چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

Bad Day LA


Bad Day LA
بازی قبلی آقای American McGee که بر اساس کارتون آلیس در سرزمین عجایب ساخته شده بود و یک بازی با تمی‌ترسناک و بسیار خوش ساخت بود و جوایز فراوانی برای خودش بر ارمغان آورد ( همچنین قرار است فیلمی‌بر اساس آن با بازی سارا میشل گلار ساخته شود) اما بازی جدید این آقا با عنوان Bad Day LA که خیلی سر و صدا کرده بود و دلیل آن هم نه ارزش‌های بازی بلکه بزرگنمایی‌های بیش از حد ایشان در مصاحبه‌هایشان و اطلاعات دل آب کنی بود که در مورد بازی چپ و راست می‌دادند . Bad Day LA را می‌توان کلیشه ای ترین بازی مضخرفی نامید که سعی کرده بود تا دیگران را به تمسخر بگیرد اما سازندگان حتی لحظه ای به این مورد فکر نکرده بودند که بازی ای که قصد انتقاد یا بهتر بگوییم تخریب دیگران را دارد خود باید لااقل در سطح خوب قرار داشته باشد اما Bad Day LA فاقد هر گونه ارزش ساختاریست . گیم پلی بازی هر چیزی که دارد در همان دو مرحله ی اول رو می‌کند ، عمق فاجعه ی صدا گزاری بازی تقریبا برابر است فجایع که در بازی شاهد آن‌ها هستیم ، گرافیک بازی از نوع Cell-Shaded است اما دلیل استفاده از این روش به عنوان رابط گرافیکی اصلا ربطی به موضوع کمیک بازی ندارد بلکه دلیل آن نا توانی سازندگان در ساخت یک گرافیک امروزیست .
در همین سیستم گرافیک بازی هم اشکالات فراوان تر از آن چیزیست که به آن‌ها اشکالاتی کوچک بگوییم و از همه مهمتر اینکه بازی تقریبا مخالف جمله ی تبلیغاتیش “آیا آماده اید؟” است چرا که در هیچ جای بازی شما به مشکلی بر نمی‌خرید که نیاز به آمادگی آنطور که بازی آن را بزرگ کرده است ، داشته باشید.داستان بازی در بدترین روزی اتفاق می‌افتد که شهر لس آنجلس به خود دیده است (البته ندیده است اما این بازی این رویا را به واقعیت تبدیل کرده است. ) نقش اول بازی فردی بی خانمان به نام آنتونی است که در طول داستان به اطلاعاتی بیشتری از او و زندگیش قبل از بی خانمان شدن دست می‌یابیم . در این روز او سعی دارد تا به هر قیمتی که شده از شهر فرار کند اما در طول راه ناخواسته به دیگران کمک می‌کند (البته از روش‌های احمقانه) و همچنین همراهانی پیدا می‌کند که در طول راه به او کمک می‌کنند . فجایع بازی با سقوط هواپیمایی (توسط تروریست‌ها) که حامل موادی شیمیاییست در وسط یکی از بزرگراه‌های شهر و تبدیل مردم به زامبی به واسطه ی مواد موجود در هواپیما شروع می‌شود و با فجایع دیگری مثل حمله ی تروریست‌ها ، زلزله ، بارش شهاب سنگ ، سونامی‌و ... ادامه می‌یابد . سوژه ی بازی بسیار زیبا و جذاب است و نظر هر کسی را به خود جلب می‌کند اما این سوژه با حالت مسخره ای که بازی در پیش می‌گیرد کاملا رنگ و لعابش را از دست می‌دهد . در هر لحظه ای که شما احساس آرامش می‌کنید یک اتفاق ناگهانی باعث می‌شود که آرامش شما بهم بخورد اما این اتفاق‌های ناگهانی آنقدر تکرار می‌شوند که شما در پایان هر مرحله انتظار یک بلای جدید را دارید . اگر برای معرفی بلایایی که قرار بود به سر شما بیاید راه دیگری انتخاب شده اصلا بازی تا این حد خسته کننده و با ریتمی‌تکراری به نظر نمی‌رسید .