پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بهداشت زندگی


بهداشت زندگی
▪ چنانچه فردی ۶۲ سال سن و در طی بیست سال گذشته زندگی بی تحرک و ساکتی داشته باشد و به خاطر مشغله‎های فراوان کاری و ساعت های طولانی کار کردن تاکنون فرصت ورزش کردن نداشته و اکنون شروع به ورزش و تمرین می‎‎کند، از بعضی عوارض می‎تواند جلوگیری کند یا آنکه در این سنین ورزش کردن خیلی دیر شده و فایده‎ای برای او ندارد؟
ـ پاسخ:
هیچ وقت برای ورزش کردن دیر نیست. هر زمان اراده کنید می‎توانید ورزش کنید و هرگز نباید با نگاه کردن به بعضی از جوانب و اثرات بد ورزش، از ورزش کردن امتناع ورزید و در زندگی بی‎تحرک باشید و از آن بترسید مبادا باعث آسیب رساندن به خود و از بین بردن سلامت جسمانی خود شوید.
ورزش علاوه بر شادابی و سلامت جسم و روح باعث افزایش اعتماد به نفس می‎شود. علاوه بر آن نباید تصور کنید زندگی بدون تحرک باعث صدمه دائمی به بدن می‎شود.
در ارتباط با بیماری قلبی، میزان فعالیت بدنی روزانه افراد باعث کاهش خطر احتمالی بیماری قلبی می‎شود و به تعداد سالهایی که فرد ورزش کرده است بستگی ندارد. به عبارتی می توان گفت انجام فعالیت های روزانه بسیار مهم تر از ورزش کردن و آن هم در مدت معینی از سالهای زندگی است.
ولی یکی از مزایای ورزش کردن کاهش استرس و نگرانی در افراد است. همانطور که در تحقیقات نیز به اثبات رسیده وجود استرس و نگرانی که از جمله بیماری های روحی و روانی است، می تواند بیماریهای جسمانی را نیز برای افراد سبب شود.
از این رو، ورزش کردن را علاوه بر رفع کسالت جسمانی به منظور کسب شادابی روح نیز توصیه می‎کنیم. ولی نمی‎توان گفت ورزش نکردن می‎تواند تنها علت بروز بیماری قلبی باشد و با ورزش کردن می توان از احتمال خطر آن کاست، بلکه باید یاد آور شویم انجام ورزش نامناسب و نادرست می‎تواند سبب بروز بیماریهای جسمانی و صدمه به عضلات بدن شود، همین امر در تضعیف روحیه فرد می‎تواند عامل بسیار مهمی باشد از این رو توصیه می شود:
ابتدا با انجام تمرینات بدنی معمول و کوتاه مدت و آسان (آیروبیک و آن هم به مدت ۳۰ الی ۴۵ دقیقه نه بیشتر) در کسب سلامت و شادابی بدن خود بکوشید. سعی کنید این عمل را بیشتر روزهای هفته انجام دهید. چنانچه سعی کنید این عمل را هر روز به خصوص هنگام صبح انجام دهید، می‎تواند بسیار مفید باشد، به عبارتی سعی کنید ورزش را در اولویت برنامه کاری خود قرار دهید.
در مورد افراد ۶۲ ساله توصیه می‎شود شدت ورزش کردن به حد متوسط باشد و افراد در این سنین به طور غیر افراطی ورزش نکنند. زیرا عده‎ای تصور می‎کنند هر چه بیشتر ورزش کنند و انجام فعالیت بدنی شان از سختی بیشتری برخوردار باشد، سلامت بیشتری عایدشان می شود، در صورتی که اینطور نیست.
افراد در سنین ۶۲ و بالای ۶۲ سال باید، در ورزش کردن میزان ضربان قلبشان حدوداً ۱۱۰ ضربه در هر دقیقه آن هم در حین انجام تمرینات بدنی باشد.
- شخصی از کاراکاس ونزوئل گفته است:
پدرم ۷۱ ساله است و نسبتاً از نظر سلامت جسمانی خوب است. اما اخیراً از نظر خوابیدن دچار مشکل شده و بیشتر از ۴ ساعت در طی شب نمی خوابد شاید هم کمتر از ۴ ساعت بخوابد. او دچار نوعی اضطراب و نگرانی است. به مدت ۱۰ سال است بازنشسته شده و در طی این مدت فعالیت بدنی زیادی نیز انجام نمی‎دهد و بیشتر اوقات تمام مدت روز را در خانه می ماند و از خانه بیرون نمی رود.لطفاً در این زمینه راهنمایی کنید و بگویید چگونه می‎توان ناتوانی خوابیدن را از پدرم رفع سازم؟
پاسخ: ممکن است پدر شما به ندرت بیشتر از ۴ ساعت بخوابد، گاهی اوقات هم شده کمتر از ۴ ساعت بخوابد اما ممکن است در طی روز با چرت زدن‎ های خود، کم خوابی او جبران شود، چنانچه پدر شما از این وضعیت راضی است و می داند که به اندازه کافی در این مدت زمان کم، انرژی و هوشیاری لازم را کسب می‎کند، اصلاً جای نگرانی نیست، ولی چنانچه نگران بی‎خوابی است و این مسئله او را رنج می‎دهد باید علت را جویا شویم. اگر دچار اضطراب و نگرانی است باید علت وجود این اضطراب و نگرانی را دراو بیابیم.
اضطراب و نگرانی می‎تواند تا حد بسیار زیادی بر خواب او اثر کرده و او را دچار نوعی افسردگی نماید، اگر چنین است باید فکر درمان بود.
▪ بهداشت خواب خود شامل:
۱) محدود کردن مقدار مصرف الکل
۲) استفاده از تختخواب برای خوابیدن و انجام فعالیت جنسی
۳) رفتن به تختخواب برای خوابیدن وقتی که فرد خسته است
اینطور تصور نشود، تنها با استفاده از محرک‎هایی نظیر کافئین آن هم بعد از یک نصف شب می‎توان در ایجاد خواب افراد موثر بود. رعایت اصول بهداشت خواب بسیار مهم است که باید به آن توجه کافی داشته باشید از جمله دیگر اصول بهداشت خواب، استفاده از تکنیک‎های آرامش است:
- به آرامی نفس کشیدن هنگام خواب (که می‎تواند بسیار مفید باشد)
- دور کردن افکار مختل کننده
- در بعضی موارد دوش گرفتن
● مسائل خانوادگی از بهداشت خانواده:
چگونه می‎توان با فردی از اعضای خانواده که دچار بیماری مزمن یا ناتوانی خاصی است مدارا نموده؟ نتایج همیشه ناگوار نیست. زندگی با کودک ناتوان یا مریض که بیماری او مزمن و حاد است تا به حال کسی را نکشته، اما می‎تواند زندگی خواهر و برادر و والدین آن کودک را با مشکلاتی روبرو سازد.
زمانی‎که پسر یا دختر یک خانواده به داشتن عارضه‎ای مادام العمر شناسایی می‎شود مثل دیابت، سرطان، اوتیسم و... والدین آن کودک با مجموعه‎ای از مسائل و مشکلات عاطفی و عملی روبرو می‎شوند.
مثلاً: آیا کودک بیمارش می‎تواند مثل سایر کودکان روند عادی و کلی خود را در مدرسه ادامه دهد؟
- چه آینده ای در انتظار اوست؟
- آیا خانواده می‎تواند از عهده هزینه‎های درمانی بعدی‎اش برآید؟
بیشتر والدین زندگی و کارشان را تمام وقت در اختیار کودک بیمار و جهت مراقبت از او صرف می‎کنند. جهت مداوای کودک مدام او را به بیمارستان می‎برند و می‎آورند و در جلسات درمانی شرکت می‎کنند.
بعضی خانواده‎ها، از این گونه اقدامات، خود بی‎بهره می‎مانند و دچار یأس و ناامیدی می‎شوند و اکثر این خانواده‎ها به نوعی نسبت به جمع و اجتماع انزوا اختیار می‎کنند.
"ایون ایمبربلک" رئیس مرکزی بهداشت و خانواده در نیویورک می‎گوید" تنها کسانی که می‎توانند در این روش بیشترین صدمه و آسیب را ببینند زوجین هستند از این رو هنگام ازدواج لازمست به خصوص به لحاظ ژنتیکی سختگیری شود.
