جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عدم تمایل به تغییر دیپلماسی


عدم تمایل به تغییر دیپلماسی
کشورها همیشه در روابط سیاسی خود با یکدیگر استراتژی و تاکتیک هایی را برمی گزینند که بیشترین منفعت را برای شان دربر داشته و در عین حال وجهه ملی و قدرت بین المللی آنها را هم خدشه دار نکند. در این میان ایران و امریکا نیز از این قاعده مستثنا نیستند. دو کشوری که نزدیک به سی سال با یکدیگر روابط دیپلماتیک نداشتند و در طول این مدت هرگز حاضر نشدند رسماً رودرروی یکدیگر پشت میز مذاکره بنشینند. از این رو اما وقتی که صفحات روزگار ورق خورد و تهران و واشنگتن رسیدند به آن صفحه یی که باید در راستای منافع شان درباره عراق و امنیت این کشور با یکدیگر گفت وگو کنند، از آن پس بود که دیپلماسی تازه یی بین دو کشور مرسوم شد و آن دیپلماسی ناز و نیاز بود. پس از حضور امریکا و متحدانش در عراق و سقوط صدام، به رغم تصور غرب، روز به روز بر خشونت های قومی و ناامنی هایی که در عراق رخ می داد، افزوده شد و کار را به جایی رساند که ساکنان کاخ سفید را واداشت تا درباره مذاکره با ایران به عنوان کشوری که نفوذ معنوی زیادی در عراق دارد، تامل کنند. بنابراین تصمیم گرفته شد پیدا و پنهان پیغام هایشان را به گوش مقامات ایرانی برسانند مبنی بر اینکه خواهان انجام رایزنی با تهران درباره بغداد هستند تا از این طریق بلکه بتوانند مساله عدم امنیت عراق را که در آستانه بحران قرار داشت، کنترل کنند.
در همین راستا زلمای خلیل زاد سفیر افغانی تبار امریکا در عراق در آن وقت، موظف بود هر از چندگاهی در مصاحبه با خبرگزاری ها اشاره یی به این داشته باشد که از سوی واشنگتن ماموریت دارد که درخواست مذاکره با ایران را تسلیم مقاماتش کند. اما نتیجه چنین درخواست هایی، بی محلی و کم توجهی دولتمردان کشورمان بود که امریکا و سیاست هایش را مسبب وجود ناامنی و آشوب در عراق می دانستند. تهران که پیش از این تجربه برگزاری مذاکراتی مشابه با امریکا در افغانستان را پس از سقوط طالبان داشت، این بار در حالی که درگیر پرونده هسته یی اش و قطعنامه هایی بود که توسط شورای امنیت صادر و تحریم هایی را برایش در پی داشت، حاضر به انجام تکرار چنین تجربه یی نمی شد. اتفاقی که در صورت وقوع به عقیده صاحب نظران می توانست تاثیر چشمگیری بر گره افتاده بر برنامه های اتمی اش داشته باشد اما گویی منافعی که در ناز کردن وجود داشت، آنقدر قابل توجه بود که بتوان از پشت میز مذاکره نشستن با امریکایی ها صرف نظر کرد. این در حالی بود که برخی چهره های تندرو طیف محافظه کار در داخل کشور نیز همچنان بر سیاست پرهیز از شیطان بزرگ اصرار داشتند و سخن گفتن درباره آن را گناهی نابخشودنی فرض می کردند. به عقیده آنان مذاکره با امریکا گناه کبیره یی بود که حتی رئیس دولت اصولگرا هم اگر به طرف آن برود، تغییری در اصل موضوع پدید نیامده و به گناه صغیره نیز تبدیل نمی شود.
با وجود این، وقتی که سیدعبدالعزیز حکیم رئیس مجلس اعلای عراق رسماً از تهران درخواست کرد برای کمک به بهبود وضعیت کشورش با امریکا گفت وگو کند، دولتمردان ایرانی تصمیم گرفتند دیوار سکوت ۲۷ ساله میان دو کشور را بشکنند. از این رو صراحتاً اعلام کردند که آماده مذاکره با امریکایی ها هستند. اما درست هنگامی که همگان از تغییر موضع ایران متعجب و در عین حال خوشحال شده بودند، سفیر امریکا در عراق اعلام کرد که انجام مذاکرات به زمانی دورتر موکول می شود، یعنی زمانی که دولت جدید عراق انتخاب می شود. آنچه علت اخذ چنین تصمیمی بیان شد، پیشگیری از طرح اتهام علیه ایران و امریکا مبنی بر تصمیم گیری آنان درباره دولت عراق بود. چنانچه زلمای خلیل زاد در این باره تصریح کرد؛ مذاکرات به زمان بعد از انتخاب دولت عراق موکول می شود زیرا مردم در این بخش از جهان معتقد به تئوری های توطئه هستند. ما نمی خواهیم مردم اینجا فکر کنند که ایرانیان و امریکایی ها می خواهند با هم درباره دولت عراق تصمیم بگیرند. ما قصد نداریم به نیابت از عراق مذاکره کنیم.
این ادله آنقدر منطقی بود که تهران در ظاهر از ندیدن علائم شعف امریکایی ها ناشی از پذیرش درخواست شان از سوی ایران در ادبیات سیاسی شان، دلگیر نشود.
بنابراین سیاستمدارانه منطق نهفته در دلایل واشنگتن برای عدم برگزاری مذاکرات را پذیرفت ، اما درست چند ماه بعد، در حالی که دولت ملی جدید عراق تشکیل شده بود، نه تنها هیچ نشانه یی مبنی بر صورت گرفتن مقدمات گفت وگوی تهران و واشنگتن رویت نشد، بلکه سفیر امریکا در عراق گفت؛ واشنگتن ممکن است برای مذاکرات دو جانبه با تهران تمایل داشته باشد.
وی که همزمان با اتمام سال ۸۵، دوران خدمتش در عراق به پایان می رسید، برخلاف سخنان پیشینش، اشاره یی به تردید و دودلی مقامات امریکا در مفید بودن مذاکرات کرد و گفت؛ اگر به این نتیجه برسیم که ملاقات دوجانبه با ایران نتیجه بخش خواهد بود حاضر به انجام آن خواهیم بود. به نظر می رسید که این بار کاخ سفید در موضع «ناز» قرار گرفته بود زیرا خلیل زاد چنین افزود؛ از مدت ها پیش گفته ایم که اگر این کار نتیجه بخش باشد حاضریم با ایران سر یک میز نشسته و درباره عراق صحبت کنیم. یک سال است که این اختیار را داشته ایم اما نتوانسته ایم این کار را انجام دهیم. چون یا زمان آن مناسب نبوده یا به این دلیل بوده که ایران مایل به همکاری نشده است. پس از طرح چنین سخنانی بود که مقامات ایرانی نیز که از عملکرد امریکا ناخرسند بودند به صرافت افتادند تا محاوره ناز را این گونه تکمیل کنند؛«ما هم درخواست مذاکره با امریکا نداریم.» منوچهر متکی وزیر خارجه کشورمان هم در این باره گفت؛ چنانچه امریکا باز هم درخواست رسمی ارائه دهد، آن را بررسی می کنیم. اما ماجرای مذاکره ایران و امریکا آنقدر در چارچوب دیپلماسی ناز و نیاز قید و بند پیدا کرده بود که وقتی حکیم به عنوان فردی که مورد علاقه و محبت دوستان ایرانی اش بود یک بار دیگر به تهران آمد، مقامات ایران برخلاف گذشته رفتار کرده و وقعی به خواسته اش ننهادند. بدین شکل که علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی پس از دیدار با حکیم، با اشاره به کنفرانس بین المللی که چند روز بعد در مونیخ آلمان برگزار می شد، تاکید کرد که در آن کنفرانس هیچ مذاکره یی با امریکایی ها نخواهد داشت.
شاید نگرانی لاریجانی از تکرار اتفاقی مشابه سری قبل وی را ملزم به واکنش این چنینی کرده بود. به نظر می رسید که این بار تهران دیگر حاضر نبود حتی به خاطر کشور دوست و همسایه اش از موضع ناز و بی نیازی در مقابل واشنگتن کوتاه بیاید. بنابراین ترجیح داد منتظر پیش قدم شدن امریکا برای انجام یک دیدار با ارائه درخواست رسمی باشد و اما چنین هم شد و سرانجام اولین مذاکرات تهران- واشنگتن هفتم خرداد گذشته در بغداد صورت گرفت و دو ماه بعد دومین دور مذاکرات انجام شد. اما گشایش فصلی تازه در مناسبات ایران و امریکا هم، مانع از آن نشد تا طرفین بخواهند درباره دیپلماسی ناز و نیاز تجدیدنظر کرده و آن را کنار بگذارند. موید این امر موضعی بود که مقامات کاخ سفید بلافاصله بعد از اعلام آمادگی ایران برای ارتقای سطح مذاکرات بیان کردند.
منوچهر متکی فردای روزی که دومین نشست بغداد با حضور سفرای ایران و امریکا برگزار شد در حالی که پس از اتمام جلسه دولت از پله های ساختمان ریاست جمهوری پایین می آمد در جمع خبرنگاران با اشاره به مذاکرات صورت گرفته اعلام کرد در صورتی که امریکا درخواست بدهد، آماده ارتقای سطح مذاکرات هستیم. اظهارات متکی پس از آن بیان شد که هوشیار زیباری وزیر امور خارجه عراق همزمان با نشست بغداد ابراز امیدواری کرده بود که دور بعدی مذاکرات در سطح بالاتری انجام می گیرد.
اما پس از مخابره سخنان وزیر خارجه ایران بود که شان مک کورمک سخنگوی وزارت خارجه امریکا گفت در شرایط کنونی احتمال مذاکره با ایران در سطحی بالاتر از سفیر وجود ندارد. وی افزود؛ در واقع مذاکرات را در سطح کارشناسی ادامه خواهیم داد که سطح پایین تری است. در عین حال پس از انتشار خبر عدم موفقیت امریکا با ارتقای سطح مذاکره با تهران بود که وزارت خارجه ایران هم اعلام کرد که اساساً چنین موضوعی مطرح نشده و ارتقای سطح مذاکرات در دستور کار ایران قرار ندارد. اینک نزدیک دو ماه از انجام دور دوم مذاکرات تهران و واشنگتن درباره بغداد می گذرد و تشکیل یک کمیته سه جانبه امنیتی با شرکت نمایندگان عراق، ایران و امریکا محصول رایزنی طرفین بوده است و این در حالی است که هنوز برنامه مشخصی برای برگزاری دیدارهای بعدی اعلام نشده اما آنچه به نظر می رسد تا آن هنگام و حتی بعدتر، وقوعش اعلام شده و حتمی است، عدم تمایل ایران و امریکا به تغییر دیپلماسی است که در پیش گرفته اند.
مریم جمشیدی
منبع : روزنامه اعتماد