جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


غنی‌سازی اورانیوم: یک کالای سرمایه‌ای نیازمند وطن‌پرستی


کالای سرمایه‌ای عبارت است از کالائی که ارزش افزوده حاصل از تولید آن در مقایسه با تمامی کالاها و خدمات تولیدی دیگر در بالاترین درجه قرار دارد، مانند اصل سرمایه. کالای سرمایه‌ای همچنین یک کالای کاملاً انحصاری است، یعنی تولید آن محدود و در انحصار تعداد اندکی از تولیدکندگان می‌باشد. همچنین کالای سرمایه‌ای نشانگر آن است که تولیدکنندگان آن در بالاترین درجه توسعه توانمندی‌های اقتصادی قرار دارند و نهایتاً اینکه کالای سرمایه‌ای قدرت ویژه‌ای برای تولیدکنندگان آن به‌دلیل ارزش افزوده بالا، انحصاری بودن و توانائی چانه‌زنی با بهره‌مندی از آن ایجاد می‌کند. با این وصف، کالای سرمایه‌ای در اختیار هر کشوری که باشد آن کشور از جمله کشورهای ثروتمند، قدرتمند و توانمند در جهان محسوب می‌گردد. البته این امر به‌دلیل تحول بنیادینی است که در چرخه تولید کالا و ثروت از زمان انقلاب صنعتی و صنعتی شدن و توسعه یافتگی بخشی از جهان و وابستگی و عقب‌ماندگی بخش دیگر از قرن هجدم و نوزدهم آغاز گردید.
انقلاب صنعتی این امکان را در اختیار کشورهای غربی قرار داد تا با استفاده از ۱. تولید انبوه کالا ۲. هزینه بسیار پائین تولید (به‌دلیل کاربرد ماشین به‌جای نیروی کار انسانی) ۳. دستمزدهای پائین نیروی کار ۴. قیمت بسیار بسیار پائین مواد خام و اولیه، به تولید کالا و محصولات صنعتی بپردازند و بدین ترتیب به تولید ثروت و ارزش افزوده بسیار بالائی دست پیدا کنند. به همین دلیل بود که حتی تولید محصولات کشاورزی را که سود چندانی در مقایسه با محصولات تولیدی در صنایع نوپا برایشان نداشت کاهش دادند و شهرنشینی روستائیان مشغول به‌کار در مزارع کشاورزی آنان را به‌عنوان کارگران صنایع وارد بازار کار کرد، یعنی مدرنیسم با گذار از جامعه سنتی آغاز گردید و این معنای توسعه اقتصادی بود، یعنی رشد اقتصادی.
بعد از تقریباً یک قرن و کاهش تدریجی ارزش افزوده حاصل از تولید کالاهای صنعتی به‌دلایل گوناگون که در اینجا حوصله بحث آن نیست، جهان صنعتی و توسعه یافته پس از جنگ جهانی دوم نظاره‌گر حرکت محدود توسعه صنعتی در بیرون از جهان غرب و ژاپن، یعنی مثلاً در آسیای شرق و جنوب‌شرق، آمریکای لاتین و بخش‌هائی از اروپا بود: جهان در حال توسعه. بدین ترتیب جهان صنعتی وظیفه تولید کالاهائی که ارزش افزوده محدود داشتند را به جهان در حال توسعه سپرد و خود انحصار تولید کالاهای با ارزش افزوده بالا و تولید خدمات و گسترش تجارت را به‌عهده گرفت.
در این بین سابقه تولیدات صنعتی بیش از جنگ جهانی اول و دوم، تولیدات کالاهای باارزش افزوده بالا و تولید خدمات نهایتاً تولید ثروت و سرمایه بی‌نظیری را در جهان غرب سبب گردید که امروزه ما به‌عنوان تمرکز سرمایه در غرب و توانائی بالای غرب در سرمایه‌گذاری در جهان از آن صحبت می‌کنیم، به‌طوری که این توانائی بی‌نظیر به‌صورت یک قدرت انحصاری سبب شده تا این بخش از جهان به هر چه می‌خواهد و در هر معامله‌ای که علاقه‌مند است دست پیدا کند.از جمله مهمترین کالاهائی که به‌عنوان کالای سرمایه‌ای محسوب می‌شود و انحصار تولید آن در اختیار تعداد اندکی از کشورهای صنعتی و ثروتمند غرب و یا معدد کشورهای متحد آنها قرار دارد، توانائی غنی‌سازی اورانیوم است. این توانائی شامل مجموعه بسیار پیچیده و توسعه یافته و گسترده‌ای از صنایع می‌باشد که می‌تواند مواد اولیه اورانیوم را که در معادن وجود دارد ابتدا به خمیر اولیه اورانیوم یا کیک زرد و یا هگزا فلوراید اورانیوم یا UF۶ تبدیل کند، که البته این اولین مرحله در این راستا محسوب می‌گردد و آنگاه پس از طی مراحل در این راستا محسوب می‌گردد و آنگاه پس از طی مراحل بسیاری متعددی آن را تبدیل به میله‌های سوخت هسته‌ای کند. میله‌های سوخت هسته‌ای که در واقع یکی از انواع اورانیوم‌های بسیار غنی شده هستند تنها یکی از موارد استفاده از کالاهای سرمایه‌ای اورانیوم غنی‌سازی شده به حساب می‌آیند. از اورانیوم غنی شده که در درصدهای گوناگون غنی شدگی قرار دارند در حوزه‌های بسیار متعدد پزشکی، زیست‌محیطی، آزمایشگاهی، فیزیکی و... استفاده می‌شود. مثلاً به‌کارگیری میله‌های سوخت اورانیوم غنی شده در نیروگاه‌های هسته‌ای تولید انرژی الکترویسیته را چندصد برابر می‌کند، به‌علاوه اینکه هیچیک از نتایج نامطلوب زیست‌محیطی، پزشکی و اجتماعی مصرف انرژی فسیلی را ندارد و تازه این یکی از هزاران موارد استفاده از اورانیوم غنی شده می‌باشد. موارد متعدد دیگر آن نه فقط پاسخ به نیازهای عمده‌ای را در حوزه‌های گوناگون سبب می‌گردد بلکه تولیدات و کالاهای حاصل در این حوزه‌ها را به کالاهای حامل ارزش افزوده بسیار بالا برای تولید ثروت و درآمد در کشور تبدیل می‌کند. تا به حال در دنیا هیچ دانشمندی پیدا نشده که در ارزش اورانیوم و غنی‌سازی آن شک و شبهه‌ای مطرح کند و اتفاقاً مسابقه بی‌پایانی در جهان برای دستیابی به این توانمندی به راه افتاده است. دارندگان توانائی غنی‌سازی اورانیوم یا چرخه اورانیوم غنی شده در جهان به‌عنوان دارندگان کالاهای سرمایه‌ای محسوب می‌گردند و علاوه بر توانائی بی‌نظیر در تولید ثروت ملی، توانائی چانه‌زنی در معادلات جهانی را دارند و لذا در توزیع قدرت جهانی سهم قابل توجه‌ای پیدا می‌کنند. اینها همه به این معناست که کالای سرمایه‌ای غنی‌سازی اورانیوم به راحتی و مجانی و بدون دردسرهای گوناگون سیاسی، اقتصادی و امنیتی به‌دست نمی‌آید. برای به‌دست آوردن آن بایستی هزینه‌هائی جدی پرداخت کرد تا پس از دستیابی به آن طعم شیرین برخورداری از آن را چشید.زمانی که دانشجو بودم و در صف دریافت خوابگاه قرار داشتم، دوستانی تلاش داشتند ما را از دریافت سهمیه خوابگاه منصرف کنند با این بهانه که مثلاً خوابگاه چنین است و چنان. بعداً متوجه شدم چون سهمیه‌های خوابگاه دانشجوئی محدود است گروهی که احتمال می‌دهند نتوانند این سهمیه را به‌دست آورند و یا آن را برای خود حفظ کنند تلاش می‌کنند رأی دیگر متقاضیان خوابگاه را بزنند. امروز کشورهائی که ایران را به دلایل عمدتاً سیاسی و نه به هیچ وجه حقوقی یا فنی بدون استناد به هیچ گونه مدرک محکمه‌پسندی تلاش دارند از دستیابی به توانائی غنی‌سازی اورانیوم باز دارند، از قدرت چانه‌زنی، انحصار در تولید ثروت و قدرتمند شدن ایران در آینده جلوگیری می‌کنند. لذا همبستگی ملی، شور ملی، و حس وطن‌پرستی همانطور که هر کشوری را به سر منزل مقصود و از جمله توسعه نائل می‌سازد، ما را هم در دستیابی به توانائی غنی‌سازی اورانیوم یاری خواهد کرد. شک نکنید!
٭ عضو هیأت علمی دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی ـ گروه روابط بین‌الملل دانشگاه شهید بهشتی.

حسین پوراحمدی
منبع : ماهنامه اقتصاد خانواده