پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
پول پرست - Scrooged
سال تولید : ۱۹۸۸
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : پارامونت
کارگردان : ریچارد دانر
فیلمنامهنویس : میچ گلیزر و مایکل اودانوهیو، با الهام از داستان یک سرود کریسمس نوشته چارلز دیکنز.
فیلمبردار : مایکل چاپمن.
آهنگساز(موسیقی متن) : دانی الفمن.
هنرپیشگان : بیل گُلدتویت، نیکلاس فیلیپس، مایکل ج. پولارد، میبل کینگ، دیوید یوهانسن، آلفره وودوارد، جان هاوسمن، لی میجرز، جان مورای و پت مکورمیک.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۱ دقیقه.
«فرانک کراس» (بیل مورای)، مدیر شبکه تلویزیونی IBC، نیویورک، با بیرحمی یکی از کارمندانش، «الیوت لودرمیک» (گُلدتویت) را - که از ساخت ضعیف پیشنمایش نمایش زنده شب کریسمس شبکه به نام «اسکروج» انتقاد کرده - اخراج میکند. همان شب، «فرانک» پس از دریافت جایزه «نوع دوستی» به دفترش برمیگردد و با روح رئیس سابقش، «لو هیوارد» (فورسایت) روبهرو میشود که به او هشدار میدهد به زودی سه روح دیگر به ملاقاتش خواهند آمد. روح «لو» پیش از رفتن به محبوبه سابق «فرانک»، «کلر فیلیپس» (آلن) تلفن میزند و «فرانک» هم از ترس، پیغای آشتی جویانه روی پیغامگیر تلفن او میگذارد. روز بعد - روز پیش از کریسمس - «کلر» مشتاقانه سر صحنه «اسکروج» میآید ولی بیرونش میکنند، و حالا نوبت دلخوری «فرانک» است، چون صاحب شبکه «میچم»، «برایس کامینگز» (گلاور)، دستیارتازه و سمجی را برای برنامه «اسکروج» به او معرفی میکند. «فرانک» در رستوران دچار توهماتی وحشتناک میشود و با عجله یک تاکسی میگیرد که رانندهاش روح کریسمس «گذشته» (یوهانس) است. روح او را به 1955 برمیگرداند؛ زمانی که پدر بیعاطفهاش چند کیلو گوشت گوساله بهعنوان هدیه کریسمس به او داده بود؛ به نخستین ملاقاتش با «کلر»، و کریسمس شادی که با هم میگذراندند - ولی بعد، «فرانک» به طمع قرارملاقات با «لو هیوارد»، قرار شامش را با «کلر» به هم زده بود. «فرانک» خود را سر صحنه «اسکروج» مییابد و بر اثر عذاب وجدان به سازمان حمایت از بیخانمانها - که «کلر» در آنجا کار میکند - تلفن میزند، ولی دوباره شخصیت خبیثش غلبه میکند و سرصحنه بر میگردد، و این بار روح کریسمس «حال» (کین) را میبیند که «کالوین» (فیلیپس) - پسر منشیاش، «کریس کولی» (وودوارد) - را نشانش دهد که از پنج سال پیش، از زمان مرگ پدرش تاکنون، یک کلمه حرف نزده است. «فرانک» همچنین روح بخشنده برادر کوچکترش، «جیمز» (جان مورای) را میبیند. سپس به دفترش باز میگردد، ولی با «الیوت» مسلح و خشمگین روبهرو میشود؛ به آسانسور پناه میبرد، و در آنجا با روح کریسمس «آینده» روبهرو میشود که «کالوین» نوجوان را در تیمارستان، و «جیمز» را در حال سپردن تابوت «فرانک» به شعلههای آتش نشان میدهد. «فرانک» که عبرت گرفته، «الیوت» را آرام میکند و پخش «اسکروج» را چند پیام قطع میکند. «کلر» نیز پس از دیدن نمایش، با او آشتی میکند.
* فیلم ظاهراً قرار بوده یک اثر کمدی باشد اما نه تنها خندهآور نیست بلکه رقتبار هم هست. اینجا بیل مورای بدترین بازی دوران کاریاش را ارائه میدهد. فیلم همچنین بیان برادران و انسان دوستانهاش را چنان جدی میگیرد که نمیشود تشخیص داد باید به آن خندید یا نه.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران دولت رهبر انقلاب روز معلم معلمان نیکا شاکرمی مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم حجاب شهید مطهری شورای نگهبان
تهران هواشناسی زلزله معلم شهرداری تهران سیل قوه قضاییه آموزش و پرورش پلیس سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی قیمت دلار دلار ایران خودرو قیمت طلا سایپا کارگران بازار خودرو تورم قیمت
مشهد مسعود اسکویی فضای مجازی تلویزیون سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس موسیقی تئاتر
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین اسرائیل آمریکا جنگ غزه روسیه چین نوار غزه حماس عربستان ترکیه
استقلال پرسپولیس سپاهان تراکتور لیگ برتر ایران باشگاه استقلال فوتبال رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
اینستاگرام همراه اول دبی واکسن تبلیغات اپل ناسا گوگل وزیر ارتباطات پهپاد
کبد چرب بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه ویتامین طول عمر بارداری