یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دلایل پیروزی جناح راست در ایتالیا


دلایل پیروزی جناح راست در ایتالیا
جناح راست میانه ایتالیا توانست در انتخابات ۲۵ فروردین ماه ۱۳۸۷ در این کشور پیروز شود. تاکنون علل و دلایل داخلی پیروزی قاطع حزب “مردم برای آزادی” به رهبری سیلویو برلوسکونی و شکست چپ‌گرایان در این کشور کمتر مورد بررسی قرار گرفته و بیشتر به ابعاد سیاست خارجی این کشور پرداخته شد در حالی که از دیدگاه نگارنده علت اصلی پیروزی جناح راست به موضوعات داخلی این کشور باز می‌گردد و موضوعات سیاست خارجی نقش کمتری در آن داشته است. مهمترین دلایل داخلی شکست جناح چپ و پرودی در انتخابات را می‌توان به موارد ذیل تقسیم‌بندی کرد.
۱) شکنندگی دولت چپ:
دولت رومانو پرودی از بدو تشکیل آن در فروردین ماه سال ۱۳۸۵ با شکنندگی مواجه بود. دولت پرودی در مجلس سنا تنها تعداد ۱۵۸ کرسی در مقابل ۱۵۶ کرسی ائتلاف میانه راست در دست داشت و لذا با هر مورد عدم تصویب یک لایحه در معرض خطر سقوط قرار می‌گرفت. در همین راستا نخست‌وزیر ایتالیا در روز چهارشنبه دوم اسفندماه ۱۳۸۵ به دلیل رد طرح سیاست خارجی‌اش در مجلس سنا مجبور شد استعفاء دهد. اگرچه رئیس جمهور ایتالیا با استعفای پرودی موافقت نکرد و موضوع را به پارلمان ارجاع داد و در نهایت پرودی با جلب نظر بعضی از سناتورهای دائم‌العمر سنا توانست با ۱۶۲ رای موافق در مقابل ۱۵۷ رای مخالف رای اعتماد به دست آورد. با این وجود موضوع شکنندگی دولت در مجلس سنا مرتفع نشد و در نهایت با خروج حزب کوچک “UDOR” به رهبری آقای کلمنته ماستلا وزیر دادگستری وقت ایتالیا، در روز سه‌شنبه ۲ بهمن ماه ۱۳۸۶ و عدم رای مجلس سنا (۱۶۱ رای مخالف دولت در مقابل ۱۵۶ رای موافق) بعد از ۲۲ ماه در تاریخ ۱۱ بهمن ماه ۱۳۸۶ سقوط کرد.
۲) وخامت اوضاع اقتصادی:
با روی کار آمدن دولت پرودی باتوجه به تحولات اقتصادی جهانی و همچنین افزایش قیمت نفت و مشکلات ساختاری اقتصادی داخل ایتالیا، روند رشد اقتصادی این کشور نسبت به سایر کشورهای اتحادیه اروپا کاهش یافت و در رده آخر جدول قدرت‌های اقتصادی این اتحادیه قرار گرفت. متوسط نرخ تورم در این کشور به ۲/۷ درصد رسید در حالی که متوسط اروپایی آن ۲/۶ درصد بود. همچنین قیمت تعرقه انرژی و نرخ سایر اقلام مصرفی مردم به حدی افزایش یافت که انجمن‌های حمایت از مصرف‌کنندگان ایتالیا اعلام کرد که این افزایش، سالانه حدود ۱۰۰۰ یورو برای مصرف‌کنندگان هزینه در بر خواهد داشت.
شرایط اقتصادی به گونه‌ای وخامت یافت که موسسه مطالعات اجتماعی اوریس پس )Eurispes( در خصوص وضعیت اقتصادی ایتالیا اعلام داشت که وضع ۳۲ درصد مردم در سال ۲۰۰۸ نسبت به سال ۲۰۰۷ بدتر شده و ۷۸ درصد مردم نیز نسبت به آینده بدبین هستند و تنها ۳۸ درصد از خانوارها قدرت خرید بالا و توان تامین نیازهای اقتصادی خود برخوردارند. دستمزدها در این کشور نسبت به سایر کشورهای اروپایی نیز در پایین‌ترین میزان قرار داشت و گفته می‌شود که بیش از ۶ میلیون نفر در ایتالیا مجبور هستند برای تامین نیازهای زندگی خود به شغل دوم روی آورند.
۳) موضوع مهاجرین:
ایتالیا در عین حال که با بیکاری نسبتا گسترده در مناطق مختلف خود و بویژه در جنوب مواجه می‌باشد، اما هر سال حدود ۲۰۰ هزار کارگر مهاجر، ایتالیا را مقصد خود قرار می‌دهند. شهرهای شمالی ایتالیا با پذیرش مهاجرین مخالف هستند و بر این باورند که نه تنها افزایش مهاجرین بر اقتصاد این کشور تاثیر منفی دارد بلکه از لحاظ فرهنگی نیز بسیار بر فرهنگ ایتالیا تاثیر نامطلوب دارد و لذا به شدت با آن مخالف بوده و هستند. دولت چپ ایتالیا در این زمینه تلاش کرد که هر ساله با تعیین سقفی مبادرت به جذب مهاجر نماید.
در حال حاضر حدود ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار مهاجر قانونی در ایتالیا زندگی می‌کنند که ۶/۲ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند. همچنین حدود ۷۶۰ هزار مهاجر به طور غیرقانونی در ایتالیا بسر می‌برند. مردم شمال ایتالیا از دولت این کشور درخواست دارند که قوانین سخت‌تری درخصوص مهاجرین تصویب نموده و تلاش نماید که از تعداد مهاجرین خارجی کاسته شود.
به هر حال مشکلات اقتصادی و موضوع مهاجرین که توسط جناح راست به عنوان مهمترین محورهای انتخاباتی برگزیده شده بود تاثیر بسیار زیادی در پیروزی این جناح داشت در حالی که در زمان انتخابات سال ۲۰۰۶، مهمترین موضوعی که اذهان مردم ایتالیا را به خود مشغول کرده بود، حضور سربازان ایتالیایی در عراق بود. جناح چپ ایتالیا با شعار “خروج نیروهای ایتالیایی از عراق” توانست توجه رای‌دهندگان را به خود جلب نماید و با یک اکثریت بسیار ضعیف و شکننده پیروز شود. در آن شرایط موضوعات داخلی تحت تاثیر مسائل سیاست خارجی قرار داشت و لذا تاکید بر خروج نیروهای ایتالیا از عراق به پیروزی جناح چپ بسیار کمک کرد اما در انتخابات ۲۰۰۸، برلوسکونی و جناح راست بیشترین شعارهای تبلیغاتی خود را حول محور موضوعات اقتصادی متمرکز کرده و برلوسکونی اعلام نمود که پس از به قدرت رسیدن، مالیات بر اولین واحد مسکونی افراد را لغو و مالیات‌ها را کاهش خواهد داد. در عین حال جناح راست و حزب لگای شمالی هم ائتلافی برلوسکونی ( این حزب به رهبری اومبرتوبوسی، یکی از احزاب افراطی جناح راست محسوب می‌شود که بر استقلال مالیاتی استان‌های شمال ایتالیا و مبارزه با پذیرش مهاجرین خارجی تاکید دارد.) به دنبال تصویب قوانین سخت‌تری درخصوص مهاجرین می‌باشند.
در یک نتیجه‌گیری کلی می‌توان گفت که پیروزی جناح راست ایتالیا بیش از آنکه متاثر و حاصل خط مشی سیاست خارجی آن باشد، مدیون شعارهای اقتصادی آنها از یکسو و وجود اختلافات زیاد بین احزاب ائتلافی جناح چپ این کشور از سوی دیگر بود. عامل دیگری که مردم ایتالیا به دنبال آن بودند،‌ ایجاد ثبات سیاسی در این کشور بود، مردم از سقوط پی در پی دولت‌ها در ایتالیا خسته شده و به دنبال آن بوده و هستند که سیستم سیاسی این کشور به سمتی حرکت نماید تا دولت‌های ایتالیا بسان سایر دولت‌های اروپایی بتوانند دوره ۵ ساله خود را به پایان برسانند.خاطرنشان می‌سازد که از جنگ جهانی دوم تاکنون، حدود ۶۲ دولت در ایتالیا بر سر کار آمده اما تنها دولتی که توانسته دوره ۵ ساله خود را به اتمام برساند دولت قبلی برلوسکونی (۲۰۰۱-۲۰۰۵) بود. به هر حال ثبات سیاسی ایتالیا برای مردم این کشور به یک دغدغه تبدیل شده و بسیار مهم است زیرا آنها به این باور رسیده‌اند که تغییر پی در پی دولت‌ها در تمام ابعاد و بویژه موضوعات اقتصادی بر زندگی آنها تاثیر منفی داشته است.
ثبات قبلی دولت برلوسکونی، مردم ایتالیا را به این نتیجه رسانده که می‌توان امیدوار بود که در شرایط کنونی ایتالیا، جناح راست انجام اصلاحات در این کشور را به نتیجه برساند. انتخاب آقای آلمانو از جناح راست به عنوان شهردار رم بعد از ۱۶ سال که این پست در اختیار چپ‌ها بود نیز بیانگر آن است که موضوعات داخلی برای مردم ایتالیا در حال حاضر نسبت به مقولات سیاست خارجی اولی‌تر می‌باشد و لذا آنها به دنبال دولتی هستند که اوضاع اقتصادی این کشور را سر و سامان دهد.
مهدی آکوچکیان
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید