شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آشوب از درون ، فشار از بیرون !


آشوب از درون ، فشار از بیرون !
تصور این بود و انتظار می رفت برخی از گروه های مدعی اصلاحات که دل در گرو بیگانگان و چشم امید به حمایت آنان داشتند از رخدادهای چند سال اخیر عبرت گرفته و با مشاهده هویت وحشی و خونریز آمریکا ومتحدانش در «راه طی شده» تجدیدنظر کرده باشند. این انتظار، اگرچه هنوز هم هست و نشانه های امیدوارکننده ای از تصمیم به تجدیدنظر در جبهه اصلاحات به چشم می خورد ولی اظهارات گاه و بی گاه شماری از مدعیان اصلاحات حکایت دیگری نیز دارد، حکایتی تأسف آور و حاکی از آن که به جای عبرت آموزی، قرار است، خود عبرت دیگران باشند! نمونه ای از این دست را می توان در تاکید و اصرار دوباره برخی از مدعیان اصلاحات بر راهبرد «فشار از پائین، چانه زنی در بالا» ملاحظه کرد. نظریه ای «اجاره ای» که تاکید مجدد مدعیان اصلاحات بر آن، نشان می دهد این جماعت هنوز هم شعور مردم را دست کم می گیرند و یا، زلف خود را چنان به زلف بیگانگان گره زده اند که.... درباره نظریه اجاره ای «فشار از پائین، چانه زنی در بالا» که فرمول دستکاری شده وابستگی به آن سوی مرزهاست گفتنی هایی هست.
این دیدگاه که در سال های میانی دهه ۷۰ از سوی مدعیان اصلاحات و به عنوان راهبرد جبهه اصلاحات برای تسخیر سنگر به سنگر کانون های قدرت نظام مطرح شد، اگرچه نام یکی از مدعیان اصلاحات را بر تارک خود داشت ولی نه جدید بود و نه ساخته و پرداخته کسی که این نظریه را به وی نسبت می دادند. اصلاح طلبان، این نظریه را با واسطه «ح-ب»، از «جرج سوروس»، مدیر بنیاد صهیونیستی «سوروس» وام گرفته بودند و برای پیشگیری از حساسیت مردم، در برگردان الفاظ آن تغییراتی جزیی داده بودند. در سال های میانی دهه ۷۰ آقای «ح-ب»، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و رابط بنیاد صهیونیستی سوروس که چند هفته قبل برای اقامت همیشگی به آمریکا رفت، در یک جمع محدود و چند نفره که دو تن از اعضای سابق وزارت اطلاعات نیز در آن حضور داشتند، از راهبردی با عنوان «آشوب از درون و فشار از بیرون» سخن به میان آورد. وی معتقد بود که این راهبرد تنها راه ممکن برای تغییر ساختار نظام اسلامی و جایگزینی آن با یک نظام سکولار است. براساس این راهبرد- که جرج سوروس از آن با عنوان فرمول انقلاب های رنگی یاد می کند- گروه های اپوزیسیون در گام اول به ترویج نارضایتی در میان برخی از اقشار اثرگذار و مطرح جامعه نظیر دانشجویان، معلمان، کارگران، اقلیت های قومی و مذهبی روی می آورند. به گفته جرج سوروس فلش این نارضایتی ها باید به سوی نظام حاکم باشد و ساختار آن را نشانه بگیرد و نه فقط عملکردها را. در این راهبرد رسانه ها نقش اصلی را بر عهده دارند و با مدیریت نارضایتی ها می توانند آنها را به ناآرامی و آشوب تبدیل کنند (آشوب از درون)! گام دوم، تبدیل آشوب ها به «بحران» و یا «بحران نمایی» است. در این حالت، گروه های اپوزیسیون ضمن متهم کردن مسئولان بلندپایه حاکمیت به خودکامگی و اقتدارگرایی و یا بی عرضگی و ناتوانی در حل بحران، از قدرت های خارجی برای دخالت و پایان بخشیدن به بحران دعوت می کنند. (فشار از بیرون)! سوروس بر این باور بود که فشارهای بیرونی نقش کاتالیزر- CATALYZER - را بازی می کنند و زمینه را برای تسلیم حاکمیت در مقابل خواسته های اپوزیسیون فراهم می آورد! و از آنجا که خواسته های اپوزیسیون با خواسته قدرت های بیرونی همخوان است، امتیاز دهی حاکمیت به اپوزیسیون، نهایتاً می تواند استحاله و دگرگونی در ساختار آن را به دنبال داشته باشد.
مدعیان اصلاحات، راهبرد خیانت آمیز «آشوب از درون و فشار از بیرون» را از ترس حساسیت مردم به «فشار از پائین و چانه زنی در بالا» تبدیل کردند بی آن که در ماهیت آن، یعنی ایفای نقش ستون پنجم دشمن در داخل کشور - که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم- کمترین تغییری داده باشند. اوایل سال ۸۳- خردادماه- یکی از مدعیان اصلاحات که در پی ناامیدی از این جبهه ایران را به مقصد پاریس ترک می کرد، قبل از عزیمت به فرانسه، طی مصاحبه ای با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران- ایرنا- به طور تلویحی اعتراف کرد که منظور اصلاح طلبان از «چانه زنی در بالا» همان فشار از بیرون بوده است. اگرچه بدون این اعتراف نیز مقصود اصلی مدعیان اصلاحات به وضوح قابل درک بود و مواضع و عملکرد آنان کمترین تردیدی باقی نمی گذاشت که نظریه «فشار از پائین، چانه زنی در بالا» همان راهبرد صهیونیستی «آشوب از درون و فشار از بیرون» است.
اکنون به موارد زیر که فقط مشتی از خروارها و اندکی از بسیارهاست توجه کنید؛ نمونه هایی از مواضع و عملکرد مدعیان اصلاحات که همزمان با مطرح شدن راهبرد فشار از پائین، چانه زنی از بالا، صورت گرفته و البته ناکام نیز بوده است.
۱) آشوب ۱۸ تیرماه ۷۸ که در آن روزنامه های زنجیره ای و اکثریت مجلس ششم نقش ستاد عملیاتی و تبلیغاتی آشوبگران را بر عهده داشتند و بعدها شماری از بازداشت شدگان به ماموریت خود از سوی سرویس های اطلاعاتی آمریکا اعتراف کردند و اسناد آن نیز برملا شده است. گفته می شود در جریان آشوب های ۱۸ تیر، کیان تاجبخش- نماینده سوروس در ایران - که از آمریکا وارد کشور شده بود نیز بازداشت شد ولی با فشار یکی از مسئولان بلندپایه دولت وقت آزاد گردید!
۲) طرح شعارهایی نظیر توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد! اسلام دین خشونت است!احکام اسلامی برای ۱۴۰۰ سال قبل کارآمدی داشته است! مظاهر دینی، نماد عقب ماندگی است و باید حذف شود! انزوا و عقب افتادگی ثمره دو دهه انقلاب است! و...
۳) هجوم همه جانبه به سپاه، نیروی انتظامی و سایر مراکز اقتدار نظام.
۴) اصرار بر رفراندوم برای تغییر قانون اساسی و تاکید بر تغییرآن بخشی از اصول قانون اساسی که ضامن ساختار اسلامی نظام است.
۵)ارائه لوایح دو قلو برای افزایش اختیارات رئیس جمهور .
۶) تاکید بر حذف نظارت استصوابی و پیشنهاد آزادی بهائیان، مفسدین اخلاقی و اقتصادی و حتی تاکید بر آزادی ورود جاسوسان به مجلس.
۷) طرح مجلس ششم برای حذف گزینش ها از تمامی مراکز نظام.
۸) تهیه طرح ۳ فوریتی مجلس ششم برای الزام دولت به پذیرش پروتکل الحاقی دقیقاً در حالی که ایران اسلامی در چالش هسته ای حساس با غرب بود و جک استراو از این اقدام نمایندگان اصلاح طلب مجلس با عنوان همراهی مردم ایران با آمریکا و اروپا و مخالفت آنها با جمهوری اسلامی ایران یاد کرد.
۹) طرح غیرقابل تعقیب بودن مجرمان بعد از ورود به مراکز آموزش عالی.
۱۰) حمایت جبهه اصلاحات از مفسدان اقتصادی (تقریباً بدون استثناء)!
۱۱) حمایت از حضور دشمنان تابلودار نظام در روزنامه های زنجیره ای.
۱۲) اعتصاب نمایندگان مجلس و استعفای دسته جمعی برخی از دولتمردان.
۱۳) و ....
گفتنی است که بعد از شکست اصلاح طلبان در انتخابات دوره دوم شوراها و دوره هفتم مجلس، دهها تن از مهره های اصلی این جریان به خارج از کشور گریخته و هم اکنون آشکارا با سرویس های اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل همکاری می کنند و...
همانگونه که ملاحظه می شود، عملکرد و مواضع مدعیان اصلاحات آشکارا و بی کم و کاست با اهداف اعلام شده آمریکا و اسرائیل همخوانی داشت و دقیقاً در راستای راهبرد خیانت آمیز «آشوب از درون و فشار از بیرون» تنظیم شده بود یعنی همان راهبرد بنیاد صهیونیستی سوروس که مدعیان اصلاحات از آن، با اندکی تغییر در الفاظ با عنوان «فشار از پائین و چانه زنی در بالا» یاد می کردند! همین جا قابل ذکر است که بعد از بازداشت چند جاسوس آمریکایی مرتبط با سرویس های بیگانه در چند ماه گذشته، موجی از اضطراب و دلهره در جبهه اصلاحات پدیدار شد و برخی از کسانی که خود می دانستند چه کاره اند، با ناشی گری به حمایت از بازداشت شدگان پرداختند غافل از آن که بازداشت شده ها اطلاعات مستند و رسواکننده ای از محافل پنهان این جبهه ارائه کرده اند. اطلاعات مستندی که در صورت انکار بعدی جاسوسان بازداشت شده نیز به آسانی قابل اثبات است.
مروری هرچند اجمالی و گذرا بر مواضع و عملکرد مدعیان اصلاحات و روابط پنهان و آشکار آنان با محافل- مخصوصاً اطلاعاتی- بیگانگان، انگشت حیرت را به دندان نزدیک می کند که چگونه علی رغم اینهمه طرح و برنامه، صرف هزینه های هنگفت و حمایت های گسترده بیرونی، کمترین موفقیتی نصیب جماعت مورد اشاره نشده است؟! پاسخ این پرسش را بایستی در باورهای دینی مردم و مدیریت الهی رهبر معظم انقلاب جستجو کرد که خود حدیث مفصل دیگری است.
و عجیب تر آن که هنوز هم افراد و جریان هایی با همان افکار پوسیده در همان راهی که بارها به چاه رسیده است گام برمی دارند؟! به دو نمونه زیر توجه کنید.
الف) چند روز بعد از انتشار گزارش ۱۶ نهاد اطلاعاتی آمریکا که در آن بر صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای ایران تاکید شده بود و صاحبنظران صاحب نام دنیا از این گزارش با عنوان رسوایی بوش یاد کردند، ۳۳۳ نفر از مدعیان اصلاحات با امضای بیانیه ای خواستار تعلیق غنی سازی اورانیوم در ایران شدند، یعنی آرزویی که آمریکا و متحدانش علی رغم چند سال تلاش پی درپی از رسیدن به آن ناکام مانده بودند. اسامی برخی از امضاکنندگان این بیانیه که نامی غیر از ستون پنجم آمریکا و اسرائیل نمی توان بر آنها نهاد در خبر ویژه کیهان ۸۶.۹.۲۸ درج شده است.
ب) همزمان با جنب و جوش انتخاباتی مجلس هشتم، گروهی دیگر از مدعیان اصلاحات در همراهی کامل با آمریکا و متحدانش بیانیه ای صادر کرده و خواستار نظارت بین المللی بر انتخابات مجلس هشتم در ایران شدند یعنی دقیقاً حرکت در راستای همان راهبرد اجاره ای و زمینه سازی برای «فشار از بیرون»!...
روز چهارشنبه رهبرمعظم انقلاب در دیدار صمیمی دانشجویان و دانشگاهیان استان یزد با ایشان، ضمن تاکید بر ضرورت «اعتماد به نفس ملی» از همنوایی عده ای در داخل با امواج یأس برانگیز تبلیغات بیگانه یاد کرده و فرمودند: «ملت و به ویژه دانشجویان، نخبگان و مسئولین باید راههای جدید بیگانگان برای تضعیف ایران اسلامی را شناسایی و پیش بینی کنند تا بتوانند حیله های جدید آنان را خنثی سازند».
حسین شریعتمداری
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید