شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

در دفاع از اصولگرایی موسوی


در دفاع از اصولگرایی موسوی
مرحوم شریعتی در پایان یکی از سخنرانی های شورانگیز سال های دهه ۵۰ در حسینیه ارشاد که در خصوص مسخ واقعیت دین و استحاله ارزش ها و اصول رهایی بخش اسلام توسط عده یی که فهم درست و صحیحی از آن ندارند، ایراد کرده بود، سخنان خود را با این جملات به پایان می برد که «برای خراب کردن یک حقیقت لازم نیست به آن خوب حمله کنی کافی است که از آن بد دفاع کنی». واقعیت آن است که امروزه در سایه «دفاع بد»- عمدتاً با هدف از میدان به درکردن رقیب- از اصول ثابت و اثربخش قوانین عادی، قانون اساسی یا حتی روابط اجتماعی و فردی نوعی تخریب و آسیب متوجه این اصول شده است. علاوه بر آن برخی مبانی نظری و نوع عملکرد گروه های سیاسی که تابلویی به نام اصولگرایی را برای معرفی خود به اجتماع برگزیده اند زمینه یی را ایجاد کرده است که در صورت به کار برده شدن این واژه (اصولگرایی) برای شناساندن دیگران یا استناد به آن توسط اشخاص، به دلیل بار ارزشی منفی که ممکن است به جامعه القا کند، ابهاماتی را پدید می آورد. از آن جمله این روزها مکرر در گفتار و رفتار مهندس میرحسین موسوی کاندیدای ریاست جمهوری دهم شاهد تاکید بر «اصولگرایی» یا به کار بردن واژه «بازگشت به اصول» بوده ایم. این موضوع در ذهن جمعی از اصلاح طلبان این سوال را پدید آورده است که دلیل این نوع موضع گیری یا گفتمان چیست؟ آیا میرحسین متعلق به اردوگاه اصولگرایان است؟ ترکیب این واژه با اصلاح طلبی چه مفهومی می تواند داشته باشد؟ آیا گفتمان موسوی گفتمانی متمایز از اصلاحات است؟ این مساله مخصوصاً زمانی شایان توجه می شود که نزد عده یی از اصلاح طلبان ایجاد تردید کرده و گویی اصولگرایی و تاکید بر اصول امری مذموم است و تنها برای کسانی که در اردوگاه اصولگرایان باشند صواب و مجاز است.
به نظر می رسد تبیین اصولگرایی مد نظر مهندس موسوی می تواند نقش موثری در رفع این ابهام و افزایش اثربخشی گفتمانش داشته باشد. نگاهی به گذشته های دور و سخنانی که در روزهای اخیر به فراخور حضور در صحنه انتخابات شاهد آن بوده ایم می تواند در رمزگشایی از واقعیت اصولگرایی مورد نظر او مفید باشد.
یکی از اصولی که به عنوان مبانی اندیشه موسوی همواره مورد تاکید بوده است اصل «حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش» است که می توان از آن به عنوان روح جمهوریت نظام نیز نام برد. مخالفت صریح او با نظارت استصوابی که بارها مورد تاکید قرار گرفته است می تواند به خوبی تفاوت اندیشه موسوی را با اصولگرایانی که اساساً رای مردم را تزیینی تصور می کنند، نشان دهد و ما را به اصالت «میزان بودن رای مردم» در نگاه او واقف گرداند و امیدوار بود در صورت موفقیت در انتخابات شاهد بستر سازی برای تجلی رای «جمهور مردم» در سرنوشت کشور باشیم. این در حالی است که اصولگرایی به عنوان یک جریان سیاسی به دنبال «جمهور ناب» و آن هم تنها برای نمایشی از «شبه دموکراسی» است.
از سوی دیگر یکی از اصول مورد اشاره مهندس موسوی اصل «آزادی بیان» و «گردش آزاد اطلاعات» است که از ارکان دموکراسی محسوب می شود. بسیاری هنوز هم به خاطر دارند هنگام توقیف گسترده مطبوعات در اوایل دوره اصلاحات یکی از معترضان جدی به این روند نادرست که متاسفانه از سوی مدعیان اصولگرایی به رویکردی زیانبار برای کشور تبدیل شده است، مهندس موسوی بود و حتی گفته می شود کسی که برای اولین بار اصطلاح «توقیف فله یی» را برای توصیف قلع و قمع مطبوعات به کار برد میرحسین موسوی بوده است.
یکی از اصول دیگری که به کرات از سوی مهندس موسوی مورد تاکید قرار گرفته، اصل یکصد قانون اساسی یا موضوع شوراها است. او معتقد است با بازنگری و ایجاد ساز و کارهای متناسب با آن و افزایش اختیارات شوراها می توان با واگذاری بخش هایی از قدرت به مردم گام های اساسی برای دموکراتیزه کردن ساختار قدرت در ایران برداشت.
همچنین اصول متعدد و معطل مانده قانون اساسی در خصوص اقوام و مذاهب در کشور بارها مورد توجه مهندس موسوی قرار گرفته است. او همچنین با صدور بیانیه یی در همین زمینه بر اجرایی کردن این اصول و تلاش برای رفع تبعیض و برداشتن نگاه امنیتی از اقوام که زمینه های حفظ همبستگی اجتماعی و ارتقای ضریب انسجام ملی را فراهم می کند بر توزیع عادلانه ثروت، منزلت و قدرت برای همه گروه های قومی و مذهبی تاکید کرد.
علاوه بر اینها اصول مختلف و متعددی در قانون اساسی وجود دارد که تنها با یادآوری عناوین کلی آنها می توان دریافت اینک که مهندس موسوی عزم خود را برای بازگشت به اصول جزم کرده است در صورت موفقیت، گام های اساسی برای اصلاح وضع نابسامان موجود برداشته خواهد شد نظیر اتکا به آرای عمومی در اداره کشور، تساوی حقوق مردم ایران، وظایف دولت در تضمین حقوق زن، مصونیت حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص، ممنوعیت تجسس در امور شخصی و تفتیش عقاید، آزادی احزاب، تشکل ها، تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، برائت افراد، ممنوعیت شکنجه، ممنوعیت هتک حرمت و حیثیت افراد بازداشت شده و زندانی، رفع تبعیض اقتصادی در سطح استان ها و...
پس می توان گفت اصولگرایی مورد اشاره موسوی در عمل چیزی نیست جز تاکید بر اصول و آرمان های انقلاب اسلامی که روزگاری نیز در دوم خرداد ۷۶ جنبشی به نام «اصلاحات» برای دستیابی و بازگشت به آنها پدید آمد و اینک در ادامه همان مسیر، او که از خاستگاه روشنفکری دینی و حمایت احزاب و شخصیت های برجسته یی نظیر سیدمحمد خاتمی برخوردار است با سابقه روشنی که در مدیریت کشور در سال های بحران و جنگ و تباری که ریشه در جریانی به نام چپ های خط امام دارد، تلاش می کند با ارائه قرائتی دموکراتیک از اصول، شعار ایران پیشرفته با قانون، آزادی و عدالت را محقق سازد.
محمدعلی توفیقی
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید