شنبه, ۲۶ خرداد, ۱۴۰۳ / 15 June, 2024
مجله ویستا

آینده راه طی شده


آینده راه طی شده
اروپا مسائل هسته ای ایران را به صورت یك مجموعه از مسائل بهم پیوسته می بیند كه شبیه یك دستگاه معادله چند مجهولی است. این دستگاه معادله چند مجهولی از سه متغیر سیاست هسته ای ایران، توانایی سیاست خارجی اروپا و روابط فراآتلانتیكی تشكیل می شود. اروپا برای برداشتن هرگام در مسائل هسته ای ایران نیازمند آن است كه این سه متغیر پیچیده را با هم مدنظر قرار دهد و بین آنان توازن برقرار كند.اروپا نمی تواند مسئله هسته ای ایران را بدون توجه به تحولات درون اروپایی حل وفصل كند و به نتیجه برساند. شكست روند تصویب قانون اساسی اروپا نشا ن دهنده یك واقعیت مهم است كه اروپا در مسیر همگرایی خود با موانع جدی روبرو است و یكی از موانع مهم پیش روی اروپا در همگرایی موضوع سیاست خارجی واحد اروپایی است.اگر اروپا بتواند مسئله هسته ای ایران را به عنوان یك مسئله مهم بین المللی به شیوه ای مقبول حل وفصل كند، می تواند مدعی باشد كه اروپا حائز یك سیاست خارجی مستقل است و اگر در این پرونده شكست بخورد و اعلام كند كه نمی تواند آن را مدیریت كند، واگرایی درون اروپایی تشدید خواهد شد.در همین شرایط كنونی در نحوه پیشبرد مذاكرات هسته ای با ایران بین سه كشور مذاكره كننده انگلیس- آلمان- فرانسه با دیگر كشورهای اروپایی بخصوص سه كشور ایتالیا، یونان و اطریش اختلاف وجود دارد و این اختلاف به غیر از مسائل موجود بین سه كشور مذاكره كننده است كه در مسائل مختلف دیدگاه ها و نظرات متفاوتی دارند. اضافه شدن سولانا به وزرای خارجه سه كشور مذاكره كننده در جهت تقویت سیاست اروپایی است كه تا حدی بتواند انتقادات كشورهای مختلف اتحادیه را پاسخ دهد.
مشكل دیگر اروپا مسائل فراآتلانتیكی است. پس از شكاف بین اروپا و آمریكا در جریان اشغال عراق توسط آمریكا ،دو سوی آتلانتیك درصدد برآمده اند تا به نحوی این شكاف را ترمیم كنند و پرونده هسته ای ایران برای آمریكا و اروپا فرصتی برای این ترمیم به شمار می آید. اروپا بدنبال آن است كه با مدیریت و به نتیجه رساندن پرونده هسته ای ایران شكاف بین اروپا و آمریكا را ترمیم كند لذا نه تنها به دنبال اختلاف با آمریكا در این مورد نیست بلكه در تلاش است خاطره اختلاف عراق را هم از ذهن آمریكا بزداید لذا توجه به این مهم از جانب تصمیم گیران و صاحبنطران ایرانی ضروری است و موضوعی است كه باید به آن توجه ویژه ای كنند و انتظار نداشتته باشند كه اروپا درخصوص پرونده هسته ای ایران به مقابله با آمریكا برخیزد، قبول این واقعیت مستلزم آن است كه در گفتمانهای سیاسی به جای دعوت از اروپا برای جدایی از آمریكا و داشتن استقلال عمل اروپایی، از اروپا دعوت شود به شیوه ای آمریكا را ترغیب كند تا راه حل اروپایی را برای مسئله هسته ای ایران بپذیرد.
اروپا برای آینده همگرایی خود و روابط فراآتلانتیكی نیاز به آن دارد تا به شیوه ای مسائل هسته ای ایران را حل وفصل كند كه اولاً در صحنه بین المللی واقعیتی به نام «سیاست خارجی اروپایی» به رسمیت شناخته شود و ثانیاً وجه مشخصه این سیاست خارجی مستقل اروپایی تقابل با سیاست خارجی آمریكا نباشد و بخشی مكمل از آن محسوب شود.شواهد موجود نشان می دهد كه اروپا در رویكرد خود به پرونده هسته ای ایران بدبینانه ترین گزینه را مبنای تحلیل و حركت خود قرارداده است. در این گزینه اروپا تلاش ایران برای بدست آوردن فناوری هسته ای را پوششی برای شناخت سلاحهای هسته ای می داند و وظیفه خود را جلوگیری از دست یازی ایران به سلاح هسته ای تعریف می كند.توجه به نگاه اروپایی به مسائل هسته ای ایران در تحلیل روند مذاكرات ایران و اروپا حائز اهمیت خاصی است زیرا وقتی اروپا اساس فكر خود را بر مقابله با ایران در دست یازی به سلاح هسته ای قرار دهد طبیعی است با مذاكره كننده ای كه در جستجوی فناوری هسته ای است حتی در مفاهیم مشترك استنباطهای متفاوت و متضادی داشته باشد.اروپا به چهار دلیل معتقد است كه ایران در جستجوی ساخت سلاح هسته ای است:
۱-ایران توسط نیروهای آمریكایی محاصره شده است (حضور نیروهای آمریكایی در عراق، افغانستان، خلیج فارس و برخی كشورهای آسیای مركزی) و با توجه به این كه آمریكا ایران را بخشی از محور شرارت می داند و آشكارا موضوع تغییر رژیم را مطرح كرده لذا ایران را به این نتیجه رسانده است كه داشتن سلاح هسته ای مهمترین تضمین در مقابل تهاجم آمریكا است.
۲-ایران در بین كشورهای اتمی پاكستان، اسرائیل و روسیه قرار گرفته است. شرایط موجود بین ایران و اسرائیل و احتمال قدرت گیری افراطیون شبیه طالبان در پاكستان و مسائل تاریخی بین ایران و روسیه می تواند یك نتیجه منطقی برای ایران داشته باشد كه در صورت داشتن سلاح هسته ای از جانب كشورهای منطقه تهدید نخواهد شد.
۳-سلاح هسته ای به ایران این قدرت را می دهد كه در منطقه قدرت تاثیرگذار باشد.
۴-ناسیونالیسم هسته ای ایران موجب تحكیم وحدت ملی و افزایش پرستیژ جهانی برای جمهوری اسلامی ایران خواهد شد.
اروپا به دلایل فوق گرایش ایران به سمت هسته ای شدن را گرایشی طبیعی و منطقی می داند و نمی تواند به سادگی بپذیرد ایرانی كه حق دارد برای تضمین امنیتی خود سلاح هسته ای داشته باشد فقط به فناوری صلح آمیز هسته ای اكتفا كرده و خود را محدود سازد؟ و به قول یكی از سیاستمداران روسی دلیل این كه غرب نمی تواند باور كند ایران فقط به دنبال فناوری هسته ای است آن است كه ایران در شرایطی قرار دارد كه تلاش برای بدست آوردن سلاح هسته ای منطقی قوی در راهبرد امنیتی ایران دارد.البته ایران در تدوین راهبرد امنیت ملی خود گزینه كشور عضو NPT را انتخاب كرده و در این چارچوب تعهدات موجود را پذیرفته است كه از امتیازات NPT بهره مند شود و از مهمترین امتیازاتی كه ایران انتظار دارد از آنها در چارچوب NPT بهره مند شود تضمین امنیتی در مقابل تهاجم هسته ای كشورهای دارنده سلاح هسته ای به كشورهای غیرهسته ای عضو NPT و بهره گیری از امتیازات اقتصادی و علمی فناوری صلح آمیز هسته ای است.
ایران در دكترین دفاعی خود جایگاهی را برای سلاح های هسته ای به رسمیت نشناخته و دفاع خود را براساس خودكفایی قدرت بازدارندگی غیرهسته ای استوار كرد ه است.اروپا بدون توجه به راهبرد امنیت ملی و دكترین دفاعی جمهوری اسلامی براساس تحلیل بدبینانه خود از انگیزه های ایران ،شرایط موجود را این گونه ارزیابی می كند:
۱- ایران در جستجوی سلاح هسته ای است؟
۲- ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای سیاست هسته ای بسیار پیچیده ای را انتخاب كرده است؛
۳- دیپلماسی هسته ای ایران با اتكاء به برخوردهای دوگانه آمریكا به مسائل هسته ای كشورهای مختلف موفق شده است آمریكا را در برخورد با مسائل هسته ای ایران به انزوا بكشاند.
موفقیت ایران در اجلاس اخیر بازنگری معاهده NPT در بسیج كشورها در حال توسعه علیه سیاستهای دوگانه آمریكا و كشورهای هسته ای مهمترین دلیل به انزوا كشیده شدن آمریكا در پرونده هسته ای ایران محسوب می شود. زیرا دیپلماسی هسته ای ایران موفق شد تا نتیجه ای را كه آمریكا از اجلاس بازنگری داشت بدست نیاورد؛
۴- ایران در برنامه هسته ای خود الگوی ژاپنی را برای پیشبرد برنامه های هسته ای خود انتخاب كرده است. در الگوی ژاپنی ایران توانمند خواهد بود تحت نظارت بین المللی به فناوری كامل هسته ای دست پیدا كند و هر زمان كه نیاز دید خود را از قید تعهدات بین المللی آزاد كند و این اجازه را NPT به ایران داده و جامعه جهانی نمی تواند در مقابل تصمیم متخذه اقدامی بازدارنده داشته باشد؛
۵- در شرایط فعلی مجموعه اطلاعات دستگاههای جاسوسی اروپا و آمریكا مؤید آن است كه تاسیسات موجود در ایران هنوز به توانایی ساخت سلاح هسته ای نرسیده اند و چند سال برای رسیدن به این توانایی وقت لازم است؛
۶- پیشبرد هم زمان برنامه های هسته ای و موشكی ایران برای امنیت اروپا تهدیدآمیز است.
با توجه به نكات فوق اروپا به این جمع بندی می رسد كه باید به هر طریق ممكن از دست یابی ایران به فناوری هسته ای حتی فناوری صلح آمیز هسته ای جلوگیری كند و در این نتیجه گیری خود را هم سو با آمریكا و حتی روسیه و چین می داند و معتقد است كه اروپا مسئول اصلی متوقف سازی فناوری هسته ای ایران است.
بدون تشریح رخدادهای گذشته و روند تحولات مرتبط با پرونده هسته ای ایران در دو سال گذشته از بیانیه و قطعنامه شورای حكام آژانس بین المللی انرژی اتمی تا مذاكرات تهران، پاریس و ژنو و از تهدید ایران به ارجاع پرونده هسته ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد تا قبول داوطلبانه تعلیق غنی سازی توسط ایران یك موضوع را می توان برجسته كرد كه اروپا امیدوار است با پیگیری یك سیاست مبتنی بر تشویق و تنبیه بتواند ایران را در مرحله ای از فناوری هسته ای متوقف كند كه فاقد هر گونه كارایی باشد.
نتیجه همكاریهای سازنده ایران با آژانس بین المللی اتمی آن شده است كه اولا پرونده ایران از دستور كار اجلاس شورای حكام خارج و به گزارش نهایی مدیركل موكول شود ثانیا طیف وسیع سئوالات آژانس به چند مورد خاص محدود شود ثالثا آژانس بطور رسمی اعلام كند كه در ایران هیچ نشانه ای از انحراف در فعالیتهای هسته ای به سمت ساخت سلاح هسته ای مشاهده نكرده است.در یك تحلیل واقع گرایانه می توان گفت كه ایران و اروپا با دو هدف متفاوت در خصوص فناوری هسته ای وارد مذاكره با یكدیگر شده اند. در رویكرد واقع گرایی هیچ ضرورتی ندارد كه طرفین مذاكره كننده اهداف یكدیگر را جستجو كنند و یا به انگیزه های یكدیگر اعتماد كنند بلكه در مذاكره بدنبال آن هستند كه شرایطی را بوجود آورند كه در نهایت طرفین با اهداف و انگیزه های مختلف به شرایط شكل گرفته اعتماد كنند.نتیجه نهایی مذاكرات دو ساله ایران و اروپا در مساله هسته ای خلق چنین شرایطی بوده است كه دو طرف شرایطی را قبول كنند كه چگونه بتوانند به یكدیگر اعتماد كنند. موافقتنامه پاریس كه در نوامبر ۲۰۰۴ به تایید طرفین رسید چیزی جز یك «حالت و شرایط گذار» نیست وضعیتی است كه باید به شرایط جدید تغییر یابد.وضعیت موجود در بیانیه پاریس از طریق دو مؤلفه یكی از جانب ایران در قالب بحث تضمین ها عینی (Objective Guarantees) و از جانب اروپا در قالب بحث تضمین های محكم (Firm Guarantees) به وضعیت مطلوب تغییر می یابد.تضمین های عینی عبارت است از مجموعه تعهداتی كه ایران می پذیرد تا اروپا اطمینان یابد كه فعالیتهای هسته ای ایران از مقاصد صلح آمیز به مقاصد نظامی منحرف نشود و تضمین های محكم عبارت است از مجموعه تعهداتی كه اروپا برای توسعه روابط سیاسی اقتصادی، امنیتی و همكاریهای هسته ای خود با ایران می پذیرد.
اروپا وضع موجود حاصل از موافقتنامه پاریس را وضع مطلوب دانسته و تمامی خواسته های خود را در این موافقتنامه حاصل شده می پندارد و تلاش دارد كه شرایط گذار را به وضعیت پایدار تبدیل كند. به قول یكی از مذاكره كنندگان اروپایی در گزارشی كه توسط مركز اروپایی در ۲۶ ژوئیه منتشر شده: «ما آسوده هستیم، آنها غنی سازی خود را تعلیق كرده اند. اگر لازم باشد ما می توانیم وضع موجود را تا ده سال ادامه دهیم. ما مذاكره را ادامه می دهیم و آنها تعلیق را.»ایران موافقت نامه پاریس را یك وضعیت گذرا دانسته و برای تبدیل شرایط موجود به شرایط مطلوب پیشنهادهای خود را در خصوص تضمین های عینی مطرح ساخت و در مذاكره با هیاتهای اروپایی خواسته های خود را در خصوص تضمین های عینی مطرح ساخت و درمذاكره با هیاتهای اروپایی خواسته های خود را برای گنجاندن در تضمین های محكم اروپا عنوان كرد. ولی اروپا تضمین عینی را انصراف ایران از داشتن چرخه سوخت تعریف كرد و برای ارائه تضمین ها محكم به دلایل مرتبط به تحولات داخلی ایران فرصت خواست. ایران فرصت خواهی اروپا را پذیرفته ولی تفسیر تضمین عینی توسط اروپا را قاطعانه رد كرد و قبول كرد كه تضمین های عینی را هم طرف اروپایی مشروط بر این كه حداقلی از خواسته ایران را كه در چهارچوب معاهده NPT به رسمیت شناخته شده است در بر داشته باشد، ارائه كند ولی همانگونه كه گفته شد طرف اروپایی با برابر قراردادن «ادامه مذاكره با ادامه تعلیق» و تلاش برای تبدیل وضع موجود به شرایط پایدار نوعی بن بست را بر مذاكرات اروپا و ایران حاكم كرد.سناریو اروپایی «ادامه مذاكره در مقابل ادامه تعلیق» نمی توانست مورد قبول ایران باشد و طبیعی است كه برای شكستن این بن بست «تعلیق در برابر مذاكره» ایران از قدرت و ابتكار عمل لازم برخوردار است.اقدام به راه اندازی تاسیسات UCF اصفهان را می توان اولین گام برای به تحركم واداشتن اروپا برشمرد. تاسیسات UCF اصفهان مرحله تبدیل اورانیوم (Conversion ) محسوب می شود و به معنی از سرگیری فرایند غنی سازی (Enrichment) نیست ؛ضمن آن كه این امكان را برای ایران فراهم می سازد كه تحت نظر بازرسان بین المللی به تولید UF۶ بپردازد كه در مرحله بعدی (غنی سازی) مورد نیاز است.
اروپا در مقابل این ابتكار ایران به غیر از تهدیدات گفتاری كه فقط در رسانه ها منعكس می شود و عملا تاثیری در رفتار تصمیم گیران ایران ندارد سه گزینه را پیش روی داد:
فشار سیاسی و بین المللی، معامله بزرگ، سازش كه ذیلا مختصری درباره هر یك از گزینه ها توضیح داده می شود.
۱- فشار سیاسی و بین المللی Ratcheting up the pressure
اگر بحث حمله نظامی را كه بحث كاملا مستقلی است و خود اروپایی ها هم به بی نتیجه بودن آن برای تغییر رفتار ایران و فاجعه آمیز بودن آن برای امنیت منطقه و جهان واقف هستند كنار بگذاریم می توان گفت كه آخرین مرحله فشار سیاسی و بین المللی ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد است.واقعیت آن است كه وضعیت امروز ایران با وضعیت دو سال پیش بسیار متفاوت است. دو سال پیش ایران به دلیل تعهدات خود به NPT و آژانس بین المللی انرژی اتمی و ملاحظه بیانیه ۱۹ ژوئن و قطعنامه ۲۰۰۳ شورای حكام آژانس به مصلحت دید كه مشكلات موجود را در همكاری با آژانس حل و فصل كند و به ابهامات و سئوالات آژانس در مورد فعالیتهای هسته ای ایران كه طیف وسیعی را تشكیل می داد پاسخ دهد. نتیجه همكاریهای سازنده ایران با آژانس بین المللی اتمی آن شده است كه اولا پرونده ایران از دستور كار اجلاس شورای حكام خارج و به گزارش نهایی مدیركل موكول شود ثانیا طیف وسیع سئوالات آژانس به چند مورد خاص محدود شود ثالثا آژانس بطور رسمی اعلام كند كه در ایران هیچ نشانه ای از انحراف در فعالیتهای هسته ای به سمت ساخت سلاح هسته ای مشاهده نكرده و ایران اقدامات اساسی و فوری و خواسته های اصلاحی شورای حكام را به انجام رسانده است.اروپا به خوبی به پیشرفتهای حاصله در پرونده هسته ای ایران و آژانس كاملا آگاه است و می داند كه در شرایط فعلی ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت نمی تواند نتیجه ای را كه مورد دلخواه است بدست آورد.
ایران از ارجاع پرونده هسته ای خود به شورای امنیت استقبال نمی كند و می داند كه محدودیتهایی را در پی خواهد داشت ولی همزمان تهدید آنی از آن احساس نمی كند و می داند كه اروپا در این صورت بیشتر از ایران زیان خواهد دید زیرا اروپا بدست خود برگهای بازی خود در صحنه های بین المللی را در اختیار چین و روسیه قرار می دهد و باید از داشتن یك سیاست خارجی مستقل اروپایی در صحنه های بین المللی دست بشوید و منتظر ابتكار عمل چین و روسیه در شورای امنیت سازمان ملل باشد.
بیان واقعیت فوق نباید صاحبنظران ایرانی را به اشتباه بیاندازد. چین و روسیه در شورای امنیت به سود ایران موضع نخواهند گرفت ولی رفتار بین المللی آنها در استفاده از پرونده هسته ای ایران به گونه ای شكل خواهد گرفت كه منافع اروپا تهدید شود.
۲- معامله بزرگ Grand bargin
معامله بزرگ گزینه ای است كه اروپا با ارائه تضمین های محكم خود به صورتی كه مورد قبول ایران باشد تلاش می كند تا وضعیت موجود اعتمادسازی را مجددا برقرار كند. تضمین های محكم اروپا باید به حدی باشد كه ایران را به تامل و تفكر وادارد ولی با توجه به واقعیتهای موجود به نظر نمی رسد اروپا قادر به انجام چنین معامله ای باشد. اروپا در ارائه تضمین های محكم خود با سه مشكل اساسی روبرو است:
الف «انتقال فناوری صلح آمیز هسته ای به ایران بدون مشاركت و موافقت امریكا غیرممكن است.
ب» همكاریهای تجاری و اقتصادی اروپا با ایران با مانع تحریمهای امریكا مواجه است و شركتهای اروپایی كه با ایران معامله كنند با تهدید تحریم امریكا روبرو می شوند.
ج «در مسائل امنیتی مذاكرات اروپا با ایران نمی تواند به یك نتیجه قطعی كه در آن امریكا نباشد حاصل گردد.
با توجه به این كه سه موضوع مهم همكاریهای اقتصادی و امنیتی و همكاریهای صلح آمیز هسته ای عناصر اصلی معامله بزرگ به شمار می روند و بدون توافق امریكا اروپا عملا نمی تواند كاری انجام دهد بنابراین گزینه معامله بزرگ هم انجام نشدنی جلوه می كند.
۳- سازش Compromise
عده زیادی از سیاستمداران و دانشگاهیان اروپایی و امریكایی با توجه به واقعیتهای درونی ایران معتقد هستند كه متوقف ساختن ایران در خصوص داشتن چرخه سوخت غیرممكن است لذا باید با ایران در مورد مجموعه دیگری از مسائل هسته ای وارد مذاكره شد كه مهمترین موضوع از این مجموعه ترغیب تهران به خویشتن داری شرافتمندانه در پیشبرد سریع برنامه تولید صنعتی اورانیوم غنی شده است.
در این گزینه ایران می تواند برنامه هسته ای خود را در چارچوب هماهنگی با آژانس بین المللی انرژی اتمی مرحله به مرحله پیش ببرد و همكاریهای هسته ای ایران و اروپا در قالب شركتهای مشترك و تحت نظارت بازرسان بین المللی انجام گیرد. پذیرش حق ایران به داشتن چرخه سوخت و مذاكره برای اعتمادسازی در چگونگی و كیفیت چرخه سوخت دو ركن مهم گزینه سازش محسوب می شود.
اروپا تا به امروز از قبول گزینه سازش طفره رفته است. در این گزینه اروپا با دو مشكل كلیدی مواجه است مشكل اول مواضع امریكا علیه ایران است و مشكل دوم اختلاف نظر موجود بین آلمان از یك طرف و انگلیس و فرانسه از طرف دیگر در نحوه تعامل با ایران است.
اروپا در انتخاب هر یك از سه گزینه فوق مشكلات زیادی دارد ولی باید در مورد انتخاب یكی از آنها تصمیم بگیرد زیرا شرایط ایران به گونه ای است كه نمی تواند شرایط بی تصمیمی اروپا را تحمل كند و این توان را در خود می بیند كه براساس گزینه های مختلف اروپا رفتار خود را تنظیم كند ولی این باور را هم دارد كه چون بر رفتار سیاسی و نظام فكری تصمیم گیران اروپایی خرد و منطق حاكم است گزینه سازش می تواند منطقی ترین گزینه ای باشد كه می تواند راه طی شده را در مسیرهای قابل پیش بینی ادامه دهد.

دكتر سیدرسول موسوی
منبع : خبرگزاری ایسنا