جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ما هم هستیم


ما هم هستیم
در بسیاری از کشورهای فقیر، عوامل اقتصادی و اجتماعی، دست به دست هم می‌دهند تا از دسترسی بیماران به داروهای اساسی جلوگیری کنند و متاسفانه تلاش‌ها برای تقلیل این بحران نیز راه به جایی نمی‌برد. در ماه می ۲۰۰۸، سازمان جهانی بهداشت (WHO)، مجموعه خط‌مش‌هایی را برای مقابله با این معضل پایه‌گذاری کرد و تاکید بیشتر آنها روی پیشرفت تحقیقات و توسعه برای داروهای بیماری‌هایی است که تحت سرمایه‌گذاری قرار نمی‌گیرند و بسط دسترسی به داروهای خارجی است. WHO امیدوار است این راهبردها «نوآوری، به اضافه دسترسی» را تشویق ‌کنند تا بیماری‌های رایج در کشورهای در حال توسعه تقلیل یابند. دو ایده‌ای که اغلب مشاهده می‌شود، علیه هم کار می‌کنند...
سازمان جهانی بهداشت فعالیت‌های ضدرقابتی را ترغیب نمی‌کند؛ آنچه که امروزه دنیای داروهای دارای امتیاز را فرا گرفته، بلکه همواره مشوق تحقیقات و پیشرفت با دادن انگیزه‌های مالی است. WHO می‌خواهد که همه اعضای سازمان متناسب با توانایی خود، در توسعه داروهای جدید مشارکت داشته باشند. در واقع به گفته «مارگارت چان» رییس عمومی WHO،این سازمان از ابتکار عملی که «یک قدم بزرگ در بهداشت عمومی بردارد و از مزایای آن، میلیون‌ها بیمار برای سال‌های زندگی در پیش‌روی خود بهره ببرند»، استقبال می‌کند.
کارخانه‌های داروسازی برای توسعه و ساخت یک دارو، با موانع زیادی روبه‌رو هستند و روند تحقیق و بسط آنها هم زمان‌بر و هم هزینه‌بر است. به طور معمول، هزینه‌ای که برای ورود یک داروی موفقیت‌آمیز به بازار صرف می‌شود، حدود ۸۰۰ میلیون دلار است. ازسویی، در هر دارویی که وارد بازار می‌شود، حدود ۷‌ هزار جزء و ماده مرکب وجود دارد که در کارآزمایی‌های قبل از بالین امتحان می‌شوند و از این میان، تنها ۵ نوع از آنها روی انسان آزمایش می‌گردند؛ بنابراین کارخانه‌های دارو باید راهی پیدا کنند تا هزینه تحقیقاتی که با شکست مواجه می‌شوند، تعدیل شوند.
از سویی، باید بدانیم که رشد و توسعه تولید داروها، هزینه‌برتر هستند، زیرا کارخانه‌های داروسازی موظفند خطرات درمانی را با به کار بردن شیوه‌های تولید، کارآزمایی‌های بالینی و آزمایشگاهی گران‌تر به حداقل برسانند. آنها باید بیماران بیشتری را وارد طرح‌های خود کنند و طول زمانی مطالعات خود را نیز بالاتر ببرند تا عوارض جانبی نادر یا غیرمنتظره داروها دیده شوند، چیزی که هزینه زیادی در بر دارد.
● توسعه کشورهای فقیر
تحقیقات و رشد در زمینه بیماری‌های رایج در کشورهای مستمند، مشکلات مضاعفی را ایجاد می‌کنند. آنچه که در کشورهای توسعه‌نیافته صرف خدمات بهداشتی می‌شود، بسیار کم است، به طوری که در سال ۲۰۰۱، سرانه هر فرد حدود ۲۳ دلار بود. برای بیماری‌هایی مانند مالاریا (که ۹۹ درصد بیماران آن در کشورهای فقیر هستند) انگیزه‌های لازم برای سرمایه‌گذاری در تحقیقات و توسعه، پایین و کم هستند. وضعیت دارو برای درمان دیگر بیماری‌های رایج در این کشور نیز این‌گونه است، مانند شیستوزومیازیس، بیماری شاگاس و آسکاریازیس.
● داروهای ژنریک، خوب و بد
قبل از سال ۱۹۸۴، داروهای ژنریک که از نظر شیمیایی، مشابه نمونه‌های اصلی داروهای حفاظت شده هستند، به عنوان داروهای غیراقتصادی در نظر گرفته می‌شدند و سازندگان این دسته داروها، باید همان مراحل آزمایش ایمنی و کارآمدی را که برای تهیه‌کنندگان داروهای برند لازم است، طی می‌کردند.
