پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


حق سالمند


حق سالمند
«و اما حق بزرگسال(سالمند) آن است كه حرمت و احترام سن او را نگهداری و اگر از اهل فضیلت در اسلام بود او را مقدم دانسته و حق تقدم او در اسلام را بزرگ داشته و ارج بنهی و به هنگام مشاجره و منازعه از تقابل و ستیزه جویی با او خودداری كنی و در راه رفتن بر او پیشی نگیری و جلوتر از او نروی و او را نادان مپنداری، و اگر او نسبت به تو بنادانی عمل كرد، تحمل كنی و او را بخاطر حق تقدم در اسلام و سنش، تكریم و احترام كنی، زیرا حق سن به اندازه حق تقدم در اسلام است، ولاقوه الا بالله»
آداب كلی در اسلام از آن جهت اهمیت می یابد كه اولاً واقعگرایانه و ثانیاً آمیخته با حكمت است و درعین حال از دقت لازم در حفظ انسجام و یكپارچگی افراد جامعه برخوردار بوده و موجب تقویت پیوندهای همبستگی و تعاون برحسب موقعیت و توانایی هر شخص می شود.
وجود تفاوت های سنی امری طبیعی است و جزو ذات انسان بشمار می رود. چراكه مرور زمان به عنوان یك واقعیت حاكم، وظیفه خود را انجام می دهد و هیچ گریزی هم از آن نیست. سنت طبیعت هم براین قرار گرفته كه انسان در جامعه ای زندگی كند كه در آن هم بزرگسالان مسن باشند و هم خردسالان كوچك.
اسلام با آموزه ها، آداب و اخلاقیات خود، تمام رده های سنی جامعه را مورد توجه قرار می دهد و با تنظیم زندگی مردم، اتحاد و همبستگی اقشار مختلف را حفظ كرده و حقوق هر یك از آنها را محترم می شمارد و از هرگونه بی بند و باری و از هم گسیختگی اخلاقی و رفتارهای خود محورانه بازمی دارد.
بطور كلی تمامی رهنمودها و توصیه های دین اسلام هدفی جز ترقی و تمدن اجتماعی و ارتقاء و تكامل فردی را دنبال نمی كند.
وقتی در احادیث پیامبر(ص) و روایات اهل بیت(ع) دقت می كنیم درمی یابیم حقوقی را كه اسلام درمورد بزرگسالان و سالمندان برعهده كوچكترها نهاد، مبتنی بر چندین عامل است:
۱) نخست تجربیات ارزشمندی كه افراد مسن كسب كرده اند،
۲) دوم نفس تفاوت در سن به عنوان پدیده ای كه باید مورد توجه قرار گیرد
۳) سوم عوارض ناشی از بالا بودن سن همچون ضعف و سستی و بی حالی است. این عوامل حقوقی را ایجاب می كند كه متناسب با مرحله سالمندی و سالخوردگی است.
ـ عباده بن صامت می گوید: رسول خدا(ص) فرمود: «كسی كه به بزرگترها احترام نكند و به كوچكترها شفقت و مهربانی نورزد و قدر و ارزش علما را پاس ندارد، از امت من نیست.(۱)
این حدیث بخوبی گویای آن است كه احترام و تكریم باید از سوی كوچكتر نسبت به بزرگتر صورت گیرد. البته تكریم و احترام، مصادیق بیشماری در زندگی دارد.
ـ در حدیثی از علی(ع) روایت شده كه به فرزندانش توصیه كرد: «فرزندان من! بزرگترهایتان به كوچكترهایتان نیكی كنند و كوچكترهایتان به بزرگترهایتان مهربانی ورزند.»
واژه نیكی، از مفاهیمی است كه مصادیق و جلوه های متعددی دارد و علما و حكما و خردمندان سفارشات خود را بر این مبنا بیان داشته اند. می گویند قیس بن عاصم (از حكما و خردمندان عرب صدر اسلام) هنگام مرگ، فرزندانش را جمع كرد و به آنان گفت: فرزندان من! این سفارش را از من بپذیرید كه هیچ كس خیرخواه تر از من به شما نیست. اگر من از دنیا رفتم بزرگترهایتان را برای خود حاكم و رئیس انتخاب كنید و كوچكترها را به ریاست برنگزینید كه در غیر این صورت مردم نسبت به بزرگترهای شما جسارت و گستاخی می ورزند و آنان را مورد اهانت قرار می دهند.(۲)
بطور كلی بزرگترها و افراد كهنسال به لحاظ پختگی و دارا بودن تجربیات در عرصه زندگی، دارای حق ریاست و سرپرستی هستند، مگر آنكه كوچكترها بخاطر ویژگی خاصی بر آنان تفوق داشته باشند كه این، امر دیگری است.
اگر بزرگترها پا به سن كهنسالی و پیری و ضعف جسمانی بگذارند حق آنان بر كوچكترها آن است كه به آنها رسیدگی و توجه و یاری كنند.
ـ رسول خدا(ص) فرمود: «سه كس را موردبی احترامی قرار نمی دهد، مگر منافق و دورو: پیرمردان و كهنسالان مسلمان، عالمان و امام و رهبر عادل».(۳)
با نگاهی به آنچه در رساله حقوق درخصوص حق بزرگسال و افراد مسن آمده روشن می شود كه یكی از حقوق آنها این است كه شخص به هنگام مجادله و منازعه و جر و بحث با آنان، داوطلبانه از این كار صرف نظر كند، از دیگر حقوق آنان این است كه هنگام راه رفتن به خاطر احترام و تكریم آنان، حق تقدم آنها رعایت شود.
ـ امام سجاد(ع) در ادامه این حق، به نكته قابل تأملی اشاره می كند و آن اینكه ممكن است كوچكترها ازنظر علمی بر بزرگترها و افراد مسن برتری بیابند. اما در این حالت ازنظر ادب و اخلاق درست نیست كه آنان را نادان بشمارند و اگر فرد كهنسال و بزرگ، عملی جاهلانه و تخطی آمیز مرتكب شد حق او بر كوچكترها این است كه رفتار او را تحمل كنند و به او احترام كنند و حرمتش را نگه دارند.
امام در توضیح علت این عمل می فرماید: «بخاطر حق تقدم او در اسلام و سنش به او تكریم و احترام كن كه حق سن به اندازه حق تقدم در اسلام است.»
۱- مجمع الزوائد: ۸/.۱۴
۲- المفاریدعن رسول الله، ابولیلی الموصلی: ۱۰۶
۳- المعجم الكبیر: ۸/.۲۰۲
منبع : روزنامه کیهان