یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


چه طور یک کنفرانس خبری را پوشش بدهیم


چه طور یک کنفرانس خبری را پوشش بدهیم
کنفرانس خبری قاعدتا باید محل اعلام آخرین تحولات باشد. اما آخرین تحول لزوما همیشه جذاب نیست. خیلی وقت ها سخنگویان کنفرانس خبری یا حرف های کلیشه ای می زنند یا نکته جدیدی را بیان نمی کنند.
مجبور نیستیم کنفرانس های خبری را به طور کامل پوشش بدهیم. اگر در یک کنفرانس خبری هفتگی موضوع جذابی پیدا نمی کنید یا اظهارات به روشن شدن تحولات کمکی نمی کند می توانید به کلی از خیر آن بگذرید.
● دو راه برای پوشش کنفرانس‌های خبری:‏
۱) یک خبر درباره یک موضوع
به جای این که یک کنفرانس خبری هفتگی را هر هفته از ابتدا تا انتها پوشش بدهید تحولات را دنبال کنید و ‏یک یا دو موضوع را انتخاب کنید و بر اساس آخرین تحولات (اگر در صحبت‌های مثلا سخنگوی وزارت خارجه ‏گفته جدیدی شنیده می‌شود) یک خبر بنویسید.‏
اگر یک دیپلمات ایرانی در عراق دستگیر شده این حتما خبر است و آنچه سخنگوی وزارت خارجه در این ‏باره می‌گوید اگر جمله‌ای جدید باشد – یعنی پله‌ای بر آنچه تا به حال گفته شده یا انجام شده بیفزاید – آن یک جمله ‏حتما خبر است.‏
بر اساس این یک جمله – اگر جمله به روشن کردن آخرین تحولات کمک می‌کند و باز هم تاکید می‌کنم آن ‏جمله تکراری و همچنین کلیشه‌ای نیست (مثلا این که وزارت خارجه بگوید «داریم تلاش می‌کنیم تا مشکل را حل ‏کنیم») – می‌توانید یک خبر جدید درباره ربوده شدن دیپلمات ایرانی در عراق بنویسید. ‏
می‌توانید لید را روی آخرین اظهار نظر سخنگوی وزارت خارجه متمرکز کنید. در جمله بعد از لید مقداری ‏پیشینه بدهید که مثلا ماجرا چگونه و کی اتفاق افتاد. یا اگر مثلا وزیر امور خارجه تقصیر را بر گردن نیروهای ‏امریکایی در عراق انداخته اما نیروهای امریکایی دست داشتن خود را در قضیه رد کرده‌اند می‌توانید در ‏پاراگراف پیروی لید بنویسید «نیروهای امریکایی می گویند کار انجام نبوده …»‏
در جملاتی که در پی می‌آید باز می‌توانید آخرین اظهار نظرها و تحولات را مربوط دیگر را شرح دهید. و الی ‏آخر.‏
به این ترتیب شما از میان اظهارات سخنگوی وزارت خارجه یک موضوع را انتخاب کرده و بر اساس آن ‏یک خبر نوشته‌اید. دیگر نیازی هم نیست در انتهای آن خبر مثلا اشاره کنید سخنگوی وزارت خارجه همچنین گفت ‏که سفر وزیر آموزش و پرورش بنین به ایران مفید بود.‏
خبر دیگر می‌تواند مثلا مربوط به برنامه هسته‌ای ایران و آخرین اظهار نظرها باشد که باز هم اگر اظهار ‏سخنگوی وزارت خارجه کمکی به قضیه می‌کند و آن اظهارات جدید است و اهمیت دارد می‌توانید آن را هم یک ‏خبر بکنید.‏
گاه همچنین این امکان وجود دارد که مثلا در یک کنفرانس خبری رییس جمهور اظهاراتی گفته شود که ‏برخی از آنها به درد سرویس اجتماعی می‌خورد (مثلا به بیمه همگانی مربوط می‌شود) برخی به درد سرویس ‏اقتصادی (آنجا که به مسکن مربوط می‌شود) و الی آخر. اگر درباره یک موضوع می‌نویسید، باید قانون نقل ‏قول‌های طلایی را پاس بدارید. حداکثر دو یا سه نقل قول کوتاه کافی است. از نقل قول‌های کوتاه، شفاف استفاده ‏کنید که صاف می‌رود سر اصل مطلب.‏
۲) راه دیگر: یک خبر با چند موضوع
برای این کار از یک ‏Summary_Lead‏ (لید جمع بندی کننده) استفاده کنید.
در این لید به دو یا سه موضوعی که بیشتر از سایر گفته‌ها اهمیت دارند اشاره کنید و در طول خبر به ترتیب ‏اهمیت هر موضوع را با ذکر پیشینه، جزییات، نقل قول های مرتبط و توضیحات لازم بیاورید. تیتر چنین مطلبی می‌تواند مربوط به پر ‏اهمیت‌ترین بخش خبر باشد.‏
این نوع خبرها بیشتر برای پوشش یک سخنرانی یا یک کنفرانس خبری با حضور یک مقام عالرتبه مملکتی مناسب است که اظهارات آنها در زمینه های مختلف مهم است. اما یادتان باشد تا این اظهارات را با پیشینه و آخرین تحولات پیرامونی شان همراه نکنید معنادار نخواهند شد.
یک نمونه خوب گزارش خبری تحلیلی مربوط به سخنرانی سالانه جرج دبلیو بوش
در کنگره امریکا است‏‎ ‎‏ ‏‏(‏State_union_address‏) که با استفاده از یک ‏Summary_lead‏ در سایت اینترنتی نیویورک تایمز چاپ شده ‏است:
▪ مثال :
بوش در سخنرانی سالانه پافشاری می‌کند امریکا نباید در عراق شکست بخورد
واشنگتن، ژانویه ۲۳—پرزیدنت بوش سه‌شنبه شب تلاش کرد تا روحی دوباره به ریاست جمهوری رنجور ‏خود ببخشد و در سخنرانی سالانه کنگره یک برنامه متواضعانه انرژی و بهداشت عمومی ارایه داد و در همان ‏حال به کنگره که به طور روز افزونی قاطعیتش بیشتر می‌شود علیه جدی نگرفتن استراتژی‌اش در عراق هشدار ‏داد. (لید به زبان انگلیسی ۴۰ کلمه است)‏
این سخنرانی‌ای بود که شرایط بدی را که آقای بوش در آن به سر می‌برد منعکس می‌کرد. تا آنجا که به ‏جاه‌طلبی‌ها و اقتدار سیاسی مربوط می‌شد محدود بود، علی رغم اظهارنظرهای پیشین دو سال پیش دیگر به بیمه ‏اجتماعی اشاره‌ای نشد، به دوباره سازی نیو ارلئن [که به خاطر طوفان صدمه دیده بود] هم اشاره نشد و هیچ اشاره ‏تلویحی هم به محدود کردن تحقیقات درباره سلول‌های بنیادی و ازدواج هم‌جنس‌بازان نشد.‏
آنجا هم که صحبت از اعزام سربازان بیشتر به عراق شد، بوش مجبور شد به دمکرات‌ها توسل کند که حالا ‏کنترل کنگره را در دست گرفته‌اند – و به جمهوری‌خواهانی که انتقادهایشان علیه بوش هر روز بیشتر می‌شود - ‏تا «به آن [استراتژی بوش در عراق] فرصت بدهیم تا کار کند.»‏
با پذیرفتن این موضوع که ایالات متحده حالا خود را افتاده در تله کشمکش‌های قومی مذهبی حس می‌کند، ‏آقای بوش گفت، «این جنگی نیست که ما تازه به آن وارد شده باشیم، این جنگی است که داخل آن قرار داریم.» در ‏حالی که اصرار داشت امریکا توان شکست ندارد، او همچنین به دولت عراق هشدار داد که «همکاری و کمک ما ‏به عراقی‌ها ابدی نیست.»‏
در یک ابتکار عمل جدید این هدف را تعیین کرد که ظرف ۱۰ سال آینده مصرف بنزین ۲۰ درصد پایین ‏بیاید. این پیشنهاد بیشتر برای جلب نظر حزب مخالف پرداخته شده بود. به خصوص این روزها ‏که توازن قدرت از زمان آخرین سخنرانی او در کنگره به طور واضحی علیه آقای بوش چرخیده است. اگر چه او ‏هیچ‎ ‎راهی را برای برخورد با آلودگی ناشی از دود نیروگاه‌ها و کارخانه‌ها که منبع اصلی گازهای گلخانه‌ای هستند ‏ارایه نداد، اما درباره یک چالش جدی در مقابل تغییر آب و هوای کره زمین صحبت کرد.‏
یک بخش اصلی دیگر از برنامه‌های داخلی رئیس جمهور، بسته‌ پیشنهادهائی برای بهبود وضع درمان و ‏بهداشت عمومی بود که حتی پیش از حضور او در کنگره – تجربه ای که ‏قطعا برایش لذتبخش نبود، اما با بردباری با آن برخورد کرد- با انتقاد گسترده دمکرات‌ها روبرو شده بود.
پشت سر او نانسی پلوسی، نماینده دمکرات و رییس کنگره، کنار دیک چنی، معاون رییس جمهور، نشسته ‏بود. جلوی او مخاطبان دمکرات نشسته بودند که بخش بیشترشان دارند به طور روزافزونی با قدرت جدیدی که به ‏دست آورده‌اند اخت می‌شوند و معدود کسانی دیگر که دارند خود را جلو می اندازند تا شاید بتوانند رییس جمهور ‏آینده بشوند و سیاست‌های او را معکوس کنند.‏
آقای بوش همچنین برنامه‌های دیگری را برشمرد که قصد دارد در این سه روز کمتر از دو سال مانده به ‏پایان سمتش به آنها دست یابد. برخی از آن‌ها قوانین مربوط به مهاجرت، برداشتن گام‌هایی برای متعادل کردن ‏بودجه، دست و پنجه نرم کردن با مشکلات مالی درازمدت مربوط رفاه عمومی و بهداشت و اعمال استانداردهای ‏سخت گرانه‌تر برای مدارس بود.‏
با این حال موضوع عراق سایه خود را بر این پیشنهادات انداخت.‏
‏«بسیاری در این تالار متوجه هستند که امریکا نباید در عراق شکست بخورد،» آقای بوش گفت. «چون شما ‏متوجه هستید که پیامدهای شکست سنگین و جبران نشدنی خواهد بود.»‏
در حالی که آقای بوش به طور سنتی از این سخنرانی برای ارایه یک تصویر مثبت درباره آینده عراق ‏استفاده می‌کرد، او سه‌شنبه شب نتوانست این کار را انجام بدهد. ژنرال دیوید اچ پتریاس، نامزدی که او برای ‏کنترل ارتش امریکا به سنا معرفی کرده، همان روز کمی قبل از سخنرانی بوش به کمیسیون ارتش امریکا گفته بود ‏که «وضعیت در عراق وحشتناک است.»‏
آقای بوش سخنرانی خود را ۱۲ ساعت قبل از شروع به کار کمیسیون روابط خارجی سنا درباره یک راه حل ‏دوحزبی علیه برنامه‌اش برای اعزام سربازان بیشتر به عراق آغاز کرد. علی رغم پیشنهاد او برای تشکیل یک ‏شورای دو حزبی برای دادن مشاوره به او درباره جنگ علیه اسلام رادیکال، دمکرات‌ها بلافاصله به او حمله‌ور ‏شدند و اعضای حزب خودش نیز نشانه‌هایی از دور شدن از او را نمایان کردند.‏
تا آنجا که به دمکرات‌ها مربوط می‌شد در واکنش به سخنان او، سناتور جیم وب از ویرجینیا، که پسرش در ‏نیروی دریایی عراق خدمت می‌کند، گفت که آقای بوش «آقای بوش ما را عجولانه و بی‌محابا به جنگ با عراق ‏کشاند و حالا ایالات متحده گروگانی است در دست هر اتفاق پیش‌بینی شده یا نشده.» آقای وب خواستار تهیه ‏فرمولی شد که «در زمان کوتاه امکان بازگشت سربازان امریکایی از عراق را فراهم کند» و گفت اگر آقای بوش ‏مسیر خود را در عراق و سیاست‌های اقتصادی‌اش را تغییر ندهد، «ما راه را به او نشان خواهیم داد.»‏
از آقای بوش محترمانه استقبال شد، اما همه چیز خیلی ساکت‌تر از سخنرانی‌های سال‌های قبل بود. او تقریبا ‏تا انتهای سخنرانی حدود ۵۰ دقیقه‌ای خود منتظر ماند تا سرانجام اعلام کند «وضعیت اتحاد ما محکم است.» برای ‏مردی که تلاش می‌کند تا برای خود حمایت‌های سیاسی و مردمی دست و پا کند، سخنرانی آقای بوش لحنی متکی ‏به نفس و محکم داشت که گاه با لبخندی راحت نرم می‌شد.‏
برای یافتن وجوهی مشترک که بر مبنای آن بتوان رضایت کنگره را جلب کرد، آقای بوش گریزی به این ‏موضوع زد که روزهای نخست ریاست‌جمهوری‌اش باز می‌گشت. همان زمانی که به طور مداوم از هر دو حزب ‏دعوت به همکاری می‌کرد. او گفت، «مردم ما زیاد به این چیزها کاری ندارند که ما در کدام سوی راهرو [در ‏کدام حزب] نشسته‌ایم تا زمانی که آماده باشیم وقتی کاری باید انجام بشود از این سو به آن سوی راهرو برویم.»‏
اما پویایی قدرت سه‌شنبه شب به کلی جور دیگری بود. در شش سالی که جمهوری‌خواهان یک یا هردو خانه ‏ملت را نمایندگی می‌کردند دمکرات‌ها اعتقاد دارند زیاد کار دوحزبی ندیدند و در حالی که قول‌هایی داده می‌شد که ‏اوضاع جور دیگر خواهد شد اما در نهایت اتفاقی نیفتاد.‏
در واقع، استدلال سه‌شنبه شبِ آقای بوش برای استقبال از برنامه عراق در واقع بخشی از یک استدلال ‏معکوس بود که او از همان تریبون چهار سال پیش ادا کرد زمانی که مجادله می‌کرد که دست و پنجه نرم کردن با ‏صدام حسین به ایالات متحده کمک خواهد کرد بتوان دیگر کشورهای این چنینی را مطیع و رام کرد.‏
این بار، آقای بوش از یک «سناریوی کابوس» در عراق صحبت کرد که «تندروها از همه طرف به آن ‏هجوم آورده‌اند.» او گفت خشونت در کشور می‌تواند مسری شود، از مرزهای عراق خارج شده و تمام خاورمیانه ‏را در بر بگیرد.‏
او همچنین از دمکرات‌ها خواست تا رای خود در سال ۲۰۰۰ میلادی را در نظر بگیرند که خیلی از آنها با ‏حمله به عراق موافقت کردند و به این ترتیب آنها هم بخشی از مسؤولیت را بر عهده گرفتند.‏
او با یادآوری روزهایی که درجه محبوبیتش بالا بود، گفت، «ما در فرضیات و در باورهایمان تا حد زیادی ‏به طور متحد وارد این قضیه [جنگ عراق] شدیم. و هر آنچه رای شما بود این رای برای شکست خوردن نبود.»‏
آقای بوش در توصیف آنچه به نظر بسیاری از اعضای دولتش می‌تواند کشمکش با ایران نام بگیرد محتاط ‏بود. در حالی که قول داد جهان نمی‌تواند به ایران اجازه بدهد به سلاح هسته‌ای دست یابد، او تهدید نکرد و گفت ‏برای مواجهه با هم ایران و هم کره شمالی روی دیپلماسی حساب می‌کند. دو کشوری که بوش پنج سال پیش در ‏سخنرانی سالانه خود آنها را همراه با صدام حسین عراق جزوی از «محور شرارت» نامید.‏
سه‌شنبه شب از این لقب‌ها و عبارات خبری نبود، که نشان از این واقعیت داشت که با گیر افتادن ارتش ‏امریکا در عراق، انتخاب‌های آقای بوش محدود شده است.‏
اما قضیه عراق بر جبهه‌های داخلی هم تاثیر گذاشته است. حتی متحدان او می‌گویند که جنگ برنامه‌های جدید ‏او را تهدید می‌کند.‏
گلن بالگر یک نظرسنج می‌گوید، «عراق روی تمام سیاست‌های داخلی که بوش درباره آنها سخن می‌گوید ‏سایه انداخته است. وضیعت کار را برای پرزیدنت خیلی سخت شده و او نمی‌تواند به خوبی توجه مردم امریکا را ‏به آنچه درباره انرژی یا بهداشت عمومی می‌گوید معطوف کند.»‏
دن بارلت، مشاور کاخ سفید، بحث دیگری دارد. «وقتی درباره موضوعاتی صحبت می‌کنید که برای مردم ‏مهم است، و ایده‌های جدید و حسابی ارایه می‌دهید، مردم امریکا بدون توجه به نظرسنجی‌ها می‌گویند "این ‏موضوع جای بررسی دارد، این موضوع ارزشش را دارد که دمکرات‌ها هم پا جلو بگذارند.»‏
خانم پلاسی و سناتور هری رید از نوادا که ریاست اکثریت سنا را برعهده دارد، در بیانیه‌ای مشترک اعلام ‏کرده‌اند اهداف آقای بوش در مورد انرژی «جای بحث دارد» اما پیشنهاد داده‌ند که این اهداف را می‌توان با گذر ‏از مسیرهای دیگری پیش برد.‏
سناتور هیلاری رادهام کلینتون، نماینده دمکرات‌های نیویورک، که با شبکه خبری ‏ABC‏ گفت و گو می‌کرد، ‏گفت، «آقای بوش با مخاطبانی روبه رو خواهد شد که از او به خاطر سیاست‌های انرژی و بهداشت عمومی‌اش ‏استقبال خواهند کرد، اگر چه او این را هم گفت که فاز اول برنامه بهداشت عمومی بوش «واقعا مشکل ساز» است. ‏میچ مک کانل که رهبر اقلیت سنا است هم گفت هر دو حزب باید راه‌های جدیدی برای حل این موضوع ابداع کنند.‏
بحث مشاوران و متحدان آقای بوش این است که او می‌تواند در صورتی که دمکرات‌ها پیشنهادات او را به ‏راحتی رد کنند با متهم کردن آنها به سرسختی و لجاجت و «دست رو دست گذاشتن» اعمال فشار کند. چنانکه که ‏آنها قبل از شروع سخنرانی بوش شروع کرده‌اند و دارند پیشنهادات او را به راحتی رد می‌کنند.‏
سناتور جان کیل، نماینده آریزونا می‌گوید، «سؤوال واقعی این نیست که آیا او واقعا می‌تواند این برنامه‌ها را ‏عملی بکند. او تا به حال چند بار دستش را دراز کرده است. سؤوال واقعی این است که واقعا دمکرات تا چه اندازه ‏تمایل دارند با او همکاری کنند.»‏
اما دمکرات‌ها تازه چند هفته است که کنترل را به دست گرفته‌اند و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد تا به اینجای ‏کار مردم بیشتر تمایل دارند کنار دمکرات‌ها بایستند و هنوز مشخص نیست آیا پیشنهادات جدید آقای بوش می‌تواند ‏تعادل سیاسی را بازگرداند.‏
▪ زمانه عوض شده، دیگر نیازی نیست از سیر تا پیاز یک کنفرانس یا نشست را گزارش بدهیم
تا نیمه دهه هفتاد خبرگزاری آسوشیتدپرس دفتری محلی در نیویورک داشت و گزارشگرهای خود را به ‏محله‌های نیویورک، دادگاه‌ها، و کلانتری‌ها می‌فرستاد. آنها دیوار به دیوار شهر را پوشش می‌دادند. هر چیزی خبر ‏بود. ‏
‏«و یک روز» چنانکه لوییس بوکاردی، رییس پیشین خبرگزاری آسوشیتدپرس می‌گوید، «نگاهی به دور و ‏بر انداختیم و متوجه شدیم دیگر نیازی نیست، تقاضایی نیست و جایی برای این جور خبرهای روز به روز"امروز ‏در محله برانکس اتفاق افتاد" نیست. برای همین همان دفتر محلی هم برچیده شد.»‏
همین نوع گزارش‌دهی زمانی در سراسر امریکا و در سطح بین‌الملل یک استاندارد بود. آسوشیتدپرس هر ‏چیزی را گزارش می‌داد چون مثلا در بوندس‌تاگ (پارلمان آلمان) یا پارلمان ژاپن یا سنای امریکا گفته شده بود. ‏امروز چنین گزارش‌هایی شرح تفصیلات اضافی است. هر کسی که بخواهد بداند مو به مو در کنگره امریکا چه ‏گذشته است می‌تواند کانال تلویزیونی ‏c-span‏ را نگاه کند. بوکاردی می‌گوید، «سطح گزارش‌دهی دیگر مثل سابق ‏نیست.»‏
برخی از این تغییرات به هجوم اطلاعات در عصر اطلاعات مربوط می‌شود. «سیلی که ابعاد آن وحشتناک ‏وسیع است، در حدی که چند سال پیش نمی‌شد حتی آن را تصور کرد.‏
پس این وظیفه خبرنگارها شده که «توضیح و پیشینه در اختیار بگذارند و کاری کنند که خبر معنادار بشود.» ‏تا همین چند وقت پیش «یک جورهایی بعضی‌ها علیه این شیوه جدید بودند. شیوه قدیمی صاف و پوست کنده بود ‏‏"وی گفت، وی افزود" و این همان کاری بود که همه از آسوشیتدپرس انتظار داشتند.»‏
‏«ما از این مرحله عبور کردیم ... آنچه زمانه می‌خواهد این است که خواننده با جریان اطلاعات که کسی به ‏تنهایی نمی‌تواند با آن دست و پنجه نرم کند همراه بشود.»‏
شما درباره «چه طور یک کنفرانس خبری را پوشش بدهیم» چه فکر می کنید؟
منبع : جدید نیوز


همچنین مشاهده کنید