جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


حرکت به سمت اعتدال


حرکت به سمت اعتدال
طی چند سال اخیر در بررسی آثار ادبی بویژه شعر، با نوعی تقسیم بندی شعر به دهه های مختلف روبرو
بوده ایم که شاعران و منتقدان بسیاری پیرامون آن به بحث پرداخته اند. در این راستا نکته ای در خور تأمل وجود دارد و آن در نظر گرفتن موجی کلی در شعر شعرای یک سرزمین است که گاهی از هر دهه به دهه دیگر تفاوت می کند و گاهی در یک دهه دنباله رو دهه یا دهه های پیشین است.
بحث درباره اینکه آیا اصلاً این طرز تلقی صحیح است یا نه مجالسی طولانی می طلبد. اما آیا می شود با بررسی چند یا چندین و یا حتی هزارها شعر از شعرای مختلف به یک جمع بندی رسید که مثلاً فلان ویژگی در شعر یک فاصله زمانی معین، بارز است و در نتیجه شعر این دوره را با توجه به آن ویژگیها توصیف کرد؟
مگر شعر یک جریان توافقی است که همه شاعران بلااستثنا در دوره ای با رویکردی خاص شعر بسرایند و در دوره بعد توافق کنند و رویکرد شعر را عوض کنند؟ حتی اگر قایل به این باشیم که رویکرد شعر توافقی نیست و تأثیر شرایط زمانی بر شاعران سبب سرودن اشعاری با ویژگیهای مشابه می شود، آیا به صراحت می توان گفت این ویژگیها در شعر همه شاعران تجلی می کند؟
مگر شعر چیزی جز جوشش درونی شاعر است؟ درست است که این درون شاعر، متأثر از بیرون و فضای فرهنگی و اجتماعی زندگی اوست، اما با این حال قرار نیست فضای بیرونی شعر همه شاعران از شمال و جنوب و شرق و غرب، به لحاظ تقسیم بندی زمانی یکسان باشد. حالات و احوالات آنان که به جرأت می توان گفت بی تأثیر بر اشعار آنان نیست، گاهی خیلی با هم فرق می کند.
از سویی در بررسی اشعار یک سرزمین آثار تمام شاعرانی که شعرشان بر سیر تحول ادبیات تأثیر دارد باید مد نظر قرار گیرد، مگر اینکه ملاک این تقسیم بندی حادثه ای باشد که کل یک سرزمین را بلااستثنا تحت تأثیر قرار دهد.
● این تقسیم بندی اشتباه است!
اسماعیل امینی شاعر و مدرس دانشگاه در این باره با نگاهی به شعر دهه ۸۰ و دهه ۷۰ می گوید: «راستش را بخواهید این قضیه شعر دهه هفتاد، بازی رسانه ای و مطبوعاتی جمعی از شاعران بود که خیال می کردند با طرح و نقشه قبلی و ایجاد موجهای تبلیغاتی می توان شهرتی به هم زد و البته آن جماعت کمابیش به شهرت هم رسیدند، اما به شعر در حوزه تأمل و ماندگار دست نیافتند.»
امینی در گفتگو با خبرنگار ما می افزاید: «به نظر من تقسیم بندی زمانی شعر بر اساس دهه ها وجه علمی ندارد. زیرا مثلاً چه تمایزی میان سال ۷۹ و ۸۰ و ۸۱ وجود دارد که بگوییم شعر سال ۷۹ با ۸۰ متفاوت است؟ من برآنم که اگر تقسیم بندی زمانی شعر لازمه مطالعه دقیق تر تحولات ادبی است، بهتر است معیاری کار آمدتر از اعداد ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ داشته باشیم؛ مثل شعر دوران مغول، شعر دوران مشروطه، شعر دوران استبداد رضاخانی و از این قبیل. زیرا تغییر شرایط اجتماعی و تاریخی، لزوماً هر ۱۰ سال یکبار نیست که حاصل آن را بتوانیم در شعر و اندیشه و زیباشناسی جستجو کنیم.»
