جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


فرشته های بال و پر سوخته در ژرفای خشونت خانواده


فرشته های بال و پر سوخته در ژرفای خشونت خانواده
به زمین صافی رسیدند، دستهای زن همچون درختان هزار ساله تا اعماق خاك فرو می رفت و گودال بزرگی را حفر می كرد جنگل، متروك بود و در رنگ باختگی قرون فرو رفته بود، برگی تكان نمی خورد. ابرهای تیره در رنگ سرخ و نورانی غروب همچون سایه ای شوریده به كینه های خاك می نگریستند.سپیدارها، هلهله تلألو نداشتند،افراهای بلندهمانند ستونهای نیمه روشن به زمین می نگریستند. ناگاه سوز تندی آمد و چمن سبز بهاری را بلوری از یخ پوشاند.زنی سیاه چرده و استخوانی با چهره ای سرد و غم انگیز دخترك را به جنگل آورد تا سرنوشتی شوم را برایش رقم بزند.دختر بچه موطلایی با چهره ای مدور و زیبا و خوش رنگ با گیسوانی آشفته كه همانند قابی، چهره اش را احاطه كرده بود، ژولیده و پابرهنه از میان سایه ها به دنبال زن روان بود.ترس با اطمینانی منجمد به قلبش چنگ انداخته بود. هق هق های خشك، سینه اش را سوراخ می كرد. دستهای كوچكش را دور تنه درختان می پیچید تا شاید كسی ناله غمهای غریبش را بشنود، تن كوچك و نحیفش مهر مادرانه را طلب می كرد ولی اسیر دستان نامهربان بود. بلورهای اشك از چشمان كوچكش باریدن گرفته بود. غم در سینه اش می جوشید و سیاهی جنگل هر لحظه بر وحشتش می افزود.حالت عصبی زن و نگاههای شریرانه اش، روحش را به درد آورده بود، پوستش شبنم زنده سردی از خود می پراكند كه رایحه قوی مرگ را در خود داشت.به زمین صافی رسیدند، دستهای زن همچون درختان هزار ساله تا اعماق خاك فرو می رفت و گودال بزرگی را حفر می كرد. صدای نفس های خشك زن در میان هق هق های دخترك گم شده بود. دخترك آشفته و پریشان حال در سكوت جنگل و فضای بی انتها، پا به فرار گذاشت اما سرانجام دستهای یغماگر او را یافت. حنجره اش از فشار انگشتان استخوانی زن به درد آمده بود. دخترك ناامیدانه خاك سیاه جنگل را چنگ می زد، چشمهای بی نور و سوخته اش را به زن دوخت تا شاید نگاهش، خاكسترش كند اما اندوه صدای بلورینش زیر خروارها خروار خاك دفن شد. دخترك زیر پلك هایش دفن شد. سراسر تنش با هاله ای طلایی كمابیش نامریی پوشیده شده بود، زن در حالیكه داغ تبهكاری بر چهره اش نشسته بود، به جسد دخترك كوچك خیره ماند و ...
كودك آزاری یكی از انواع خشونتهای خانگی است كه متأسفانه در كشورمان در حال افزایش است.
این پدیده مذموم در سراسر جهان نیز روبه گسترش است، بطوریكه در انگلستان موارد كودك آزاری در سال ۱۹۹۷ بیش از ۲۰ برابر نسبت به سال قبل افزایش یافته است. در سال ۱۹۹۶ حدود ۲۰۰۰ مورد كودك آزاری در آمریكا منجر به مرگ شده است. در همین حال یك نظرسنجی كه توسط سازمان یونیسف انجام شد. نشان می دهد در سال گذشته ۲۰۰۳ در كشورهای آسیایی از هر ۱۰ كودك ۶ نفر آنها درخانواده خود با رفتار پرخاشگرانه و خشونت آمیز روبرو بوده اند. ۱۵۰ میلیون كودك در كشورهای در حال توسعه دچار سوء تغذیه هستند، ۱۲۰ میلیون كودك كه اكثراً دختر هستند در سن مدرسه از تحصیل محروم مانده اند و درایران برخی تحقیقات نشان می دهد كه بطور متوسط ۷۰ درصد كودك آزاری ها در خانواده و توسط افرادخانواده انجام می شود. و این در حالی است كه در ۶۶ درصد موارد، مردان اقدام به كودك آزاری می كنند. در همین حال تحقیقات انجام شده توسط یكی از NGO هانشان می دهد كه ۱۶۰ كودك طی یكسال گذشته در محیط خانه مورد آزار جنسی شدید قرار گرفته اند.
براساس این تحقیقات، بیشترین ابزار مورداستفاده كودك آزاران شامل سوزاندن به وسیله سیگار، شلاق، سیم های الكتریكی، كمربند، كفگیر، ملاقه و چاقو بوده است.
خشونت های آشكاری كه بر اندام نحیف و معصوم كودكان روا می شود، یك پرسش رامطرح می كند و آن چگونگی تبدیل عواطف پدری و مادری به جنایت كودك آزاری است.
دكتر «حسن علم الهدایی» معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در مورد كودك آزاری می گوید: كودك آزاری وخشونت علیه كودكان یك پدیده قبیح اجتماعی است كه قربانیان اصلی آن كودكان هستند و كودكان به لحاظ جسمانی ، شكل گیری شخصیتی، روانی، عاطفی وسازگاری و انطباق با محیط از جمله آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند. به همین جهت بی توجهی نسبت به كودكان، ضربات جبران ناپذیری برای آنها به وجود می آورد كه متأسفانه قابل ترمیم نیست.»
وی می افزاید: «كودك آزادی یك پدیده فرهنگی ـ اجتماعی است كه ناشی از ناهنجاریهای اجتماعی، روشها و منشهای مبتنی بر خشونت علیه كودكان است. معمولاً خشونت علیه كودكان برای از بین بردن و انتقام صورت می گیرد و در دنیا دارای سابقه تاریخی است، در روم باستان، كشتن فرزند حق طبیعی والدین بود، زنده به گور كردن دختران در عربستان قبل از دین اسلام، امری عادی بود. متأسفانه این پدیده زشت امروزه هم در حال افزایش است بطوری كه در دهه های پایانی، قرن بیست و یكم كودك آزاریهای فراوانی گزارش می شود.»
آخرین تحقیقات در كشورمان نشان می دهد كه بطور متوسط ۷۰درصد كودك آزاریها در خانواده و توسط افراد خانواده انجام می شود و بیشتر كودكانی كه مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند بین ۴ تا ۱۴سال بوده اند و این در حالی است كه مردان بیش از زنان به كودك آزاری می پردازند و گزارشات رسیده نشان می دهدكه در ۶۶درصد موارد، مردان اقدام به كودك آزاری نموده اند، را دختران نیز در خانواده بیشتر از پسران مورد آزار و اذیت واقع می شوند و بیش از ۲۵درصد از كودك آزاریها در «خانواده ای طلاق» صورت می گیرد و ۴۰درصد از والدین كودكان خود را تحت عنوان تربیت تنبیه می كنند. متأسفانه گرایش به تنبیه در بین خانواده های ایرانی وجود دارد و ۵۰درصد این والدین معتقدند كه تنبیه برای كودكان ضروری است واین یك نگرش تربیتی است. دكتر علم الهدایی در مورد دلایل عمده كودك آزاری می گوید: اولین دلیل ناآگاهی و جهل والدین نسبت به حقوق كودك و چگونگی رشد شخصیت اوست. اینكه كودك چیست، نیازهایش كدامها هستند، قابلیتهایش كدامها هستند و چه موانعی بر سر راه رشد او وجود دارد. غالباً والدین نسبت به این مسائل آگاهی كافی ندارند و این ناآگاهی در نهایت می تواند مشكل ساز باشد. در جامعه ما برخی افراد سنتی، فكر می كنند كه فقط یك انتظار از كودكانشان داشته باشند و كودكان، آنها متقابلاً دارای هیچ حقی نیستند و این در حالی است كه هر نوع كوتاهی نسبت به كودكان، را در معرض آسیبهای اجتماعی قرار می دهد.
دلیل دیگر كودك آزاری، ناآگاهی نسبت به آموزه های دینی واخلاقی است. متأسفانه در اغلب موارد والدین نسبت به كودكان غافلند.
در حالی كه در دین اسلام و گفتار بزرگان دین، همواره در مورد كودكان تأكید به بوسیدن و دادن هدیه به آنها شده است. امروزه اما پدرها و مادرها از انجام این آموزه های اخلاقی به دور هستند. عامل دیگر كودك آزاری اعتیاد است و در خانواده هایی كه اعتیاد وجود دارد، خشونت نیز به وجودمی آید. این خانواده ها هم نسبت به حقوق كودكان بی توجه می شوند و تربیت كودكان را به دست فراموشی می سپارند. عامل مهم دیگر وجود روشهای خشونت آمیز در فضای خانه است. متأسفانه بحث خشونت بحث گفتمان غیراخلاقی، زورمدارانه در بسیاری از خانواده ها است و در فضای خشونت آمیز، افراد نظرات و عقاید خودشان را به دیگران تحمیل می كنند مانند بعضی رفتارهایی كه در خانواده های استانهای غربی، شمال غربی و جنوب غربی كشور به چشم می خورد و تحمیلهایی كه نسبت به دختران نوجوان اعمال می شود و دختران را در سنین كم مجبور به ازدواج با افراد مسن می كنند یا ازدواجهای پایاپای و یا ازدواجهایی كه در مقابل قتل انجام می شود كه باعث آزار جسمی و روحی می شود. در بعضی از خانواده ها حق اظهارنظر به كودك داده نمی شود. رفت و آمدها به شدت بسته، اظهارنظرها بسته و فرصت گفت وگو نیز بسته است و همه اینها در نهایت مشكل ساز می شود یا وقتی كه بین زن و شوهر رابطه ای خشونت آمیز وجود دارد، مانند دعواهای خانوادگی یا خشونتهایی كه مردان نسبت به زنان اعمال و فضای خانواده را مسموم می كنند.
تحقیقات انجام شده نشان می دهد كودكانی كه تحت خشونت قرار گرفته اند، در آینده خود كودك آزار می شوند و كسانی كه در فضای نامناسب تربیت شده و رشد كرده اند، مستعد فساد هستند.
یكی دیگر از علتهای كودك آزاری، آرزوهای برآوردنشده والدین است. والدین دوست دارند آرزوهای برآورده نشده خود را در فرزندان بیابند. به عنوان مثال پدری دوست داشته پزشك شود، چون نتوانسته است اكنون آرزو دارد فرزندش این حرفه را كسب كند و این در حالی است كه ممكن است كودك علاقه به این رشته تحصیلی نداشته باشد. بعضاً خانواده های مرفه و خانواده هایی كه علاقه مند به پیشرفت كودكان خود هستند، این نوع فشارهای غیركارشناسی را اعمال می كنند.
مسأله دیگر، سرپرستی نادرست و طلاق و بچه های طلاق است. دكتر علم الهدی می گوید: به هر حال واقعیت این است كه قربانیان اصلی طلاق، بچه ها هستند. هر طلاقی كه بدون تعمق و گذشت انجام می شود، كودكان را دچار مشكلات فراوان می كند. بعد از طلاق كودكان معمولاً دارای نامادری و ناپدری می شوند و اتفاقات زیادی برایشان به وجودمی آید، كودكان معمولاً دچار افسردگی و ناراحتی های روانی می شوند، بدسرپرستی در زمان طلاق هم اتفاق می افتد و خود این مسأله می تواندمنشأ آزارهای جسمی شود و كودكی كه دچار بدسرپرستی است، قطعاً مشكلات فراوانی خواهد داشت.
از علل دیگر كودك آزاری می توان به ازدواجهای مجدد والدین اشاره كرد كه ناپدری یا نامادری را برای كودكان به ارمغان می آورد! عامل دیگر بیكاری و فقر است. به هر حال بیكاری، ریشه بسیاری از آسیبهای اجتماعی و منشأ بسیاری از فسادها است.
مسأله دیگر بیماریهای روانی و عدم تعادل شخصیتی پدر و مادر و یا وجود پیشینه نامناسب كودكان را مورد آزار و اذیت قرار می دهند.
آخرین و مهمترین دلیل كودك آزاری وجود برخی مشكلات و خلأهای قانونی در حمایت از حقوق كودكان است. واقعیت این است كه در حال حاضر كودكان متولی خاصی ندارند و سازمانی كه حامی حقوق كودكان باشد، وجود ندارد و این خلأ، نقطه آغازی برای دور باطل كودك آزاری است.

بیتا مهدوی
منبع : روزنامه ایران