چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

معراج، سفر اعجازآمیز


معراج، سفر اعجازآمیز
یكی از رخدادهای شگرف و شگفت انگیز كه در صدر اسلام و برای شخص پیامبراكرم(ص) اتفاق افتاد، سفر اعجازآمیز «معراج» است كه یكی از بزرگترین معجز ه های رسول اكرم(ص) بوده و عقول بشری از درك حقیقت آن عاجز است. این معجزه الهی در سایه عبودیت و بندگی خالص نبوی(ص) حاصل شده و آیات و روایات بسیاری، از آن با عظمت و شكوه یاد كرده است.
در حقیقت، معراج، سفر رسول اكرم(ص) از زمین به سوی عرش بود. بعضی معتقدند كه این سفر، جسمانی بود و عده ای بر این باورند كه سفری روحانی بود.
در این نوشتار مختصر برآنیم تا با مطالعه در آیات الهی و روایات اسلامی ضمن بیان عظمت این سفر اعجازآمیز، به برخی از ابهاماتی كه درباره این موضوع مهم اسلامی وجود دارد، پاسخ دهیم.
●مفهوم معراج
عروج به معنای بالارفتن است. به شبی كه دعا بالا رود لیله المعراج گویند؛ و نیز حركت (با جسم) در زمین و بر روی زمین را گویند، و «اسار و اسراء» به معنای راندن است، یا سیر در شب را گویند. نكته درخورتوجه در اینجا این است كه داستان معراج پیامبراكرم(ص) مركب از دو قسمت بوده، قسمت نخست آن سفر با مركب فضاپیمایی به نام «براق» از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی بود كه آن حضرت در مدت كوتاهی در آن نقطه پایین آمد، و از نقاط مختلف مسجد، و «بیت اللحم» كه زادگاه حضرت عیسی(ع) است و منازل انبیاء و آثار و جایگاه آنها دیدن كرد؛ و در برخی از منازل دو ركعت نماز گزارد. ناگفته نماند آن حضرت این مسیر را در یكی از شبها در دوران رسالت در مكه از طریق اعجاز طی كرده است، كه این قسمت را اصطلاحاً در كتابها و تواریخ «اسراء» می نامند و قسمت دوم داستان معراج، سیر آن حضرت از مسجدالاقصی به آسمانها انجام شده و «ستارگان و نظام جهان بالا را مشاهده كرد؛ و با ارواح پیامبران و فرشتگان آسمانی سخن گفت، و از مراكز رحمت و عذاب (بهشت و دوزخ) بازدیدی به عمل آورد؛ درجات بهشتیان و اشباح دوزخیان را از نزدیك مشاهده فرمود.» (۱) این قسمت سفر اعجازآمیز آسمانی را اصطلاحاً «معراج» می نامند.
رسول اكرم(ص) در این سیر آسمانی (معراج) با رموز هستی و اسرار شگفت انگیز دستگاه عظیم آفرینش و وسعت عالم خلقت و آثار قدرت بی پایان خداوند كاملا آگاه گشت. سپس مأمور شد از همان راهی كه پرواز نموده بود بازگشت نماید. در برگشت نیز در «بیت المقدس» فرود آمد، و روانه مكه و وطنش گردید.
●معراج در آینه آیات و روایات
معراج اجمالا یكی از ضروریات دین و صریح قرآن و از جمله مسلمات در میان تمام فرق اسلام است؛ پس انكار آن، انكار ضروری دین است؛ بنابراین، هر فرد مسلمان كه معتقد به قرآن و روایات اسلامی و اتفاق مسلمانان باشد، نمی تواند آن را انكار نماید؛ زیرا، معراج ریشه قرآنی دارد و در دو سوره از قرآن كریم به سرگذشت این سیر جسمانی و روحانی تصریح شده است.
▪اول: سوره اسراء، كه شروع این سفر اعجازآمیز را متذكر است:
«پاك و منزه است آن خدایی كه بنده اش را در یك شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی كه در سرزمین مبارك و مقدسی واقع شده، برد، تا آیات و نشانه های (عظمت) ما را ببیند، او شنوا و بینا است.»