دبیر شورای عالی شعر مرکز موسیقی و سرود صدا و سیما پیشنهاد می کند که به جای ارزیابی شعر در مقاطع زمانی خاص به سیر تحولات اندیشه و زمان بر اساس تحولات تاریخی و اجتماعی توجه کنیم.
● دهه غیبت بزرگان
اما مصطفی محدثی خراسانی از زاویه دیگری به این بحث نگاه می کند. وی پیرامون تمایز شعر دهه ۷۰ و شعر دهه ۸۰ به خبرنگار ما می گوید: «دهه ۷۰ دهه غیبت بزرگان و نقد و گوشه گیری کسانی است که صلاحیت و توانایی راهبری و روشنگری در عرصه شعر را دارند. به موازات این غیبت، حضور غیر طبیعی و قارچ گونه نحله سازان و نحله بازان و عطشمندان بیمار گونه نوآوری و حادثه جویی در شعر رخ می نماید و طبیعی است که حاصل این غیبت و حضور چه خواهد بود.
سردبیر مجله شعر می افزاید: «در دهه ۸۰، زمینه های حضور روشنگران و مشعلداران عرصه نقد و تحلیل و صاحبان بینش های ژرف فراهم شد و از طرفی عطش نحله سازی و نحله بازی تا حد زیادی فروکش کرد و بسیاری از حادثه جویان عرصه شعر و زبان، پس از فروکش کردن هیجانات فانتزی سرخورده شدند.»
● شعر دهه ۸۰ از تندروی فاصله گرفته است
در مورد وجوه تمایز شعر دهه ۷۰ و ۸۰ عده ای معتقدند در دهه ۸۰، شعر به یک آرامش و سکون نسبی رسیده است که می تواند با استفاده از فضای آرام این دوره از دستاوردهای دهه های پیشین بهره جوید.
محمود معتقدی در این باره معتقد است: «شعر دهه ۸۰ از تندروی فاصله گرفته است و پیکره شعر امروز به نوعی باز اندیشی در خود رسیده است. در دهه ۷۰ ادبیات بویژه ادبیات داستانی و شعر با بیشترین صداها و تجربه ها همراه بوده و در دهه ۷۰ بیشترین کتابها در حوزه شعر دارای یکنواختی و فضاهای مشترکی بوده است. بسیاری از گذشته ها فاصله گرفتند و حضور خود را نوعی حادثه شعری می خواندند که این فضاها بتدریج کمرنگ و کمرنگ تر شد تا به امروز که فضای شعر به آرامشی نسبی دست یافت و شاعران دهه ۸۰ با تفکر و رعایت اسلوبها از دنیای تندروی فاصله گرفتند.»
● حرکت به سمت اعتدال
علی محمد مودب درباره شعر دهه ۸۰ به خبرنگار ما می گوید: «شعر دهه ۸۰ از برخی رویکردهای افراطی در دهه ۷۰ تأثیر پذیرفته و از برخی رویکردها تأثیر نپذیرفته. به هر حال آثاری از آن جریان هنوز هست، ولی فضا به سمت اعتدال رفته است. با وجود اینکه غوغا در زمان خودش پسندیده نیست، ولی همان رویکردهای بدعت آموز و نظریه زده باعث برخی نوآوریها و ابداعات به سامان در دهه هشتاد شده است.»
وی می افزاید: «این طبیعت تاریخ است که جریانهای اصیل و آدمهای خلاق به همه موجها و جریانها نگاه دقیقی دارند و از موفقیتها و شکستها و افراط ها و تفریط ها می آموزند».
مؤدب اضافه می کند: «زمان و بازی زبانی، دیگر آن اهمیت عجیب را ندارد و «مضمون» دوباره دارد قدحی کشد تا توازن به قامت شعر برگردد. انگار اسکلتی که بافتهای تنش را تراشیده بودند دارد گوشت می گیرد و زنده می شود.»