سبک بازی یک اکشن سوم شخص سطح پایین با کنترلی خوب و مواردی اضافیست . در سمت چپ و بالای تصویر میزان سلامتی شما و همراهتان نمایش داده و در سمت راست و بالای تصویر درجه ای وجود دارد که وضعیت رفتار شما را نشان می‌دهد . هر چه میزان این درجه (که چهار رتبه دارد) پایین تر باشد شما با خیال راحت تری می‌توانید بازی را ادامه دهید چرا که اگر این میزان بالا برود شما توسط مردم و پلیس مورد حمله قرار می‌گیرد . این درجه بستگی به کار‌های شما دارد اگر کار خوب انجام دهید (مثل کمک کردن به مصدومان یا کشتن تروریست‌ها) این درجه بالا باقی می‌ماند اما اگر کار بد انجام دهید (مثل کشتن انسان‌های بی گناه ) این درجه پایین می‌رود (با انجام هر دو کار بد این درجه بالا می‌رود و شما باید با انجام دو کار خوب این درجه را مجددا پایین بیاروید. ) در زیر این درجه وسایل شما نمایش داده می‌شود این وسایل شامل ابزار کمک به دیگران (کپسول آتش نشانی و بانداژ) ، اسلحه‌های سرد (ناخن گیر و آچار چرخ) ، اسلحه‌های آتش افروز (کوکتل مولوتف و اسپری ای به همراه یک فندک) و اسلحه‌های گرم (شاتگان ، کلاشینکف ، تفنگ دوربین دار و راکت زن) می‌شود . در وسط و بالای صفحه هم هدف شما در هر مرحله نمایش داده می‌شود که شما دارای یک هدف فرعی و یک هدف اصلی هستید و تا زمانی که هدف فرعی (که معمولا کشتن تعداد خاصی تروریست ، نجات دادن تعداد خاصی از آدم‌ها و ... است) را انجام نداده اید هدف اصلی نمایش داده نمی‌شود . در طول بازی شما به وسیله ی کپسول آتش نشانی می‌توانید انسان‌های آتش گرفته را نجات دهید یا به وسیله همین کپسول جادویی حال مردمی‌را که به زامبی تبدیل شده اند خوب کنید یا می‌توانید به وسیله ی بانداژ مصدومان را درمان کنید البته یک سری هدف‌های خاص برای نجات دادن وجود دارند که در موقعیت‌های خاصی این کمک‌ها را انجام می‌دهید که قرار است خنده دار به نظر برسند مثلا در یکی از این کمک‌ها شما به نجات نوزادی می‌روید و زمانی که به او می‌رسید ، او را به سمت مادرش شوت می‌کنید )!!!( و این صحنه قرار است خنده دار باشد.
در طول بازی با چهار شخصیت که در کنار شما مبارزه می‌کنند روبرو می‌شوید که در زیر به بررسی گذرایی بر آنها می‌پردازیم (البته چیز زیادی از آنها نمی‌فهمیم که بخواهیم بررسی دقیق از آن‌ها داشته باشیمThe Sick Kid::) اولین کسی که با شما همراه می‌شود او دچار ویروسی شده که مردم را به زامبی تبدیل می‌کند اما تا پایان بازی این ویروس روی او تاثیر نمی‌گذارد و او به زامبی تبدیل نمی‌شود . اسلحه ی او در مبارزه استفراغ است. :Juan باغبانیست که در زمان زلزله که شما در حال فرار هستید با او تصادف می‌کنید و از این پس او با شما همراه می‌شود . اسلحه ی او در مبارزه یک اره برقیست . در پایان بازی اطلاعات مهمی‌در مورد بدست می‌آوریم.:Beverly طبق گفته ی سازندگان او بر اساس خانم پاریس هیلتون ساخته شده است . در یکی از مراحل او جلوی شما را می‌گیرد و از شما می‌خواهد که بچه اش را از ساختمانی که در حال سوختن است نجات دهید اما زمانی که شما به درون خانه می‌روید با سگ او روبرو می‌شوید .اسلحه او در مبارزه کشیده زدن به گوش دشمنان است.:The Sergeant او یکی از مسئولان نجات مردم است . او یک دستش را از دست داده و بسیار شجاع است همچنین جملاتی از جورج بوش نقل می‌کند.
منبع : روزنامه هدف و اقتصاد


همچنین مشاهده کنید