یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پس لرزه های نسل کشی مسلمانان در بوسنی


پس لرزه های نسل کشی مسلمانان در بوسنی
امام جماعت این مسجد در حالی که روی آن منبر آینه کاری شده نشسته است، بر اسرائیل لعنت می فرستد و می گوید؛ «تروریست های صهیونیست حیوان هایی هستند در چهره انسانی و نوار غزه را به اردوگاه مرگ تبدیل کرده اند.» و سپس اضافه می کند؛ «آغاز پایان این شبه دولت یهودی فرا رسیده است.»بیش از چهار هزار نفر در این مسجد که نام پادشاه سابق سعودی یعنی «فهد بن عبدالعزیز آل سعود» را بر خود دارد، نشسته اند و به سخنان امام مسجد گوش می کنند. جایگاه زنان هم در طرف چپ مسجد با پرده یی از جایگاه مردان جدا شده است. روز جمعه و زمان برگزاری نماز جمعه است و مکان شهری است که در آن مرگ اسرائیل اعلام می شود و البته در دوهزار کیلومتری شمال غربی نوار غزه قرار دارد. این شهر در قلب اروپا است یعنی همان سارایوو.
حال «ناظم خلیلوویچ» از منبر پایین آمده و از آن امام جماعت آتشین گفتار مسجد فهد به میزبانی بوسنیایی و مهربان تبدیل شده است؛ «چای یا قهوه؟» در آپارتمان او که پشت آن مسجد قرار دارد، میوه و گردو و ژله فراوان است و عکس همسر و چهار فرزندش روی میز قرار دارد. این خانه دنج و زیبا و آرام درست نقطه مقابل خطبه هایی است که صاحبخانه در مسجد می خواند. مسجد فهد که با دلارهای سعودی بنا شده بزرگ ترین عبادتگاه مسلمانان بالکان به شمار می آید و به عبارت دیگر این مسجد در حال حاضر مرکز بنیادگرایان به اصطلاح اسلامگرا در بوسنی و هرزگوین محسوب می شود و امام جماعت آن حامی و پشتیبان وهابیون است.
او خود را یک سلفی می داند یعنی همان شاخه به شدت بنیادگرای اهل سنت.خلیلوویچ می داند که همه وهابیون را با القاعده یکی می دانند اما می گوید با این مسائل کاری ندارد؛ «نمی توانم مانع مسلمانانی شوم که نزد من می آیند و به طریق خود عبادت می کنند.» او در مورد آن سوءظن ها درباره مسجد فهد هم می گوید؛ «غربی ها از این مساله عصبانی هستند و هراس دارند که در حال حاضر بسیاری از مسلمانان به مکتب خود بازگشته اند و دیگر مثل گذشته به جای رفتن به مسجد برای نوشیدن مشروبات الکلی و خوردن گوشت خوک به میخانه ها نمی روند.»
«غرب» از سال ۱۹۹۲ در نظر بسیاری از مردم بوسنی حکم یک ناسزا را دارد زیرا در آن زمان سازمان ملل با تحریم تسلیحاتی بوسنی در عمل مقاومت نظامی مسلمانان در جنگ علیه مهاجمان صرب را به شدت تضعیف کرد. و تازه پس از چهار سال جنگ و یکصد هزار کشته بود که جامعه جهانی تحت فشار و البته رهبری امریکا به این جنگ و خونریزی پایان داد.