دهه ۸۰، دهه مطلوب شعر
عبدالجبار کاکائی در این بحث به صادر نشدن نظریه های تدوین شده به شکل مطبوعاتی و حتی غیر آکادمیک اشاره دارد. این شاعر اعتقاد دارد: بیشتر اطلاعاتی که درباره شعر دهه ۸۰ وجود دارد، از محافل ادبی و شعر خوانی ها و برخی نشریات است و بر مبنای همین آثار موجود، دهه ۸۰ دهه مطلوب شعر ما خواهد بود.او شعر دهه ۷۰ را نوعی واکنش در مقابل دهه ۶۰ می داند و در توصیف شعر دهه ۸۰ می گوید: دهه ۸۰ دهه اعتدال است. دوره صبر و سکون و استفاده از دستاوردهای دهه ۷۰ از اتفاقات این دوره بوده است.
● شعر دهه ۸۰، شعر شکوفا
برخی از شاعران عقیده دارند شعر دهه ۸۰ به شکوفایی رسیده است و نوآوریهای زیادی در این زمینه وجود دارد؛
محمد علی بهمنی می گوید: شعر دهه ۸۰ توانسته است از هستی ای که هنر و شعر را می سازد، بهره خوبی ببرد.
سید علی صالحی نیز یکی دیگر از شاعرانی است که نسبت به شعر دهه ۸۰ اظهار خوشبینی می کند. وی می گوید: شعر دهه ۸۰ چه در میهن و چه در هزار سوی این سیاره، بلوغ و روشنایی را نوید داده است.
این شاعر معتقد است با سرزدن به صفحه وبلاگها و سایتهای اینترنتی، شعر پویا و تکان دهنده نسلهای زنده امروز ایران را می توانیم بخوانیم و این همان دستاورد دهه ۸۰ است که شاعران و فرزندان جوان، و حضور شورانگیز مردم، شواهد رسمی این ادعاست.تحولات تکنولوژیکی و صنعتی نیز می تواند مانند تحولات فرهنگی و اجتماعی، بر ابعاد گوناگون زندگی انسان و حتی روح و اندیشه او تأثیر داشته باشد. تا جایی که گاهی ردپای این تحولات را می توان در آثار ادبی شعرا و نویسندگان یک مرز و بوم مشاهده کرد.
دکتر بیژن باران می گوید: قرن ۲۱ با فراگیری دو صنعت ارتباطی گسترده تلفن همراه و اینترنت آغاز شد. این دو صنعت رابطه انسان با انسان و انسان با اطلاعات را در ورای مرزها به سرعت اندیشه میسور کردند.
این دو پدیده در واقع بین حافظه فعلی انسان و ذخایر معنوی تاریخی او ارتباط برقرار کردند. با این جهش رسانه ای فرهنگ نوینی در پندار، گفتار و کردار انسان هم در جهان کلید خورد.
اکنون دهه از نیمه گذشته است اما شعر آن، چه کیفی و چه کمی با شعر گذشته ایران رابطه چندانی ندارد. از آثار فرامرزی، شهرستانی، قومی و... کنونی می توان گمانه زد که تعداد شاعران تنها دهه ۸۰ بیش از تمام شاعران قرن ۲۰ است. لذا منطقی است که تعداد تجارب جدید شعر خیلی بیش از گذشته باشد که نیاز به نقد و کنکاش همه جانبه دارد. دکتر باران عقیده دارد به خاطر غنای شعر دهه ۸۰ نقد این شعر پرچالش است.
وی می گوید: شعر دیجیتالی ایرانی، رها از قیود قبلی با آغاز کاربرد ابزار نوین، متصل به شعر معاصر جهانی می باشد.
● دوره ادا و اطوار درآوردن به سر رسیده است
پیرامون رشد شعر در دهه ۸۰ نسبت به دهه ۷۰، محدثی خراسانی به خبرنگار قدس می گوید: دوره ادا و اطوار درآوردن در شعر به سر رسیده است و از ابعاد مختلف زمینه های جلوه دوباره جریان اصیل شعر فارسی فراهم شده است.
وی تأکید می کند: این فرصت به وجود آمده را باید غنیمت بشماریم. گرایش نسل جوان به جریان اصیل شعر فارسی و حرکت بر مدار تعادل چه در مخاطبان جوان و چه سرایندگان، نوید روزهای شکوهمندی را برای شعر به همراه دارد.
علی محمد مودب هم اعتقاد دارد: شعر جلو می رود هر چند برخی شاعران در جا بزنند و لج کنند. از جنبه های مختلفی شعر دهه های قبل بر شعر دهه ۸۰ تأثیر گذاشته است.
شاعران این دهه فقط به دهه ۷۰ نگاه نمی کنند، زیرا تاریخ شعر ما از این دهه آغاز نشده است. بخصوص تجربه های اصیل شاعرانی مثل منزوی، قیصر، بهمنی، فروغ، سهراب و نیما، هنوز خیلی زنده است و خیلی از ظرافتهای آن تجربه ها هنوز به طور کامل استفاده نشده است.
گروه دیگری از شعرا و منتقدان ادبی، شعر دهه ۸۰ را دنبال رو شعر دهه های قبل می دانند که در آن جز تکرار و تقلید اتفاق دیگری نیفتاده است.
● دهه جشنواره ها و جلسه ها
اسماعیل امینی درگفتگو با خبرنگار ما می گوید: درباره رشد شعر با تاثر فراوان می گویم که تا دلتان بخواهد جلسه و جشنواره و جایزه و مجموعه شعر و کتاب سال و چهره مطرح داریم، اما اگر بخواهیم شعر خوب بخوانیم ناگزیریم چراغ برداریم و گرد شهر بگردیم. شاید از میان انبوه کتابهای رنگارنگ و موج های پرتلاطم گاهی سطری خواندنی بیابیم.
محمدعلی سپانلو اعتقاد دارد، تفاوت عمده ای میان شعر این دهه و دهه قبل دیده نمی شود.
وی معتقد است: حالا که به میانه دهه ۸۰ رسیده ایم، متوجه می شویم که شعرمان با دهه ۷۰ تفاوت عمده ای نداشته است.
در اوایل دهه ۷۰ حرکتی پیدا شد که مشخصه اصلی آن معنا گریزی و نفی همه قواعد فنی بود. البته در ابتدا به این حرکت امیدوار بودیم، ولی امروزه به معنا گریزی تبدیل شده است.
وی می گوید: باید توجه داشت هر چیزی معنای اولیه ای دارد که امکان می دهد در ساختن معناهای دیگر شرکت کند. اما به نظر می رسد جنبشی که در دهه ۷۰ رخ داد، در دهه ۸۰ ادامه یافت و ترکیب ظاهراً حق به جانب «معنا گریزی» به بی مسؤولیتی نسبت به زبان و کلام تبدیل شده است که این اتفاق هرگز در ادبیات ما نیفتاده بود.
● فقدان اندیشه
به نظر علیرضا قزوه نیز شعر دهه ۸۰ «خاک بازی» است.
قزوه در این باره به فقدان اندیشه در شعر دهه های ۷۰ و ۸۰ اشاره می کند؛ چیزی که به نظر او بیش از هر چیز دیگری، شعر این دو دهه را آزار می دهد.
این شاعر هم، عقیده دارد شعر دهه ۷۰ با دهه ۸۰ تفاوت عمده ای ندارد و می گوید: شعر دهه ۷۰ و ۸۰ متعلق به جوانهاست و یک شاعر تثبیت شده و بزرگ در این دهه ها خود را نشان نداده است.
یدا... مفتون امینی هم دهه ۸۰ را دهه تجدید چاپها و تکرار توسط شاعران می داند.وی معتقد است: شاعران در دهه ۸۰ بیشتر خود را تکرار می کنند.
به گفته این شاعر، شعر دهه ۷۰ بر مبنای تئوری ای که صادر شد، یک حرکت مستقیم داشت و روی آن خط حرکت کرد، اما شعر دهه ۸۰ قدری از خط مستقیمی که داشت عبور کرده و انشعاب هایی به آن اضافه شده است. مفتون امینی شعر دهه ۸۰ را شعر ترویجی دانست که از سال ۷۵ تا ۸۵ را شامل می شود. بخصوص بعد از سال ۸۵ اثرات دهه ۷۰ ادامه می یابد و بعد از این سال دوره تکرار و تقلیدها شروع می شود.
● تقسیم بندی؛ درست یا نادرست؟
در بررسی دهه به دهه شعر و جستجوی برخی ویژگیها و جریانهای خاص در شعر دهه های مختلف گاهی مشاهده می شود که برخی ویژگیهای شعر یک دهه ریشه در دهه گذشته دارد و حتی این موج از سالهای پایانی دهه گذشته آغاز شده است. در این صورت این دهه ها از لحاظ ویژگیهای شعر با هم تداخل می کنند و اینجاست که این تقسیم بندی نادرست می نماید.
به نظر می رسد در تقسیم بندی دهه به دهه، پویایی و سیالیت جریان ادبی نادیده انگاشته می شود و شعر به مثابه رشته ای در نظر گرفته می شود که در پایان هر دوره قطع می شود و دوباره با آغاز دهه بعد از سرگرفته می شود. در حالی که شعر جوشش احساسات و تاملات درونی شاعر است که هر روز می تواند گوناگون باشد.جستجوی جریانهای خاص درون شعر به حیثیت وحی گونه ای شعر لطمه می زند و شعر یک نمود کوششی و سفارشی پیدا می کند که شاعر سعی می کند آن جریان خاص را در شعرش لحاظ کند.
اسماعیل امینی به خبرنگار قدس در بررسی جریان مخاطب محوری در شعر دهه ۸۰ نسبت به دهه های گذشته می گوید: به این شیوه ارزیابی شعر، خوشبین نیستم؛ مگر شعر بیانیه حزبی یا نامه اداری است که با تصمیم قبلی و تمهید مقدمات و در نظر گرفتن همه جوانب و از جمله مخاطب محوری و مخاطب گریزی و مرکز گرایی و گریز از مرکز و سایر بازیها نوشته شود؟
وی اضافه کرد: حتی با کمی بدبینی بیشتر عرض می کنم که همین تعابیر نیز بازمانده همان بینش دهه بازی و موج بازی است.
● دهه آشتی شعر با مخاطب
از طرف دیگر عده ای از صاحبنظران عقیده دارند دهه ۸۰ دوران آشتی شعر با مخاطبان خود است و شعر این دهه توانسته خود را بیش از پیش به مخاطب نزدیک کند.
مصطفی محدثی خراسانی در این باره بیان کرد: طبیعی است که شعر دهه ۸۰ نزدیکی بیشتری با جریان اصیل شعر فارسی دارد و دغدغه بیشتری برای رابطه با ذهن و زبان مخاطب در درون خود دارد. سردبیر مجله شعر حدس می زند که این روند در طول سالهای آینده شتاب بیشتری بگیرد و شاهد آشتی بیشتر مخاطبان با شعر باشیم.
علی محمد مودب نیز درباره مخاطب محوری شعر دهه ۸۰ به خبرنگار قدس گفت: شعر به خاطر برخی شلوغ بازیهای زبانی و بی حالیهای تکنیکی رابطه خودش را با معشوقش یعنی مخاطب از دست داده بود، حالا با شاخه های گل از هر سو به مخاطب روی آورده است و تلاش می کند تا دل شکسته او را باز به دست آورد.
هر چند ترمیم دل شکسته بسیار دشوار است و رقیبان قلدری مانند سینما و رسانه های تصویری و اینترنت هم در این مدت سعی کرده اند دل این معشوق رها شده را به دست آورند.اما به هر حال شعر، عشق اول این سرزمین است و امید به آشتی بسیار.
عفت کاظمی
منبع : روزنامه قدس