سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


حافظ و جهانی‌سازی فرهنگ‌ها


حافظ و جهانی‌سازی فرهنگ‌ها
جهانی‌سازی فرهنگ‌ها اگر براساس تعلیمات معنوی انبیاء الهی و در راستای یک اخلاق الهی و انسانی برتر صورت گیرد و به دور از مطامع قدرتها و نفع‌طلبی‌ها و سلطه‌جویی‌های ملل راقیه باشد، البته نه تنها مذموم نیست که محمود است، زیرا هدف اولیه ادیان بزرگ الهی و پیامبران به ویژه حضرت رسول اکرم صلی‌الله علیه و آْله و سلم و مکتب اسلام زندگی در سایه عدالت و صلح و همزیستی انسانها در جوار یکدیگر بدون تعرض به حقوق حقه و همراه با اکرام و احترام نوع بشر است.
با این دیدگاه چهره‌هایی که در طول تاریخ و نیز دوران معاصر برای نزدیکی روحی و معنوی و اخلاقی انسانها به یکدیگر، علیرغم ایده‌ها و اعتقادات و سلائق گوناگونی که دارند، تلاش نموده‌اند، از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند، قدرشان را باید شناخت و بر آوازه‌شان افزود. حافظ در میان این چهره‌ها از جایگاه شامخی برخوردار است. می‌دانیم که عارفان بی‌بدیل و دانشمندان بی‌نظیر دیگری نیز بوده و هستند که باید آنها را بهتر شناخت و شناساند. برخی نیز به شناخت نیاز ندارند، چرا که بیش از حد تصور بلند آوازه‌اند، نظیر، مولانا جلال‌الدین ، سعدی، محی‌الدین ابن‌عربی، سیدجمال الدین اسدآبادی، اقبال لاهوری، مادام ترزا، گاندی و چهره های ادبی، هنری و علمی دیگر از شرق و غرب بزرگانی چون گوته، ولتر مادوسو، منتسکیو، شکسپیر و تولستوی اما به نظر من تنها چهره و شخصیت جهانی و جهانی ساز، این افراد نیست که مهم است، مهم نوع نگرش و ایده‌ای است که این افراد با تکیه بر آنها بر جهانی‌سازی فرهنگها تاکید می‌ورزند.
هر چند جهانی‌سازی در دوران معاصر راهکارها و رهیافتهای خاص خود را دارد و نمی‌توان با شیوه‌های سنتی به تبلیغ ایده‌های جهانی‌سازی در عصر حاضر پرداخت، اما مبانی و اصولی کلی وجود دارد که چهره‌ها و اشخاص بزرگ همواره به مدد آنها فروعات را استخراج می‌کنند. صرف نظر از انبیاء الهی اگر بخواهیم چهره‌هایی را از دل تاریخ به عنوان نمونه و پیشروان این راه نام ببریم، یکی از پیشقراولان و سردمداران جهانی سازی فرهنگها، از کشور ما خواجه حافظ شیرازی خواهد بود که با این بیت زیبا به پیشباز موضوع مورد بحث ما رفته است:
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
جهانی‌سازی تنها با اتکا به پیشرفتهای بزرگ تکنولوژیک قرن بیستم میسر نمی‌شود، هرچند که بدون آنها نیز غیرممکن خواهد بود. مسائل بزرگ دیگری وجود دارد که نخست باید آنها را حل نمود. یکی از این ملاکها آن است که ندین گوردیمر (نویسنده و برنده نوبل ادبی آفریقای جنوبی ۱۹۹۱) بدان اشاره نموده است:
«تایید ضرورت واقعی جهانی‌سازی – که برای تحقق آن تلاش می‌کنید- در گروه تامل در این پرسش است که آیا شکاف میان کشورهای فقیر و غنی به وسیله آن کمتر می‌شود و اینکه جهانی‌سازی چه نقشی در ریشه‌کنی فقر در جهان دارد. چرا که فقر نقابی غیرانسانی و منفور بر چهره ۳ میلیارد انسان نهاده است.»
رفع جهل و نادانی از جهان، امکان پیشرفت ماندگار برای همگان، ترجمه گنجینه بزرگ و سخاوتمندانه ادبیات روشنگر و ... از دیگر اصولی است که به نظر این نویسنده می‌تواند، فرایند جهانی سازی را تسریع نماید، اما همه اینها وقتی تحقق خواهد یافت که بر جهان «چهره انسانی» عینیت یابد.
حافظ بسیاری از این مفاهیم و ارزشها را در اشعار خود ذکر نموده است. ممکن است گفته شود، قبل از حافظ نیز در قالب روایات دینی و اشعار شاعران بزرگ دیگر نیز این ارزشها و اخلاقیات ذکر شده، مثلاً خواجه نصیرالدین طوسی در اوصاف الاشراف و اخلاق ناصری و نظام الملک در سیاست‌نامه و چهره‌های بزرگ دیگری در کتابهای خود به آنها اشاره نموده‌اند، پس چرا خواجه حافظ را چهره جهانی بدانیم، شاید پاسخ این باشد که حافظ در سحر کلام و اشعار ناب و هنر و اعجاز بیان لطیف و موسیقایی و ادیبانه چنان آوازه و شهرتی یافت که قند پارسی او تا سرتاسر جهان صادر گشته و این ویژگی زیبای شناسانه اشعارش، و محتوای سترگ پیامش را در همه اعصار به گوش جهانیان می‌رساند و پدیده جهانی سازی فرهنگها را ممکن و محقق می‌سازد. چنانکه خود این واقعیت را پیش بینی نموده است:
شکرشکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود
زبان کلک تو حافظ چه شکر آن گوید
که تحفه سخنش می‌برند دست به دست
چون صبا گفته حافظ بشنید از بلبل
عنبرافشان به تماشای ریاحین آمد
یکی از محققین ایرانی ویژگیهای شعری شکسپیر را با حافظ مقایسه کرده و حتی ادعا کرده است که غزلیات حافظ در مضامینی چون عشق، معشوق و زیبایی هیچ کاستی نسبت به سانتهای (sonnets) شکسپیر ندارد و فقط در سبک و نحوه برخورد با موضوع (راهبر سانت شرح و تصریح و راهبرد غزل تلخیص و تلویح است) تفاوت دارند. در حالیکه به نظرما این ویژگی در جهانی سازی فرهنگها ( اگر بتوان گفت شکسپیر اصولاً چنین آمالی داشته) اصلاً قابل مقایسه نیست و حافظ از این منظر بسیار پیش روتر است. اکنون برخی مضامین متعالی را که در زبان شعر حافظ مصداق بارزی بر تعلق وی بر جهان نگری و جهانی سازی است اشاره می‌کنیم:
۱) دادگستری:
به قدر و چهره هر آنکس که شاه خوبان است
جهان بگیرد اگر دادگستری داند
۲) عشق به عنوان مقدمه دوستی دیگران:
عاشق شو ارنه روزی کار جهان سرآید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
تا مرا عشق تو تعیلم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
۳) اعتراض به سلطه‌گری قدرتها:
ترا آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهانگیری، غم لشکر نمی‌ار
۴) دفاع از ستمدیدگان و مظلومان:
مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن
که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست
در این رابطه استاد مطهری چنین می‌نویسد: «آن دیگری معتقد است که ارزش حافظ در همین عصیان حافظ است. در همین است که اصلاً پایبند اصول و مقررات زمان خودش نبوده، تمام ارزش حافظ در همین پشت پا زدنش به این اصول بوده، خود این آزادگی و عصیان در مقابل سنن عصر خود و سنت شکنی حافظ دلیل بر کمال اوست.»
۵) در رد خودکامی و خودخواهی
همه کارم زخودکامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفلها
۶) دعوت مروت و مدارا به عنوان رمز آسایش و امنیت جهانی (گفتگو به جای خشونت‌ورزی):
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
۷) نوجوئی و تحول‌جویی:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
۸) گفتگو و مفاهمه:
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت، جدل با سخن حق نکنیم
۹) تسامح و تساهل اجتماعی:
من اگر خوبم اگر بد تو برو خود را باش
که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت
اینک همت از فردی می‌خواهیم که هنوز که هنوز است شعر و کلام و مرام و پیامش در جهان به ویژه در نزد آنان که به گوش جان نیوشای سخن حق‌اند، مشتاقان بیدل دارد و آنچنانکه خواجه خود پیش بینی کرده، مزارش همواره زیارتگه صاحبدلان جهان بوده و خواهد بود:
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
علیرضا صفاری
۱- مقاله گوردیمر نادین، چهره انسانی جهانی سازی، ترجمه بجانیان ووا ، منصوری، برگ فرهنگ، فصلنامه فرهنگی دانشجویی دانشگاه تهران، سال چهارمحال و بختیاری، شماره چهاردهم و پانزدهم، ۱۳۸۱
۲- حافظ در این شعر اشاره به جاودانی بودن و ماندگاری اشعار خود نموده است:
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود
۳- ر.ک : مقاله «حافظ و شکسپیر: از شرق تا غرب» جک اسکارلموسکی، ترجمه سعید سعیدپور، کتاب ماه: ادبیات و فلسفه ش ۶۵ و ۶۶ اسفند و فرودین ۸۱ و ۸۲
۴- مطهری، مرتضی: تماشاگه راز، صدرا، ص۸۳
منبع : سازمان تبلیغات اسلامی


همچنین مشاهده کنید