شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

مشارکت و فعالیتهای دانشجویان


مشارکت و فعالیتهای دانشجویان
در این متن به دنبال این هستیم که با شناخت مفهوم مشارکت (participation)، به این پرسش پاسخ دهیم که آیا می توان فعالیت های دانشجویی را مشارکت نامید؟ بدین منظور ابتدا مفهوم مشارکت را وا می کاویم، سپس فعالیت های دانشجویان را با توجه به اهداف در سه دسته صنفی، فرهنگی و اجتماعی ـ سیاسی مورد بحث قرار می دهیم. آنگاه در پایان به سوال مورد بحث پاسخ خواهیم داد.
● مشارکت
تاریخ حیات انسان تاریخ همکاری و ستیز است. زمانی که نخستین بار انسان دریافت که می تواند با تجمیع توان خود با دیگری بر آن دیگری فائق آید مشارکت زاده شد. دموکراسی آتن تبلور خواست شهروندان در تعین سرنوشت خود بود. نابرابری ذات آن بود، همچنان که همکاری و مشارکت در قدرت توسط هم پایگان، از سیاست آتنی متولد شد. از انباشت تجربه ی تاریخی بشر، مشارکت در مفهوم امروزی خود متبلور شد. امروزه مشارکت در بستر جامعه ای دموکراتیک و مدنی صورتی نهادمند به خود می گیرد. در جامعه مدنی تشکل های مستقل از دولت در شرایط برابر و برخوردار از اطلاعات و امکانات مساوی زمینه مشارکت افراد در امور مربوط به خودشان را فراهم می سازند.
فرهنگ انگلیسی آکسفورد مشارکت participation را به عنوان «عمل یا واقعیت شرکت کردن، بخشی از چیزی را داشتن یا تشکیل دادن» دانسته است. (رهنما: ۱۳۷۷ ، ۱۱۵) موسسه تحقیقاتی ملل متحد برای توسعه اجتماعی مشارکت را «کوشش های سازمان یافته برای افزایش کنترل بر منابع و نهادهای نظم دهنده در شرایط اجتماعی معین از سوی برخی از گروه ها و جنبش هایی که تا کنون از حیطه اعمال چنین کنترلی محروم و مستثنی بوده اند» تعریف می کند. (غفاری: ۱۳۸۰ ، ۳۷) بر مبنای این تعریف توانمند سازی گروهای محروم و جدا افتاده جهت ورود آنها به فرایند مشارکت در تصمیم سازی و نظارت بر امور مربوط به خود، از اهمیتی فزاینده بر خوردار می باشد. مجید رهنما با رویکردی توسعه ای ورود مردم به عرصه تصمیم سازی و کنترل را مستلزم توجه به پیش فرضهای «مشارکت مردمی» شامل: غلبه بر موانع موجود در مسیر مشارکت مردم در توسعه، ترجیح راهبرد مشارکت بر سایر راهبردهای توسعه، و امکان سازمان یابی مردم در جهت تامین مقاصد خویش، می داند. (رهنما: همان، ۱۲۱ و ۱۲۲) همچنین مشارکت را فرایندی دانسته اند که طی آن فرد از طریق «احساس تعلق به گروه و شرکت فعالانه و داوطلبانه در آن» به طور ارادی به فعالیت اجتماعی دست می یازد. (کمانرودی: بی تا) مشخص بودن آمال و اهداف مشارکت کننده از رهگذر آگاهی وی نسبت به عواقب کنش خویش منجر به مشارکت فعالانه، داوطلبانه و ارادی مشارکت کننده می شود. در اینجا « مشارکت کنشی است که از رهگذر آن آحاد یک جامعه شرایط تحقق انتظارات خود را مهیا می سازند.» (تاجیک: ۱۳۸۴) بر این مبنا مشارکت «تعهدی فعالانه، آزادانه و مسئولانه» است که به عنوان یکی از سازکارهای اعمال قدرت از درون جامعه برمی خیزد. (کائوتری:۱۳۷۹ ، ۶) در معنایی دیگر «آرنشتاین» مشارکت را فرایند سهیم شدن مردم در قدرت جهت تاثیرگذاری بر رفتار دولت می داند. از نظر وی مشارکت توزیع مجدد قدرت است که در سطوح مختلف اتفاق می افتد. (ایمانی جاجرمی: ۱۳۸۶) آرنشتاین هشت سطح مشارکت شهروندان را بر روی نردبانی موسوم به « نردبان مشارکت آرنشتاین» از یکدیگر تفکیک و به نمایش می گذارد. ۱- کنترل شهروندی ۲- قدرت تفویض شده ۳- شراکت ۴- تسکین بخشیدن ۵- مشاوره ۶- اطلاع رسانی ۷- ‏درمان ۸- دستکاری وظاهر فریبی پله های نردبان آرنشتاین را تشکیل می دهند. «پایین ترین سطح، سطح مشارکت مبتنی بردستکاری وظاهر فریبی است و ‏بالاترین سطح، ‌سطح کنترل شهروندی است. در مرحله آخر یعنی درظاهر فریبی، تنها شکل مشارکت مورد ‏رعایت واقع می شود. اما سطح درمان سطحی است که دولت تصمیم می گیرد که برای حل یک مشکل عده ای ‏وارد به حوزه قدرت شوند. سطح اطلاع رسانی سطحی است که براساس آن اطلاعاتی ارائه می شود تا ‏براساس پروژه ای که قدرت تعریف کرده، دیگران مداخله کنند. ولی بالاترین سطح کنترل شهروندی است که ‏براساس آن جامعه موضوع مشارکت را خودش طراحی، برنامه ریزی و اجرا و برای پیش روی آن مداخله ‏می کند.» (مدنی: ۱۳۸۶) در سطوح دستکاری و ظاهرفریبی، و درمان هیچ مشارکتی صورت نمی گیرد. مشارکت مردم در سه سطح اطلاع رسانی، مشاوره و تسکین صورتی ویترینی و نمایشی به خود می گیرد. و تنها می توان سه سطح کنترل شهروندی، قدرت تفویض شده و شرکت را به ترتیب نشان دهنده بیشترین قدرت شهروندی دانست. این سه سطح مبین مشارکت شهروندان از طریق وارد شدن در جریان آگاهی است. در مجموع می توان گفت: وجه مشترک تعاریف ارائه شده عنصر آگاهانه و ارادی بودن در کنار تصیم سازی و کنترل افراد بر امورات مربوط به خویش از طریق مشارکت می باشد.
● فعالیت های دانشجویان
فعالیت های دانشجویان در دوران کنونی را می توان بر مبنای اهداف آنها در سه وجه ترسیم کرد. اهداف صنفی؛ مطالبات مربوط به «حقوق دانشجو بودن» را در بر می گیرد. اهداف فرهنگی؛ به مطالبات گرایشی و تعلقیِ متعدد دانشجویان مربوط می شود. و اهداف اجتماعی ـ سیاسی؛ به آن دسته از مطالبات دانشجویان که اهداف تاریخی آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی را در بر گرفته است، پاسخ می دهد.
▪ اهداف صنفی: دانشگاه نهاد مدرنی است که در عصر تلاش برای زندگی بهتر بنا شده است. فعالیت های دانشجویی در چنین محیطی اهداف گذرا و در عین حال مهمی را برای آنها به وجود می‌آورد. این اهداف را می توان به عنوان اهداف صنفی در جهت تلاش برای زندگی بهتر شناسایی و معرفی کرد. سبک زندگی دانشجویی مطالبه خاص خود را می‌طلبد که ناشی از حضور مستمر در نهاد مدرن دانشگاه است. سرعت فزاینده‌ی گسترش آگاهی همراه با تغییر و تحولات جهان مدرن این جوانان را با چالشهای اساسی در قبال هویتشان مواجه ساخته است. از این رو آنان در کنار تحصیل علم و دانش به طور مداوم در پی بازاندیشی در هویت فردی و جمعی خویش هستند. دانشجویان از خلال بازاندیشی در هویت خویش با مطالباتی مواجه می‌شوند که عموماً تلاش برای ارتقاء سطح زندگی روزمره آنان را در برمی‌گیرد.
وجه صنفی فعالیت های دانشجویان بیانگر علایق و نگرانیهای آنها در ارتباط با ماهیت دانشگاه، همراه با اعتراض نسبت به وضعیت اخلاقی حاکم بر جو عمومی دانشگاه است. در دهه اخیرشوراهای صنفی دانشجویی سعی داشته اند وظیفه پی گیری مطالبات صنفی را بر عهد بگیرند اما به دلیل تلاش مسئولین دانشگاه ها جهت اعمال نفوذ در تصمیمات شوراها و خدشه دار شدن استقلال آنها، عملا از ایفای نقش در پی گیری مطالبات صنفی بازمانده اند. لذا در دوران کنونی محدودیتهای سازمانی مرتبط با اهداف صنفی رنگ باخته و عموم دانشجویان خود را با اهداف صنفی درگیر می‌یابند، و در نتیجه اقدام به فعالیت در راستای تحقق اهداف صنفی می کنند. ایجاد و گسترش فضاهای دموکراتیک در داخل دانشگاه جهت گفتگو، توجه به کیفیت زندگی صنف دانشجو، اعتراض به قوانین تبعیض آمیز میان دختران و پسران، اعتراض به ستاره دار کردن پیدا و پنهان دانشجویان منتقد، اعتراض به اخراج و ممانعت از تحصیل دانشجویان و اساتید دگر اندیش، اعتراض به زندانی کردن دانشجویان منتقد و دگراندیش، اعتراض به برخوردهای حذفی و امنیتی با فعالین دانشجویی، اعتراض به عملکرد امنیتی کمیته های انظباطی، اعتراض و پایداری در برابر تحدید حیات تشکل های مستقل دانشجویی، اعتراض به پایین بودن سطح کیفی زندگی روزمره در محیط های دانشگاهی، اعتراض به پایین بودن کیفیت آموزشی در دانشگاه ها، اعتراض به قوانین دست و پاگیر آموزشی و محدودیتهای بورکراتیک، اعتراض به فقدان آزادی های آکادمیک و اعتراض به نبود آزادی‌‌های مدنی در داخل دانشگاه از مصادیق مطالبات صنفی دانشجویان می باشد. (بیات: ۱۳۸۶)
▪ اهداف فرهنگی: گروه دیگری از فعالان دانشجویی اهداف فرهنگی را موضوع فعالیت های خویش قرار داده اند. فعالین دانشجویی مرتبط با اهداف فرهنگی نیز، در درون نهاد مدرنی به نام دانشگاه عمل می‌کنند؛ که پذیرای قشرهای متفاوتی از جوانان با ویژگیهای شخصیتی، فرهنگی و دینیِ متعلق به خاستگاههای مختلف اجتماعی است. این گروه ها از طریق انتشار نشریات و تاسیس و عضویت در کانون های فرهنگی مطالبات خویش را پی گیری می کنند. فعالیت این دانشجویان کمتر صورت اعتراضی و جنبشی به خود می گیرد. ویژگی ممیزه این دسته را می توان در تنوع و تعدد اهداف، و به تبع تنوعِ نوع فعالیت ها دانست. تشکیل کانون های تائتر، موسیقی، فیلم، گردشگری، تفریحی، دینی، قرآن، اندیشه و … را می توان در راستای اهداف فرهنگی فعالان دانشجویی دانست. فعالیت ها یی از این دست مستلزم کسب مجوز از مسئولین دانشگاه ها می باشد؛ پس اعتماد سازی بین مسئولین دانشگاه و دانشجویان از لوازم ابتدایی فعالیت می گردد. در نتیجه فعالیت های فرهنگی نهادمند و تحت کنترل مسئولین دانشگاه ها انجام می شود. به دلیل امکان کنترل پذیری آسان، معمولا مسئولین دانشگاه ها از این گونه فعالیت های کنترل شده استقبال می کنند.
▪ اهداف اجتماعی ـ سیاسی: اهداف فعالین دانشجویی ایران در وجه سیاسی ـ اجتماعی و در زمان کنونی بر مبنای شکافی پیگیری می شود. شکاف و دوگانگی بین دموکراسی و اقتدارگرایی مهمترین شکافی است که طی چند ده سال اخیر توسط روشنفکران و نظریه‌پردازان مسائل ایران تبیین شده است. در واقع می‌توان شکاف و دوگانگی بین دموکراسی و اقتدارگرایی را با توجه به فراز و فرودهای فرایند ترمیم این شکاف به نفع مردم و دموکراسی، مولد و در عین حال جستجوگر گفتمان برای فعالیت های دانشجویی دانست.گفتمان حاکم بر وجه سیاسی ـ اجتماعی فعالیت های دانشجویی در سالیان اخیر بر آن بوده است تا از طریق تقویت عرصه عمومیِ جامعه مدنی به سمت تحقق اهداف تاریخی ـ آزادی ، دموکراسی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی ـ حرکت کند. شیوه عمل در چارچوب این گفتمان؛ مبارزه مسالمت‌آمیز مدنی است. در این نوع مبارزه کاربرد خشونت تقبیح می‌شود و راه رسیدن به هدف از طریق راهکارهایی نظیر: تشکیل گروه‌های فشار غیر رسمی، عدم همکاری با جریانهای مقاوم در برابر تغییر، افشاگری، انتشار بیانیه‌ها و نامه‌های سرگشاده، تشکیل تشکلها و NGO ها با هدف گسترش و تعمیق آگاهی، دنبال می‌شود. در عرصه عمومی توجه به اقلیتها و خرده فرهنگ های اجتماعی و سیاسی از طریق برقراری ارتباط با آنها جهت آگاه کردنشان نسبت به امکان بهبود کیفیت زندگی‌شان مطرح می‌شود. حاملان وجه سیاسی فعالیت های دانشجویی کنشگران دانشجوی مومن به آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی هستند. این حاملان با خاستگاه های اجتماعی متفاوت، از پایین ترین لایه‌های اجتماعی تا بالاترین آن را در بر می‌گیرند. پراکنش پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی دانشجویان آنها را در برابر نیازها و مطالبات قشرهای متفاوت مردم قرار داده است. به طوری که جامعه از آنان انتظار شنیدن و بیان مطالبات خویش را دارد. دانشجویان با استفاده از این فرصت همواره به تعمیق و گسترش آگاهی در خاستگاه های اجتماعی خویش می پردازند. در واقع ارتباط دانشجویان با لایه های اجتماعی به آنان شمایل کنشگران سیاسی ـ اجتماعی را بخشیده است. این ارتباط که در عرصه عمومی به وقوع می پیوندد فرصت مناسبی را جهت ارتباط کنشگران دانشجو با جامعه و فعالین اجتماعی فراهم ساخته است. سازمانِ این وجه از فعالیت های دانشجویی «دفتر تحکیم وحدت» و انجمنهای اسلامی عضو آن هستند. هرچند اقدامات سرکوبگرانه و در عین حال مهندسی شده ای در جهت ایجاد مانع در مسیر دفتر تحکیم و انجمن های اسلامی صورت گرفته است، اما تعمیق مطالبات سیاسی ـ اجتماعی در ناخودآگاه و وجدان همبستگی ساز دانشجویان در کنار سیالیت موجود در انجمن های اسلامی این تلاش ها و اقدامات را با شکست مواجه ساخته است. فعالین دانشجویی ایران توجه دارند که نیروهایی در برابر مطالبات سیاسی ـ اجتماعی، و به تبع آن تفوق دموکراسی بر اقتدار گرایی مقاومت می کنند. تجربه فعالین دانشجویی در مواجه با حاکمیت نشان داده است که این فعالین با اتخاذ عقلانیت استراتژیک ـ که در آن نیروهای مقابل، صاحب طرح و برنامه در جهت منافع خویش قلمداد می‌شوند، ـ توانسته اند ضمن بقاء به اهداف خویش نیز نزدیک‌تر شوند. عقلانیت استراتژیک به حاملین مطالبات گوش زد می کند که می‌توانند با خوانش بازی حاکمیت و طرح ریزی استراتژی و تاکتیک های مقتضی، بیش از پیش به اهداف خود نزدیک‌تر شوند. (بیات: ۱۳۸۵)