۸۰ درصد قربانیان غیرنظامی جنگ بوسنی از مسلمانان بودند.این کابوس و خاطره تلخ به صورتی عمیق در اذهان مسلمانان بوسنی باقی مانده و به همین دلیل کار بر بنیادگرایان آسان شده است. آنها حمله صرب ها و کروات های مسیحی را همان «جنگ صلیبی» کافران عنوان کرده و خود را قدرتی مطمئن و حفاظت کننده از مسلمانان بوسنی می دانند. خلیلوویچ در جنگ بوسنی فرمانده گردان چهارم توپ های ۱۵۵ میلیمتری بود. او لباس سیاه رزم به تن می کرد و ریشی تقریباً انبوه و بلند داشت و یک شال دور سرش می بست. خلیلوویچ خود شاهد آمدن اولین جهادگران عرب و شمال آفریقا به بوسنی بود و حضور آنها مذهب سلفی را در این کشور گسترش داد؛ مذهبی که هیچ تفسیر دیگری به غیر از تفسیر خود را برنمی تابد و همه سنت های جدید اسلام را رد می کند. سارایوو اما نقطه تقاطع و مرز مشترک شرق و غرب در قلب اروپا به شمار می آید؛ نقطه یی میان اسلام و کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس و نقطه یی میان میراث عثمانی و اتریش و مجارستان.
اگر روزی مسلمانان سارایوو نقش میانجی و حائل میان این دو دنیا را نداشته باشند، آنگاه است که اروپا با انفجاری دیگر روبه رو خواهد شد. البته هنوز هم پایتخت بوسنی متروپولی است با رستوران های شیک و سالن های کنسرت و تابلوهای تبلیغاتی که روی آنها تصاویر انواع و اقسام لباس ها و عطر های مردانه و گاه لباس های پوشیده زنانه به چشم می خورد. اما آخرین خبرها از شبه نظامیان مربوط به دو سال پیش است یعنی زمانی که آنها در پارک های حاشیه شهر علیه برخی رفتارهای غیراسلامی دست به اقداماتی زدند. بر پایه یک نظرسنجی که در سال ۲۰۰۶ انجام گرفته است، تنها سه درصد از مردان و زنان بوسنی یعنی تنها ۶۰ هزار نفر خود را پیرو مذهب سلفیه معرفی کرده اند. ۱۰ درصد دیگر اعلام کرده اند با حفظ هنجارهای اخلاقی کاملاً موافق هستند.
اما از زمان حملات یازدهم سپتامبر رادیکال ها و اربابان عرب آنها به شدت مورد سوء ظن قرار دارند و شاید به همین دلیل کسی از آنها هواداری نمی کند. رادیکال ها هر شب به صورت انفرادی یا در گروه های کوچک با عجله از آپارتمان های اطراف مسجد فهد یعنی از همان آپارتمان هایی که هنوز هم آثار انفجار نارنجک و بمب های دوران جنگ بر نمای آنها دیده می شود، بیرون می خزند و به مسجد می روند. مسجد فهد شب ها و روزهای وسط هفته تقریباً خالی است و از آن جمعیتی که برای نماز جمعه در آن گرد می آیند، معمولاً خبری نیست. این عده برخلاف دیگر مسلمانان در صف هایی چسبیده به هم نماز می خوانند زیرا عقیده دارند به این صورت شیطان نمی تواند در میان صفوف آنان رخنه کند. جنگ فرهنگ ها در بوسنی و در میان مسلمانان این کشور سابقه یی نزدیک به هزار سال دارد. اما این روزها این جنگ فرهنگی به اینترنت راه پیدا کرده است و شبکه هایی چون «استودیو دین» پرچمدار این جنگ شده اند. این سایت اینترنتی در واقع وظیفه آموزش تعالیم سلفی به وارثان یوگسلاوهای کافر و سوسیالیست را دارد.
مردم پرسش هایی روزمره را در این سایت مطرح می کنند؛ پرسش هایی در مورد موسیقی، سیگار، نوع درآمدها و همین طور پرسش هایی درباره احکام پوشش و لباس و البته اخلاق. پاسخ های روحانیون مسوول این سایت در این موارد معمولاً کاملاً به یکدیگر شبیه است؛ «موسیقی و آلات موسیقی حرام است، سیگار کشیدن حرام است و...» این سایت اینترنتی در میان بوسنیایی های تبعیدی یا مقیم خارج نیز طرفدارانی دارد و به همین دلیل چندی پیش دادگاه قانون اساسی آلمان دستور انجام تحقیقات در مورد این سایت را صادر کرد. بر پایه تحقیقات انجام گرفته در این سایت اینترنتی بیشتر مباحث مطرح شده در مورد جهاد است و بسیاری از وهابی های آن مسجد شاه فهد در سارایوو به شدت در این سایت فعالیت دارند.آیا در بخش تحت تسلط مسلمانان جمهوری از هم گسسته بوسنی و هرزگوین آن هم هشت ماه پس از انعقاد تفاهمنامه این جمهوری با اتحادیه اروپا جامعه یی موازی و رادیکال و خشونت طلب در حال شکل گرفتن است؟ از قرار معلوم نشانه هایی دال بر این مساله وجود دارد و به گفته پروفسور «رشید حافظوویچ» استاد مدرسه عالی اسلامی؛ «به عقیده من ویروسی بالقوه مرگبار در بوسنی وجود دارد.» رئیس پلیس فدرال بوسنی هم اعتراف می کند که این جمهوری در معرض خطر قرار دارد و از شواهد و مدارکی می گوید که بر اساس آن حمله کنندگان انتحاری در حال تجهیز خود به کمربندهای انتحاری بوده اند.
«اسد هاشموویچ» نویسنده بوسنیایی که تحقیقات زیادی در مورد مجاهدین بوسنی و هرز گوین انجام داده است، می گوید؛ «آنها وسایل مورد نیاز برای منفجر کردن خود را در اختیار دارند اما منتظر فرمان رهبران خود هستند.» ماموران یگان ویژه ضدترور در مارس گذشته پنج مرد را دستگیر کردند که چهار تن از آنان از سلفی های سارایوو بودند. بر پایه شواهد موجود رهبران بوسنیایی این گروه یکی از رزمندگان سابق بریگاد «المجاهدین» است که ظاهراً اسپانسرهایی در آلمان و اتریش دارد و با کمک آنها مواد منفجره تهیه کرده است. پس از دستگیری این عده پلیس توانست اردوگاهی در مناطق کوهستانی و صعب العبور را کشف کند که ظاهراً به عنوان زرادخانه و محل تمرینات نظامی از سوی این عده مورد استفاده قرار می گرفته است. به دلیل فعالیت های عاملان رخداد یازده سپتامبر از جمله «خالد شیخ محمد» در بوسنی، فشارهای بین المللی بر دولت سارایوو در سال ۲۰۰۲ افزایش یافت. بنیادها تعطیل شدند و دفاتر کمیساریای عالی سعودی که تا آن زمان از سوی امریکا پشتیبانی می شد، مورد بازرسی قرار گرفتند.
اعضای قدیمی القاعده یعنی «علی حمد» اهل بحرین و «ابوحمزه» اهل سوریه نیز در حال حاضر هنوز در خارج از شهر سارایوو در بازداشت موقت به سر می برند. به گفته محافل امنیتی ابوحمزه عامل اصلی انتقال پول از اسپانسرهای سعودی به سلفی های بوسنی بوده است. از قرار معلوم آنها برای هر زنی که حجاب کامل را رعایت کند، ماهانه مبلغ ۶۰۰ یورو به عنوان پاداش در نظر گرفته بودند.بنیادگرایان با حرکتی آهسته اما پیوسته در حال رخنه در بوسنی هستند و جامعه سارایوو هم ظاهراً تغییرات زیادی داشته و از پتانسیل لازم برای پیوستن به بنیادگرایان برخوردار است. به عنوان مثال این تاکسیران ریشو که هر روز در کنار پل های سارایوو یعنی همان شهری که در سال ۱۹۱۴ قتلگاه وارث تاج و تخت خاندان هابسبورگ شد، منتظر مسافر می ایستد، در شب ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۸ ناگهان در صف اول کسانی قرار گرفت که حصار پلیس را شکستند و به آکادمی هنر حمله بردند و علاوه بر آن شرکت کنندگان در یک جشنواره غیراخلاقی را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
حمله یکپارچه و وحشیانه افراد شناخته شده وهابی در آن شب موجب زخمی شدن هشت نفر شد و دیگر نشست ها را هم به تعطیلی کشاند. «سرویدان دیزارویچ» رئیس بوسنیایی کمیته «هلسینکی» چند روز بعد از شکست جامعه مدنی و از «ادبیات فاشیستی» که یادآور «تحرکات نژادپرستانه دوران هیتلر» است، سخن به میان آورد. در حقیقت سیاستمداران همه جناح های سیاسی در بوسنی به نوعی بر طبل رادیکالیسم می کوبند و این مساله نه تنها کاراکتر سکولار بوسنی بلکه اتحاد دولتی میان مسلمانان و صرب ها و کروات ها را مورد تهدید قرار می دهد. برخی از سیاستمداران محلی به شدت در پی جداسازی کلاس های مدارس بر پایه مذهب دانش آموزان هستند. در سپتامبر ۲۰۰۸ برای اولین بار مهدهای کودک دولتی سارایوو از برگزاری جشن های کریسمس منع شدند. بیش از همه این سران دولت و احزاب هستند که در مقابل برقراری آشتی و صلح میان مخالفان جنگ مانع ایجاد می کنند. «نیکلا اسپریچ» نخست وزیر صرب دولت ائتلافی ضعیف بوسنی عقیده دارد کشورش به سوی تجزیه نهایی و همه جانبه پیش می رود. اسپریچ می گوید تا زمانی که این جمهوری توسط نمایندگان جامعه جهانی و تحت قیومیت سازمان ملل اداره می شود، او قدرتی ندارد؛ «دست و پای من بسته است. من سکه شانس و به عبارتی ای میل آدرسی هستم که نهادهای بین المللی نامه هایشان را به آن آدرس ارسال می کنند.»
چند خانه آن سوتر درکاخ ریاست جمهوری «هاریس سیلاژیچ» نماینده مسلمانان در بالاترین رده دولت حضور دارد. در دوران جنگ سیلاژیچ به عنوان وزیر امور خارجه و نخست وزیر بوسنی مشغول بود اما امروزه این مرد شیک پوش سابق بر اثر سال ها جنگ قدرت خرد و شکسته شده است. با این حال او هنوز هم از جمله زیرک ترین نمایندگان مسلمان این کشور چندملیتی به شمار می آید. سیلاژیچ چیزی در مورد اسلامی کردن بوسنی نمی داند اما از نظر وی مساله مهم تر این است که مسلمانان پس از آن کشتارهای جمعی دهه ۹۰ به دنبال برخورداری از عدالت هستند. سیلاژیچ در همان حال که نیمی از اعضای کابینه مقابل انتظار او را می کشند، سیگاری روشن می کند و می گوید به عنوان یک «اروپایی معتقد» امید دارد غربی ها بتوانند درک کنند چه چیزی در این جمهوری در معرض خطر قرار گرفته است؛ «بوسنی اگرچه کشوری کوچک است اما نمادی بزرگ به شمار می آید.»
در به اصطلاح مرکز ثقل سارایوو یعنی دقیقاً در مرز میان بخش عثمانی و هابسبورگی این شهر قدیمی، هتل بازگشایی شده «اروپا» قرار دارد و برای شهری که زمانی به «اورشلیم بالکان» مشهور بود، از اهمیتی خاص برخوردار است. گارسون های این هتل قهوه ترک را در قوری های کوچک مسی و زیر آن لوسترهای کریستال سرو می کنند. در گوشه یی از لابی این هتل پیرمردی نشسته است و به صورتی خستگی ناپذیر تاریخ فلسفه اروپا از کانت تا هگل را تعریف می کند و عقیده دارد این فلسفه با ذات و جوهره اسلام بوسنیایی هیچ مغایرتی ندارد.«مصطفی اسپاهیچ» استاد مدرسه قرآن سنتی «قاضی خسرو بیک» است و پیرترین استاد دانشگاه در بوسنی به شمار می آید. او در دوران یوگسلاوی سابق به جرم فعالیت های اسلامی همراه با «علی عزت بگوویچ» رئیس جمهور فقید بوسنی پنج سال از عمر خود را در زندان سپری کرده است. اسپاهیچ می گوید سارایوو یعنی همین مرز میان شرق و غرب و دژ اروپایی عرفان اسلامی نمی تواند تبدیل به حوزه و شاخه یی از قشریون عربستان سعودی بشود.
اسپاهیچ برای اثبات این عقیده خود مثالی می آورد؛ «اگر کسی بخواهد درخت های آلوی ما را قطع کند و به جای آن نخل خرما بکارد، به او خواهیم گفت نخل خرما در اینجا رشد نمی کند.» اسپاهیچ در عین حال به شدت از «مصطفی سریچ» مفتی اعظم بوسنی انتقاد می کند و می گوید؛ «او به وظایفش عمل نمی کند و تنها به آلمان سفر می کند و جایزه پشت جایزه می گیرد. در حالی که وظیفه اصلی وی در حال حاضر مبارزه با رادیکال ها است.»
سریچ یا همان رئیس همه مسلمانان بوسنی در سال ۲۰۰۷ برنده جایزه «تئودور- هویس» شد. این مفتی اعظم بوسنی در هیچ جایی به اندازه آلمان مورد تجلیل قرار نگرفته و در هیچ جایی جز محافل تحصیلکرده کشور خودش مورد انتقاد قرار نگرفته است. منتقدان سریچ عقیده دارند این عدم هماهنگی دلایل زیادی دارد که مهم ترین آن از نظر آنان این است که آلمانی ها از این مفتی اعظم انتظار داشتند برای مساجد آلمان امامان جماعت لیبرال تربیت کند تا شاید مشکل دولت این کشور با امامان جماعت فعلی برطرف شود. مخالفان سریچ عکسی مونتاژ شده با ریشی عجیب و غریب از وی درست کرده و زیر آن عکس نوشته اند؛ «این رئیس وهابیون است و همه گناه ها برگردن اوست.» این عکس جنجال برانگیز به عنوان تیتر اول روزنامه «دنی» چاپ شد و جالب آنکه شخص سریچ همین عکس را در اتاق پذیرایی خود و درست در مقابل قاب عکس «سلطان محمد دوم» (۱۴۶۳) که به مداراگری معروف بوده، آویخته است.
سریچ که در سارایوو از روی تمسخر به وی «مرد دو چهره» لقب داده اند، به شدت عصبانی است و از اینکه وی را به کرات وهابی و سلفی و تروریست نامیده اند، خسته شده است. او به ما می گوید؛ «قبل از اینکه صحبت را شروع کنیم باید بدانیم در چه موردی می خواهیم حرف بزنیم.» البته عصبانیت این مفتی اعظم کاملاً قابل درک است زیرا حمایت غرب از وی و بالا گرفتن احساسات اسلامی و ملی در کشورش مانع از رسیدن به آن هدفی است که غربی ها در قرارداد دیتون در سال ۱۹۹۵ در نظر گرفته بودند. در آن قرارداد که با جهت دهی های آشکار غرب تنظیم شده، به صراحت آمده است که جمهوری بوسنی و هرزگوین تنها در اختیار مسلمانان نیست و به همه اقوام این کشور تعلق دارد. البته سریچ ادعا می کند شخصاً پیوندی ناگسستنی با اسلام لیبرال دارد اما در همان حال حفظ رابطه وی با اردوگاه سلفی ها و «شیخ سلمان ال عودا» نماینده سابق اسامه بن لادن موجب نارضایتی های زیادی شده است. سریچ البته همه این اتهام ها را بی اساس می داند و می گوید؛ «ما تنها می خواهیم به عنوان یک جامعه اسلامی به روی همه آغوش بگشاییم.» چندی پیش سریچ اجازه داد درهای مسجد شاه فهد برای یک زن و گروه فیلمبرداری اش گشوده شود، یعنی همان مسجدی که با آن مناره های بلند در میان برج های حاشیه سارایوو جلوه یی خاص دارد.
ترجمه؛ محمدعلی فیروزآبادی
منبع؛اشپیگل
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید