شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

دیدگاه دوگانه بوش در مورد دموکراسی عربی


دیدگاه دوگانه بوش در مورد دموکراسی عربی
الجزیره در جمع بندی نتایج كنفرانس جهان اقتصاد- ۲۰۰۵- در دوحه قطر كه در مقاله «گزارش رقابت جهان عرب-۲۰۰۵» ارائه شد، نوشت: جهان عرب با یك بمب ساعتی جمعیتی رو به روست و نیاز فوری به رفرم حكومتی، سیستم آموزشی و قوانین فرهنگی ای دارد كه زن ها را خارج از حوزه نیروی كار قرار داده است. «گزارش رقابت» اذعان دارد كه دولت های كوچك عربی نظیر قطر می توانند از جمله دولت های ثروتمند نفتی باشند، اما دیگر ملل عرب در دهه آینده باید «۸۰ میلیون شغل ایجاد كنند» تا بتوانند پاسخگوی شمار فزاینده جویندگان كار باشند. مصطفی نابیل، رئیس بانك جهانی در بخش خاورمیانه، رهبران عرب را «مانع تغییرات» می نامد و آنها را سدی در مقابل دستیابی گسترده به اصلاحات ذكر می كند. گزارش ۲۰۰۴ توسعه انسانی اعراب (AHDR) به سوی آزادی جهان عرب، نظرات نابیل را در مورد «طبیعت مستبد» رهبران عرب منعكس كرد، اما در عین حال خشم واشنگتن را نیز با محكوم كردن نقش ایالات متحده در عراق و فلسطین- اسرائیل، برانگیخت. به طوری كه ناخشنودی واشنگتن تكذیب رئیس UNDP (بخش توسعه سازمان ملل)، مارك مالوخ براون را به دنبال داشت كه اعلام كرد در مورد «گزارش امسال... بعضی از نقطه نظرات اعلام شده توسط نویسندگان، مورد تأیید UNDP و سازمان ملل نیست.» نادر فرگانی، سردبیر ادعا كرد كه دولت بوش در پاسخ به این انتقاد، UNDP را به قطع كمك ۱۰۰ میلیون دلاری خود تهدید كرده است. UNDP هرگونه تهدیدی را انكار كرده است. اما این خبر به رسانه ها و محافل روشنفكری عرب در واشنگتن درز كرده بود. وش پیش از این، بی اعتنایی خود را نسبت به تصمیمات سازمان ملل در مورد مخالفت این سازمان با حمله به عراق نشان داده بود، اقدامی كه عملا به مشروعیت شورای امنیت كه وی را از اقدام نظامی منع كرده بود لطمه وارد آورد. بوش با انتصاب معاون وزارت نیروهای مسلح، جان بولتون، به عنوان نماینده واشنگتن در سازمان ملل، باز هم استخوان لای زخم سازمان ملل گذاشت. بولتون در مجمع ساختارهای جهانی در ۱۹۹۴ در نیویورك گفته بود «سازمان ملل چیزی نیست ساختمان آن در نیویورك ۳۸ طبقه دارد. اگر ۱۰ طبقه اش هم از بین برود، كوچكترین فرقی نمی كند.» اطرافیان بوش كه تكیه بر افكار عمومی كرده اند، از یاد برده اند كه در سال ۱۹۴۵، پول و كارمندان آمریكایی بود كه این پیكره بین المللی را به وجود آورد. طرفداران بوش در به كارگیری آن دسته از مصوبات سازمان ملل كه با سیاست های آنان مطابقت دارد تردید نمی كنند. آنها گزارش ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ توسعه انسانی اعراب را كه بر فقدان آزادی در كشورهای عرب تأكید داشت، ستایش كردند، با اشاره بر این نكته كه مقامات رسمی كاخ سفید سعی در اجرای طرح های «دموكراسی» موردنظر خود برای بازسازی خاورمیانه را دارند. اما تهیه كنندگان سند AHOD ۲۰۰۴ با حمله به اسرائیل كه «به تخریب آزادی های فردی و اجتماعی فلسطینی ها» ادامه داده است، تابوها را شكستند و تصمیم بوش در حمله به عراق و اشغال آن كشور را مورد انتقاد قرار دادند كه «مردم عراق از تسلط یك رژیم خودكامه رها شدند تا تحت اشغال یك دولت خارجی درآیند و رنج بیشتری ببرند.» تهیه كنندگان سند نتیجه گیری می كنند كه هر دوی این سیاست ها «تأثیرات نامطلوبی بر توسعه انسانی اعراب» داشته است. چنین قضاوت هایی از سوی دانشمندان عرب كه گزارش اخیر را تهیه كرده اند، بدبینی عمیقی را منعكس می كند. آنها خاطرنشان كردند كه فقدان آزادی بر منطقه، به ویژه بر كشورهای غنی نفتی خلیج (فارس) نظیر عربستان سعودی و كویت سایه افكنده است. گزارش ۲۰۰۴ AHDR همچنین بر تزویر واشنگتن در كشورهای هم پیمانش از جمله مصر، اردن، مراكش و تونس به عنوان كشورهای «دموكراتیك» تمركز می كند و این حكومت ها را فاقد ابتدایی ترین معیارهای دموكراسی می داند. اما حامیان بوش واقعیت را در چندین مورد انكار می كنند. مورد اول آن كه رژیم های مستبدی كه آنها هم پیمان خود می دانند خواهان تقسیم قدرت یا ثروت نخواهند بود. مورد دوم كه در عین حال شاخص های آزادی موردنظر بوش را بیشتر تهدید می كند آن است كه اعرابی كه از سوی تیم AHDR مورد مصاحبه قرار گرفته اند، خواهان «آزادی از اشغال خارجی، آزادی عقیده، آزادی بیان و حق اعتراض هستند.» چنین حقایقی «طرفداران سمج دموكراسی» را آزار نمی دهد. چنانچه چارلز كرات هامر روزنامه نویس می نویسد: «ما در برابر طلوع یك لحظه انقلابی شكوهمند و حساس در خاورمیانه قرار داریم كه اشغال عراق، سرنگونی صدام و پخش تصاویر تلویزیونی هشت میلیون عراقی رأی دهنده در یك انتخابات آزاد آن را به وجود آورده است...» آوادا داكیل یك شیعه عراقی، نظری كاملاً مخالف با اشتیاق بی محتوای كرات هامر ابراز می دارد و می گوید: هیچ چیز عوض نشده، تنها تفاوت آن است كه قبلا ما تحت سلطه یك دیكتاتور قرار داشتیم و حالا تحت سلطه یك دلقك. داكیل ضربان نبض خیابان های اعراب را به گونه ای واقع بینانه تر اندازه گیری می كند. خیابان هایی كه به طور متوسط ۱۵ درصد بیكار در آنها سرگردان هستند. گزارش اخیر AHDR پس از مطالعه بر روی ۱۵ كشور عربی خاطرنشان می سازد كه «۳۲ میلیون نفر به سوءتغذیه مبتلا هستند، تخریب های مستمر، عراق و افغانستان را نابود می كند و این در حالی است كه لبنان با جنگ داخلی احتمالی رو به روست. جنگی كه فتیله آن با ترور نخست وزیر سابق لبنان، رفیق حریری مشتعل شده است.»به هر صورت، اعتقادات خشك مذهبی بوش، مانع بحث منطقی در مورد حقایق منطقه است. كمی پس از اشغال عراق توسط سربازان ایالات متحده، دون ایوانز وزیر بازرگانی گفت: بوش معتقد است از سوی خداوند انتخاب شده تا در این زمان ملت را رهبری كند.رئیس جمهور در دوم آوریل ۲۰۰۵ به یكی از حضار انجمن كالج آن آروندل مریلند گفت: «من چشم به راه ادامه كار با دوستان و هم پیمانان برای پیشبرد آزادی- نه آزادی آمریكا بلكه آزادی در كل جهان هستم. آزادی كه توسط یك موجود برتر اهدا شده است.» از زمان گزارش های الجزیره ، سرمایه گذاران ثروتمند عرب، سرمایه های خود را خارج كرده و در عوض پول خود را به مستغلات محلی انتقال داده اند. این فعالیت ها فرصت های شغلی موقتی را به وجود آورده اما نمی تواند اقتصادی بر پایه صادرات را بنیانگذاری كرده، سرمایه های كلان خارجی را جذب نماید. درواقع اصلاحات واقعی اقتصادی باید بوروكراسی كنونی فاقد مسئولیت و شفافیت یا حاكمیت قانون را نابود كند. بوروكراسی كه اصلاحات درازمدت بنیادی را غیرممكن ساخته است.با این حال، در فرمول ساده رئیس جمهور بوش برای اصلاحات، «خصوصی سازی» راه حل گرفتاری های اقتصادی خاورمیانه به شمار می آید كه بیشتر شبیه یك جوك برای منطقه ای است كه سودهای كلان نفتی آن به جیب شهروندان معمولی سرازیر نمی شود. برای بیشتر مردم جهان عرب، خصوصی سازی درواقع به معنای غارت دارایی های عمومی است. به علاوه بوش، فقر خاورمیانه را با اقتصاد آزاد ارتباط می دهد. او اظهار می دارد «در سراسر جهان، بازار و تجارت آزاد به نابودی فقر منجر شده و عادت به آزادی را به مردان و زنان آموخته است. به همین دلیل پیشنهاد می كنم در همین دهه، یك حوزه تجاری آزاد خاورمیانه- ایالات متحده به وجود آید تا خاورمیانه را به چرخه وسیعی از فرصت ها انداخته و موجب امیدواری مردم منطقه شود. امپریالیست های روشن بین تر قرن بیست و یكم نسخه جدیدی از طرح مارشال را همراه با احیای پیمان پیشرفت و طرح سرمایه گذاری انبوه در صنعت و مسائل زیربنایی، به علاوه اصلاح سیستم آموزشی در مبارزه با بیسوادی و پیشرفت اجتماعی- اقتصادی برای توده اعراب- به عنوان زمینه های اصلی دموكراسی برای خاورمیانه پیشنهاد می كنند. «گزارش رقابت» نتیجه گیری می كند كه جهان عرب نیاز به چنین برنامه های تغییرات ریشه ای دارد و نه الفاظ تو خالی نظیر «دموكراسی» كه تعبیر آن در عراق و افغانستان عبارت است از سازماندهی انتخابات توسط یك گروه خودبین از نامزدهای مورد تأیید ایالات متحده. در این حال، رئیس جمهور كه بر مدلی جهانی از اشتیاق به مطالعه اصرار دارد، خود هیچ شناختی از تاریخ اعراب ندارد. گذشته و حال، در مساجد و خیابان ها به عنوان عناصر پویای زندگی روزانه در تداخل با یكدیگر هستند. مكان های مذهبی بجا مانده از اعصار گذشته و سنت های دیرپا و دستگاه های مدرن تلفن و وسایط نقلیه گازی كه در همه جا یافت می شود، در كنار هم مورد استفاده قرار می گیرند. در ما الاولی نزدیك دمشق، مردم هنوز به زبان آرامی یعنی زبان مسیح، صحبت می كنند. و سرانجام آن كه، اعراب دلایل محكمی برای سوءظن خود نسبت به پرگویی های غرب در مورد بازسازی كشورهایشان دارند. فرانسه و انگلیس پس از جنگ جهانی اول منطقه را مستعمره و غارت كردند. وقتی عراقی ها در سال های اولیه دهه ۱۹۲۰ برای بازپس گرفتن كشور خود از اشغال انگلیس قیام كردند، لندن بر سر آنها گازهای سمی پاشید. سوریه ای ها هنوز سركوب های بی رحمانه مقاومت خود را در برابر اشغال كشورشان توسط فرانسه در سال های ۲۷-۱۹۲۵ و بار دیگر در سال ۱۹۴۵ از خاطر نبرده اند. دفاع پرحرارت واشنگتن از اشغال ۳۸ ساله فلسطین توسط اسرائیل خبر از تفسیر یكجانبه از كلمه «دموكراسی» می دهد. حكومت ها باید از گزارش های انتقادآمیز متخصصین برای اتخاذ سیاست های خردمندانه بهره برده و آنها را به عنوان اسناد روشنفكرانه، بنیان نظرات خویش قرار دهند. اما بوش «دیدگاه»های خود را از طریق افراد متملق و فرصت طلبی كسب می كند كه طرفدار ریاكاری های حسابگرانه هستند. تحلیلگران سیا باید به جای تكیه بر بله قربان گوها و ریاكاران از خواندن اشعار سود جویند.

«مثل صدف های سیاه در كافه می نشینیم،
یكی به فكر شكار لحظه های تجارت
یكی به یك میلیون دیگر
همسر چهارم
دل خود را با واكس تمدن، برق می اندازد.
یكی با گام های محكم، لندن را
در جست و جوی یك خانه اعیانی گز می كند
یكی برای قاچاق اسلحه
یكی برای انتقام جویی در كلوپ های شبانه
یكی در پی قطعه زمینی برای فرمانروایی، ارتشی خصوصی،
یك امیرنشین.
آه نسل خائن،
نسل پست، مردان ابتذال،
نسل پسمانده، روبیده خواهیم شد
مهم نیست كه با آهنگ آهسته تاریخ
توسط كودكان سنگ به دست.»

*كودكان سنگ به دست، نزار قبانی
مرجع : http://Palestine chronicle
منبع : خبرگزاری آفتاب


همچنین مشاهده کنید