جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


داغ کودکان داغ شده زنجانی بر دل یتیم‌نوازی


داغ کودکان داغ شده زنجانی بر دل یتیم‌نوازی
<من نمی‌خواستم مسوولیت بپذیرم ولی به عهده‌ام گذاشتند و اکنون دیگر مسوولیت نیست، وظیفه است.> این جمله را بارها در مراسم تودیع و معارفه مدیران شنیده‌ایم و شاید بهترین جمله‌ای که برای بی‌میل نشان دادن فرد به مسوولیت و مقام در کشور ما به کار می‌رود همین چند کلمه باشد.اما آیا به راستی اینچنین است؟ در بسیاری از کشورهای دنیا مدیران برای رسیدن به صندلی ریاست با یکدیگر به رقابت می‌پردازند و حتی بعضا به یکدیگر چنگ و دندان هم نشان می‌دهند، ولی زمانی که سوءمدیریت آنان ثابت می‌شود با یک برگ استعفا در جهت تطهیر گناه خود برمی‌آیند.
البته تاکنون شاهد برخی سوء مدیریت‌ها در کشور بوده‌ایم که موضوع یا به کتمان حقیقت ختم شده و یا با یک عذرخواهی توسط مدیران رده میانی پایان یافته است.
موضوع دستگیری یک فرمانده انتظامی نه تنها به استعفای مدیرانی که به وی اعتماد کرده و جایگاه فرماندهی انتظامی پایتخت را در اختیار او قرار دادند، نینجامید بلکه ابتدا موضوع با انکار روبه‌رو شد.
در اتفاقی دیگر معاون فرهنگی دانشگاه زنجان در حال نامناسب و غیرمتعارفی دستگیر شد و ساعتی نگذشت که فیلم آن روی پایگاه‌های مختلف اینترنتی قرار گرفت و رئیس همان دانشگاه را در حالی مجبور به عذرخواهی نمود که حداقل انتظار جامعه معترض دانشجویی از وی استعفا بود.
کودکانی که خود به خود از مهر و محبت پدر و مادر محرومند، بدون اراده در برابر یک خواسته کودکانه با شدیدترین شکنجه‌ها مواجه شدند و باید تا پایان عمر مهری از بی‌مهری و بی‌رحمی و بی‌مسوولیتی را روی صورت، گردن و یا ران پای خود به یادگار تحمل نمایند.
شاید تصور پیگیری اینچنینی موضوع توسط مطبوعات برای مسوولا‌ن بهزیستی کشور امری بعید به نظر می‌رسید و یا از فقدان عقبه دانشجویی و تشکیل ستادی شبیه به ستاد متحصنین، که در دانشگاه زنجان تشکیل شد اطمینان خاطر داشتند که با وجود ادله و شواهد کافی، ابتدا به کتمان و تکذیب موضوع پرداختند و علا‌ئم داغ شدن کودکان را اثر شکنجه والدینشان قبل از معرفی به بهزیستی عنوان کردند تا با پیگیری مطبوعات، خلا‌ف آن ثابت و گناه و قصور مسوولا‌ن مرکز نگهداری کودکان بی‌سرپرست استان زنجان هویدا شود.
ولی به راستی جناب آقای دکتر فقیه، ریاست محترم سازمان بهزیستی کشور،تعبیر شما از مدیریت و سوءمدیریت چیست؟
ماکه مسلمانیم و به مسلمانی خود مفتخریم، آیا نشنیده‌ایم که امیرالمومنین علی(ع) فرمودند: <اگر مرد مسلمانی بفهمد در کشور اسلا‌می خلخال از پای یک زن غیر مسلمان باز کرده‌اند و از ناراحتی قالب تهی کند کار عجیبی نکرده است>؟ و آیا نشنیده‌اید همین انسان تمام‌عیار کودکان را بر پشت خود سوار می‌کرد و آنها را سرگرم می‌نمود؟
آقای دکتر فقیه، جامعه توقع قالب‌تهی‌کردن از شما به عنوان رئیس سازمان بهزیستی کشور ندارد ولی استعفای شما حداقل انتظار روح‌های آزرده شده‌ای است که یتیم‌نوازی را از افتخارات فرهنگ دینی خود می‌دانند و به راستی در این مرکز، مربیان از چه دین و آیینی بهره می‌جستند که حاضر شدند داغ بر بدن کودکان یتیم بگذارند؟
اگر چنین اتفاقی در کشور دیگری رخ داده بود چه پیامد‌هایی به همراه داشت؟چند مسوول مستعفی می‌شدند؟ چند مقام رسمی عذرخواهی می‌کردند؟
ریاست محترم سازمان بهزیستی کشور، اگر کودکان یتیم و بی‌سرپرست را از ترس شکنجه نتوان به سازمان بهزیستی سپرد لطفا بگویید کدام مرکز، متولی نگهداری این گل‌های عاری از گناه و بی‌تقصیر است که هیچ نقشی در ترسیم سرنوشت خود ندارند؟
مدیر کل محترم بازرسی سازمان بهزیستی؛ زمانی که از مطبوعات خواستید از بزرگنمایی موضوع پرهیزکنند، نقش روزنامه‌ها در شفاف‌سازی و پل ارتباطی سازمان‌ها و مردم جامعه بودن را چه می‌دانستید؟ آیا بزرگنمایی تنها برای بیان نقاط قوت مدیران مجاز است و نقاط ضعف و سوءمدیریت‌ها همچنان باید به ورطه کتمان و تکذیب سپرده شوند؟
آقای دکتر فقیه، آن روزی که ابلا‌غ ریاست خود را در دست گرفتید و پله‌های سازمان بهزیستی را به امید اصلا‌ح امور سازمان متبوع خود بالا‌ رفتید،هیچگاه به سوءمدیریت فکر کردید؟ باور کنید شکنجه سه کودک بی‌سرپرست در یک مرکز، زیر نظر سازمان بهزیستی که ریاستش بر عهده شخص شما است از مصادیق بارز سوء مدیریت به حساب می‌آید و باور کنید انتظار استعفا از شما انتظاری سنگین و غیرممکن نیست.
رضا صالحی‌پژوه
منبع : روزنامه اعتماد ملی