در این میان اغلب اوقات این مادر است که حامی و طرفدار فرزند بیمارش است و برای او دلسوزی می‎کند و بار زحمت او را به دوش می‎کشد و شوهر را به فکر وا می دارد چه اتفاقی در روابطمان حادث می‎شود؟ در این میان ممکن است خواهر و برادر کودک بیمار هم مورد توجه والدین نباشند و به دست فراموشی سپرده شوند (از نظر توجه و رسیدگی)- ممکن است احساس کنند فراموش شده‎اند و یا اصلاً اهمیتی برای والدین خود ندارند. این به گفته "ملانی گلدیش" رئیس سوپر سابید است (موسسه‎ای که از خواهران و برادران کودکان مبتلا به سرطان حمایت می‎کند)
▪ ملانی گلدیش در ادامه سخنان تحقیقی خود می‎گوید:
خواهر وبرادران این‎گونه کودکان احساس می‎‎کنند که طرد شده هستند و انزوا اختیار می‎کند. با وجود آنکه می‎دانند خواهر یا برادر مریضشان بیش از آنها نیاز به توجه و مراقبت دارد و لی با وجود این برای جلب توجه والدین بی‎تابی می‎کنند.
▪ گلدیش درباره زنی به نام " استی سی" می‎گوید:
"استی سی" کسی بود که در دوران نوجوانی شاهد کشمکش برادرش با بیماری سرطان بود.
" استی سی" عنوان داشت که او را در مدرسه به خواهر"گریدز" می‎شناختند و به این اسم او را صدا می‎زدند و به او لقب فرد سالم می‎دادند. هر کسی به جای "استی سی"، از موقعیتی که در آن قرار گرفته بود متنفر می‎شد، تنفری که اغلب با احساس گناه همراه بود.
"فرانکی" نیز ۱۰ ساله بود که به همراه برادر ۴ ساله‎اش، در بعد از ظهر یکی از روزها در پارک همراه پدر بزرگشان قدم می زدند. فرانکی به یاد می‎آوردکه هنگام کشتی از پشت با تکل زدن برادرش را به زمین انداخت و معده‎اش دچار آسیب شد. چند ماه بعد برادرش" میکائیل" به نوروبلاستوم حاد شناسایی شد. نوروبلاستوم: توموری است که از نوروبلاست تشکیل شده است را گویند.
"فرانکی" می‎گوید: من واقعاً احساس گناه کردم و از آن پس بود که اختلالات جسمی و روانی به سراغ من آمد مادر فرانکی می‎گوید: فکر می‎‎کنم این حادثه تاوانی است که پس می‎دهم.
▪ مار فرانکی می‎گوید:
فرانکی فریاد می‎زد و می‎گفت: آیا خیلی زیاد با هم مبارزه کردیم، آیا خیلی سخت کشتی گرفتیم؟ آیا من به او صدمه زدم؟ ممکن است هیچوقت به طور کامل، نصایح والدین در مورد سلامتی ما کودکان را درک نکنیم و جدی نگیریم. اما در این زمینه درسهای عملی وجود دارد و کودک بهتر می‎تواند آن را درک کند و از نزدیک با مشکلات خانواده‎هایی که صاحب چنین فرزندانی هستندآشنا شوند و چالش‎های موجود در زندگی‎شان را مشاهده کنند، این روش بهتر از هر ورش دیگری برای آنان موثر است.
دکتر" ادکلدرک" رئیس دانشگاه یوتا و متخصص در رشته اطفال می‎گوید:
در چنین شرایطی، والدینی که به خاطر بیماری کودکشان تحت تأثیر قرار می‎گیرند و به نوعی پرخاشگر می‎شوند، نیاز به حمایت و کمک هم برای خود و هم برای کودک بیمارشان دارند.
در این راستا، بعضی از بیمارستان‎ها امروزه برای چنین خانواده‎هایی گروههای حمایتی را تدارک دیده و از آن حمایت می‎‎کنند و هزینه آن را متقبل می‎شوند. از طرفی به این منظور سازمان‎هایی نیز احداث شده و پروژه‎ای را تحت عنوان حمایت از خواهر و برادران در مسیر اهداف خود قرار می‎دهد. در این پروژه کودکان در کارگاههایی با توجه به نیازهای خاص خواهر و برادر استراتژی‎هایی را جهت غلبه بر این‎گونه مشکلات فرا می‎گیرند به علت اینکه تغییر مسئولیت نیاز به یکسری اطلاعات دارد.
"هاروارد کریستا کیس" می‎گوید
به لحظات آخر عمر بیمار تأمل کنید، بسیار مهم است. اکثر افراد بیان می‎کنند مرگ خوب مرگی است که با مردن یک نفر، بقیه اعضای خانواده به زحمت نیفتند. خانواده‎هایی هستند که بیشتر پس انداز و گاهی تمامی پس اندازهایشان را هنگام فوت یکی از اعضای خانواده خرج می‎کنند. مراقبت آسایشگاهی که در آن بیماران غیر علاج مورد نظر هستند، از جمله مراقبت‎هایی است که می‎تواند به طور قابل ملاحظه‎ای از میزان هزینه بکاهد و در این خصوص بعضی از مطالعات و تحقیقات پیشنهاد می‎کنند که حتی این روش مراقبتی می‎تواند در برطرف نمودن افسردگی و مرگ در همسران بازمانده موثر باشد.
در جریان مطالعه‎ای که به روی سی و پنج هزار زوج صورت گرفت " کریستا کیس" دریافت چنانچه بیوه زنها و مردهای عزادار از مراقبت تسکین دهنده با کیفیت بالا برخوردار باشند، کمتر از ۱۸ ماه احتمال مرگ در آنان وجود ندارد.
منظور از مراقبت تسکین دهنده و آرامبخش مراقبتی است که در آن نشانه‎های بیماری از بین می‎رود ولی خود بیماری همچنان در فرد وجود دارد. " کریستا کیس" در ادامه سخنان خود می‎گوید، هر چیزی که برای من اتفاق می‎افتد برای اطرافیانم اهمیت دارد.
برای سنجش ارزش واقعی درمانم، شما باید به اثرات روش درمانی من به روی خانواده و اجتماع توجه کنید و آن را مورد بررسی قرار دهید به عقیده من، بیماری و بداقبالی تنها عامل تعیین‎کننده سرنوشت خانواده نیست که شایسته توجه باشد، فقط هنگامی‎که مشکلات فردی، سایر اعضای خانواده را متوجه پیامدی می‎سازد، با مداخله غیر مستقیم و ارائه راه حل‎های مناسب می‎توان زندگی افراد را بهبود بخشید.
همچنین به مادران کسب مهارتهای زندگی و مراقبت از کودکان توصیه می‎شود و در این راستا از پدران و مادران، پدر بزرگها و مادربزرگها نیز خواسته می‎شود در این امر مادران جوان را یاری کنند. بنابراین الدز و همکارانش در صدد تهیه و تدارک برنامه‎ای شدند که بتواند به مادران آموزشهای لازم را یاد دهد، اما نتیجه حاصل آنقدر بی‎نظیر و فوق‎العاده بود که تقریباً به تمامی خواسته‎هایشان در این برنامه‎ریزی پاسخ داد.
این طرح به سرعت باعث کاهش سوء استفاده، غفلت و سهل انگاری مادران و همچنین کاهش صدمه به خانواده‎های شرکت کننده شد. و مناقع حاصل از آن بعد از ۱۵ سال که هنوز محققان به روی آن تحقیق می‎‎کنند به قوت خود باقی مانده است. چون طبق این برنامه‎ریزی، کودکان و نوجوانان ۸۱ درصد کمتر از کودکان و نوجوانان همسن و سال و با سابقه مشابه محکومیت جنایی داشتند، اشتباه نکنید به لحاظ رفتارهای جنسی تعداد آنان تقریباً برابر است اما به لحاظ سوء مصرف مواد و فرار از خانه تعداد آنان کمتر از کودکانی است که از این طرح استفاده نمی‎کنند.
اکنون این طرح بر اساس تجربه " المیرا" در بیست ایالت توسط گروهی که پرستار خانوادگی نامیده می‎شوند به روی بیست هزار مادر که در معرض ریسک بالای این رویدادها قرار دارند در حال تحقیق و بررسی است و تنها این تعداد محدود از افراد می‎توانند از این طرح استفاده کنند در حالیکه در شهر نیویورک تنها بیست و شش هزار نفر از این افراد وجود دارند و تلاش در زمینه درمان بیماران با توجه به عملکرد خانواده‎ها هنوز به قوت خود باقی مانده است. دکتر" جفری" از دانشگاه " رجیستر" می‎گوید.
این برنامه می‎تواند تمامی مسیرهای زندگی را دچار تغییر و تحول سازد و از جمله اهدافی است که آرزوی بسیاری از ما روانشناسان است.
ترجمه :مریم دهدارسال ۲۰۰۶
منبع : مرکز خدمات مشاوره‌ای صنعت نفت