یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دوری از بداخلاقی‌های انتخاباتی و حزبی!


دوری از بداخلاقی‌های انتخاباتی و حزبی!
هرچند که سرعت روز افزون تکنولوژی و اثرات مدرنیته خیرات و فواید زیادی را برای جهانیان به ارمغان آورده است اما به همان اندازه نیز این گسترش و سیر صعودی تمدن هزاره سوم، مشکلات و معایبی را به همراه داشته است؛ یعنی به موازات پیشرفت تکنولوژیک، ارتباطات جهانی و نزدیکی‌های مجازی نیز گسترش یافته و دهکده جهانی سبب شده است تا رخنه و نفوذ فرهنگ‌های غالب و مغلوب در یکدیگر و تعامل افکار و نگرش‌های جهانی سرعتی همسان سرعت نور پیدا کند.
این رشد چشمگیر صنعت و انرژی در حالی صورت می‌گیرد که رشد شاخص‌های فکری و فرهنگی مردم جهان نیز روند تصاعدی به خود گرفته و مطالبه مفاهیمی چون آزادی، حقوق طبیعی حیات و ممات و برخورداری از سلامت اجتماعی و حکومتی در گوشه و کنارجهان به چشم می‌خورد و همان اصولی که در اروپای شرقی در چهارچوب آزادی‌خواهی و استبداد ستیزی مطالبه می‌شود، در آفریقای جنوبی نیز ـ منتهی با شور و غلیان کمتر ـ به نحوی مشاهده می‌شود.
این خیمه یکپارچه جهانی افکار و نگرش‌های مسری که پایه‌های اصلی و جهت‌گیری‌های پشت پرده آن در دایره تمدنی غربی‌ها شکل می‌گیرد، در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه جهان سوم نمود و ظهور بیشتری دارد. به طوری که هم‌اکنون کمتر کشور و حکومت توتالیتر و دیکتاتوری یافت می‌شود که معارضی از احزاب، گروه‌ها و شخصیت‌های مطرح ملی و غیر ملی نداشته باشد. یعنی ویروس آزادی خواهی و هم گرایی سیاسی و حزبی که ساخته و پرداخته اصلی تمدن غرب است، درتمامی این کره خاکی و به ویژه کشورهای توسعه نیافته به خوبی رشد ونمو پیدا کرده است.
اما به موازات این سیطره فراگیر فکری و سیاسی که عصاره تمدن بشر قرن بیست و یکم را شکل می‌دهد باید به مضرات و آفت‌های این همسانی جهانی نیز اندیشید و از آن غافل نبود. خصوصاً آنکه ادبیات سیاسی حال حاضر دنیا به شکل بسیار نگران کننده‌ای مبلغ و مروج جریان دو قطبی سیاست‌های جهانی و تشتت همه گیر غربی شده است.
● تحزب غربی
حزب گرایی و آنچه که با عنوان تحزب از آن یاد می‌شود نسخه‌ای چند هزار ساله دارد که با فراز و فرود‌های بسیار، امروزه شکل و محتوای اغلب حکومت‌های موجود در جهان با اشکال گوناگون آن، دمکراتیک، پادشاهی، جمهوری و ... را شکل داده و یا به چالش می‌کشد. نگرش حزبی حال حاضر تا بدانجا فراگیر و از عادات اجتماعی شده است که در کشورهایی چون کنگو، عربستان، لیبی، کوبا، چاد و ... نیز احزاب و به ویژه احزاب یا گروه‌های اپوزیسیون حضور فعال و چشمگیر پیدا کرده و در تعامل و یا در تعارض با حکومت قرار گرفته‌اند.
اما آنچه مد نظر اصلی این نوشتار است عملکرد گروه‌های سیاسی موجود در جمهوری اسلامی، در آستانه انتخابات مجلس و نیز آنچه از آن تحت عنوان احزاب سیاسی و نظام حزبی کشور یاد می‌شود است. این نکته‌ها از آن رو ارزش پرداختن و توجه جدی به خود پیدا کرده است که در نظام سیاسی کنونی ایران و با گذشت ۳۰ سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، اگر تنها نسخه‌ای نازل و کپی برداری ناقص از الگوهای غربی باشد، نه تنها نتیجه بخش نبوده، بلکه اثر معکوس و به شدت منفی در پی خواهد داشت و نباید به عنوان الگوی مصرفی ادبیات سیاسی کشور و نماد رفتاری سیاستمداران مورد استفاده قرار می‌گیرد.
بر همین اساس است که در دنیای تحزب گرای فعلی که احزاب، متشکل از جناح‌ها و گروه‌هایی هستند که با سلیقه‌ها و طرز نگرش‌های متفاوت و گوناگون گرد هم آمده تا هدف واحد را دنبال ‌کنند، اما این هدف یقیناً در چارچوب آنچه آن را منافع ملی، منطقه ای، بومی و مردمی می‌خوانند، قابل تعریف و خوانش است . این قانون تا آنجایی ثبات و استمرار دارد که این احزاب در زیر مجموعه هویت ملی و منطقه‌ای قابل تعریف باشند و در غیر این صورت با نامگذاری به نام احزاب اپوزیسیون از این تعریف خارج می‌شوند.
● حزب گرایی نادرست در ایران اسلامی
اکنون در آستانه انتخابات مجلس هشتم با توجه به شعارها، گفتمان و اخباری که از آنان در این باره بروز می‌یابد، دوباره از همان راه ناقص بودن تحزب در کشور رهنمون می‌سازد.
آنچه ‌هم‌اکنون در رقابت‌های سیاسی و حزبی مد نظر احزاب و گروه‌ها قرار گرفته عبارت است از نوعی حزب محوری افراطی که تمامی عملکرد‌ها و موضع گیری‌های حزب و گروه را در مقایسه با منافع و مضار جناحی و حزبی شناسایی کرده و در قبال آن موضع‌گیری می‌کند. و نقش مردم به عنوان ولی نعمتان اصلی انقلاب و نظام در این میان به شدت مغفول مانده و بدان توجهی نمی‌شود. این در حالی است که تکیه و تاکید بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی و نیز آیت الله خامنه‌ای در مقوله عملکرد احزاب و گروه‌های سیاسی بر موضوعی سوای این گونه عملکردها بوده و آن را به شدت نفی می‌کند.
در همین زمینه رهبر فقیه انقلاب اسلامی در فرازی از سخنان خود به نقش محوری مردم در حکومت و دغدغه خاطر احزاب به خاطر مردم اشاره کرده و می‌فرمایند: ( این مسئله روشن است که بین افراد و جناح‌های موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف نظر هم باشد، صرفا سیاسی است و لو این که شکل عقیدتی به آن داده شود چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تایید می‌نمایم.آنها نسبت به اسلام و قرآن وفادارند و دلشان برای کشور و مردم می‌سوزد و هر کدام برای رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظری دارند که به عقیده خود موجب رستگاری است. اکثریت قاطع هر دو جریان می‌خواهند کشورشان مستقل باشد، هر دو می‌خواهند کارمندان شریف و کارگران و کشاورزان متدین و کسبه صادق بازار و خیابان زندگی پاک و سالمی داشته باشند، هر دو می‌خواهند دزدی و ارتشاء در دستگاه‌های دولتی و خصوصی نباشد، هر دو می‌خواهند ایران اسلامی از نظر اقتصادی به صورتی رشد نماید که بازارهای جهان را از آن خود کند.) این فرازها به درستی ایده آل احزاب سیاسی از نگاه و منظر اسلام و انقلاب را بیان می‌کند.
اما در عرصه رقابت‌های سیاسی و حزبی امروز کشور که در آستانه انتخابات مجلس هشتم به شدت ملتهب وعمل زده شده است، آنچه که رهبر معظم انقلاب از آن باعنوان «بداخلاقی‌های انتخاباتی، بدگویی، تهمت و اهانت» انتخاباتی یاد کردند به شدت نمود پیدا کرده و عرصه سیاست کشور را تاریک و با آینده‌ای مبهم مواجه نموده است.
تجربیات تاریخی و جهانی نشان می‌دهد که خود بینی احزاب و گروه‌ها و دایره بسته موضع‌گیری‌ها و عملکرد آنها که هیچ رد و نشانی از مردم در آن دیده نشود، نه تنها در دراز مدت موجب رویگردانی مردم از احزاب سیاسی و گروه‌ها می‌شود بلکه ضرر و زیان‌های بی شماری به حاکمیت که بر اساس جمهوری اسلامی و قانون اساسی همان حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش است ـ به معنی واقعی کلمه و نه گروه یا شخص خاص ـ وارد می‌کند. از جمله خسارات شدید منازعات بین حزبی و بی توجهی و دوری از به مسائل و معضلات جامعه، سنگ اندازی و مانع تراشی هر حزب و گروه بر سر راه و برنامه‌های حزب و گروه دیگر که بنا بر رأی مردم، سکان کشور را به دست گرفته است. و روشن است که با توجه به اصل حاکم و محکومیت دائمی احزاب در دولت ها،‌ همیشه یک حزب بر سر کار بوده و دیگری در حاشیه و انزوا قرار می‌گیرد و این مانع تراشی‌ها و بداخلاقی‌های صرفاً جناحی و حزبی،‌ نتیجه‌ای جز عقیم ماندن امورات مملکتی و حکومتی و عدم خدمت رسانی به مردم نخواهد داشت.
از سوی دیگر، توجه صرف و خالص به نقاط ضعف وقوت رقیب باعث مغفول ماندن از نکات ونقاط ضعف اجتماعی و مردمی شده، در نتیجه غفلت از انعکاس مشکلات مردم طبیعتا بی توجهی به تصویب و پیگیری مشکلات آنها در مراکز فعال و مسئول حکومتی را به دنبال خواهد داشت. و باز این مردم هستند که به عنوان صاحبان اصلی این انقلاب، اصلی ترین و عمده ترین ضررهای ناشی از مناقشات سیاسی را به جان خریده و متحمل می‌شوند.
این دردآورترین ثمره‌ای است که عائد مردم شده و در ابتدا اعتماد آنها را از گروه‌های گوناگون سیاسی اعم از چپ و راست سلب و در ادامه به دوری و بی توجهی آنها نسبت به مشکلات اساسی نظام، انقلاب و رهبری خواهد انجامید.
در سوی دیگر، از آنجا که در مفاهیم اولیه و اصلی تحزب و گروه گرایی سیاسی برخاستگی از مردم و چرخش، توجه و مطالعه در خواسته‌های گوناگون مردم نهادینه شده است، در صورت ادامه غرض ورزی‌های شخص و حزبی، بدون شک توجه مردم به باطن این اختلافات جلب و با آشکار شدن ماهیت شخصی و گروهی این نزاع‌های جمعی، پشتوانه مردمی احزاب از دست رفته و ممکن است در بحران‌های گوناگونی که باید با مدد مردم حل شود این فرصت به دست نیامده و کشور با بحران جدی مواجه شود.
از این رو، صلاح آن است که گروه‌های گوناگون سیاسی در روزهای باقی مانده تا انتخابات مجلس هشتم و با بهره‌گیری از رهنمودهای رهبری نظام، راهی به جز مطالبات و مناقشات سیاسی جسته و در قاموس واژگان سیاسی و فکری خود توجه به مردم و برای مردم را سرلوحه اقدامات و برنامه‌های خود قرار دهند.
محمدجواد بربریان


همچنین مشاهده کنید