جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

حکایت بریده ها


حکایت بریده ها
ما در این مجال به استدلالاتی خواهیم پرداخت که نه از زبان یک حکیم و فیلسوف و یا عالم مبرز بلکه از دانسته های یک معتقد معمولی به عصمت انبیاء واهل بیت (ع)به تحریر درآمده است به این امید که دیگر این شبهات نخ نما شده هر چند سال یکبار سر در نیاورد .
آقای مجتهد شبستری با استدلالی خاص که متعلق به افرادی خاص است در زمانی که مردم در سوگ سه معصوم و بزرگ دینشان عزاداری می کنند گفته است : « ازآنجا که معصومین در ادعیه به گناه خود اقرار و طلب عفو از خدا نموده اند پس آنها نیز چون ما دچار خطا واشتباه می شدند»، با این نقل قول ظاهراً آقای مجتهد شبستری منکر عصمت اهل بیت (علیهم السلام ) شده است ایشان گفته است که:« پیامبر در اموری که مربوط به وحی است دچار اشتباه نمی شده ولی در سایر امور اشتباه یا خطای آن محتمل است » حال با توجه به این سخنان به بیان برخی دلایل عقلی و نقلی در این خصوص می پردازیم، هرچند که حکما و فلاسفه اسلامی به کرات و به تفصیل در این باره سخن گفته و نوشته اند ولی ما در این مجال به استدلالاتی خواهیم پرداخت که نه از زبان یک حکیم و فیلسوف و یا عالم مبرز بلکه از دانسته های یک معتقد معمولی به عصمت انبیاء واهل بیت (ع)به تحریر درآمده است به این امید که دیگر این شبهات نخ نما شده هر چند سال یکبار سر در نیاورد .
قبل از شروع سخن به این نکته اشاره ای کوتاه می کنم که چرا این شبهات بارها وبارها وهرچند وقت یکبار مطرح می شود ؟ اصلاً چه انگیزه ای وجود دارد که افراد مختلف و جورواجور مغرض هر بار به انگیزه های مختلف بر این شبهه اصرار می کنند ؟ و هرچند سال یکبار ، معمولاً در دانشگاه ها موجی ایجاد می کنند که ائمه شما معصوم نبودند و... .
نگارنده معتقد است که راز پافشاری بر این شبهه ناروا در اهمیت ویژه و استراتژیک این موضوع یعنی عصمت اهل بیت(ع)است . هرچند که توضیح و تببین دقیق تر این موضوع در پی خواهد آمد ولی اشاره مختصر اینکه دشمنان مکار و منافقین زیرک خوب دریافته اند که اگر بتوانند به اعتقاد به عصمت اهل بیت (ع)خدشه وشبهه وارد سازند سد محکم و نفوذ ناپذیر مبانی محکم اندیشه اسلامی را متزلزل خواهند ساخت و با این اقدام می توانند در تمام احکام ودستورات و آیات قرآن و به معنای واضحتر تمام اسلام را زیر سؤال ببرند و با اسلام بکنند آنچه را که با سایر ادیان ابراهیمی همچون یهودیت و مسیحیت کردند .
آری واقعیت وحقیقت این است که دشمنان خدا در طول تاریخ پر فراز و نشیب اسلام به فضل خداوند قادر ، در شکستن اسلام ناموفق بوده اند و هر بار که به مکر وبعضا از طریق متزلزلین وغافلین درون اسلام ، شبهه ای مطرح کردند این مکر به خودشان برگشت و به واسطه سرداران اندیشه ای اسلام ، این شبهات سبب ترویج و تثبیت هرچه بیشتر اسلام شد .
حال پاسخ اینست :
● اثبات عقلی عصمت پیامبران و اهل بیت (ع)
۱) غرض از انزال کتب آسمانی و ارسال رسولان و پیامبران توسط خدای متعال , رهنمون کردن انسانها و هدایت آنها به راه صواب وصلاح و جلوگیری از سقوط آنها به بیراهه های گمراهی و ضلالت است . عقل سلیم ایجاب می کند فرستاده ای که قرار است فرمان خدا را برساند و یا امامی که باید این دستورات را تبیین وتفسیر کند ، باید نه دچار اشتباه ( سهو ویا فراموشی) شود و نه دچار خطا ( گناه و معصیت ) چراکه در صورت وجود سهو وخطا در اعمال و افکار و رفتار و گفتار این رسولان ، مردم به وسیله اشتباهات آنان ، به انحراف رفته و در اینجا نقض غرض پیش می آید ، چرا که قرار براین بود که این انبیاء و اولیاء ، سخن خدا بگویند و مردم را به سوی او هدایت کنند و حال آنکه خود دچار خطا و گناه وسهو وخطایند .
۲) اگر پیامبران و اهل بیت(ع)، مصون از خطاو اشتباه نباشند ، کسانی که می خواهند از آنها پیروی کنند ، دچار سردرگمی شده و نمی دانند که آیا این گفته یا دستور که این بزرگواران مدعی اند از سوی خدا می باشد ، درست است یا اینکه این نیز مانند برخی دیگر ممکن است اشتباه و یا خطا باشد . مردم نیاز دارند که با خاطری آسوده از اوامر فرستادگان خدا پیروی کنند و عنان اعتقاد خویش را به او بسپارند نه اینکه با دلی بی قرار و ناآرام نگران امکان سهو و خطای رسولان خدا و امامان خود باشند و اگر که اینگونه می بود باز هم نقض غرض رخ می داد .
۳) هدف از ارسال رسل و امامان معصوم (ع)وانزال کتب آسمانی از جانب خداوند متعال مگر انذار و تبشیر انسانها نیست . آیا فرستاده ای که قرار است مبشر و نذیر باشد نباید خود به آنچه مامور ابلاغ آن است پیش از همه و بیش از همه مؤمن باشد و اصلاً فرستاده ای که خود گرفتار هوا و هوس و سهو است می تواند مبشر منذری صادق باشد و آیا فرستادن چنین رسولی از جانب خداوند قادر و متعال قبیح نیست؟ و آیا اصولا دستمال چرب می تواند شیشه را تمیز کند ؟
۴) آفت دیگر اعتقاد به عدم عصمت اهل بیت(ع)نقض قادریت خداوند است به این معنی که آیا خداوند مقتدر ما العیاذ بالله نمی تواند رسولانی بر مردم بفرستد که به خاطر علم به عواقب گناه ، خطا و احوال خود ، دچار سهو وخطا نگردند ؟ آیا این عدم توانایی برای خدا قبیح و دور از شان نیست ؟
۵) نکته مهم دیگر در تعریف عصمت است . مشخص نیست چرا عده ای نمی خواهند و یا نمی توانند باور کنند که عصمت از سهو و خطا هر چند که دشوار است ولی امری ممکن است . اگر انجام معاصی را به دلیل الف- ترس ب- نیاز پ- عدم آگاهی به عواقب گناه بدانیم و برای جلوگیری از سهو هم اجالتاً فقط اراده خدا را بپذیریم ، دیگر چه ترسی از پذیرفتن عصمت اهل بیت(ع)می ماند . خوب اگر کسی این شرایط ذکر شده برای انجام گناه را نداشت و خدا نیز اراده کرد که او بر هوا و هوس و غفلت خود سخن نگوید و دچار غفلت نشود دیگر چه سهو و خطایی پیش خواهد آمد . هر چند نگارنده بر این اعتقاد است که ما به غیر از ساحت پیامبران و ائمه اطهار(ع)با استدلال عقل و نقل یک نوع عصمت ثانویه هم داریم که اکتسابی است و آن مربوط به علما و اولیاء دین و هر آن کس که اهل مراقبه شریعت محور است می باشد و این از افتخارات بندگان خداست . اثبات عقلی به این شیوه است که آیا اگر کسی به خاطر مراقبه اسلامی گناه و مکروه انجام نداد و این امر برای او ملکه شد آیا به نوعی از عصمت نائل نگشته است ؟ آیا مگر بسیاری از علما و مراجع ما اینگونه نبودند ؟ آیا فهم این مسئله سخت است؟ اثبات نقلی نیز در آیات مختلف قرآن قریب به این مضمون در چندین آیه آمده است:« آنان که ایمان آورده و نیکو کار شده اند گناهانشان محو شده و بهتر از آن اعمال نیکشان پاداششان می دهیم» (۱)آیا کسانی که گناهانشان به حسنه تبدیل شده و دیگر گناهی ندارند به لطف خدا به نوعی از عصمت نرسیده اند ؟
این استدلالات دقیقاً برای امامان نیز صدق می کند و عصمت ائمه از سهو وخطا ، به همان درجه عصمت پیامبران از سهو وخطا ، اهمیت دارد . چراکه ائمه ، تبیین کننده و شارح دستورات فرستادگان خدا و مفسر کتاب خدایند ، پس عقلاً امکان ندارد که آنان معصوم نباشند . پس طبق این استدلال محکم ، قول ، فعل ، سکوت تایید گونه و حتی خواب دیدن پیامبران و ائمه(ع)حجت است و لازم الاتباع.
● اثبات نقلی عصمت پیامبران و اهل بیت (ع)
۱) خدای متعال در قرآن کریم می فرماید :« لقد کان لکُم فی رسولِ اللهُِسوه حسنه » (۲) یعنی پیامبر اعظم اسوه حسنه و مطلوب نظر است و خدا او را الگویی تمام عیار برای همه انسانها تا ابد معرفی نموده است . پس چگونه ممکن است کسی که از جانب خداوند به عنوان الگوی همه جانبه معرفی شده خود در موضع خطا وسهو قرار گیرد و اگر اینگونه بود خداوند می توانست این جمله را بدون قید و با این صراحت و استحکام بزند .
۲) خدای متعال در قرآن کریم می فرماید : « ما آتاکُمُ الرسُولُ فخُذُوهُ و ما نهاکُم عنهُ فانتهوُا »(۳) یعنی هر چه رسول خدا گفت، بگیرید و از هر چه نهیتان کرد روی گردان باشید . آیا اگر پیامبر ما معصوم نبود و در او احتمال سهو وخطا می رفت باز هم خدا با این صراحت و استحکام ، مردم را امر به اطاعت از او در اوامر ونواهی می داد ؟
۳) خدای متعال در قرآن کریم می فرماید :« ماضل صاحِبُکُم و ماغوی و ماینطِقُ عنِ الهوی أِن هُو وحی أِلا یُوحی» (۴) یعنی صاحب و پیامبرتان هیچگاه در گمراهی نبوده و از روی هوا و هوس نیز سخن
نمی گوید مگر آنچه که ما به او می گوییم بگو .
۴) خدای متعال در قرآن کریم می فرماید : « یایُها الذین آمنواطیعُوا الله وطیعوُا الرسول وُولِی المرِ مِنکُم »(۵) یعنی ای کسانیکه ایمان آورده اید از خدا و رسول او و فرمانداران امر او پیروی و اطاعت کنید . این اطاعت و ایمان به خدا و رسول او که بارها در قرآن آمده است ، این رسول خدایی که اطاعت از او و جانشینان او ، به دستور صریح خداوند متعال، همپای اطاعت از خداست ، می توانند محتمل الخطا باشند ؟ آیا اگر پیامبر و جانشینان او معصوم نبودند و در آنها احتمال سهو وخطا می رفت باز هم خدا با این صراحت و استحکام، مردم را امر به اطاعت از او و جانشینان او می کرد؟
۵ ) خدای متعال در قرآن کریم می فرماید : « یومئِذٍ یودُّ الّذین کفروُا وعصوُا الرّسوُل لو تُسوّی بِهِمُ الارضُ ولا یکتُمُون الله حدیثاً»(۶) یعنی در آنروز کسانیکه به راه کفر رفتند و نافرمانی رسول کردند آرزو کنند که ای کاش با خاک زمین یکسان بودند و نمی توانند از خداوند سخنی پنهان کنند .
۶) درقرآن آمده است که شیطان سوگند یاد کرد که همه فرزندان آدم را بفریبد و از آنها فقط مخلصین را استثناء کرد آنجا که گفت :« قال فبِعِزّتِک لاُغوینّهُم جمعین اِلّا عِبادک مِنهُمُ المُخلصین »(۷) و حال سؤال این است که این مخلصین چه کسانی هستند که شیطان از گمراهی و گمراه کردن آنان ناامید است ؟ پس طبق صریح آیه کسانی هستند که زور شیطان به آنها نمی رسد وخود آنها نیز با توجه به توانایی انجام گناه در مقام ارتکاب گناه بر نمی آیند . حال در جهان هستی چه کسانی شایسته تر از انبیاء و ائمه(ع)بر اتصاف به صفت اخلاص شایسته ترند ؟
۷) خداوند متعال در قرآن می فرماید : « یایُّها الّذین آمنوا لِم تقوُلُون مالاتفعلوُن کبُر مقتاً عِند اللهِ ن تقُولُوا مالا تفعلُون» (۸)یعنی ای کسانیکه ایمان آورده اید چرا به آنچه می گویید خود عمل نمی کنید این کار سخت خدا را به خشم و غضب می آورد .» آیا فرستادگان خداوند که خود اسوه و الگو و پیام آور رحمت و مغفرت خداوندند ، می توانند خود با امر به آنچه که خود در آن کوتاهی می کنند شامل قهر و غضب خداوند شوند ؟ آیا این نقض غرض در ارسال انبیاء و امامان نیست ؟ آیا کسی که به خاطر گناهان خود به غضب خداوند مبتلاست می تواند منادی پروردگار خود باشد وآیا اصلاً تصور این امر هم مسخره نیست؟
۸) مهمتر از همه اینها اینکه اگر گناه و معصیت را یکی از انواع ظلمهای سه گانه بدانیم ( ظلمها شامل الف- ظلم به خدا ب- ظلم به خود پ- ظلم به دیگران ) آیا مگر در قرآن خدا نفرموده که ولایت ما به ظالمین نمی رسد ؟ آنجا که فرمود : « ...قال أِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ أِماماً قال و مِن ذُرِّیّتی قال لاینالُ عهدِی الظّالمین » (۹) پس چگونه است که طبق نظریه منسوخ عدم عصمت انبیاء و ائمه (ع)العیاذ بالله این ولایت به ظالمین رسیده است ؟
۹) مگر خداوند نفرمود :« یا ایُّها الّذین آمنوا أِن جاءکُم فاسِق بِنبأٍٍ فتبیّنُوا... » (۱۰)یعنی ... ای کسانیکه ایمان آورده اید اگر فاسقی برای شما خبری آورد( برای اطمینان از دروغ نبودن آن و...) تحقیق کنید . و حال اگر به عدم عصمت فرستادگان خدا(ع)معتقد باشیم العیاذ بالله این فرستادگان نیز شامل این آیه می شوند و آیا حقیقتاً این نقض غرض نیست ؟ و این برای خداوند قبیح نیست که مردم به فرستاده او به چشم العیاذ بالله فاسق بنگرند ؟
نگارنده شرمسار است از اینکه در این مجال کوتاه به خاطر علم و فرصت و حوصله اندک خود ، قطره ای از اقیانوس هم نیاورده چرا که در این باره آیات تصریحی خداوند آنقدر زیاد است که فرصت به آیات تلویحی نرسد و استدلالات عقلی آنقدر متنوع ، که ذهن های زیرک ، سالم و نقاد چاره ای جز تسلیم شدن در برابر آنها را ندارند و آنان که نمی فهمند یا افراد« صُم و بُکم» که « شرُ الدّوّاب» نیز می باشند هستند و یا کسانی مریض الفکرند که علاوه بر مریضی به نفاق نیز مبتلایند چرا که قصد دارند در ایمان مسلمانان رسوخ و آنان را در دین جامعشان متزلزل کنند . گروه سوم نیز دشمنانند که دردشان معلوم است . گروه آخر که بهترین این بدها هستند ، می توانند کسانی باشند که به قول خداوند منتها و مبلغشان از علم اندک است (۱۱) و دائماً به دنبال ظن وگمانشان هستند و از یاد خدا غافلند.
● حال اگر بخواهیم به دلایل استغفار معصومین (ع) بپردازیم چند دلیل ساده به ذهن متبادر می شود
الف) همیشه طلب بخشش نشانه انجام خطا و گناه نیست
مثال ساده - شما در حال سخنرانی در یک جمع محترم هستید. در همان حال عطسه یاسرفه می کنید چرا وقتی دوباره می خواهید ادامه سخنانتان را پی بگیرید عذرخواهی می کنید ؟ آیا شما اشتباهی مرتکب شده اید؟ گناهی کرده اید؟ یا اینکه احساس می کنید با این عذرخواهی به مستمعین ومخاطبین که همه از جنس خود شما هستند احترام گذاشته اید ؟
آری پاسخ همین است معصومین که استغفار
می کنند به این دلیل است که می خواهند خداوند را احترام کنند و خود را مقید به آداب و ادب ، نه اینکه گناهی مرتکب شده باشند .
ب) معاشرت با افراد آلوده به گناه هراندازه هم که کم باشد برضمیر پاک معصوم اثرگذار است
مثال ساده- شما از کنار چوب در حال سوختن عبور می کنید و یا در فضایی بسته که شخصی سیگار می کشد هستید بدون اینکه در کنار آتش بروید و بایستید و یا سیگار بکشید پس از آنکه از آنجا عبور می کنید بوی دود چوب و یا سیگار گرفته اید . حال سوال این است مگر شما در آتش بودید ویا اینکه سیگار می کشیدید ؟ مگر شما آتش یا سیگار روشن کرده بودید ؟ مگر شما در کنار آتش ایستاده بودید ؟ پس چرا بوی دود گرفته و در صدد از بین بردن بوی دود با تعویض لباس یا استحمام هستید ؟
آری پاسخ همین است معصومین که استغفار می کنند به این دلیل است که می خواهند آثار گناه دیگران که در اثر معاشرت با مردم عادی بر روح آنها نشسته را از بین ببرند . آیا اینگونه نیست ؟
پ) روح آدمی همچون آینه وشیشه دائماً درحال غبار گرفتن است همانگونه که جسم او اینگونه است
مثال ساده-کدبانویی که مثلاً هرهفته آینه ها و ... را غبار روبی می کند به چه دلیل اینکار را هر هفته انجام می دهد؟ مگر این آینه از جای خود حرکت کرده است ؟ مگر با وجود غبار نازک برآینه نمی توان خود را در آن دید ؟ و...
پاسخ همه اینها روشن است ولی آن کدبانوی باسلیقه می گوید آینه ای که کمی هم غبار دارد آینه است و از جای خود نیز حرکت نکرده ولی آینه باید پاک و تمیز باشد و بدرخشد . آری پاسخ همین است معصومین که استغفار می کنند به این دلیل است که می خواهند حتی غباری از گناه دیگران که در اثر معاشرت بر روح شفاف و زلال آنها نشسته را از بین ببرند . آیا اینگونه نیست ؟
و به خدا سوگند که از اینگونه مثال ها بسیار زیاد است و اگر کسی طالب باشد می تواند بفهمد و راه خدا پسند را بیابد فقط باید بخواهد و به راه بیفتد ، چراکه خداوند می فرماید : « أِن جاهدُوا فینا لنهدینهُم سُبُلنا »(۱۲)
محمدهادی صحرایی
پی نوشت:
۱ - سوره عنکبوت آیه ۷ وآیات مشابه سوره مبارکه مائده آیات۶۵-۷۰ ، محمد(ص)آیه۲ ، فتح آیه ۵
۲ - سوره احزاب آیه ۲۱
۳ - سوره حشر آیه ۷
۴ - سوره نجم آیات۲ تا ۴
۵ - سوره نساء آیه ۵۹
۶ - سوره نساء۴۲
۷ - سوره ص آیات۸۲ و ۸۳
۸ - سوره صف آیه ۲ و ۳
۹ - سوره بقره آیه ۱۲۴
۱۰ - سوره حجرات آیه ۶
۱۱ - « ذلک مبلغُهُم فِی العِلم » سوره نجم آیه ۳۰
۱۲ - سوره عنکبوت آیه ۶۹
منبع: فارس
منبع : روزنامه جوان