پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مرجعیت فخرالمحققین حلی


مرجعیت فخرالمحققین حلی
● مرجعیت فخرالمحققین حلی ۷۷۱-۶۸۲( هجری)
در فقه شیعه، سلسله مرجعیت فقهی و زعامت فقهی موروثی نیست به خلاف سلطنت پادشاهان و بسیاری از فرقه‌های دراویش كه با توصیه قطب قبلی به قطب بعدی می‌رسد و حالتی موروثی پیدا می‌كند فارغ از این‌كه قطب مورد ادعا چه اندازه درس خوانده است و با علوم آشناست ولی مرجع فقهی شیعیان بی‌تردید باید در مسائل فقهی و حقوقی اسلام صاحب‌نظر باشد و قدرت استنباط را از گزاره‌های اعتباری قرآن و سنت داشته باشد و بتواند با شناخت‌شناسی صحیح از معارف، دقیق‌ترین استنتاج را داشته باشد به هر شكل مسئله مرجعیت در تشیع، امری موروثی نبوده است و فقهای طراز اول از بین خودشان مرجع بعدی را در عصر غیبت انتخاب می‌كردند و شیعیان با تایید خبرگان فقها مرجعیت فقهی را جهت قانونمندی فقهی شخصی و اجتماعی خود می‌پذیرفتند اما فخرالمحققین پسر علامه حلی كه در سال ۶۸۲ هجری قمری متولد شد و به مدت ۸۹ سال عمر با بركت داشت از این قاعده به دلیل كرامت، لیاقت و دانش شخصی مستثنی بود. مرحوم علامه حلی در مقدمه تذكره الفقها و در مقدمه قواعد از كتاب‌های فقهی‌اش از فرزندش فخر تجلیل فراوان می‌كند و در آخر كتاب قواعد ،آرزو می‌كند كه پسرش پس از او كارهای ناتمام علمی را به پایان برساند. فخرالمحققین و فخرالدین و فخرالاسلام از القاب فرزند علامه حلی است و نام وی محمد است محمد از نوابغ حوزه‌های علمیه تشیع و تسنن بوده است و حوزه علمیه پدر را رونق علمی بخشید و از مفاخر علمای تشیع در قرن هشتم هجری قمری بود.
● تحصیلات و تالیفات
علامه محمد حلی ملقب به فخرالمحققین در محضر پدر حسن‌بن یوسف حلی ملقب به علامه علی‌الاطلاق باهوش و استعداد وافر خدادادی تربیت یافت. به واقع مهم‌ترین و اصلی‌ترین استاد فخرالمحققین در معقول و منقول پدرشان بودند مشهور بین نویسندگان تراجم و شرح حال فقها این است كه فخرالمحققین قبل از بیست سالگی مجتهد و صاحب‌نظر در فقه بود و چنانچه خود در شرح قواعد پدرشان نوشتند (چون از تحصیل علوم معقول در محضر پدرم علامه، فراغت یافتم و بسیاری از كتب علمی علمای شیعه را نزد وی خواندم از او مسالت نمودم كتابی در فقه تصنیف كند كه جامع‌اسرار آن علم باشد...)
آنچه از شرح حال فخرالمحققین آشكار است ایشان تمام رشته‌های علوم را نزد پدرشان فرا گرفت و در حوزه تدریس، خود شاگردان بزرگی چون شمس‌الدین محمدبن مكی معروف به شهید اول را كه از سرآمد فقهای بزرگ اسلام است تربیت كرد. فخرالمحققین بنا به توصیه پدر اكثر كتاب‌های پدر را شرح و تعلیقه زده است كه مهم‌ترین آنها كتاب فقهی ایضاح الفوائد در چهار مجلد در شرح قواعد كتاب فقهی پدر نوشته است همچنین در علم‌الكلام كتاب الكافیه الوافیه را به رشته تحریر درآورد. فخرالمحققین به همراه پدر در ایام جوانی سفری به ایران می‌كند و به نواحی آذربایجان و مناطق همجوار می‌رسد و سپس به حله مراجعت می‌كند و قضیه را فخرالمحققین در حاشیه كتاب الالفین نوشته است ایران در زمان مرجعیت فخرالمحققین تحت اشغال مغولان قرار داشت گرچه با تلاش‌های سخت و جانكاه خواجه نصیرالدین طوسی شارح اشارات و تنبیهات بوعلی سینا اندكی از قدرت‌های وحشی مغولی تعدیل شده بود ولی ایران زیر چكمه اشغال نژاد زرد به توطئه رومیان بود و تعدیل حكومت مغولان پس از حمله هولاكوخان به قلعه‌های اسماعیلیه و سپس بغداد و انقراض خلافت عباسیان در بغداد به تشكیل حكومت‌های ایلخانی و ملوكالطوایفی در ایران انجامید. پادشاهان وامانده از نسل مغولان مقر حكومتی خود را در تبریز، مراغه و سلطانیه قرار داده بودند و با ارشادات وزیران مسلمانی چون خواجه نصیرالدین طوسی، شمس‌الدین محمد جوینی و رشیدالدین فضل‌ا... همدانی به اسلام گرویدند و حتی شماری از آنها مانند غازان‌خان و اولجایتو (سلطان محمد خدابنده در زنجان) به تبلیغ اسلام پرداختند. حكومت ایلخانان كه از حدود سال‌های ۶۵۴ هجری قمری آغاز شده بود به حوالی سال‌های مرجعیت فخرالمحققین سال ۷۵۰ هجری قمری بر اثر فساد و عیش و عشرت‌گری به اضمحلال و انقراض رفتند و سال ۷۸۲ هجری قمری بعد از مرجعیت فخرالمحققین ایران مورد حمله و تاخت و تاز تیمور لنگ قرار گرفت.
● ارتحال و مزار فخرالمحققین
فخرالمحققین شب جمعه پانزدهم جمادی الثانی سال ۷۷۱ هجری قمری در سن ۸۹ سالگی به دیار باقی شتافت.
مزار او در حله یا در نجف كنار مزار پدرش است ولی بنا به نقلی ایشان به ایران آمده بود و در آذربایجان فوت كرد و مزارش نامعلوم است. فخرالمحققین از معدود مراجع زادگانی است كه با صلاحیت علمی و اخلاقی بعد از پدر به مرجعیت رسید و در پایان؛ مناسب است از تعبیر و دعای پدرشان درباره ایشان كه در مقدمه كتاب قواعد آورده است، نقل كنیم علامه می‌نویسد (این كتاب (قواعد) را به خواهش محبوب‌ترین مردم در نزد خودم و عزیزترین آنها یعنی پسر عزیزم محمد تالیف كردم خداوند عمر او را طولانی كند تا با دست خود مرا به خاك سپارد و برایم طلب آمرزش كند چنان كه من نیز خالص‌ترین دعای خود را برای ترقی او می‌نمایم و نیز به او سفارش اكید می‌كنم هر یك از كتاب‌هایم كه ناقص ماند تمام كند و نماز و روزه و حج و بقیه عبادات پدر را اعاده كند.)
منبع : خانواده سبز