▪دوم: سوره «النجم» كه به قسمت هایی از این سفر آسمانی اشاره دارد كه در ضمن ۶ آیه، از آیه ۱۳ تا ۱۸ قسمت دوم معراج، یعنی سیر آسمانی را بیان می كند. آنجا كه می فرماید: «آیا با او درباره آنچه (با چشم خود) دیده مجادله می كنید؟! و بار دیگر نیز او را مشاهده كرد، نزد «سدره المنتهی»، كه «جنت المأوی» در آنجاست. در آن هنگام كه چیزی ] = نور خیره كننده ای[ سدره المنتهی را پوشانده بود، چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نكرد (آنچه دید واقعیت بود). او پاره ای از آیات و نشانه های بزرگ پروردگارش را دید.»
غالب مفسران، آیات سوره «النجم» را هم در ارتباط با قضیه معراج پیامبر(ص) دانسته اند.(۲)
ناگفته پیداست كه با امعان نظر در مطالب یاد شده، بدون مراجعه به روایات تفسیری معراج، تنها از تأمل در آیات سوره «اسرا» و «النجم» به تصویر نسبتا روشنی از این سفر مبارك اعجازآمیز رسول خدا(ص) دست می یابیم.
در منابع روایی اسلام روایات زیادی درباره معراج وارد شده كه بسیاری از علمای اسلام، تواتر یا شهرت آن را تصدیق كرده اند، كه به عنوان نمونه و رعایت اختصار به دو روایت و آن هم از طریق فریقین اشاره می كنیم:
۱- امام باقر(ع) در ضمن روایتی طولانی فرمود: « و لكنه اسری به... و اشاره بیده الی السماء»؛ و لكن پیامبر را از مسجدالحرام تا آسمان ها سیر داد.(۳)
۲- زمخشری حدیثی را نقل نموده است كه در قسمتی از آن چنین آمده است: «و قد عرج به الی السماء فی تلك الیله... و انه لقی الانبیاء و بلغ البیت المأمور و سدره المنتهی»؛ درحالی كه سیر داده شده بود به سوی آسمان در این شب و عجایب آسمان به او نشان داده شده، و انبیا را ملاقات نموده بود و تا بیت المأمور و سدره المنتهی سیر نمود.(۴) در این حدیث «عرج به»، به معراج جسمانی اشاره دارد.
سخن از این كه آیا تنها روح بزرگ پیامبر(ص) در خواب و مكاشفه در این سفر همراه جبرئیل بوده و یا آن حضرت با این بدن خاكی دعوت به عالم بالا شده است، مورد اختلاف است. با این كه صریح قرآن و روایات اسلامی گواهی قطعی بر جسمانی بودن آن می دهد؛ چنان كه فقیه و مفسر بزرگ شیعه، مرحوم طبرسی، در تفسیر «مجمع البیان» اتفاق علماء را بر جسمانی بودن معراج نقل می كند.
همچنین محدث عالیقدر شیعه، علامه مجلسی(ره)، و مفسر معروف اهل سنت، فخر رازی، معتقدند كه اهل تحقیق بر این باورند كه به مقتضای دلالت قرآن كریم و روایات متواتر شیعه و سنی، خدای متعال روح و جسم پیامبر اسلام(ص) را از مكه به مسجدالاقصی و سپس از آنجا به آسمان ها برد و انكار این مطلب، یا تأویل آن به عروج روحانی، یا وقوع آن در خواب، ناشی از كمی تتبع یا سستی دین و ضعف یقین است.(۵)
●ادله معراج روحانی و جسمانی
برای اثبات این موضوع دلائل و شواهدی به شرح زیر وجود دارد:
۱- كلمه «عبد» نشان می دهد، كه این سفر در بیداری و این سیر، جسمانی بوده است؛ چون وقتی گفته می شود: فلان شخص را به فلان نقطه بردم، یعنی خودش را با همان جسم و روح، نه این كه در عالم خواب و خیال برده؛ مگر قرینه ای برخلاف باشد. بنابراین، از باب آن كه قرآن خود مفسر خود است می بینیم در سوره «جن» آیه ۱۹ می فرماید: «و انه لما قام عبدالله یدعوه» و در سوره «علق» آیه ۱۰ می فرماید: «عبدا اذا صلی» از عبد اراده مجموع روح و جسم شده است. یعنی پیامبر اسلام(ص) با تن و جسم خود به عالم بالا عروج كرده است و این سیر جسمانی و روحانی بوده است، نه روحانی تنها، و معلوم است چنین سیری، از مسجدالحرام تا بیت المقدس (حدود یكصد فرسخ) در صورتی یك ارزش و معجزه حساب می شود كه با جسم بوده باشد.
همچنین در تأیید و تقویت بیشتر این نظر (جسمانی بودن معراج) آیت الله سبحانی می فرماید: «قریش از شنیدن این كه پیامبر ادعا نمود من در ظرف یك شب همه این اماكن ]سیر به مسجدالاقصی و عروج به آسمان ها[ را سیر نموده ام، سخت ناراحت شدند، و جدا به تكذیب او برخاستند؛ به طوری كه جریان معراج وی در همه محافل قریش موضوع روز شد؛ هرگاه سیر این عوالم به صورت یك رؤیا بود، معنا نداشت كه قریش به تكذیب حضرت برخیزند، و جنجالی راه بیندازند؛ زیرا گفتن این كه من در شبی از شب ها در هنگام خواب، چنین خوابی را دیده ام، هرگز موجب نزاع و اختلاف نمی گردد، چون سرانجام هر چه هست خواب است، و تمام امور محال و غیرممكن و به دور از ذهن، درخواب به صورت ممكن درمی آید.»
ایشان می افزاید: «این نظر (معراج در خواب و عالم مكاشفه بود) آن قدر ارزش ندارد، كه ما آن را دنبال كنیم؛ ولی افسوس اینجاست كه برخی از دانشمندان مصری، مانند «فرید وجدی»(۶) این نظر را پسندیده و با سخنان بی اساس، به تحكیم آن پرداخته است.(۷)
شیخ طوسی(ره) در تفسیر «التبیان»، ذیل این آیه شریفه می فرماید: «علمای شیعه معتقدند كه خداوند در همان شبی كه پیامبرش را از مكه به بیت المقدس برد، او رابه سوی آسمان ها عروج داد، و آیات عظمت خویش را در آسمان ها به او ارائه فرمود؛ و این در بیداری بود، نه در خواب.»
۲- لفظ «سبحان» كه در ابتدای سوره اسراء آمده حكایت از اعجازگونه بودن این جریان مهم دارد كه خداوند متعال برای رفع استبعاد مردم، خود را از هرگونه عیب و نقص و ناتوانی تنزیه می كند وگرنه سیر روح منهای جسد كه از محدودیت های عالم مادی رها باشد، این تعبیر را نمی طلبد.
۳- آن كه در سوره «النجم» ماده «رویت» بكار رفته: «ما زاغ البصر ماطغی، لقد رأی من آیات ربه الكبری»؛ چشم پیامبر(ص) دچار خطا و انحراف نشد. او نشانه های بزرگ خدای خود را مشاهده كرد. این دو آیه شریفه به روشنی می رساند كه این رؤیت با همین دو چشم و در حالت بیداری پیامبر(ص) رخ داده، نه در حالت خواب و عالم مكاشفه. (مركز فرهنگ و معارف قرآن)
عسكری اسلامپور
پانوشتها:
۱- طبرسی، مجمع البیان، ج۳ ص۳۹۵
۲-ر.ك؛ محمود زمخشری، الكشاف، دارالكتاب العربی، بیروت، چ سوم، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص.۴۱۹
۳- محسن فیض كاشانی؛ تفسیر صافی، بیروت؛ مؤسسه الاعلمی مطبوعات، ج۳، ص۱۶۶-.۱۷۱
۴- الكشاف، ج۲، ص.۶۴۷
۵-بحارالانوار، چاپ مؤسسه الوفاء بیروت، ج۱۸، ص۲۸۹، فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۵، ص۵۴۰-.۵۴۶
۶- دایره المعارف، ج۷، ص۳۲۹، ماده «عرج»
۷- آیت الله جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۱، ص.۳۸۶
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید