یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

دشمنان همگرا!


دشمنان همگرا!
چندی پیش، زمانی که روسها نیروهای خود را در نزدیکی تفلیس مستقر کردند ،میخائیل ساکاشویلی رئیس جمهور گرجستان از حامیان غربی خود خواست تا در برابر کنش کاخ کرملین واکنشی از خود بروز دهند اما سران ناتو و اتحادیه اروپا به محکوم نمودن کلی مسکو ،البته با چاشنی سرزنش گرجستان اکتفا نمودند. از آن پس ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا برای تقابل خود با مسکو حد و مرزی استراتژیک قائل شدند.هرچند واشنگتن سعی در نامرئی جلوه دادن این خطوط قرمز داشت اما گذشت زمان همه چیز را مشخص کرد.اینکه مقامات کاخ سفید و کاخ کرملین در دهه اول هزاره سوم میلادی ژست آغاز کنندگان نوعی جنگ سرد تازه را به خود گرفته اند و سعی دارند در موازات این ژست گیری کودکانه و در عین حال فریبنده،پیوستگی تازه ای را میان یکدیگر ایجاد نمایند.
در سال ۱۹۶۲، اتحاد جماهیر شوروی در کوبا اقدام به ساختن سکوهای پرتاب موشک های میان برد کرد . بعد از شکست عملیات آمریکایی خلیج خوکها، روسیه موشکهایی را به بهانه محافظت از کوبا در برابر حمله ایالات متحده آمریکا در کوبا مستقر کرد.از نظر روسیه این کار پاسخی به قرار گرفتن کلاهک‌های هسته‌ای توسطآمریکا در بریتانیا، ایتالیا، یونان و مهم‌تر از همه ترکیه تلقی می شد.
جان .اف.کندی رئیس جمهور ایالات متحده به محض آگاهی از حضور موشک های روسی ، در پیام خود در شب ۲۲ اکتبر ۱۹۶۲ حرکت کلیه کشتی های روسی به مقصد کوبا را ممنوع اعلام کرد . وی همچنین از نیکیتا خروشچف رهبر اتحاد شوروی خواست موشک ها را تحت نظارت سازمان ملل از کوبا خارج کند .سرانجام با پذیرش درخواست کندی از سوی کرملین بحران موشکی کوبا پایان یافت.
معامله تاریخی “خروشچف”و”کندی”بر سر بحران موشکی کوبا،آن هم در بحبوحه جنگ سرد نشان می دهد که مسکو و واشنگتن در عین خط و نشان کشیدن برای یکدیگر زبان تطمیع یکدیگر را به خوبی متوجه می شوند.!اکنون اتحاد جماهیر شوروی سقوط کرده است و دیگر اثری از برژنف و خروشچف در عرصه سیاسی مسکو نیست.در ایالات متحده آمریکا نیز آیزنهاور و جان اف کندی جای خود را به سیاستمداران آماتوری مانند بوش پسر و بیل کلینتون داده اند.هم اکنون رقابت اصلی انتخابات سال ۲۰۰۸ میان دو فردی است که حضور هریک از آنها در راس معادلات سیاسی واشنگتن مترادف با تشدید بحران هویت آمریکاست.اوباما ، مک کین ،مدودف و پوتین چهار سیاستمداری هستند که کوچکترین شباهتی به اسلاف سیاسی خود ندارند.
اخیرا انتشار دو خبر انتخاباتی در آمریکا توجه همگان را نسبت به خود جلب نموده است.خبر اول به تقاضای کمک مالی مک کین از نمایندگی روسیه در سازمان ملل متحد مربوط می شود.سناتور ایالت آریزونا که لحن شدید وی در قبال روسیه همواره زبانزد خاص و عام بوده جای دشمنان عزیز تر از دوست خود را در مبارزات انتخاباتی با اوباما خالی دیده است.اما مسئله به اینجا ختم نمی شود.”سارا پیلین” ا،معاون مک کین طی دیداری انتخاباتی در ایالت نوادا اعلام کرده است:
« زمانی‌که ارتش روسیه وارد خاک گرجستان شد، سناتور “باراک اوباما” نامزد دموکرات انتخابات آمریکا از خود ترس و بزدلی نشان داد. این واکنش اوباما مطمئنا “ولادیمیر پوتین” نخست‌وزیر روسیه را به مداخله نظامی دیگری این بار در اوکراین ترغیب خواهد کرد.»فارغ از اینکه بخواهیم اظهارات نادرست پیلین را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم،باید به سوالی مهم تر که به ذهن متبادر می شود پاسخ دهیم.اینکه چرا نقش روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تا این اندازه پررنگ شده است؟بروز شرایط حساس و تعیین کننده مانند انتخابات بهترین زمان جهت ممکن جهت واکاوی لایه های پنهان سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده آمریکاست.هم اکنون بخشی از این لایه در ارتباط با مناسبات واشنگتن و مسکو باز شده است.بر این اساس حتی سخت ترین دشمنان کاخ کرملین در ماورای تندرویهای خود علیه مسکو جایی را برای استفاده از ظرفیتهای این دشمن سنتی خود باز می کنند.هرچند کلیت نگاه ایالات متحده نسبت به مسکو تهدید محور است اما این تهدید محوری در برخی مقاطع به راحتی تغییر ماهیت می دهد و به مبنای همگرایی کاخ سفید و کاخ کرملین تبدیل می شود.این همان معامله ای‌است که مسکو و واشنگتن در ماورای متهم کردن یکدیگر به نقض حقوق بشر و... آن را امضا نموده و نسبت به آن پایبندند.زنجیره ای که مسکو و واشنگتن را در ماورای خصومتهایشان به یکدیگر پیوند می دهد طرز تلقی مشترک هردو نسبت به نفس سلطه است.
شاید این سوال‌بارها پیش آمده باشد که چرا ایالات متحده آمریکا و روسیه در مواردی مانند حمایت از تصمیمات کمیته چهارجانبه کوارتت یا مسئله هسته ای جمهوری اسلامی ایران بایکدیگر توافق داشته و در عین حال در مواردی مانند استقرار سیستم دفاع موشکی یا وقوع انقلابهای رنگین در اوکراین و گرجستان تا سرحد تهدید نظامی یکدیگر پیش می روند؟پاسخ این سوال را جان مک کین با ارسال خواسته یا ناخواسته نامه اش به نمایندگی روسیه در سازمان ملل متحد داده است.اینکه نسل جدید سیاستمداران آمریکایی و روسی سعی دارند در عین اینکه سخت ترین دشمنها برای یکدیگر باشند،در برخی موارد در کسوت دو دوست صمیمی ایفای نقش نمایند.این ایفای نقش دوگانه به طور حتم ساختار سیاسی و استراتژیک آمریکا و روسیه را فرسوده خواهد ساخت.فرسایشی که از اکنون نشانه های آن در سیاست خارجی این دو دشمن همگرا به چشم می‌خورد.
حنیف غفاری
منبع : روزنامه رسالت