دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

تاثیر منفی‌ تراکم‌ در کلاس‌ درس‌!


تاثیر منفی‌ تراکم‌ در کلاس‌ درس‌!
بیشتر افراد هنگام‌ برخورد با جوانان‌ و نوجوانان‌ نخستین‌ چیزی‌ كه‌ به‌ ذهنشان‌ می‌رسد مدرسه‌، میز، كلاس‌، تخته‌سیاه‌ و معلم‌ است‌ و نخستین‌ پرسشی‌ كه‌ از آنان‌ دارند عبارت‌ است‌ از كلاس‌ چندمی؟ رشته‌ درسی‌ات‌ چیست؟ شیفت‌ صبح‌ هستی‌ یا عصر؟ و از این‌ دست‌ پرسش‌ها. اما كمتر كسی‌ یافت‌ می‌شود كه‌ بپرسد، روی‌ هر نیمكت‌ چند نفر می‌نشینند؟ هفته‌یی‌ چند بار معلم‌ از شما درس‌ می‌پرسد؟ هفته‌یی‌ چند بار پای‌ تخته‌ سیاه‌ می‌روی‌ كه‌ به‌ پرسش‌ معلم‌ پاسخ‌ بدهی‌؟ آیا تاكنون‌ در كلاس‌ كنفرانس‌ داده‌یی‌ یا خیر؟ چه‌ اندازه‌ در گفت‌وگوی‌ علمی‌ كلاس‌ مشاركت‌ داری‌؟ و از همه‌ مهمتر اینكه‌ هرگز كسی‌ از دانش‌آموزان‌ نمی‌پرسد: كلاستان‌ چند نفر دانش‌آموز دارد؟
این‌ یك‌ جمله‌ پرسشی‌ كوتاه‌ است‌، اما در پشت‌ این‌ پرسش‌ بی‌نهایت‌ مشكل‌ بزرگ‌ و كوچك‌، معادلات‌ آموزشی‌، معادلات‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ و بی‌نهایت‌ بهانه‌ برای‌ توسعه‌ یافتگی‌ یا توسعه‌ نیافتگی‌ یك‌ كشور در آن‌ پنهان‌ است‌. بسیاری‌ از اقتصاددانان‌ یكی‌ از شاخص‌های‌ توسعه‌ یافتگی‌ هر كشور را تولید ناخالص ملی‌، درآمد سرانه‌، بیمه‌ های‌ درمانی‌، بیمه‌های‌ اجتماعی‌، توزیع‌ درآمد، درآمد ملی‌ و... می‌دانند. از دید متخصصان‌ پزشكی‌ نشانه‌های‌ توسعه‌ یافتگی‌ سلامت‌ جامعه‌، شمار تخت‌های‌ بیمارستان‌ها، شمار پزشكان‌ به‌ نسبت‌ جمعیت‌ كشور، داشتن‌ پزشك‌ خانوادگی‌ و... می‌باشد.
اما برای‌ متخصصان‌ آموزش‌ و پرورش‌ نیز توسعه‌ یافتگی‌ شاخاهای‌ ویژه‌ خود را دارد. آموزش‌ و پرورش‌ یك‌ كارخانه‌ تولیدی‌ بسیار عمیق‌ و گسترده‌ است‌. با نقشی‌ بسیار موثر در پیشرفت‌ یا پسرفت‌ جامعه‌. یكی‌ از بزرگترین‌ مشكلات‌ آموزش‌ و پرورش‌ نقش‌ پنهان‌ و درازمدت‌ آن‌ است‌. دوره‌ سرمایه‌گذاری‌ و حسابرسی‌ در آموزش‌ و پرورش‌ مانند یك‌ كارخانه‌ تولید صابون‌ نیست‌ كه‌ تولید روزانه‌، هفتگی‌، ماهانه‌ و سالانه‌ آن‌ را بتوان‌ بزودی‌ برآورد كرد، و به‌ محض‌ كاهش‌ تولید عوامل‌ تولید را دگرگون‌ كرد و تولید و بهره‌وری‌ را افزایش‌ داد. بلكه‌ دوره‌ سرمایه‌گذاری‌ و حسابرسی‌ در آموزش‌ و پرورش‌ به‌ یك‌ نسل‌ بلكه‌ در مواردی‌ به‌ چندین‌ نسل‌ برمی‌گردد.
اگر به‌ سال‌ بخواهیم‌ بسنجیم‌ چیزی‌ نزدیك‌ به‌ سیزده‌ تا چهارده‌ سال‌ به‌ طول‌ می‌انجامد، كه‌ كارآمدی‌ و ناكارآمدی‌ یك‌ سیستم‌ آموزشی‌ روشن‌ شود. وانگهی‌ در یك‌ كارخانه‌ مثلا صابون‌ سازی‌ اگر عوامل‌ تولید شیوه‌ درستی‌ را برای‌ تولید به‌ كار نبرند، نهایتا ضرر مالی‌ در پی‌ خواهد داشت‌، آن‌ هم‌ در یك‌ محدوده‌ كوچك‌ و زیانی‌ كه‌ به‌ افراد اندكی‌ وارد می‌شود. اما اشتباه‌ در سیستم‌ آموزش‌ و پرورش‌، علاوه‌ بر زیان‌های‌ مالی‌ زیان‌های‌ انسانی‌ جبران‌ناپذیری‌ را در بر خواهد داشت‌، كه‌ این‌ زیان‌ از راه‌ انتقال‌ آموخته‌های‌ ناشایست‌ حتی‌ به‌ نسل‌های‌ آینده‌ نیز لطمه‌ خواهد زد. آثار یك‌ رفتار آموزشی‌ نادرست‌ را شاید پس‌ از صد سال‌ در اندیشه‌ انسان‌های‌ آن‌ جامعه‌ نتوان‌ به‌ آسانی‌ پاك‌ كرد.
اما از سوی‌ دیگر آموزش‌ و پرورش‌ درست‌ و علمی‌ بسیاری‌ از زیان‌های‌ قضایی‌، مالی‌، جانی‌، فرهنگی‌ و.. یك‌ كشور را با كمترین‌ هزینه‌، پیشگیری‌ خواهد كرد. آتشی‌ كه‌ در یك‌ منزل‌ یا یك‌ خرمن‌ برافروخته‌ شده‌، در آغاز یك‌ جرقه‌ كوچك‌ بوده‌ است‌، كه‌ می‌شد با یك‌ فوت‌ كردن‌ خاموش‌ شود. و برعكس‌ یك‌ درخت‌ تنومند، كه‌ با توفان‌های‌ سهمناك‌ كنده‌ نمی‌شود، در آغاز یك‌ نهال‌ كوچك‌ بوده‌ است‌، كه‌ باغبان‌ آن‌ می‌توانست‌ براحتی‌ هر طور كه‌ بخواهد آن‌ را شكل‌ دهد.
آیا تراكم‌ كلاس‌ در آموزش‌ و پرورش‌ درست‌ دانش‌آموزان‌ مهم‌ است‌ یا خیر؟ پرسشی‌ است‌، كه‌ باید دید كارشناسان‌ فن‌ چه‌ پاسخی‌ برای‌ آن‌ دارند. مسئولان‌ چه‌ برنامه‌یی‌ دارند، و چشمداشت‌ معلمان‌ و دانش‌آموزان‌ و خانواده‌ها چیست؟
خلیلی‌ فوق‌لیسانس‌ تعلیم‌ و تربیت‌، معاون‌ آموزش‌ و پرورش‌ اسلامشهر دبیر دبیرستان‌ و استاد دانشگاه‌، درباره‌ تاثیر تراكم‌ كلاس‌ در یادگیری‌ بهتر دانش‌آموزان‌ چنین‌ می‌گوید: پاسخ‌ پرسش‌ بالا بسیار روشن‌ است‌، زیرا هر چه‌ شمار دانش‌آموزان‌ در كلاس‌ كمتر باشد، معلم‌ آسانتر می‌تواند وضعیت‌ تك‌ تك‌ آنان‌ را رسیدگی‌ كند.
وی‌ وظایف‌ معلم‌ در كلاس‌ درس‌ را سنگین‌ و حساس‌ می‌داند، كه‌ انجام‌ این‌ وظایف‌ سنگین‌ در كلاس‌های‌ با تراكم‌ بالا قابل‌ اجرا نبوده‌ و فرآیند آموزش‌ ناكارآمد خواهد بود. در اینجا آقای‌ خلیلی‌ بطور كوتاه‌ به‌ برخی‌ از این‌ مشكلات‌ سنگین‌ و حساس‌ معلمان‌ كه‌ اهداف‌ آموزش‌ و پرورش‌ می‌باشند، اشاره‌ می‌كند.
یكی‌ از موضوعات‌ مهم‌ در یادگیری‌ «درگیر كردن‌» دانش‌آموزان‌ در جریان‌ یادگیری‌ است‌. درگیر كردن‌ باعث‌ یادگیری‌ عمیق‌تر می‌شود. بنیامین‌ فرانكلین‌ دانشمند و نویسنده‌ قرن‌ هجدهم‌ می‌گوید:
اگر به‌ من‌ بگویی‌، فراموش‌ می‌كنم‌.
اگر یادم‌ بدهی‌، به‌ خاطر می‌آورم‌.
اگر درگیرم‌ كنی‌، یاد می‌گیرم‌.گفتن‌، یادآوری‌ كردن‌، شرح‌ دادن‌ و تلاش‌هایی‌ از این‌ دست‌ را نمی‌توان‌ آموزش‌ نامید.
اما آموزش‌هایی‌ كه‌ با تفكر و تعمق‌ همراه‌ است‌ و یادگیرنده‌ را با مطلبی‌ كه‌ باید بیاموزد درگیر می‌كنند، منجر به‌ یادگیری‌ عمیق‌ می‌شوند، پس‌:
در كلاس‌های‌ با تراكم‌ بالا معلم‌ نمی‌تواند یادگیری‌ عمیق‌ ایجاد كند و هرچه‌ تراكم‌ پایین‌تر باشد، درگیر كردن‌ تك‌ تك‌ دانش‌آموزان‌ با موضوع‌ درسی‌ بیشتر و یادگیری‌ عمیق‌تر انجام‌ می‌شود.
از چكیده‌ سخنان‌ خلیلی‌ در یادآوری‌ مشكلات‌ كلاس‌های‌ باتراكم‌ بالا می‌توان‌ چنین‌ دریافت‌، كه‌ از دیگر وظایف‌ آموزش‌ و پرورش‌ تربیت‌ شهروندان‌ «سالم‌، دانا، كامیاب‌، شاداب‌ و خوشبخت‌» می‌باشد. آموزش‌ و پرورش‌ است‌ كه‌ باید این‌ وظیفه‌ را با توجه‌ به‌ امكانات‌ و توانایی‌هایش‌ به‌ انجام‌ برساند.
برای‌ یافتن‌ پاسخ‌ همین‌ پرسش‌ها از زبان‌ معلمان‌ به‌ سراغ‌ یكی‌ از هنرستان‌های‌ كار دانش‌ رفتیم‌، تا ببینیم‌ دیدگاه‌ دبیران‌ در این‌ باره‌ چیست‌.
داود بایسته‌ فوق‌لیسانس‌ مدیریت‌ آموزشی‌، كه‌ خود سال‌ها در محیط‌های‌ آموزشی‌ بوده‌ و تجربیات‌ فراوانی‌ دارد، درباره‌ نقش‌ تراكم‌ كلاس‌ در یادگیری‌ چنین‌ گفت‌: پرواضح‌ است‌، كه‌ محیط‌ یادگیری‌ و تعداد دانش‌آموزان‌ كلاس‌ در یادگیری‌ بسیار مهم‌ و موثر است‌. محیط‌ فیزیكی‌ كلاس‌ درس‌ نیز بر پویایی‌ یادگیری‌ اثر می‌گذارد.
وی‌ در این‌ باره‌ به‌ دیدگاه‌ جان‌ دیوبی‌ در كتاب‌ دموكراسی‌ تعلیم‌ و تربیت‌ (۱۹۴۴) اشاره‌ می‌كند: «تنها راهی‌ كه‌ بزرگسالان‌ می‌توانند بطور هشیارانه‌ نوع‌ تعلیم‌ و تربیت‌ را كه‌ دانش‌آموزان‌ دریافت‌ می‌كنند، تحت‌ نظارت‌ درآورند، آن‌ است‌ كه‌ محیطی‌ را كه‌ كودكان‌ در آن‌ تربیت‌ می‌شوند، كنترل‌ كنند. ما هرگز بطور مستقیم‌ كودكان‌ را تربیت‌ نمی‌كنیم‌ بلكه‌ بطور غیرمستقیم‌ توسط‌ محیط‌ به‌ این‌ مهم‌ دست‌ می‌یازیم‌.» بنابراین‌ تراكم‌ كمتر در كلاس‌ درس‌، سبب‌ افزایش‌ كیفیت‌ آموزش‌ و نظارت‌ بیشتر معلم‌ بر كار شاگردان‌ و رفتار آنها می‌شود. می‌توان‌ گفت‌ تراكم‌ كلاس‌ با كیفیت‌ یادگیری‌ رابطه‌یی‌ معكوس‌ دارد. یعنی‌ هر چه‌ تراكم‌ بالاتر باشد، یادگیری‌ پایین‌تر و هر چه‌ تراكم‌ بیشتر باشد، كیفیت‌ یادگیری‌ كمتر خواهد بود.
خانم‌ خیابانی‌ یكی‌ دیگر از معلمان‌ سخن‌ همكارش‌ را قطع‌ می‌كند و می‌گوید:هر وقت‌ به‌ اداره‌ آموزش‌ و پرورش‌ می‌رویم‌ كه‌ همكاران‌ خودمان‌ هستند، با ما برخورد درستی‌ نمی‌شود. حال‌ اگر تراكم‌ دانش‌آموزان‌ بالا باشد، چگونه‌ می‌توان‌ چنین‌ فضایی‌ را در كلاس‌ تدارك‌ دید؟ آیا با فضای‌ كوچك‌ كلاس‌های‌ امروزی‌، می‌توان‌ اینگونه‌ وسایل‌ را كه‌ نقش‌ مهمی‌ در یادگیری‌ دارد، فراهم‌ آورد؟
تابلوهای‌ اعلانات‌ در كلاس‌، منابع‌ و مراجع‌ و قفسه‌های‌ كتاب‌ها، مركز نمایش‌، آكواریوم‌ها و گیاهان‌، اشیا و مواد تخصصی‌ همه‌ و همه‌ وسایل‌ یادگیری‌ بوده‌ و در فضای‌ آموزنده‌ كلاس‌ موثر و سودمند هستند. آیا با تراكم‌ بالای‌ كلاس‌ها جایی‌ برای‌ چنین‌ لوازمی‌ خواهد ماند؟
برای‌ ادامه‌ گزارش‌ راهی‌ دبستان‌ حضرت‌ مریم(ع‌) شدیم‌ تا دیدگاه‌ معلمان‌ ابتدایی‌ را جویا شویم‌. به‌ همراه‌ معاون‌ محترم‌ دبستان‌ وارد دفتر مدیر مدرسه‌ شدیم‌، كه‌ دفتر معلمان‌ نیز بود. آنجا بسیار تمیز و مرتب‌ بود. صندلی‌های‌ سبز و چرمی‌ قشنگی‌ چیده‌ شده‌ بود، معلمان‌ در ساعات‌ استراحت‌ در آنجا سرگرم‌ گفت‌وگو بودند.
ویدا پیرعلی‌ زاده‌ معلم‌ كلاس‌ اول‌ دبستان‌ دلش‌ می‌خواست‌ از طرف‌ همه‌ معلمان‌ سخن‌ بگوید، گویا سال‌ها بود كه‌ حرف‌هایش‌ را در دل‌ پنهان‌ كرده‌ بود. وی‌ در پاسخ‌ نخستین‌ پرسش‌ ما، «نقش‌ تراكم‌ در یادگیری‌ دانش‌آموزان‌» چنین‌ گفت‌:
زمانی‌ كه‌ شمار دانش‌آموزان‌ در یك‌ كلاس‌ زیاد است‌، معلم‌ دیگر معلم‌ نیست‌، بلكه‌ نقش‌ یك‌ مبصر را در كلاس‌ دارد كه‌ باید تنها به‌ ساكت‌ كردن‌ دانش‌آموزان‌ بپردازد. در كلاس‌ پرجمعیت‌ معلم‌ نمی‌تواند هیچ‌ كمكی‌ به‌ دانش‌آموز بكند. زمانی‌ كه‌ می‌ بینیم‌، توانایی‌ فراوانی‌ داریم‌ و دانش‌آموزان‌ تشنه‌ یادگیری‌ هستند. اما هم‌ توانایی‌ ما و هم‌ عطش‌ آنان‌ بیخود و بر سر مسائل‌ جزیی‌ هرز می‌رود، بسیار ناراحت‌ می‌شویم‌. ما می‌توانیم‌ با گروه‌بندی‌ كردن‌ دانش‌آموزان‌ و كار كارگاهی‌، آنان‌ را بهتر برای‌ ایفای‌ نقش‌های‌ مفید در زندگی‌ آینده‌ اجتماعی‌شان‌ پرورش‌ بدهیم‌، اما مگر با ۴۰ دانش‌آموز در یك‌ كلاس‌ می‌شود سودمند بود؟

رسول‌ بداقی‌