پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ستایش به درگاه حضور مطلق


ستایش به درگاه حضور مطلق
دعا یا نیایش را که عرض نیاز به درگاه خداوند و فراخواندن اوست، در واقع باید فراخواندن خویشتن به سوی خداوند دانست، زیرا او از «رگ گردن» به ما نزدیک‌تر است و این ماییم که از او دوریم.
ما با فراخواندن خویش به سوی کسی که از ما به ما نزدیک‌تر است، می‌کوشیم تا «خود خویشتن» را که از یار سرمدی دور شده است، به جانب او فرا خوانیم.
«او»، «حضور مطلق» و «حاضر هماره» است و این ماییم که به تناسب و به مراتب سرگرمی‌ها و غفلت هایمان، از او غایبیم. خداوند در قرآن می‌فرماید: «و چون بندگان درباره من از تو پرسند، من نزدیکم، چون نیایشگر مرا بخواند، نیایش او را پاسخ می‌دهم» (سوره مبارک بقره، آیه ۱۸۶) پس، دعا و نیایش، بر افکندن پرده‌های غیبت ماست از حضور او، فراخواندن خویشتن است برای سخن گفتن با او، زاری به درگاه او، درخواست از او، پناه بردن به او، سر نهادن به دامان مهر او و امید بستن به رحمت گسترده او.
«نیایش»، رودباری است که ما، خود را در آن عریان می‌کنیم، تا جان را بشوییم و از پلشتی‌ها بپالاییم. برای آنکه از رودبار نیایش به دریابارهای رحمت الهی راه جوییم و سرانجام در اقیانوس لقای او، غوطه ور گردیم.
اگر چنانکه گفتیم نیایش فراخواندن خویشتن ماست به سخن گفتن با خداوند، باید دید که چگونه باید با خداوند سخن گفت.
بهترین الگو و نخستین سرمشق، در این زمینه، قرآن است. قرآن مجموعه‌ای از نیایش های گوناگون را در فصیح‌ترین عبارات خود دارد.
خداوند پاکا و فرابرترا که اوست با دانش خود که عین ذات اوست- و نیز با شناختی که از ژرفای روان و کالبد برترین آفریده خود انسان دارد، زیباترین و درست‌ترین نیایش ها را، گاه از زبان بندگان برگزیده خویش و پیامبران و گاه از زبان یک انسان با ایمان و گاه از زبان یک انسان گناهکار اما پشیمان و گاه از زبان یک انسان درمانده و نیازمند به ما می‌آموزد.
سخنان و نیایش‌های درخشان و آتش انگیز حضرت امام ابومحمد علی بن الحسین، ذوالثفنات، زین العابدین سیدالساجدین، در «صحیفه سجادیه» نیز از بزرگترین الگوهای نیایش است.
صحیفه را، اخت القرآن، زبور آل محمد و انجیل اهل بیت نامیده‌اند و در شیوایی و استواری سخن، پس از قرآن و نهج‌البلاغه سومین اثر مدون و برجسته اسلامی است که از دورترین روزگار مورد توجه اهل ادب و به جهت در برداشتن کلمات شورانگیز و شیواترین راز و نیازهای بشری به درگاه ایزدی، مورد توجه همه دلباختگان به معنویات بوده است.
نخستین راز تاثیر شگرف نیایش‌های صحیفه، صداقت آن امام همام علیه‌السلام در دوستداری خداوند است.
کسی که به راستی خداوند را دوست دارد، بی‌تغافل او را می‌پرستد و بدون ذره‌ای انحراف، از دستورهای خداوند اطاعت می‌کند.
گرچه چهارده معصوم- درود خداوند و فرشتگان و پاکان بر آنان فروغی یگانه‌اند، اما برای ما ایرانیان، این افتخار خجسته‌ای است که مادر بزرگوار معصوم ششم، حضرت سجاد علیه السلام خانمی ایرانی است که «... طی فتوحات شهرهای ایران، به دست مسلمانان، اسیر و از ایران به مدینه برده شد و در پرتو حمایت امیرالمومنین(ع)، آزاد گردید...» او، در حضور امام علی بن ابی طالب علیه‌السلام، خود، فرزند ارجمند ایشان، حسین علیه‌السلام را به همسری انتخاب کرد.
از این پیوند بود که حضرت ابامحمد علی بن الحسین سجاد، روز پنجشنبه پنجم ماه شعبان سال ۳۸ هجری قمری درمدینه منوره به دنیا آمد، به همین روی، کلینی در کافی می‌نویسد که او را «ابن الخیرتین» نامیده‌اند، یعنی آن نیک پی، نسب از دو سو به نیکی می‌برد.
امامت ایشان از سال ۶۱ تا سال ۹۵ هجری قمری یعنی مدت ۳۴ سال بود و در این سال به اشارت ولید بن عبدالملک مسموم و به شهادت رسیدند.
همسر آن گرامی‌ ام عبدالله دختر عموی ایشان حضرت مجتبی سلام‌الله علیه است که مادر گرامی حضرت باقر علیه‌السلام است. مدفن آن امام ارجمند در بقیع و در کنار قبور مطهر عموی بزرگوارشان حضرت امام‌حسن(ع) و فرزندشان امام محمد باقر(ع) و نوه ارجمندشان حضرت امام صادق(ع) در مدینه منوره واقع شده است.
آن بزرگوار در طول عمر ۵۷ ساله خود حکمرانی یزید (۳ سال)، معاویه بن یزید (۲ ماه)، مروان بن حکم مشهور به مروان حمار(۲ ماه)، عبدالملک مروان(۲۱ سال)، را دیده و از حکمرانی ولید بن عبدالملک که نزدیک به ده سال بوده، حدود هشت سال آن را تحمل فرموده است.
از مهمترین رخدادهای زندگانی آن بزرگوار، حضور او در سن ۲۳ سالگی (در سال ۶۱ هجری) در کربلاست همراه با همسر و فرزندش حضرت امام محمد باقر(ع) (که در آن واقعه، سه چهارساله بوده اند). تمهیدی الهی، سبب شد که دفاع از جان امام زمان و پدر بزرگوارش حضرت سیدالشهدا، که بر همه افراد حاضر در کربلا واجب بود؛ از حضرت سجاد ساقط گشت تا رشته امامت گسسته نشود و آن بزرگوار که سخت بیمار و بستری بود زنده بماند تا مسوولیت سترگ امامت را به دوش کشد.
سخنان کوبنده و حماسی آن بزرگوار در شام و دربار یزید و حضار مجلس او یکی از شکوهمندترین لحظه‌های درخشان تاریخ تشیع است.
دکتر سیدعلی موسوی‌گرمارودی
منبع : روزنامه تهران امروز