سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


آنتونی ترولوپ


آنتونی ترولوپ
• ۱۸۱۵
«آنتونی ترولوپ»Anthony Trollope نویسنده مشهور بریتانیایی است كه توانست تصویری واقع گرایانه از جامعه خود ترسیم كند. او بهترین داستان های خود را در بستر شهری خیالی در انگلستان به نام «بارست شایر» Barsetshire خلق كرد. او در اتوبیوگرافی ای كه به رشته تحریر درآورده، می نویسد: «مهمترین رسالت یك رمان نویس، ایجاد فضایی مناسب برای برقراری رابطه ای واقعی بین خواننده و قهرمان های داستانش است. فضایی كه گفتار، كردار و صفات قهرمانان داستان را به مانند یك انسان واقعی باوركردنی می سازد.» از ویژگی های بارز «ترولوپ» ایجاد مرزی بارز بین داستان نویسی و واقعه نگاری است. داستان هایی كه او در فضای شهر خیالی «بارست شایر» آفریده اولین سری داستان های دنباله دار در ادبیات انگلستان است. او در یكی از همین داستان ها می نویسد: «به راستی هیچ لذتی بزرگ تر از ایستادن در سرزمین خود نیست. چرا كه این عشق هرگز تو را قال نمی گذارد.»
«آنتونی ترولوپ» در ۲۵ آوریل ۱۸۱۵ در لندن دیده به جهان گشود. پدرش مردی ناكام بود و در هیچ یك از مشاغل خود چه وكالت و چه كشاورزی توفیقی نیافت. فقری كه خانواده با آن دست به گریبان بود، «ترولوپ» را تا آخر عمر نسبت به اختلاف طبقاتی خشمگین ساخت. او در جایی می نویسد: «غم انگیز است كه تمامی نویسندگان توانای تاریخ با چنین مشكلی زاده می شوند و بالاجبار تا مدت ها بایستی آن را تحمل كنند.» یكی از نویسندگان متاخر او درباره زندگی «ترولوپ» به این نكته اشاره می كند كه: «تنگدستی آنها تا حدی بود كه اكثر اوقات، توانایی پرداخت شهریه مدرسه او را نیز نداشتند.» به تدریج و با افزایش مشكلات مالی خانواده، همگی آنها به بلژیك مهاجرت می كنند و در آنجا پدر خانواده چشم از جهان فرومی بندد و «ترولوپ» بیمار و دلشكسته به همراه مادر و خواهر و برادرش به آمریكا مهاجرت می كنند تا شاید بتوانند زندگی خود را سامانی ببخشند، اما موفق نمی شوند و پس از پانزده سال سرگردانی به انگلستان بازمی گردند و بلافاصله مادرشان اقدام به نشر كتابی تحت عنوان «اخلاقیات محلی آمریكایی ها» می كند كه با موفقیت همراه و خانواده تا حدی از فقر خلاص می شود. «ترولوپ» كه در این زمان جوانی ۱۹ساله بود برای كار به اداره پست مراجعت كرد و هفت سالی را در این اداره به كار مشغول شد و سپس به سمت بازرسی منصوب و در ایرلند مامور به خدمت شد و ۳۳ سال در این سمت خدمت كرد. تجربیات متنوع او در این سال ها، الهام بخش خلق آثاری شد كه همگی در تاریخ ادبیات انگلستان ماندگارند. او در خلال این وظیفه به عنوان ماموریت به كشورهای زیادی از جمله مصر، كوبا، هند غربی و ایالات متحده سفر كرد. در سال ۱۸۶۷ «ترولوپ» به لندن بازگشت و از شغل دولتی خود استعفا داد و از این پس به خلق داستان ها و رمان هایی روانشناسانه با مایه هایی از طنز هوشمندانه پرداخت. او در داستان نویسی عاداتی عجیب داشت به عنوان مثال او به طور متوسط هر روز قبل از صرف صبحانه هزار كلمه از داستانش را می نوشت.
به قول «فورو مروكس فورد» بزرگ ترین ویژگی نویسندگانی چون ترولوپ و جین آوستن در عادات غیرادیبانه شان است. ظاهر نوشتن آنها با بزرگانی چون بالزاك و دیكنز كه برای نوشتن تشریفاتی خاص داشتند متفاوت است. آنها به مانند نوازندگان گیتاری هستند كه خوب می نوازند ولی هیچ گاه ساز را مانند همه در دست نمی گیرند.
موفقیت ادبی «ترولوپ» با انتشار چهارمین رمانش با عنوان «نگهبان» (WARDEN) آغاز شد كه در همان شهر خیالی «بارست شایر» اتفاق افتاد. داستان درباره زندگی كشیشی است كه به سوءاستفاده از منابع مالی خیریه برای اهداف شخصی متهم می شود. اما سیر موفقیت «ترولوپ» در اینجا متوقف نشد و با انتشار «روزنگار بارست شایر»، «خانه ای كوچك در آرلینگتون» و «آخرین روزنگار بارست» ادامه یافت كه اثر آخرین به عنوان بهترین رمان عمر نویسندگی او به شمار می رود.«ترولوپ» در طول زندگی خود بیش از ۴۰ رمان، مقاله، سفرنامه و داستان كوتاه خلق كرد كه از آنها می توان به «فرزندان دوك»، «نخست وزیر» و «می توانی او را ببخشی؟» اشاره كرد. این نویسنده برجسته عاقبت در ۶ آوریل ۱۸۸۲ در زادگاه خود لندن درگذشت. آثار او در خلال جنگ جهانی دوم خوانندگانی بسیار داشت اما از اوایل دهه هفتاد با اینكه از ارزش تاریخی برخی از آثار او كاسته شد اما به عنوان نویسنده ای اخلاق گرا شهرت یافت.
گردآوری و ترجمه: فرهاد كاوه
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید