سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


پایان خیال(تخیل در کودکان )


پایان خیال(تخیل در کودکان )
ساعت ۷ بعد ازظهر به وقت كلیولند اوهایو است و خانواده «نات» ساعات گرم یك روز تابستانی را سپری می كنند. پدر بساط كباب را به راه انداخته و مادر علف های هرز باغچه را وجین می كند. بچه ها با دوچرخه هاشان به سرعت این ور و آن ور می كنند. اریك ۴ ساله در حالی كه در روروكش سرعت می گیرد فریاد می زند «من مرد عنكبوتی هستم، هاااا!». بی.جی، برادر ۷ ساله اریك مذبوحانه در تلاش است با دوچرخه بزرگتر از قدش تك چرخ بزند. این بچه ها زمان زیادی دارند تا تعطیلات تابستانی خود را به فعالیت هایی همچون فوتبال و بیس بال بگذرانند. مادر خانواده اما، به آنها اجازه نمی دهد بازی ویدئویی كنند. به اعتقاد او، این نوع تفریح، بازی نیست؛ او خاطرجمع است كه بچه هایش تعطیلات را به شیوه قدیمی و بدون آنكه از پیش برنامه ریزی شده باشد سپری می كنند - نه خبری از وسیله بازی با فناوری پیشرفته است و نه فشار یا ضرب الاجلی در كار است. او می گوید: «بچه ها برای بازی، فقط و فقط بازی، نیاز به وقت دارند.» دخترك خانواده، الیسای ۱۱ساله یك راست سر اصل موضوع می رود: «اگر تخیل خود را بكار نگیرید، چقدر لذت می برید؟»
بسیاری از بزرگسالان همین پرسش را دارند. در برخی كشورها كودكان ۴۰ ساعت در هفته را به تماشای تلویزیون، بازی های ویدئویی، تماشای سی.دی و گشت و گذار در اینترنت می گذرانند. در این عصر جدید تكنولوژی زده، آیا تخیل كودكان به خطر نمی افتد؟
آیا شخصیت های تخیلی و دوستان خیالی به سود هم بازی های بی روح رایانه ای و پلی استیشن به كناری نهاده می شوند؟ آیا تخیل، تنها یادگاری از سده بیستم است؟ به این پرسش ها نه می توان پاسخی صریح داد و نه چندان اطلاعاتی در این باره در دست است. هرچند اسباب بازی های مدرن و بازی های ویدئویی اكشن طرفداران مدافعان خود را دارد -پژوهش های جدید نشان می دهد آنها واكنش را سرعت می بخشند و مهارت های بصری را ارتقا می دهند- اما همواره نگرانی های فزاینده ای وجود دارد كه پیشرفت های عظیم انقلاب دیجیتال می تواند اثر منفی بر رشد فكری كودكان بگذارد و حتی همچون بزرگسالان خلاقیت كودكان را زائل كند. دوروتی سینگر روانشناسی از دانشگاه ییل می پرسد: «اگر ما همه این موضوعات برنامه ریزی شده را دراختیار آنها قرار دهیم، آیا آنها خواهند توانست روزی خود را از این چارچوب از پیش تعیین شده بیرون بكشند و مانند مخترعان بزرگ فكر كنند؟ آیا به این ترتیب كودكان را از اندیشه خلاق باز نمی داریم؟»
نخستین چالش دانشمندان ارائه تعریف دقیق «نیروی تخیل» است. «سینگر»، از دانشمندان پیشرو در مطالعات كودكان و بازی، به همراه شوهرش «جرمی» به سادگی آن را «قدرت تفكر نمادین» می خواند. خلق تصویر چیزی كه مستقیماً در برابر آدمی نیست -برای نمونه، انسان می تواند در حالی كه پشت میز كارش نشسته خود را در ساحل دریا مجسم كند. نیروی تخیل آدمی در ایجاد و توسعه فرایند تفكر پیچیده، از حل مشكلات عملی همچون چگونگی رها شدن از گره ترافیكی گرفته تا تفكرات پیچیده مانند اندیشیدن به ابعاد جهان هستی، نقش محوری دارد. نیروی تخیل ما اوایل زندگی پدید می آید و با ارتباط دادن سلول های مغز به یكدیگر بستر لازم برای فانتزی را در سراسر حیات فراهم می آورد. «مارجوری تیلور» روانشناسی از دانشگاه ارگون و نویسنده «همدردی خیالی و كودكانی كه آن را پدید می آورند» می گوید: «تخیل برای ذهن آدمی، حیاتی است.»
وقتی كودكان بازی تخیلی می كنند، در واقع تخیل خود را پرورش می دهند. شاید آجرهای بازی خانه سازی یا خانه های عروسكی، ازمد افتاده و قدیمی به نظر بیایند اما به واسطه طبیعت بی ساختار و باز خود اجازه می دهند تخیل كودك آنها را به هرسو كه مایل است به پرواز درآورد. «مایكل مندیزا» از بنیانگذاران مركز غیرانتفاعی آموزشی و مرجع در زمینه كودك و بازی می گوید: «یك كارتن خالی ماشین لباسشویی می تواند سفینه فضایی، زیردریایی یا قطار باشد
به نظر می رسد قوه تخیل كودك همزمان با زبان باز كردن او، همان وهله حساس در رشد قوای عقلانی اش، شروع به شكل گیری كند. سینگرها به كمك مجموعه آزمون ها و ارزیابی ها (كودك وقتی با آجرها بازی می كند چقدر خلاق است، یا در آزمون لكه های جوهر چه می بیند) دریافتند معمولاً كودكانی كه بیشتر بازی تخیلی می كنند دایره واژگانی وسیع تر از كودكانی دارند كه كمتر به این گونه بازی ها می پردازند. آنها همچنین، دریافتند كودكان دارای نیروی تخیل قوی تر، از زبان پیچیده تر، مانند استفاده از قیدها و ساختار دستوری مشكل تر همچون ساختارهای فاعلی، بهره می جویند. این بدان روست كه كودكان با بیان داستان ها و اجرای موقعیت های تخیلی مهارت های زبانی خود را به كار می بندند تا بتوانند با موفقیت از پس اجرای آن برآیند. اگر كودك واژه ای را نداند، از والدین یا معلم خود می پرسد، بدین ترتیب هر بار اجرا را به تفریح بدل می كند، دایره واژگانی خود را نیز وسعت می بخشد.
بازی همچنین، قدرت تمركز و توجه را افزایش می دهد و امكان اجتماعی شدن، بیان احساسات و تمرین مهارت های حركتی را برای كودك فراهم می آورد. سینگرها دریافتند كودكانی كه بازی تخیلی می كنند بیشتر می خندند و لبخند می زنند و نسبت به كودكانی كه چندان به بازی های تخیلی نمی پردازند، كمتر رفتارهای تهاجمی از خود نشان می دهند.
بسیاری از پژوهشگران و مربیان می گویند تفریحات الكترونیك به نحو موثر موجب كاهش بازی های تخیلی كودكان می شود. فرانسیس كلوسن، آموزگار دبستان با ۲۰ سال سابقه خدمت در «اكل دتریكس سرینگ» بلژیك، شاهد كاهش قابل توجه سطح دایره واژگان و توان نوشتن دانش آموزان است. كلوسن می گوید: «از ۱۰ سال پیش، تخیل و خلاقیت [در میان كودكان] شروع به كاهش كرده است.» «ویدا تالاجیك» آموزگار «اسنوان والدورفسكا اسكولا» در شهر زاگرب كرواسی، دریافته است كودكان بر زبان از پیش تعیین شده متكی شده اند.او می گوید: «هنگام درس، آنها صداها و عباراتی از بازی های ویدئویی را تكرار می كنند، و كمتر پیش می آید بتوانند بازی های خودانگیخته بكنند. در نبود بازی های ویدئویی، برای آن ها آسان تر است نیروی ابتكار خود را به كار بندند، خود را در یك كشتی، خانه یا در حال پختن كیك مجسم كنند.» یك روانشناس پاریسی به نام «سوفیا كارولین پوتیر»، متوجه شده است وقتی از كودكان می خواهد تصویری بكشند، آنها اغلب هاج و واج تنها به صفحه كاغذ خیره می شوند. او می گوید: «چیزی برای آفریدن ندارند. مطلقاً هیچ!»بازی های رایانه ای، ویدئویی و تلویزیونی شخصیت ها، داستان ها و مكالمات آماده را به خورد كودكان می دهند و كودكان را به گونه ای كاملاً منفعل آماج خود قرار می دهند. این از نگرانی های عصر مدرن است. «دانیل اندرسن» روانشناس دانشگاه ماساچوست، گروهی كودك را از مقطع پیش دبستانی تا دبیرستان زیرنظر قرار داد و نوع برنامه های تلویزیونی مورداستفاده آنها، وضعیت درسی و فعالیت آنها را مستند كرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد آن دسته از كودكان كه تلویزیون تفریح عمده آنهاست كمتر در كنش های خلاقانه همچون كلاس های هنر یا نوشتن خلاقانه در دبیرستان شركت می كنند. همچنین، بچه هایی كه به شكل افراطی مقابل تلویزیون، ویدئو و صفحه مانیتور می نشینند مانع پرورش احساسات خود، سمفونی صدا، چشیدن و لمس كردن كه ذاتی حتی ساده ترین بازی هاست، می شوند. «پائولو سرپت» روانشناس دانشگاه «سینیا»ی ایتالیا و نویسنده «آیا به كودكان خود گوش می دهیم؟» می گوید: «زمان از ارتباطات بشری، بازی، كشتی، درآغوش كشی، بوسیدن یا كشیدن موی همدیگر، ستانده شده است. من این پدیده را خودگرایی تكنولوژیك (technological autism) می نامم.»
برخی پژوهشگران چندان مطمئن نیستند نیروی تخیل كودكان از این طریق مورد تهدید قرار گرفته باشد. «تیلور»، در پژوهش اخیر خود دریافته است از میان ۲۷۳مورد توصیف كودكان از دوستان تخیلی خود، تنها ۳ درصد، ابرقهرمان هایی همچون بت من و سوپرمن را دربر می گیرد. او می گوید: «كودكان شخصیت های موردنظر خود را كه كاملاً یگانه و دارای سرشت منحصر به فرد هستند، تجسم می كنند.» اما برخی دیگر نگرانند نسل آینده دچار نقصان قوای عقلانی شوند
دامنه اثرات اختلال در پیدایش و رشد نیروی تخیل به خوبی می تواند دوران بزرگسالی را نیز درنوردد. «ساندرا راس» روانشناسی از دانشگاه كیس وسترن می گوید:كودكانی كه در دوران نخستین زندگی خود بازی تخیلی می كنند در سال های آینده زندگی خود دارای تفكر خلاق تر و توان بیشتر در حل مسائل هستند. راس در پژوهشی بر ۲۱ دانش آموز اول و دوم دبستان كه هنگام بازی با آجرهای خانه سازی و عروسك بازی تخیل قوی تر و احساسات بیشتری از خود نشان می دادند، دریافت این گروه در «آزمون بهره گیری از اشیاء» امتیاز بالاتری به دست آوردند؛ در این آزمون كودك باید اندیشه های سازنده خود را هنگام استفاده از اشیائی همچون آجرهای خانه سازی یا روزنامه به كار گیرد، تا میزان خلاقیتش سنجیده شود. راس، در پژوهشی دیگر با به كارگیری ۳۱ نفر از همان دانش آموزان كه به كلاس های پنجم و ششم راه یافته بودند، دریافت آنهایی كه در سن پایین تر در بازی ماهرتر بودند در سن بالاتر نه تنها در آزمون اشیاء بلكه در مهار موقعیت های تنش زا همچون زورگویی همكلاسان تواناترند. او می گوید: «سطح خوب مهارت های بازی در دوران اولیه زندگی نمایانگر توان بیشتر در چاره جویی برای گره گشایی از مشكلات روزمره آینده است».
شاید بی انصافی باشد بازی های ویدئویی و دیگر اشكال تفریحات الكترونیك را به عنوان یگانه عامل نارسایی در نیروی تخیل مورد نكوهش قرار دهیم. در ایالات متحده، بسیاری مدارس زنگ تفریح را كوتاه یا به كلی حذف كرده اند؛ تاكید روزافزون بر آزمون های استانداردشده كمتر از همیشه زمان برای نقاشی یا موسیقی باقی گذاشته؛ و یگانه انگیزه، آماده كردن كودكان برای ورود به دنیای رقابتی و هرچه بیشتر تكنولوژیك، است. والدین در مسابقه بالا بردن سطح قوای عقلانی كودكان خود با آموزش آنها در سنین پایین دست و پا می زنند اما فضای اندك برای بازی های قدیمی برای تلاش آنها حاصلی وارونه به بار آورده است.دست اندركاران صنعت بازی های ویدئویی استدلال می كنند كه بازی ها در واقع به كودكان خدمت می كنند تا آنها را برای زندگی در سده بیست و یكم آماده سازند. از این گذشته، در چندین دهه پیش و با پیدایش سینما و تلویزیون هم، چنین جار و جنجالی برپا شده بود. به هر رو، راندن تمامی اشكال بازی های ویدئویی و برنامه های تلویزیون با یك چوب، خطاست. سینگرها، برنامه تلویزیونی همگانی «بارنی و دوستان» را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند وقتی بزرگسالان و كودكان نقش های تخیلی این برنامه را اجرا می كنند، كودكان تخیل بیشتری از خود بروز می دهند.آندرسون نیز دریافت كودكانی كه برنامه تلویزیونی «همسایگان» را نگاه می كنند هنگام نوجوانی در «آزمون بهره گیری از اشیاء» امتیاز بالاتری كسب می كنند؛ شاید بدان رو كه آقای راجر [یكی از شخصیت های این برنامه] اشیاء معمولی را برمی دارد و آنها را به شكل تازه مورد استفاده قرار می دهد. به نظر آندرسون، تكنولوژی جدیدتر همچون اینترنت می تواند ظرفیت فانتزی را افزایش دهد. «تكنولوژی تیغ دولبه است.»از برخی جهات چنین استدلالی قابل بحث است: تفریحات الكترونیك به این زودی ها عرصه را خالی نمی كنند. در آزمایشگاه رسانه های ام.آی.تی كمبریج ماساچوست، پژوهشگران تكنولوژی را با فانتزی به گونه ای درهم آمیخته اند كه امیدوارند بتوانند تخیل كودكان را پرورش دهند. آنها مشغول آزمایش شخصیتی مجازی با نام «سُم» هستند كه بر پرده پلاسمائی نمایش داده می شود و برای بچه ها قصه تعریف می كند. «سم» شروع به تعریف یك حكایت می كند، سپس كمی تامل می كند و از هم بازی انسانی خود می خواهد دنباله حكایت را نقل كند. هدف، بالا بردن سطح سواد از طریق یادگیری تخیلی است. رامونا آلن، مدیر منابع انسانی آزمایشگاه ام.آی.تی، همچنان كه الكسیس، دختر ۶ ساله خود را هنگام بازی با دوست مجازیش، نگاه می كند، می گوید: «به اعتقاد من سم كمك می كند نیروی خلاقیت برانگیخته شود.» همچنانكه كه الكس با احتیاط درگیر بازی می شود سم می پرسد: «دوست داری با هم یك قصه تعریف كنیم؟» آلن می گوید: «كودكانی كه در معرض این گونه تكنولوژی قرار می گیرند از همتایان خود آمادگی بیشتر بدست خواهند آورد.»
تا وقتی سم به خانه ها یا كلاس های درس راه پیدا كند -دستكم یك دهه دیگر، با فرض این كه تمامی اشكالات آن رفع شده باشد- الكسیس و پسران خانواده نات در كلیولند پا به دوران بزرگسالی خواهند گذاشت. هیچ فرمولی در دنیا وجود ندارد كه خوشبختی، تخیل و كمال زندگی آنها را تضمین كند. اما با آنكه محصولات تفریحات ابرتكنولوژیك قفسه های اسباب بازی فروشی ها را انباشته اند، بی گمان بازی های ساختارنایافته باید از اولویت بالاتری برخوردار باشند، بازی هایی كه تفكر خلاق و تخیل كودكان را برای باقی عمر، بارور می كنند.


همچنین مشاهده کنید