ در خصوص بازیگران نقش مقابلتان بگویید. آقای بابک، نگار فروزنده یا... بازیهای منفعلی داشتند. این طور به نظر می رسید که این شخصیتها قصد دارند خیلی زود سر و ته قصه را هم بیاورند و بیننده را برای دیدن اپیزود بعدی آماده کنند؟!
ـ مسأله بازیگران مقابل و چگونگی اجرای بازیشان یا چگونگی کارکرد متن در باره آنها در زمان کمی که یک برش از زندگی سیده را می خواهیم به نمایش بگذاریم، بیشتر به کارگردان و نویسنده فیلمنامه برمی گردد و لابد کارگردان و نویسنده، همین قدر برای آنها فضا در نظر گرفته بودند که شما دیدید و شاید لازم هم نبوده که زیاد به این آدمها پرداخته شود !به عقیده من، تمامی قصه های فیلم، بیانگر این مسأله و مشکل در کشور ما بود. من نشنیدم که کسی به جز در پایان فیلم سالن سینما را ترک کند و همین نشان می دهد که بقیه نقش ها و اپیزودها هم قابل توجه بوده اند و حاتمی کیا خیلی هوشمندانه در فیلم به همه این اقشاراشاره کرده بود .
▪ به عنوان یک بازیگر، حضور در یک فیلم اپیزودیک برایتان نگران کننده نبود؟ نگران ارتباط برقرارنکردن مخاطب نبودید؟
ـ نه. تقریباً همه می گویند که داستانها توانسته تماشاچی را جذب کند و نقشها به خوبی از طرف تماشاچی پذیرفته شده و فقط امکان دارد در خصوص قوت و ضعف بازیها سلیقه ای برخورد شود، ولی از نظر خودم، از آن جایی که حاتمی کیا می دانست می خواهد چکار کند، من هم به او اعتماد کردم. ولی چیزی که برای خود من هم سؤال بود و از حاتمی کیا پرسیدم این بود که آیا این قصه ها در هم ادغام می شوند؟ و قرار هم شد که این کار را بکنند، ولی بعد و در تدوین نهایی، ظاهرا چاره ای جز حذف یک اپیزود و تدوین آن به شکل کنونی نبوده و فیلم، تبدیل شده به چیزی که شما آن را دیده اید و من متاسفانه هنوز به خاطر بیماری ام نتوانسته ام آن را ببینم!
▪ با توجه به پیشینه کاری ابراهیم حاتمی کیا، برای خود شما جالب نبود که او چطور بعد از عمری فعالیت در حوزه سینمای دفاع مقدس، به یکباره به سراغ یک قصه زنانه رفته؟
ـ اتفاقاً چرا !من از قبل اطلاع داشتم که چیستا یثربی و حاتمی کیا مشغول تحقیق و نوشتن بر روی موضوعی مثل «سقط جنین» هستند. زمانی هم که به دفتر تولید این فیلم رفتم، همین سؤال را پرسیدم، ولی بعداً خودم به این جواب رسیدم که حاتمی کیا همیشه در همه کارهایش، مسائل و معضلات جامعه را به تصویر می کشد. آن زمان، مسأله جامعه ما جنگ بوده، ولی اکنون این موضوع، یکی از مشکلات جامعه حال حاضر ماست. اهمیت این مسأله هم، کمتر از طرح مسأله جنگ نیست. به نظر من در مسائلی مثل «سقط جنین» هم نوعی جنگ انسان با انسان در حال وقوع است. جنگ مادر با فرزند ناخواسته اش، جنگ میان تقاضای ماندن فرزند و مشکلات مادر و این خود، جنگ و چالشی است که امروز وجود دارد و به نظرم انتخاب حاتمی کیا در این مورد آنقدر جسورانه بوده که ارزش کارش، کمتر از پرداختن به مسأله جنگ نباشد. به نظر من دغدغه حاتمی کیا در نگاه به معضلات جامعه انسانی هیچ تغییری نکرده و این فیلم، هشداری بود که حاتمی کیا هم به مردم می دهد، هم به دولتمردان.
▪ و فکر می کنید این کارچه جایگاهی در بین کارهای حاتمی کیا دارد؟
ـ به نظر من همیشه باید تب وتاب عقیده های مخالف وموافق فروکش کند تا بشود تحلیل درستی از یک فیلم ارائه داد تا دیدگاهها، تحت تأثیر مسائل و شرایط احساسی قرار نگیرد. من مطمئنم که حاتمی کیا به همین بسنده نخواهد کرد و از این به بعد، به سراغ موضوعاتی نو و جسورانه خواهد رفت و باز هم، دغدغه هایش را به اشکال مختلف نشان خواهد داد.
▪ برای خلق کاراکتر «سیده خانم» آیا نمونه ای نزدیک در اطرافیان نداشتید؟ سعی نکردید با کسانی که چنین شرایطی داشته اند ارتباط برقرار کنید؟
ـ مادر خود من، همزمان با دختر اولش باردار شد و من فرزند مادری هستم که اتفاقا زمان وضع حمل هم داماد داشت و هم عروس! من و خواهر زاده ام به فاصله دوماه از هم متولد شدیم. من بچه این قصه هستم!
▪ پس خیلی راحت باید شخصیت «سیده خانم» را درک کرده باشید؟!
ـ بله کاملا با تحلیل ها و نگاه حاتمی کیا در زمان فیلمبرداری، هر دو به نقطه نظرهای مشترک می رسیدیم.
تکتم بهاردوست
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید