جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مرد ناکام جزیره


مرد ناکام جزیره
۱۰ سال پیش در بهارسال ۱۹۹۷خبرنگاران در اتاق كنفرانس نخست وزیری انگلیس با فردی روبرو شدند كه با اعتماد به نفسی عجیب از تولد عصر جدید و ساختن كشوری تازه سخن می راند،او ظاهری متفاوت از همه سیاستمداران جزیره داشت. میهمان تازه خانه ۱۰ داونینگ استریت همه خصوصیات یك اشراف زاده بریتانیا را همراه داشت. هر هفته با شلوار جین و پیراهن یقه باز و فنجان چای در دست درجمع خبرنگاران حاضر می شد، خود را فردی حاضر جواب و اهل مذاكره وكنفرانس نشان می داد. نام این سیاستمدار آنتونی چارلز لینتون (تونی) بلر بود.
درآخرین سال های قرن بیستم ودرست درروزهایی كه جهان در برزخ جنگ سرد وانتخاب راه جدید سرگردان بود سران حزب كارگر از پی یك پیروزی خیره كننده، سكه صدارت را به نام سیاستمدار جوانی زدند كه نه تنها مسیر حیات حزب را تغییر داد كه حتی سرنوشت جزیره بریتانیا رادر اروپا وجهان عوض كرد.
گذشت زمان نشان داد كه رهبر حزب كارگر نوین ونخست وزیر دولت مدرن اروپا چندان كه رسانه های آن روز می پنداشتند صریح وبی تكلف نیست. حتی مؤسسان حزب كارگر نوین كه دست او را به عنوان رهبر جدید بالا برده و بلر را به چشم فرزندی وفادار تحسین كرده بودند در گذر زمان با زوایای تازه ای از شخصیت او روبرو شدند.
بی اطلاعی در باره نسخه ای كه بلر برای انگلیس قرن جدید پیچیده بود تا میانه حكومت حزب كارگر نوین ادامه داشت، تصویر افكارعمومی ونخبگان انگلیس از بلر تا سال ۲۰۰۱ همان است كه در روز تحویل گرفتن رهبری حزب در ذهن ها نشسته بود، تصویر رهبر حزبی با نام كارگر نوین كه مرام خود را گشودن راه سوم در عرصه توسعه واقتصاد وپایه گذاری سیاست خارجی مبتنی بر اخلاق و احترام به حقوق بشر خوانده بود .
سخنگوی چنین حزب و دولتی در آن روز رابین كوك، وزیر روشنفكر مسلك بود كه از تغییر نگاه جزیره به منطقه وجهان سخن گفت واعلام كرد انگلیس عصر جدید از ایجاد یك كشور مستقل فلسطینی حمایت خواهد كرد وارتش خود را درخدمت صلح وجلوگیری از نسل كشی در آفریقا وبالكان وهمه مناطق پرآشوب به كار خواهد گرفت.
همه كسانی كه از واقعیت اندیشه ها وگرایشات واقعی رهبر جدید حزب باخبر بودند سكوت كردند تنها از فردای ۱۱ سپتامبر وپس از ورود انگلیس به جنگ سرد بود كه این سكوت بزرگ شكسته شد وپرده های ابهام در باره تفكر بلر كنار رفت.
از این پس كسانی مانند لرد ویلسون، مدیر كل پیشین دستگاه اداری بریتانیا و از اعضای ارشد كابینه، رشته سخن را در دست گرفته و فاش كردند كه نخست وزیر جدید انگلیس برخلاف ظاهر صریح وبی تكلفش در میدان كشاكش سیاسی چهره ای تكرو وسرسخت است.
آنها فاش كردند كه بلر در رقابتی پنهان با گوردن براون كرسی صدارت را در چنگ گرفته است یعنی همان فردی كه امروز پس ۱۰ سال تأخیر برجایگاه رهبری نشست.
حزب كارگر ونخبگان انگلیس امروز در وداع زودهنگام با بلر واستقبال چشمگیر از براون زبان به اعترافی تاریخی گشود؛ اعتراف به این كه اگر ۱۰سال پیش در كنفرانس ۹۷ حزب كارگر رشته رهبری را به دست براون محتاط ومحاسبه گر می سپرد، ای بسا بریتانیا امروز سرنوشت دیگری داشت.
شایدجذاب ترین بخش داستان جابه جایی زوج بلر وبراون در محافل لندن همین حسرت وافسوسی است كه نخبگان حزب كارگر به خاطر غفلت سیاسی خود سرمی دهند كه چرا ۱۰ سال مثنوی رهبری براون به تاخیر افتاد وچرا آنها سكان سیاست را دردوره متلاطم پس از۱۱ سپتامبر به جای یك اقتصاددان محتاط به حقوقدانی جاه طلب واگذاركردند.
به این صورت كلید رویگردانی حزب كارگر وانگلیس از بلركلید می خورد، سیاستمداری كه درپایان حیات سیاسی خود به عضوی كاملا تكرو در درون حزب و فرزند متكبر در سیاست جزیره تبدیل شد.
رفتارهای عضو جوان دهه ۹۰ حزب كارگر نوین درپایان صدارت ۱۰ ساله خود هیچ شباهتی به جهان بینی حزب ندارد. سیاست ها وآرای او بیش از آنكه حال وهوای سیاست اروپایی ها را داشته باشد رنگ و طعم اندیشه های مردان ایالات متحده را داشت و برای توصیف كاراكتری كه بلر در دنیای دیپلماسی پیدا كرده بود عنوانی سزاوارتر از این نبود كه او را نومحافظه كاری با تبار اروپایی بخوانند.
بلر در همه رفتارها وسیاست هایش ازهمتایان اروپایی خود فاصله گرفت ومهمترین تمایز او این بود كه در طراحی تفكر جهان جدید براین ایده مهر تأیید نهاد كه برای تامین امنیت وثبات جهان ومقابله با دشمنان دنیای لیبرالیسم باید از ابزار زوروقوای قهر بهره گرفت.
بنابراین بلر امروزنه مانند یك مرد موفق جزیره كه با پرونده ای از اتهام از كاخ نخست وزیری بدرقه می شود زیرا همه اروپا وانگلیس در رفتن او فقط به یك چیز می اندیشند كه آیا گره فاجعه ای كه با بحران عراق وافغانستان و به واسطه تصمیم بلر- بوش در زندگی سیاسی آنها افتاده گشوده خواهد شد.
● گریزان از مكتب حقوق
بلر با آنكه سیاست را به عنوان حرفه اصلی خود برگزید اما خود دانش آموخته حقوق است وعجیب است كه او در عملكرد خود بیش از همه اصحاب قانون وقضا را رنجاند زیرا بلر نیز مانند همقطاران آمریكایی اش برای پیش بردن سیاست هایش مرزومحدوده های قانون را درنوردید تا حدی كه حتی لرد اسمیت دادستان انگلیس را به صدور جواز مشروعیت جنگ عراق وادار كرد؛ اتفاقی كه محافل قضایی لندن از آن به یك رسوایی تعبیرمی كنند. ازاین تفاوت اگر بگذریم او دربسیاری از مراحل زندگی اش سرگذشتی مشابه ومشترك با براون دارد او نیز همچون براون در اسكاتلند متولد شده است. همین طور آنها جزو رهبران نسل جوان جزیره محسوب می شوند براون ۵۶ ساله فقط ۲سال از بلر ۵۴ ساله بزرگتراست.
فعالیت سیاسی بلر به صورت حرفه ای در بحبوحه جنگ سرد شروع شد. بلر در دهه ۱۹۷۰ به حزب كارگر پیوست و در سال ۱۹۸۳ به عنوان نماینده حوزه انتخابیه سجفیلد در شمال شرق انگلستان به مجلس عوام راه یافت.وی در انتخابات عمومی بعدی نیز به عضویت پارلمان انتخاب شد و در حالی كه حزب كارگر همچنان حزب اصلی مخالف بود، در گروه كابینه سایه قرارگرفت.
مرگ جان اسمیت، رهبروقت حزب كارگر در سال ،۱۹۹۴ سبب شد كه رقابتی جدی میان بلر وبراون شكل بگیرد.
۱۹۹۴ همه چیز برای نشستن نماینده جاه طلب مجلس عوام در بالاترین كرسی قدرت انگلیس مهیا بود، تونی بلر نامزد این سمت شد و با غلبه بر سایر رقیبان خود بویژه براون ،توانست رهبری حزب را كه در آن زمان حزب اصلی مخالف در پارلمان بود در دست گیرد.
مسائل مربوط به نحوه قدرت گرفتن بلر در صدر حزب كارگر نوین كه به سازماندهی وپرورش مجموعه ای از نخبگان دست زده بود تا چند ماه پیش در پرده ابهام بود فقط پس از قطعی شدن جانشین او یعنی براون، رسانه های لندن گوشه هایی از اتفاقات منتهی به صدارت بلر را بازگو كردند.
لرد ویلسون می گوید او موفقیت اولیه خود را مدیون شگرد چانه زنی ونفوذ تشكیلاتی است. برجسته ترین استعداد تونی بلر توانایی او در ترغیب افراد به قبول كارهایی است كه در ابتدا مخالف آن بودند. این همكار پیشین بلر تأكید می كند كه تونی برخلاف ظاهر خندان و بی تكلفش در رقابت های سیاسی فردی بی رحم است واین خصوصیت خود را ۱۹۹۷ درحذف رقیب اصلی خود یعنی براون به نمایش گذاشت.
دوستداران بلر همیشه جهش او در سلسله مراتب حزبی را به حساب هوش واستعدادش گذاشته اند اما اعضای شاخص حزب كارگر توفیقات او را مدیون برنامه های حزب وافزایش اعتبار این تشكل در دهه اخیر می خوانند.
آنچه ازشواهد برمی آید حزب كارگر نوین یعنی نهادی كه بلر وبراون ازآن برخاسته اند دورجدید حیات خود را از نیمه دهه ۹۰ با مانیفست جدیدآغازمی كند. مانیفستی كه تاكنون در میدان رقابت حزبی انگلیس بی رقیب بوده است .
برشالوده این مانیفست است كه نیروهاوسیاستمداران جوان وتازه ای در جزیره ظهور می كنند كه هركدام مانند بلر و براون میل شدید به ستاره شدن وپدیده شدن از خودنشان می دهند.
با انتخاب بلر به نخست وزیری، حزب كارگرنوین به سمت پایه گذاری دولتی متفاوت خیز برمی دارد كه كارشناسان سیاست درمغرب زمین ازآن به عنوان دولت مدرن تعبیر می كنند، دولتی كه بیش از هرچیز رنگ عصر ارتباطات را به خود گرفته بود. وظایف و كار ویژه های این دولت مدرن تمایزآشكار با كابینه های دوران پیشین دارد.به تعبیر یك كارشناس رسانه این تیپ دولت ها، دولت های مدعی مقابله با چالش رسانه های قرن بیست و یكم و ساخته و پرداخته در دنیای كانالهای خبری ۲۴ ساعته هستند.طبیعی است كادر جوان این دولت ها مانند بلروبراون نیز تلاش كنند خود را افرادی با نگاه های مدرن وبرخوردار از توانایی بالا در فن مذاكره وارتباط گیری نشان دهند.
● ظهور وافول مرد جنجالی جزیره
تونی بلر ركورد طولانی ترین دوره زمامداری را در میان نخست وزیران حزب كارگر به خود اختصاص داده است. او در نخستین روزهای ماه مه۱۹۹۷ در حالی كه فقط ۴۴ ساله بود به ۱۶ سال تسلط حزب محافظه كار بر دولت در بریتانیا پایان داد و نام جوانترین نخست وزیر این كشور بعد از نزدیك به ۲ قرن را ازآن خود كرد.
تونی بلر زمانی به داونینگ استریت، مقر نخست وزیری بریتانیا،گام نهاد كه دولت محافظه كار در نقطه حضیض محبوبیت سیاسی قرارداشت.
زمان و بخت سیاسی با رهبرتازه نفس حزب كارگر دمساز بود.آن روز یعنی نیمه دوم دهه ۹۰ فضای سیاسی انگلیس از بی برنامگی وسردرگمی مردان محافظه كار دچار یكنواختی عجیب شده بود وعرصه برای ظهور جریانی تازه نفس كاملاً مهیا بود. این عطش تغییر طلبی تا به سال های آغازین قرن جدید ادامه یافت وبه پشتوانه همین موج تحول خواهی بود كه بلر توانست حزب كارگر را در۲ انتخابات دیگر درسال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵ نیز به پیروزی برساند.
تونی بلرآن روز آگاه از اشتیاق مردم به تغییر، پیروزی اش را ارمغان تاریخ خواند و در یكی از نخستین سخنرانی هایش گفت :«حاكم ما نیستیم، حكومت از آن مردم است و ما خدمتگزاریم.»
اما طولی نكشید كه بحران ها دولت بلر را در داخل وخارج احاطه كردند و او نخستین ضربه ها را در سیاست خارجی دریافت كرد. هردو پروژه نظامی بلربا بوش در افغانستان وعراق نتیجه معكوس به همراه آورد.
پیامد شكست های بین المللی بلر خیلی زود درداخل نیز آشكارشد و همكاران حزبی او زبان به انتقاد وحسابرسی گشودند، دراین زمان بود كه اعلام شد صبر گوردون براون برای جانشینی تونی بلر تمام شده است و تمام مشاوران بلندپایه حزب كارگر به این نتیجه رسیدند كه باید برای جلب مجدد اعتماد مردم تلاش كنند.
موقعیت ضعیف بلر در سومین انتخابات انگلیس، تردیدها درباره نارضایتی عمومی از او را كنارزد.استقبال مردم از این انتخابات بسیار كم بود و اكثریت پارلمانی حزب كارگر، كاهش فاحشی یافت.
همزمان فاجعه ای دیگر مردم ونخبگان انگلیس رادر شوك بزرگ فروبرد. در تاریخ ۷ ژوئیه ۲۰۰۵ در اثر حملات تروریستی به شبكه حمل و نقل لندن، ۵۲ نفر كشته شدند.حادثه ای كه ۱۱ سپتامبرلندن نام گرفت.
در سال ۲۰۰۵ این موضوع برای همه روشن شد كه بلر در مسیرسراشیبی قدرت خود قرارگرفته است.
با آغاز سال ۲۰۰۶ زمزمه رفتن بلربرزبانها افتاد و در سال جدید ازاین سیاستمدار كه روزی خدایگان مذاكره می خواندند كه دراقناع مخالفان ید طولا ومهره مار دارد هیچ كاری دربرابرخیل ناراضیانش ساخته نبود، او حتی نتوانست همكاران خود رابه ادامه كار راضی كند.
ماه مه شوك جدیدی برپیكردولت بلر وارد شد كه آهنگ سقوط او را سرعت بخشید هشت تن از اعضای دولت در مخالفت با سیاست های آقای بلر و در اعتراض به ادامه زمامداری وی كه آن را عامل كاهش محبوبیت حزب كارگر می دانستند، از سمت های خود كناره گرفتند.
در پی آن، بین طرفداران تونی بلر و گوردون براون، وزیر خزانه داری كه از وی با عنوان جانشین آقای بلر یاد می شد، جنگ و جدل های لفظی در مورد زمان استعفای نخست وزیر صورت گرفت.
بلر از بروز اختلافات داخلی در حزب كارگر، پوزش خواست اما دیگر كسی به عذر او اعتنانكرد.
آخرین سخنان او در واقع اعتراف بزرگ به شكست بود.
« من سعی می كنم به نحو احسن كار كنم. من تلاش كرده ام كه در ۱۰سال گذشته به بهترین وجه كار كنم. من نمی گویم كه همیشه همه چیز درست از كار درآمده . البته كه اینطور نبوده و در این مدت اشتباهاتی صورت گرفته. ولی حقیقتاً وقتی من به ۱۰ سال گذشته ام نگاه می كنم، می بینم كه كارهای خوب زیادی نیز انجام شده .»
درست است كه فاجعه عراق و افغانستان به عنوان بزرگترین عوامل اصلی شكست بلر خوانده شده اما پاره ای دیگر ازاشتباهات نیز در واژگونی چرخ حیات سیاسی او تعیین كننده بوده است. خطاهای اعضای كابینه او قابل چشم پوشی نبود ، از زندگی خصوصی وزیران گرفته كه با چند استعفا همراه شد و چهره او را گل آلود كرد، تا پرونده زد وبندها وپنهانكاری ها.
مهمترین پرونده تخلفات كابینه بلر كه همچنان تحت تحقیقات پلیس است ماجرای دریافت رشوه از طرفداران دولت كارگری است و از آن جدی تر اعطای لقب های افتخاری به این افراد است. یعنی فرستادن لردهایی به مجلس اعیان در ازای جلب وفاداری سیاسی آنها.
اما اتفاق بدتر این بود كه تونی بلر از پذیرش این اشتباهات خودداری كرد درحالی كه او پیش ازاین دربازجویی پلیس كه درباره فساد مالی تحقیق می كرد، چند بار وعده داده بود كه اگر خطایی در نخست وزیری صورت گرفته باشد استعفا خواهد كرد.
اكنون كارنامه بلر در داخل ملغمه ای از ناكامی ها وكامیابی هاست كه كفه باخت های آن بر بردهایش سنگینی می كند .
بزرگترین دستاورد آقای بلر در سال های نخست وزیری اش گرد آوردن احزاب مخالف در ایرلند شمالی بود و از دیگر تغییرات مثبت او این بود كه اسكاتلند صاحب پارلمان و ولز صاحب مجلس محلی خودش شد.
س.حیدرپور
منبع : روزنامه ایران