کالا های ارزان چینی صدای همه تولیدکنندگان را درآورده است

تا كجا چنین پیش می تازند؟ چینی ها اقتصادمان را فلج كرده اند. شاید در اندازه های كلان، ارز زیاد و چشمگیری از كشور خارج نكنند، ولی وقتی جا به جا میدان های شهر را نظاره می كنیم، كالاهای چینی را می بینیم كه در یك چشم بر هم زدن فروخته می شوند .
كالاهای چینی نه نیاز به چانه زنی دارند، نه ورانداز كردن خاصی. خیلی تند فروخته می شوند. آنقدر قیمت اجناس ارزان است كه دیگر ذهنیتی برای چانه زنی باقی نمی ماند. عمده كالاهای چینی كه وارد ایران می شود و این همه سریع به فروش می رود، بیشتر ، مواد مصرفی است. چینی ها معروف شده اند به تولیدكنندگان كمی. آنها با جمعیت فوق العاده ای كه دركشورشان دارند، توانستند به نقاط وحدتی دست پیدا كنند. حالا یك میلیارد و 300 میلیون نفر با هم متحد هستند. آنان دست به دست هم داده اند تا در دنیای حاضر كه عصر تكنولوژی و ارتباطات نامگذاری شده ، عرض اندام كنند. چینی ها معروف شده اند به پشتكاری كه بیشتر به سماجت می ماند. با جمعیت كثیرشان هر صبح با زنگ كارخانه مشغول كار می شوند، بی آنكه صحبت كنند. صرفا نگاه و ذهنشان را به كار می دهند و خیلی خشك و مقرراتی تا ساعت استراحت و تنفس با دقت كارشان را انجام می دهند. تاریخچه ای از احاطه چینی ها 14۱۵، سال پیش از امروز را مرور می كنیم. اخباری كه از چین می رسید، نوید چنین روز شكوهمندی را برای این مردم پرتلاش داشت. حوالی سال های 67 بود كه مجله دنیای ورزش مقاله ای راجع به ورزش همگانی صبح در چین نوشته بود. از رئیس تا كمترین رتبه شغلی در چین هر صبح به نرمش و ورزش صبحگاهی می پرداختند؛ 20 دقیقه ورزش كه جزئی از ساعات كاری ایشان محسوب می شد. این برنامه ها چند سال پس از نجات چین از مواد مخدر، شكل گرفت. برنامه ضد اعتیاد آنان نیز در خور توجه است. چینی ها نمی توانستند در مقابل غول دنیای مخدر بایستند. در كشورشان مزارع زیادی به كشت خشخاش اختصاص پیدا كرده بود. مسوولان كشور، خشخاش را به شكل كوپنی به مردمشان عرضه كردند. برای هر وعده بدون آگاهی مصرف كنندگان از میزان مرفین می كاستند و به جای آن گیاهان دیگر می افزودند. سپس طی اطلاعیه ای از مصرف كنندگان تقاضا كردند، چند روز تریاك مصرف نكنند. زمان گذشت و ساعت بارها نواخت. روزها، ساعت ها را خوردند و پیش تاختند. دولت از مصرف كنندگانی كه مدتی بدون آگاهی تنها گیاهان دارویی استفاده می كردند و مرفینی در بدنشان وجود نداشت، دعوت به استعمال كرد. اینان كه دوباره برای استفاده مخدر به داروخانه مراجعه كرده بودند، كسانی بودند كه نه بر حسب نیاز جسمی و روحی كه مشكل اتلاف وقت به اعتیاد داشتند. آنها را سوار كشتی كرده و بر اقیانوس فرستادند. كشتی را به توپ بستند و خیالشان از بابت اینگونه مصرف كننده ها آسوده شد. سپس قوانین بسیار خشن برای چنین بزه هایی در نظر گرفتند.كنترل جمعیت چین در مرزهای پهناورش كار ساده ای نیست. آنان برنامه ریزی درازمدت كردند و امروز شاهد موفقیت شان هستیم.همان روزهای دهه 60 بود كه اخباری به گوشمان می خورد و نظام آموزشی ایران بی توجه از كنار آن عبور می كرد. مبنی بر اینكه بسیاری از ساعت های كامپیوتری موجود در بازار ایران ساخته دانش آموزان هنرستانی چینی است كه راهی بازارهای جهان سوم می شود. نتیجه اش می شود امروزی كه ساعت ضدآب چینی در میدان هفتم تیر تهران با قیمت 500 تومان به فروش برسد. به اندازه كرایه تاكسی آزادی - میدان امام حسین ع. محصولات چینی با شمارش زیاد و قیمت ارزان وارد مرزها می شود. از گمرك وارد نمی شود كه تعرفه های گمركی بساط تجارتشان را به هم بریزد. در قالب كالای قاچاق به شكل انبوه وارد می شود و در حال حاضر یكی از بغرنج ترین مسایل اقتصادی كشور ایران است. وضعیت كالای قاچاق در قد و قواره مواد مخدر به اقتصاد ما لطمه وارد می كند. بسیاری از تولیدكنندگان داخلی دست از كار شسته اند، در كارگاه ها را چفت زده اند و خود به بازار واسطه گری محصولات چینی وارد شده اند. هرچند این حقایق تلخ است ولی قابل اغماض نیست.
ورود ارزان و تلخ
چینی ها برنامه ریزی كردند و به اهدافشان دست یافتند. ما در این مدت اما دست روی دست گذاشتیم و همه چیز را ساده گرفتیم. البته برای شروع امروز نیز دیر نیست. اگر بتوانیم برنامه های منسجمی بریزیم، شاید راه گریزی برای نجات از وضع فعلی پیدا كنیم. باید بازارهای مصرف را از چنگ چینی ها درآوریم یا اگر توانش را نداریم و هزینه های زیادی می طلبد، برای تولید و صادرات كلان در بخش های دیگر برنامه ریزی كنیم.بازار چین در 3 مرحله كار می كند. یعنی هر جنس چینی 3 فاز از زندگیش را طی كرده تا دور میدان هفتم تیر یا ولی عصر ع می آید و در قبال اسكناس سرخ یا سبزرنگ به دست مشتری و مصرف كننده می رسد. تولیدكننده، بازاریاب و فروشنده 3 طبقه اشتغال بازار چین است. تولیدكننده صرفا به تولید انبوه می اندیشد نه كاری به بازاریابی دارد و نه فروش. او از دولت یارانه می گیرد تا جنس ارزان و زیاد تولید كند. بازاریاب بدون دخالت وحضور كسی و با كمك یارانه ای كه از دولت چین می گیرد، بازارهای مختلف را وارسی می كند. در حال حاضر كشورهای جهان سوم بهترین گزینه بازار چین به شمار می آیند. دولت هزینه حمل و نقل تا دیوار چین را نیز پرداخت می كند. تجار چینی كه قصد فروش كالا در كشورهای همسایه توسعه نیافته را دارند، تا كناره های مرز بی هزینه می آیند، تحقیقات بازاریابی انجام شده و كالاها را براساس بازار تقاضا به كشورهای دیگر ارسال می كنند.تولید در چین به شكلی باور نكردنی ارزان در می آید. آنها یك مدیریت ویژه ای دارند. در این روش معتقدند؛ یك نفر فكر می كند، 10 نفر كار. ولی كسی در كار دیگری دخالت نمی كند. آنها با اتحاد و انسجام، بازار پوشاك، منسوجات، لوازم التحریر، لوازم خانگی و بسیاری كالاهای مصرفی دیگر را از پا انداخته اند. باید برای مقابله در برابر این موج سهمگین كالاهای ارزان چینی چاره ای اندیشید. قبل از آنكه دیگر بازارها نیز زیر بار كسادی بازار كمرشان خم شود.

منبع : مجله پرواز