روش «هاچ - واکسمن» (Hatch-Waxman)، رقابت مالی را به بازار دارویی تزریق کرد که این کار توسط کوتاه‌تر کردن مرحله تایید داروهای ژنریک، کاهش نیاز به کارآزمایی‌های بالینی و اجازه دادن به کارخانه‌ها برای درخواست تایید داروی ژنریک، قبل از اینکه امتیاز ثبت شده داروهای اصلی منقضی شود، انجام شد. بزرگ‌ترین کارخانه داروهای ژنریک هند، به نام «سیپلا» (Cipla)، داروهای ژنریک خود را برای درمان ایدز، به کسری از قیمت داروهای اصلی می‌فروشد. رییس این کارخانه معتقد است که «با این روش، دیگر به بیماری‌های قابل درمان اجازه نمی‌دهیم میلیون‌ها نفر را در سراسر دنیا به کام مرگ بکشانند.»
امروزه صنعت داروسازی شکوفا شده و داروهای ژنریک، ۶۳ درصد کل داروهای تجویزی آمریکا را تشکیل می‌دهند که البته برای سازندگان داروهای اصلی و دارای حق‌امتیاز این مساله مشکل‌ساز شده است. تا زمانی‌که این حق امتیاز از بین نرفته، احتمال کمی هست که شرکت‌ها، منافع عایدی خود را وارد کانال تحقیقات و توسعه نمایند.
● شراکت‌ها بیشتر شوند
شرکت‌های داروسازی، بیشترین سرمایه‌گذاری خود را روی داروهای منفعت‌دار در بازار، انجام می‌دهند، مانند داروهای بیماری‌های قلبی عروقی، سرطان، اختلالات پوستی و بیماری‌های عفونی. بنابراین بیماری‌های مناطق گرمسیری اغلب در این میان جایی ندارند، زیرا بازار آنها را نمی‌طلبد.
از ۱۵۵۶ داروی جدید که از سال ۱۹۷۵ تا ۲۰۰۴ وارد بازار شده‌اند، تنها ۱۰ عدد از آنها به بیماری‌های غفلت‌شده تعلق دارند. برای مشخص کردن این مساله کافی است بدانیم که در سال‌های ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۷،‌ تنها ۱۶ داروی ضدباکتریال جدید برای موارد بالینی تایید شده است.
در اواخر دهه ۱۹۸۰، کارخانه داروسازی «مرک» (Merck)، مشارکتی را برای کنترل یک بیماری فراموش شده به نام «اونکوسرکیازیس» راه‌اندازی کرد که برنامه آن به وسیله سازمان ملل متحد حمایت می‌شد.
در این شراکت، ۳۰۰ میلیون داروی «ایورمکتین» تهیه و برنامه‌های بیشتری برای حذف این بیماری تهیه گشت. کارخانه داروسازی «Pfizer» نیز در اقدامی مشابه برای درمان تراخم، آنتی‌بیوتیک آزیترومایسین را به یک سازمان غیرانتفاعی که در این زمینه فعالیت می‌کرد و مقر آن در ایالات متحده قرار داشت، اهدا کرد.
دیگر تلاش‌های مشارکتی و همکاری میان WHO، مرک و GSK (دو کارخانه مهم داروسازی) باعث شده تا در آستانه حذف بیماری لنفاتیک فیلاریازیس در مصر، Samoa و Zanzibar و تراخم در مورکو باشیم، اما این قبیل مداخلات باعث انقراض بیماری‌های غفلت‌شده نمی‌شوند.
هدف توسعه هزاره سازمان ملل متحد، توقف و برگشت به عقب رشد این بیمار‌ی‌ها تا سال ۲۰۱۵ است که نیاز به همکاری‌های مختلف مشارکتی دارد، زیرا همپوشانی‌های جغرافیایی و قومی میان بیماری‌های گرمسیری مختلف وجود دارد. اهدای داروها توسط کارخانه‌ها، مرگ ومیر ناشی از بیماری‌ها را در بعضی کشورها کم کرده، اما این مداخلات هنوز ناکافی هستند. هدف اصلی‌ ما باید افزایش تحقیقات و توسعه قابل اغماض برای داروهای مرتبط با درمان بیماری‌های غفلت‌شده باشد.
منبع: Student BMJ, ۲۰۰۸
دکتر امیررضا رادمرد
منبع : هفته نامه سپید