جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بررسی علل گرایش انسان به دوست


بررسی علل گرایش انسان به دوست
در مطلع بحث به حدیثی شریف از حضرت رسول اکرم(ص) در خصوص اهمیت داشتن دوست و دوستیابی اشاره می‌نماییم. حضرتمی‌فرمایند: هر گاه اراده خداوند تعلق گیرد که به کسی خیر و نعمتی عنایت کند، دوستی صالح و نیکوکار به او می‌بخشد؛ که هنگام فراموشی او را به یاد خدا آورد و اگر به خاطر داشت، او را عملا یاری نماید(مستدرک‌الوسایل، ص۶۲.)
یکی از بزرگترین نعمت‌های الهی که در سرشت انسان به ودیعه نهاده شده، احساس نیاز به گرایش به دیگر افراد جامعه و برقراری ارتباط دوستانه توام با انس و الفت عمیق با برخی از ایشان است. این روحیه اجتماعی، به نحو فطری و به صورت یک نیاز طبیعی در افراد وجود دارد که در صورت عدم ایجاد انحراف در آنها بواسطه تربیت ناصحیح از سوی پدر و مادر و راهنمایی‌ها و تعالیم غلط دیگر افراد، خود را در روحیه و رفتار انسان البته در اشکال گوناگون، ظاهر و بارز می‌نماید.
این روحیه و نیاز فطری، فراهم کننده بستر مناسبی برای زمینه سازی جهت شکل‌گیری صحیح زندگی اجتماعی انسان است. بر این اساس، افراد هر جامعه‌ای که از این موهبت الهی به صورت صحیح و منطقی استفاده کرده و تدابیر لازم جهت جلوگیری از بروز انحراف در استفاده از این غریزه را اندیشیده‌اند، صاحب یک نظام اجتماعی منسجم، با مردمی گرم و صمیمی و برخوردار از شور و نشاط اجتماعی خواهند بود. این صمیمیت و نشاط، زمینه بسیاری از ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی و ابتلاء به گناهان گوناگون را از میان برداشته و بستر لازم برای پیشرفت و تعالی همه جانبه افراد جامعه فراهم می‌سازد. درنتیجه، احساس همبستگی و همدلی، که در سایه محبت و انس با دیگران پیدا می‌شود و برقراری بیش از پیش روابط دوستانه سالم و غیر مشوب به پیرایه‌های باطل و نادرست، تاثیر عمیق و گسترده‌ای در رفع گرفتاری‌ها و مشکلات جامعه را دارا می‌باشد.
شکل و عمق دوستی و میزان انس و صمیمیتی که در میان افراد در دوره‌های مختلف زندگی ایجاد می‌شود از نظر کیفی و کمی بسیار متفاوت است. جریان دوستیابی از بدو کودکی آغاز می‌گردد. کودک از حدود دوسالگی به بعد در برخورد با دیگر افراد علی‌الخصوص کودکان و خردسالان، به نوعی تمایل خود برای ایجاد ارتباط با دیگر کودکان را به‌طور عینی بروز می‌دهد. این صمیمیت، گرایش به دیگران و دوستیابی در دوره کودکی، علی‌رغم برخورداری از صفا و خلوص و پاکی دوره کودکی، از عمق زیادی برخوردار نبوده و تنها در حد مشارکت در کارها و یافتن همبازی جلوه‌گر می‌شود.
مرحله بعد، دوره نوجوانی انسان است که از حدود سنین سیزده سالگی آغاز شده و تا حدود هجده سالگی ادامه می‌یابد که البته مرحله بسیار حساس بلوغ نیز در این دوره قرار دارد. نیاز به دوست و رفیق در این دوره، شدیدتر از دوره کودکی است. دوستی‌های این دوره، علاوه‌بر مشارکت، با نوعی همدلی، شور و هیجان عاطفی همراه بوده و از دوام بیشتری نسبت به دوره کودکی برخوردار است. این شور و هیجان حاکی از وجود میزانی از عمق و غنا در این دوستی‌ها می‌باشد. اما بدان جهت که نوجوان از دقت نظر و بصیرت کافی برای شناخت دوست مناسب و به‌کارگیری ملاکات صحیح انتخاب دوست برخوردار نیست، لذا دوستی‌های این دوره از دوام و قوام کافی برخوردار نبوده و در بسیاری از موارد پس از پای گذاردن فرد به سنین جوانی و صاحب بصیرت و دقت نظر شدن وی، به جدایی می‌انجامد.
یکی از عوامل گرایش انسان در این‌دوره به رفیق، احساس خلا و تنهایی است که از ویژگی‌های خاص دوره بلوغ می‌باشد. نوجوان احساس می‌کند که والدین وی به دلیل فاصله سنی زیاد با وی و یا عدم توجه کافی به نیازهای او، شایستگی رفاقت و شنیدن اسرار و درد و دلهای او را ندارند. این احساس نوجوان را بر آن می‌دارد که با همسالان خود ارتباط گسترده، احساسی و بسیار صمیمانه برقرار کند. یکی دیگر از دلایل دوستی‌ها و پناه بردن به همسالان در این دوره، هم‌ذات پنداری و احساس مشابهت در مشکلات یکدیگر است.
دوره بعد، دوره پرتلاطم و طلایی عمر انسان یعنی دوره جوانی می‌باشد. دوره‌ای که انسان در آن به کمال استعدادهای جسمی و روحی رسیده و قابلیت جهشی بلند در ابعاد مختلف روحی، اخلاقی، علمی و مادی در وی به نمایش گذارده می‌شود. جوان در این دوره زندگی، به جهات تکامل قوای فکری و استدلالی و توان شناخت بهتر مصالح و مفاسد زندگی خویش [البته به شرط بلوغ شخصیتی] از بصیرت لازم برای انتخاب دوست متناسب با احوالات و خصوصیات اخلاقی خویش تاحدود زیادی برخوردار می‌گردد. دوستی‌ها در این دوره از عمق بسیار بیشتری نسبت به نوجوانی برخوردار بوده و تبدیل به رفاقت‌هایی با عمر طولانی‌تر و کیفیت و غنای بسیار بیشتر می‌گردند. دوستی‌های جوانان، علاوه‌بر برخورداری از برخی ویژگی‌های دوستی‌های دوره‌های قبل، معمولا توام با از خود گذشتگی و وفاداری بسیار زیاد است.
دوستی‌های دوره جوانی از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است. این دوستی‌ها، نقش فراوانی در جهت دهی‌های فکری و تعیین ایدئولوژی، اهداف و برنامه‌های زندگی فرد ایفا کرده و در بسیاری موارد، سرنوشت انسان را در دست گرفته و او را به سعادت یا شقاوت نایل می‌گرداند. مهمترین دلیل این امر، ویژگی‌های خاص روحی این دوره انسان و به تبع آن، تاثیرپذیری شدید و الگوگیری جوانان در ابعاد مختلف، از دوستان و هم معاشران خود می‌باشد. از اینجا می‌توان به نقش بسیار مهم دوستی‌های دوره جوانی در تعیین هدف زندگی و سرنوشت افراد پی برد. به همین دلیل، این ادعا که از میان همه عوامل موثر در تکوین شخصیت جوان و رشد و تربیت معنوی او هیچ عاملی به اندازه دوستان موثر نمی‌باشد، ادعای گزاف و غیر قابل قبولی نیست. بنابراین، یکی از مهم‌ترین وظایف قشر جوان آن است که نسبت ‌به موضوع انتخاب دوست و ملاکات اخلاقی و شرعی موجود در مبحث گزینش دوستان، از خود حساسیت فراوان نشان داده و با ارتباط با صاحبان نظر و تجربه، همواره دوستان خود را در محک امتحان قرار دهند تا از آفات و مضرات دوستان و معاشران نامناسب بر شخصیت و آینده خویش، مصون بمانند.
منبع : روزنامه رسالت