● آیا می توان فعالیت های دانشجویان را مشارکت نامید؟
برا ی پاسخ به این پرسش باید آنچه را که به عنوان فعالیت های دانشجویی آوردیم به سنجه مفهوم مشارکت بسپاریم. بر مبنای تعاریف ارائه شده از مشارکت، عنصر آگاهی و میزان تاثیر گذاری بر قدرت حاکم در درون و خارج از دانشگاه از مولفه های کلیدی مشارکت می باشند. هدف نهایی فعالیت های دانشجویی در وجوه صنفی و اجتماعی ـ سیاسی، تاثیر گذاری بر تصمیم گیری ها و اعمال مسئولین است. با این تفاوت که کنشگران صنفی بیشتر به دنبال تحمیل خواسته های خویش بر مسئولین دانشگاه هستند و کنشگران اجتماعی ـ سیاسی سعی در ایجاد تغییرات مسالمت آمیز در ساختارهای اجتماعی ـ سیاسی دارند. بر این مبنا می توان فعالیت های دانشجویی را کنشی مشارکت جویانه قلمداد کرد. بسته به توان تاثیر گذاری بر قدرت حاکم و میزان پذیرش خواست دانشجویان از سوی حاکمان ( اعم از مسئولین دانشگاه و حاکمان سیاسی ) کنش های صنفی و اجتماعی ـ سیاسی مشارکتی دانشجویان در یکی از پله کان های «شراکت، قدرت تفیض شده و قدرت شهروندی» قرار می گیرند. بر مبنای نردبان مشارکت آرنشتاین نمی توان فعالیت هایی را که تحت کنترل و نظارت مسئولین انجام و اولویت را به خواست قدرتمندان می دهند، مشارکت نامید. در واقع فعالیت های کنترل شده یا در پله کان های «دستکاری و درمان» که نمایشگر عدم مشارکت هستند قرار دارند و یا بر روی پله کان های «اطلاع رسانی، مشاوره و تسکین» که مشارکت را در ویترین به نمایش می گذارند، جای می گیرند. پس مادآمی که فعالیت های فرهنگی دانشجویان قابلیت کنترل پذیری و اعمال کنترل توسط مسئولین را دارند، در زمره کنش های مشارکتی قرار نمی گیرند. به اعتقاد نگارنده فعالیت هایی که مستلزم اخذ مجوز از مسئولین و رعایت کامل خواست قدرتمندان است را نمی توان با سنجه مشارکت مورد تحلیل قرار داد، بلکه می توان آنها را به عنوان فعالیت های جمعی با اهداف مشترک تعریف کرد.



منابع
۱) ایمانی جاجرمی، حسین/ مطالب ارائه شده در کلاس درس توسعه اجتماعی/ مقطع کارشناسی ارشد/ گروه توسعه/ دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران/ ترم دوم سال تحصیلی ۸۶-۱۳۸۵.
۲) بیات، مجتبی/ گذار از بوروکراسی در دفتر تحکیم وحدت/ روزنامه شرق/ تهران ۱۷ خرداد ۱۳۸۵.
۳) بیات، مجتبی/ آمیزش دو وجه/ پایگاه اینترنتی ادوارنیوز/ تهران ۱۷ آذر ۱۳۸۶ www.advarnews.us
۴) تاجیک، محمد رضا/ کاهش مشارکت بحران ساز است/ روزنامه ایران/ تهران ۲۲ خرداد ۱۳۸۴.
۵) رهنما، مجید/ در ولفگانگ زاکس/ نگاهی نو به مفاهیم توسعه/ ترجمه: فریده فرهی و وحید بزرگی/ مرکز/ تهران ۱۳۷۷.
۶) غفاری، غلامرضا/ بررسی موانع اجتماعی ـ فرهنگی موثر بر مشارکت اجتماعی ـ اقتصادی سازمان یافته (در قالب NGO ها) در جامعه روستایی ایران/ موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران/ تهران ۱۳۸۰.
۷) کائوتری، هوئین/در هوئین کائوتری و دیگران/ مشارکن در توسعه/ ترجمه: هادی غبرائی و داود طبائی/ روش/ تهران ۱۳۷۹.
کمانرودی، موسی/ شهروند مداری و مشارکت/ پایگاه اینترنتی همشری آنلاین/ تهران بی تا www.hamshahri.net
۹) مدنی، سعید/ مشارکت، توسعه، انتخابات/ روزنامه اینترنتی روزآنلاین/ تهران ۱۷ دی ۱۳۸۶ www.roozonline.com
مجتبی بیات
منبع : پایگاه خبری تحلیلی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر


همچنین مشاهده کنید