چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


نیاز مشترک


نیاز مشترک
در صورت نبود یك ساز و كار اقتصادی و قابل قبول در كشورهای مختلف جهان عدم تأمین انرژی مورد نیاز می تواند به معضلات عمده ای در هر كشوری كه دچار عدم تعادل تولید و مصرف انرژی باشد تبدیل شود.از این رو اكثر كشورهای جهان در سال های اخیر به اصلاح ساختار مصرف و تولید انرژی روی آورده اند.
در ایران نیز این مسئله از شرایط نامتعادلی برخوردار است و تولید و مصرف از یك روند متعادل برخوردار نیست در حالی كه سرمایه گذاری برای توسعه بخش های مختلف انرژی نیز با كمبود منابع مالی روبه روست.
برای آشنایی با مشكلات بخش نیرو و تولید و مصرف انرژی برق گزارش حاضر كه نگاهی دارد به این مسئله در خاورمیانه و شمال آفریقا می تواند برای مقایسه و بررسی شرایط ایران قابل استفاده باشد. متن این گزارش را كه در ماهنامه آسیا تایمز چاپ شده می خوانید.بازار انرژی خاورمیانه و شمال آفریقا با دیگر بازارها در جهان تفاوت دارد. ویژگی های این بازار را می توان در این موارد دسته بندی كرد.نرخ رشد، مصرف بسیار بالا، گسترش سریع جغرافیایی كه سرمایه گذای های بالا طلب می كند. در عین حال فقر سرمایه گذاری در این منطقه وجود دارد كه با دخالت های شدید دولت تصدیگری و حضور فعال دولت این مشكلات افزونتر می شود، به همین دلیل این مناطق به اصلاحات عمیق در دیدگاه ها و ساختارها نیاز دارند.عدم ارتباط منطقه ای و مرزی خطوط برق و گاز و عدم تعهد به مسایل محیط زیست و انرژی های نو ویژگی ها یی است كه در هر یك از كشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا با شدت و ضعف متفاوت وجود دارد كه برای بررسی دقیق تر هر یك شرح و بسط بیشتری در پی می آید.رشد سریع: نرخ رشد مصرف در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا سالانه ۵ تا ۶ درصد است كه این میزان دو برابر نرخ رشد دنیا با ۷/۲ درصد است. در سال ۲۰۰۵ متوسط رشد مصرف برق در این منطقه تا ۷ درصد رشد می كند. در برخی مناطق از جمله امارات متحده عربی این میزان تا دو برابر نیز پیش بینی می شود. این رشد سریع بیش و كم در اكثر كشورهای منطقه رخ می دهد. دلایل عمده رشد مصرف را می توان به عوامل مختلف از جمله رشد سریع جمعیت كه با نرخی بیش از دو درصد ادامه دارد و در كشورهای حاشیه خلیج فارس تا دو برابر این میزان نیز می رسد.گرایش به صنعت كه به سوی صنایع انرژی بر هدایت شده و صنایع پتروشیمی، فولاد، آلومینیوم، سیمان و غیره رو به توسعه است. ویژگی دیگر این مناطق پرداخت گسترده یارانه به مصرف برق است. در این كشورها تنها بخش اندكی از قیمت بازار از مصرف كنندگان اخذ می شود. بنزین تقریباً مجانی توزیع می شود و یا با قیمت خیلی ارزان فروخته می شود. در بسیاری كشورها صورت حساب برق یا به مصرف كننده داده نمی شود و یا از سوی آنان پرداخت نمی گردد. حاصل این شرایط مصرف زیاد اتلاف منابع و نرخ رشد بالا در مصرف است. این شرایط در نهایت به كمبود منابع مالی در امور زیربنایی منجر می شود.در این كشورها اغلب سرمایه گذاری چه دولتی و چه خصوصی در بخش نیرو بر دیگر بخش ها متقدم است ولی فقدان منابع مالی در اغلب این كشورها مشاهده می شود كه انتظار می رود در برخی از آنان كه صادر كننده نفت هستند در پی افزایش قیمت نفت این مانع تا مدتی رفع شود.
رویكرد جدید این كشورها به سوی مدیریت طرف تقاضا و توجه به مسایل محیطی از دیگر مسایل قابل توجه در این منطقه است.برخی نیروگاه های جدید بزرگ و پیچیده شده اند و نفت مصرف می كنند و این مسئله امكان شرایط رقابتی در مناقصه ها را مشكل می كند.
طبق جدول دوم میزان تولید نیرو در سال ۲۰۲۰ در منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی به دو برابر افزایش می یابد. یعنی تولید از ۱۲۲ به ۲۴۰ گیگا وات افزایش یافته كه این رشد نیاز به ۳۰ گیگا ظرفیت ذخیره دارد كه ظرفیت برق نصب شده در این منطقه باید به ۱۵۰ گیگا وات برسد. این رشد در ۱۵ سال آینده معادل ۲۲۵ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد. این رقم شامل كنترل و نگهداری نیز می شود. این رشد سرمایه گذاری سالانه ۱۴ میلیارد دلار را نیاز دارد كه معادل ۷ تا ۸ درصد سرمایه گذاری سالانه منطقه است.در كنار این مسئله تفاوت های فاحش میان تقاضا در میان كشورهای منطقه خلیج فارس و شمال آفریقا و كشورهای تولید كننده نفت مشاهده می شود كه شبیه آن در هیچ منطقه جهان وجود ندارد.این منطقه یكی از بالاترین مصرف سرانه را دارد. مصرف سرانه در خلیج فارس معادل ۱۰ هزار كیلووات ساعت است. برخی مصرفی متوسط دارند كه مثال مصر با ۱ هزار و ۴۰۰ كیلو وات ساعت و سوریه با ۱ هزار و ۷۵۰ از آن جمله است. در این میان برخی كشورها با درآمد سرانه اندك نیز وجود دارد كه مصرف برق اندكی دارند. از آن جمله كشور یمن با ۴۰۰ كیلووات ساعت و سودان با ۱۱۰ كیلووات ساعت وجود دارند. متوسط سرانه مصرف كنونی این منطقه امروز حدود ۱۷۰۰ كیلووات ساعت است كه در هر كشور از ۱۶ هزار كیلووات ساعت در قطر و ۱۱۰ كیلووات ساعت مصرف سرانه در سودان متفاوت است. متوسط مصرف سرانه جهان در حال حاضر ۲ هزار و ۵۰۰ كیلووات ساعت است.بهره گیری از گاز طبیعی به عنوان یك سوخت ایده آل در تولید برق است. در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تولید كنندگان برق به سوی مصرف گاز روی آورده اند ولی این سوخت در همه كشورها در دسترس نیست. از این رو هنوز مصرف نفت و سوخت های سنگین به شدت رواج دارد و هزینه بالایی را تحمیل می كند. این واقعیت كه پروژه های جدید همچنان با توربین های سوخت مایع اجرا می شود موجب دلسردی پیمانكاران نمی شود در حالی كه باید توربین های گازی با هدف صادرات سوخت های مایع تشویق شود. این سیاست نیاز به شبكه منطقه ای گاز طبیعی دارد چرا كه بسیاری كشورها از این سوخت محروم هستند.در حال حاضر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به تدریج گرایش به سوی توربین های دو سوخته و سیكل تركیبی در كشورهایی كه گاز طبیعی در دسترس می باشد افزایش یافته است.یكی دیگر از مشكلات در این منطقه پرداخت یارانه در اكثر كشورهای مورد اشاره است. در این كشورها برق به قیمت های بسیار كمتر از نرخ های متوسط جهانی كه معادل ۶ تا ۹ سنت است به مصرف كنندگان تحویل می شود. در اغلب موارد سوخت های نیروگاه ها مجانی و یا با قیمت بسیار اندك به نیروگاه ها تحویل می شود و تعرفه های ۲ تا ۳ سنت برای هر كیلووات ساعت غیرعادی نیست. این رویكرد نه تنها مصرف كنندگان را به مصرف بیشتر تشویق می كند بلكه به اتلاف آن نیز می كشاند. این امر به رشد بی حد مصرف منجر شده و سرمایه گذاری ها را غیر قابل اطمینان كرده است. مشكل دیگر فقدان رواج صدور و پرداخت صورت حساب است. در این كشورها غیرعادی نیست كه برخی گروه ها و اقشار از جمله شركت های دولتی و امنیتی هزینه برق مصرفی خود را نپردازند. در تعداد كمی از كشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نپرداختن صورت حساب یك مسئله جدی تلقی می شود و نیمی از مصرف بدون پرداخت هزینه و یا به صورت غیرقانونی انجام می گردد. پرداخت یارانه مسئله ناتوانی و ضعف بخش برق در این منطقه را موجب شده است.در دو دهه آینده مهمترین چالش نه تنها تأمین بودجه برای اجرای طرح های جدید بلكه تأمین هزینه جایگزینی نیروگاه های قدیمی كه فرسوده شده اند و بازده لازم را ندارند و نگهداری تأسیسات موجود است. با تعرفه های موجود این بخش توان تأمین توسعه از منابع داخلی را ندارد. به این ترتیب بانك های تجاری و بخش خصوصی در كنار دولت تنها منابعی هستند كه این مسئله را می توانند پیگیری كنند. به دلیل رواج یارانه تقاضای برق در این منطقه لجام گسیخته است و ارتباطی با رشد اقتصادی ندارد در حالیكه در جهان نرخ رشد اقتصادی با مصرف برق رابطه ای معنی دار دارد و نرخ متوسط جهانی آن ۱/۱ است و این درحالی است كه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در هنگام كاهش رشد اقتصادی نیز نرخ رشد مصرف برق افزایش می یابد.در چنین شرایط غیر اقتصادی دولت های منطقه مجبور هستند تا بخش اعظم سرمایه و یا تضمین سرمایه گذاری ها در این بخش را خود به تنهایی تأمین كنند. سرمایه از سوی دولت ها تأمین می شود و تضمین سرمایه های بانك های خارجی و بین المللی از سوی دولت ها صورت می گیرد. ولی به دلیل ناتوانی این بخش در اثر فقدان سرمایه ناشی از تعرفه های اندك و ناتوانی مالی دولت ها برخی كشورها به روش های دیگری روی آورده اند كه تولید كنندگان مستقل از آن جمله است.در برخی موارد این روش موفق بوده ولی موارد موفق كم است. دلیل عدم موفقیت این روش تضمین های بسیار جدی است كه سرمایه گذاران از دولت ها می خواهند و نرخ های بازگشت سرمایه بالا است. در برخی كشورهای ثروتمند منطقه نرخ های ۸ تا ۱۲ درصد پیشنهاد می شود ولی سرمایه گذاران خواهان نرخ بازگشت سرمایه ۱۵ تا ۱۸ درصد هستند.
ضرورت اصلاحات
این شرایط تا چه زمانی قابل دوام است، اگرچه با افزایش شدید قیمت نفت این مسئله مدتی آثار خود را نشان نمی دهد ولی راهی جز اصلاحات نیست تا وضع موجود به سوی مصرف بهینه، رشد مصرف متناسب با توسعه مبتنی بر منابع داخلی نیل كند.این اصلاحات شامل حذف یارانه و یا محدود كردن آن، واگذاری امور صورت حساب ها به بخش خصوصی، ایجاد شرایط خودكفایی مالی با سازمان دهی مجدد می شود. برقراری مقرراتی كه این اطمینان را در بخش ایجاد كند كه سرمایه گذاران داخلی را نیز مانند سرمایه گذاران خارجی جذب كند.براساس تجربه به دست آمده در این زمینه خصوصی سازی باید از توزیع آغاز شود. یك صنعت برق كارآمد زمانی شكل می گیرد كه نظام دریافت صورت حساب كارآمدی داشته باشد. این بخش به وسیله بخش خصوصی كارآمدتر از بخش دولتی اداره می شود. به رغم این مسئله اغلب كشورهای منطقه با خصوصی سازی نیروگاه ها كار اصلاحات را آغاز كرده اند ولی اصلاحات باید از فعالیت های پایین دستی آغاز شود. با این وجود كمتر مشاهده می شود كه در كشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا كار را از توزیع آغاز كرده باشند. یكی دیگر از راه های بهبود اوضاع همكاری های منطقه ای است كه در حال توسعه است. این منطقه بسیار وسیع است و از پراكندگی جمعیت برخوردار است. شرایط یاد شده هزینه توسعه بالایی را تحمیل می كند. ولی در هر حال همكاری منطقه ای آغاز شده است و اقدام برای ارتباط نیرو و گاز در حال توسعه است. در حال حاضر شبكه منطقه مدیترانه در حال كار است ولی هنوز ضعف هایی دارد و ظرفیت تبادل برق كمی دارد.ارتباط كشورهای منطقه خلیج فارس نیز به دلیل فاصله زیاد میان كشورها و هزینه بالا به مدت زمان بیشتری نیاز دارد. شبكه گاز در منطقه به شدت ضروری است كه البته در مواردی شكل گرفته مثل لاوانت طرح صادرات گاز مصر و دولفین طرح صادرات گاز به دوبی.
انرژی های نو و محیط زیست
درپروتكل كیوتو پایبندی نشان نمی دهند ولی تصویب این پیمان در اغلب این كشورها در حال انجام است و به طور قطع با رعایت اجباری آن پس از سال ۲۰۱۲ در كشورهای در حال توسعه شرایط متفاوت خواهد شد.
در منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی مسئله انرژی برق با رشد مصرف بالا روبه روست كه توسعه به پای آن نمی رسد. منطقه خلیج فارس در پنج سال آینده با رشد شدیدی روبه رو خواهد بود. رشد تقاضا در این منطقه با افزایش قیمت نفت و رشد جمعیت تشدید می شود. این رشد مصرف در كشورهای یاد شده از جمله امارات متحده عربی تا ده درصد پیش بینی می شود. آخرین برآوردها از نیاز خاورمیانه به یك هزار میلیارد دلار سرمایه گذاری در بیست سال آینده در امور زیربنایی به ویژه برق حكایت دارد.مناقصه هایی به ارزش ۲۰/۱ میلیارد دلار در اواسط سال ۲۰۰۵ برگزار شد و قراردادها برای فاز نخست به امضاء رسید. شبكه برق قرار است تا سال ۲۰۰۸ كشورهای بحرین، كویت، قطر و عربستان سعودی را به هم متصل كند كه امارات و عمان نیز بعدها از آن بهره می برند. این طرح عظیم شامل كابل كشی و ایجاد شبكه در شش كشور نخست می شود.براساس یك چشم انداز درازمدت منطقه خلیج فارس به ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری برای تأمین نیاز خود به ۱۱۶ هزار مگاوات برق تا سال ۲۰۲۰ نیاز دارد ولی در كوتاه مدت مجموع سرمایه گذاری در بخش برق كشورهای عضو شورای همكاری خلیج فارس به ۴/۴۶ میلیارد دلار سرمایه گذاری برای تأمین هزینه نگهداری و توسعه نیروگاه های موجود و اجرای طرح های جدید برای تأمین ۳۷ هزار مگاوات برق برای مصرف خود تا سال ۲۰۱۰ نیاز دارند.در همین حال عربستان سعودی به ۲۰ میلیارد دلار، امارات به ۱۰ میلیارد دلار، كویت ۳/۶ میلیارد دلار، قطر ۳ میلیارد دلار، بحرین ۱ میلیارد دلار و عمان ۸۰۰ میلیون دلار به سرمایه گذاری احتیاج دارند.با توجه به مطالب پیش گفته منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا با چالشهای جدی روبه روست و به اصلاحات سریع نیاز دارد. رشد تقاضا بسیار بالا است این در حالی است كه منابع مالی اندك امكان تأمین مالی از منابع داخلی را ممكن نمی كند و دولت ها همچنان مجبور به ادامه حضور در این بخش هستند.بدون شك كشورهای این منطقه به اصلاحات عمیق و جدی در بخش نیرو نیاز دارند تا بتوانند نیاز روبه رشد جمعیت ساكن در این منطقه را تأمین كنند، در غیر این صورت مشكلات عمیق تر و گسترده تر خواهد شد.

ترجمه : محمد علی توحید
منبع: آسیا تایمر
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید