شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

زنگ ها در سومالی برای که به صدا درمی آیند


زنگ ها در سومالی برای که به صدا درمی آیند
اشغال پایتخت سومالی یعنی موگادیشو توسط شبه نظامیان به اصطلاح اسلام گرا موجب بروز این نگرانی شده است كه شاید بدین ترتیب راه نفوذ پیكارجویان بنیادگرا در سومالی باز شود. سناریوی به گفته رسانه های آمریكایی ساخته و پرداخته آمریكا برای تسخیر موگادیشو توسط اسلام گرایان، می تواند از سومالی یك افغانستان دوم بسازد و شبه نظامیان موسوم به شریعت كه نسخه دوم طالبان هستند، آن برداشت های سخیف و اشتباه خود از اسلام را بنای كار قرار داده و با خشونت به مردم تحمیل كنند. از سوی دیگر و همان طور كه پیش از این آمد، در چنین حالتی تروریست های پیرامون القاعده بدون مانع جدی و با فراغ خاطر می توانند در سومالی برای خود پایگاه و پناهگاه بیابند.
آیا می توان سومالی را سكوی پرتاب تروریست های بنیادگرا برای حمله به منافع غرب در آفریقا عنوان كرد؟ این پرسش بیش از آنكه نشأت گرفته از نوعی وحشت آفرینی با انگیزه های سیاسی باشد، حاصل نوعی بدگمانی مستدل است. گروه كارشناسان شورای امنیت سازمان ملل كه به سفارش این نهاد مشغول تحقیق و بررسی در مورد تاثیر تحریم های اعمال شده بر علیه القاعده هستند، تقریباً از این مسئله اطمینان دارند كه سومالی در سال ۲۰۰۲ حكم راه ترانزیت برای انتقال تجهیزات و اسلحه های كنترل از راه دوری را داشت كه تروریست ها به وسیله آن هواپیمای چارتر اسرائیلی را در مومباسای كنیا هدف قرار دادند. ناظران و كارشناسان سازمان ملل در گزارش های خود آورده اند كه سومالی و یمن كشورهایی ایده آل برای القاعده و همدستانشان به شمار می روند، كشورهایی كه به راحتی اسلحه و مواد منفجره در آنها انبار و ذخیره سازی می شود. نیروهای اطلاعاتی و امنیتی كشورهای كنیا، اوگاندا و اتیوپی از مدت ها قبل بر این واقعیت مسلم تاكید دارند كه اسلام گرایان سومالیایی گروه «اتحاد اسلامی» وظیفه آموزش افراد و نیروهای القاعده را در اردوگاه های خود در سومالی به عهده گرفته اند.
سازمان اتحاد اسلامی كه در سال های دهه هشتاد و براساس گرایش های مذهبی و در عین حال تجددخواهی بنیان گذاشته شد، در واقع زمانی به اصطلاح پلت فورم ایدئولوژیك قشرهای تحصیلكرده موگادیشو برای اعتراض به دیكتاتوری وحشتناك «زیاد باره» به حساب می آمد. این گروه مذهبی تجددخواه پس از سقوط زیاد باره و بازگشت «افغان ها» (در كشور سومالی به شهروندانی كه بر علیه اشغالگران شوروی در افغانستان جنگیده بودند، افغانی می گفتند) به شدت رادیكالیزه شد. اما آن به اصطلاح امارت بنیان گذاشته شده بر زور اسلحه و خشونت چندان پایدار نبود و پس از مدتی در جنگ با سران قبایل و جنگسالاران سومالی كه به هیچ روی تن به حكومت و مالیات های بالای وضع شده توسط این گروه نمی دادند، شكست خورد. سختگیری و خشونت های گروه اتحاد اسلامی در مدت كوتاه حكومتشان، تصویری سیاه و تاریك در ذهن شهروندان سومالی باقی گذاشته است.
گروه اتحاد اسلامی پس از دورشدن كامل از قدرت، در یك مانور جدید رو به سوی مناطق اتیوپیایی تبار سومالی آورد تا از جدایی طلبان این مناطق حمایت كند. این مسئله موجب واكنش شدید اتیوپی شد و دولت این كشور طی چند مرحله عملیات نظامی برون مرزی پایگاه های آموزش نظامی شورشیان در سومالی را در هم كوبید و از بین برد. تا مدتی چنین به نظر می آمد كه گروه اتحاد اسلامی از به اصطلاح نقشه سیاسی نظامی سومالی حذف شده است. اما چیزی نگذشت كه این گروه با برپایی به اصطلاح دادگاه های شریعت برای رسیدن به هدف یعنی قبضه قدرت در سومالی، ابزاری جدید پیدا كردند. اما تشكیل این به اصطلاح دادگاه ها خود نشانه ای از حركت های فردی و غیر سازمان یافته درمیان رهبران گروه اتحاد اسلامی است. مثلاً «حسن طاهر اویس» كه ازجمله فرماندهان نظامی سابق گروه اتحاد اسلامی به شمار می رود یكی از این دادگاه های شریعت را در بخش غربی موگادیشو برپا كرد كه البته شاید اولین دادگاهی از این نوع باشد كه با توجه به یك همكاری سازمان یافته بر پا شده بود.
در مناطق مركزی و جنوبی سومالی كه به دلیل جنگ های گروهی و قبیله ای از هم پاشیده و تجزیه شده است یعنی در آن مناطقی كه دیگر اثری از دادگستری و دادگاه نیست، دادگاه های شریعت حداقلی از تضمین حقوق و عدالت را نوید می دهند. از آنجایی كه در احكام این دادگاه ها به حقوق سنتی نژادها توجه می شود و تا به اینجای كار از صدور احكام مجازات های بدنی تا اندازه ای خودداری شده است، مردم هم چندان از كار آنها ناراضی نیستند. اما برخی از شبه نظامیان اسلام گرا درصدد هستند تا حداقل تعدادی از این دادگاه ها را تبدیل به پلت فورمی ایدئولوژیك كرده و از آنها ابزاری برای رسیدن به قدرت بسازند. این عده پس از شكست اتحاد اسلامی در سال های دهه نود، در حال حاضر خیزش جدیدی را آغاز كرده اند تا به این وسیله جامعه سومالی را در عرصه اخلاق اجتماعی به تمكین از برداشت های غلط و ابتدایی خود از اسلام وادار كنند. آنها به تازگی سینماهای موگادیشو را كه همیشه فیلم های غربی و هندی نمایش می دادند، تعطیل كردند و بدین ترتیب حتی امكان تماشای بازی های فوتبال جام جهانی نیز از مردم گرفته شد.
قدرت ناگهانی این اسلام گرایان ناشی از ضعف ها و خطاهای سیاسی دشمنان آنها است، یعنی همان جنگ سالارانی كه تا چندی پیش شهر موگادیشو را بین همدیگر تقسیم كرده و با وضع مالیات ها و عوارض برای خود و شبه نظامیان شان كسب درآمد می كردند. زمانی بین اسلام گرایان با همین جنگ سالاران جبهه مشتركی بر علیه دولت موقت مستقر در «بایدوآ» گشوده بودند تا بدین صورت پروژه اصلی آن دولت گذار را، كه خواهان ورود نیروهای حافظ صلح آفریقایی بود، به شكست بكشانند. در حال حاضر هیچ نشانه ای دال بر توانایی آن دولت موقت برای كمك به اتحاد از هم پاشیده جنگ سالاران وجود ندارد. اما این احتمال وجود دارد كه اسلام گرایان با آن دادگاه های شریعت و به پشتوانه جسارتی كه به خاطر تصرف موگادیشو و شهر «جوهر» به دست آورده اند، همچون آواری بر سر دولت موقت در بایدوآ خراب شوند.
بر پایه گزارش های رسانه ها، نیروهای امنیتی آمریكا با وعده های مالی، گروه جنگ سالاران را برای مقابله نظامی با شبه نظامیان دادگاه های شریعت و همین طور برای دستگیری و كشتار مظنونین به عملیات تروریستی تحریك كرده اند. اگر این گزارش ها صحت داشته باشد، بدون تردید آمریكا نه تنها راهی كاملاً اشتباه رفته بلكه به دست خودش همه سیاست های خود در سومالی را از بین برده است. این در حالی است كه دولت ایالات متحده همواره علی الظاهر تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل بر علیه سومالی را كه از سال ۱۹۹۲ برقرار شده بود رعایت می كرد و در مقابل كسانی كه از دولت این كشور به عنوان مانعی در راه صلح در سومالی یاد می كردند، موضع می گرفت و این ادعا را انكار می كرد.
تحریم ها و اقدامات سازمان ملل می توانست موجب همكاری سودمند برخی از كشورها برای مبارزه با پیكارجویان بنیادگرا در سومالی شود. در صورت اجرای صحیح برنامه های سازمان ملل این امكان وجود داشت كه اتیوپی و اریتره كه به ترتیب برای دولت موقت و شبه نظامیان اسلام گرا اسلحه ارسال می كنند، با ابزار تهدید به تحریم های نظامی از این كار دست كشیده و به جای آن با كمك نمایندگان محلی و بومی خود به اختلافات با سومالی خاتمه دهند.
اجرای موثر تحریم های تسلیحاتی سومالی، این امكان را برای كشورهای غرب ایجاد می كند كه مشاركتی مثبت و تاثیرگذار در منطقه شاخ آفریقا داشته باشند، اما به فراموشی سپردن رویای یك سومالی متحد و پافشاری بر استقلال این كشور آن هم به صورت دوفاكتو در واقع به معنی نادیده انگاشتن حق حاكمیت ملی مردم سومالی است. سومالی یعنی همان مستعمره سابق بریتانیا این قابلیت را دارد كه با عمل به قانون اساسی و ثبات قدم بر وضعیت بحران زده نواحی مركزی و جنوبی خود فائق آمده و در صورت استقلال كامل می تواند به تلاش های غرب برای مبارزه با تروریسم بین المللی در شاخ آفریقا سرعت بخشیده و در آن مشاركت داشته باشد. متاسفانه تا امروز دنیای غرب موضع اصلی خود در مورد یك سومالی مستقل را به دلیل پافشاری بر وجود یك دولت موقت در سومالی پنهان كرده است. اتحاد خطرناك جنوب و مركز سومالی تحت رهبری بنیادگران زنگ خطری است كه استقلال این كشور را تهدید كرده و هر روز سومالی را به تجزیه كامل نزدیك تر می كند.
ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی
منبع: NZZ
منبع : خبرگزاری ایسنا