یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

جنگ مرگبار تاریخ


جنگ مرگبار تاریخ
«موكیا اولومبا» ۲۸ ساله روی تختی در اردوگاه آوارگان كاتانگا - استان نفرین شده كنگو- نشسته و مصیبت هایی كه در چند ماه گذشته دیده را به یاد می آورد.
در نوامبر گذشته وقتی شورشیان ضد دولتی به روستای محل زندگی او حمله كردند و خانه به خانه ساعت ها به قتل عام پرداختند، بسیاری از همسایه ها و خویشاوندان این زن هم كشته شدند.
اولومبا و شوهرش به همراه چهار فرزندشان توانستند از این صحنه كشتار بگریزند، اما همه اموالشان باقی ماند و در میان آتش و خون و جسدها نابود شد. حالا اولومبا تلاش می كند كه نوزاد شش ماهه اش را نجات دهد. این نوزاد اكنون در كلینیكی بستری است كه توسط بخش مبارزه با ایدز سازمان پزشكان بدون مرز اداره می شود. استخوان های كودك از فرط سوءتغذیه بیرون زده و اگرچه همه اجزای صورتش نشان از درد شدید او دارد اما توان گریه كردن در او وجود ندارد. پرستار بیش از نیم ساعت تلاش می كند تا آمپول حاوی آنتی بیوتیك را به نوزاد تزریق كند اما پوست او چنان به استخوان چسبیده كه امكان این كار وجود ندارد. بدون دارو این نوزاد می میرد. همه جنگ ها پایانی دارند. در كنگو، كشوری با ۶۳ میلیون نفر جمعیت در قلب آفریقا، سه سال پیش توافقنامه صلحی امضا شد كه قرار بود پایان دهنده جنگی باشد كه بیش از هشت كشور در آن درگیر شده بودند. این جنگ تلفات جانی به جا گذاشته كه در تاریخ معاصر بی سابقه است. كمیته نجات بین المللی تخمین زده است كه از زمان شروع جنگ كنگو در سال ۱۹۹۸ تاكنون نزدیك به ۹/۳ میلیون نفر به دلایل مربوط به جنگ كشته شده اند. به این ترتیب این مرگبارترین جنگ دنیا از زمان جنگ جهانی دوم تاكنون است.
این جنگ در ظاهر به پایان رسیده است. كنگو اكنون دیگر صحنه درگیری ارتش های خارجی نیست. اولین انتخابات واقعی این كشور در طول ۴۰ سال گذشته قرار است تابستان امسال برگزار شود. نیروهای بین المللی هم برای صلح بانی وارد كشور شده اند. اما درد و رنج مردم كنگو ادامه دارد. هنوز در شرق كشور درگیری در جریان است و شورشی ها به غارت و تجاوز و كشتار دست می زنند. ارتش كنگو كه قرار بود نماد و حافظ كشور باشد خود اقدام به یورش به روستاها و قتل و غارت می كنند. پیامدهای جنگ از خود آن مرگبارتر است. سال ها جنگ و خونریزی جامعه و زیرساخت های كنگو را نابود كرده است. این كشور نه فاضلاب دارد و نه امكانات اساسی دیگر، بیماری و سوءتغذیه در همه بخش های آن دیده می شود. بیماری های مداوم اكنون در كنگو به سلاح كشتار جمعی تبدیل شده است. به گفته كمیته نجات بین المللی كه در شش سال گذشته تحقیقات زیادی درباره كنگو انجام داده، ۱۲۵۰ كنگویی هر روز به دلیل مسائل مرتبط با جنگ جان می دهند. بخش عمده این دلایل را بیماری و سوءتغذیه شامل می شود.
از بسیاری جهات این كشور هیچ تفاوتی با گذشته نكرده و همچنان ویران و خطرناك و بدترین مكان روی زمین است. اما مشكلات كنگو به ندرت در رسانه ها تیتر می شود و در فهرست دریافت كنندگان كمك های بین المللی، نام آن همواره در ردیف های آخر است. كنگو بعد از سودان دومین كشور بزرگ آفریقای زیرصحراست. این منطقه وسیع و بی نهایت صحنه داستان قلب تاریكی جوزف كنراد در سال ۱۸۹۹ است.
شاید به خاطر سابقه نفرین شده و حاكمان بی توجه این سرزمین است كه دنیا چنین به خونریزی های كنگو بی تفاوت شده است.
از سال ۲۰۰۰ تاكنون سازمان ملل میلیاردها دلار برای مأموریت صلح بانی در كنگو هزینه كرده و در حال حاضر این نیرو بزرگترین نیروی سازمان ملل در دنیاست كه به نام اختصاری فرانسوی اش «MONUC» خوانده می شود. اما تعداد این نیروها فقط ۱۷۵۰۰ نفر است كه برای كشوری به پهناوری كنگو رقم اندكی است. در ماه فوریه سازمان ملل و گروه های امداد آن كه در كنگو مشغول به كار هستند ۶۸۲ میلیون دلار كمك بشردوستانه طلب كردند. تاكنون فقط ۹۴ میلیون دلار از این رقم پرداخت شده كه این برای هر نفر سهمی معادل ۴۰/۹ دلار را شامل می شود.
گروه امداد بین المللی آكسفام تخمین زده است كه كمك سازمان ملل برای سونامی زده ها در سال گذشته ۵۵۰ دلار افزایش یافته است. این بی توجهی و غفلت دلایل زیادی دارد. شاید دیگر نیت خیر آدم ها كمتر شده و یا توجه همه به فاجعه ای دیگر در آفریقا یعنی نسل كشی در دارفور معطوف شده است؛ فاجعه ای كه اكنون دنیا را به خود مشغول كرده و دیگر جایی برای كنگو باقی نگذاشته است. اما چنین كاری هزینه های زیادی دارد. كنگو كه اكنون به كشور مصیبت زده آفریقا تبدیل شده زمانی امید این قاره بود. زمین های حاصلخیز و جنگل های انبوه در منطقه ای بزرگتر از مجموع ایالات كالیفرنیا، كلرادو مونتانا، نیومكزیك، اورگان و تگزاس، موقعیت بی نظیر برای این كشور ایجاد كرده است. خاك و معادن این كشور پر از الماس، طلا، اورانیوم، مس و تنتالوم است. تنتالوم كه محلی ها آن را كلتان می خوانند در قطعات الكترونیك همچون گوشی موبایل و لپ تاپ استفاده می شود. آب رودخانه كنگو زمانی كل قاره را سیراب می كرد. به دلیل همین منابع غنی است كه مشكلات این كشور هم آن قدر زیاد است و همسایگان را به مداخله و آشوب تشویق می كند. بنابراین ثبات بخشیدن به كنگو برای ایجاد ثبات در كل آفریقا ضروری است. اگر دنیا خواهان صلح در آفریقاست باید مشكل بزرگترین كشور این قاره حل شود.
اما این، كار دشوار و عظیمی است. در یك سال گذشته شرق كنگو نابود شده است. راه ها و خطوط قطار یا ویران شده و یا در میان جنگل ناپدید شده اند. بیمارستان ها و كلینیك ها نابود شده و برق اگر در نقاط محدودی وجود داشته باشد بسیار ضعیف است. پناهجویان و آوارگانی كه از جنگ میان نیروهای دولتی و شورشی ها گریخته اند در راه یا طعمه غارتگران شده اند و یا پیش از رسیدن به جای امن جان خود را از دست داده اند. آنچه قربانیان این فجایع از مصیبت هایشان تعریف می كنند شبیه فجایع دارفور است.
این درس خوبی است برای كسانی كه فكر می كنند مسئولیت غرب با امضای توافقنامه صلح در دارفور به پایان رسیده است. طرف های درگیر در كنگو مدت ها پیش پیمان صلح امضا كردند و نیروهای سازمان ملل هم بر اجرای این پیمان نظارت می كنند. همه طرف ها هم بر پایبندی خود به این پیمان تاكید دارند، اما هنوز فجایع مرگبار ادامه دارد. كنگو نمونه دردناكی است از این حقیقت كه جنگ و صلح گاهی اندك فاصله ای از هم ندارند. «مالمبا نوكولو» شهر كوچكی در بالای رودكنگوست، از اواخر سال گذشته بیش از ۱۸ هزار پناهجویی كه از بیم كشتار از روستاهایشان گریخته اند به این شهر سرازیر شدند. اكثر این آوارگان هیچ چیز به غیر از لباس های پاره و شكم های گرسنه با خود به این شهر نیاوردند. «نگویی بانزا لئونتین» ۴۵ ساله به همراه شوهرش در خارج از خانه ای معمولی كه اتاقی از آن را اجاره كرده اند نشسته و درباره فرارشان از جنگ به همراه ۹ كودكشان سخن می گویند. شورشیان موسوم به «مای مای» ها به روستای آنها حمله كرده و خانه ها را به آتش كشیدند. مای مای ها كه به جادو اعتقاد دارند شكم ها را می دریدند و اجزای بدن قربانیان را بیرون می كشیدند. صحنه های این كشتارها هیچ گاه از ذهن نجات یافتگان آن پاك نمی شود. هر كه می توانست از آن مهلكه بگریزد به سرعت می دوید و تا جایی كه توانش به پایان نمی رسید از پا نمی ایستاد.
برای میلیون ها كنگویی ها، زندگی هر روز با جدالی مرگبار همراه است. بسیاری از آنها در بیمارستان ها و كلینیك های بدون امكانات هفته ها بدون رسیدگی بر تخت افتاده اند. نه خانواده ای برای آنان باقی مانده كه به وضعیتشان رسیدگی كند و نه پرستاری. تاریخ كنگو داستان بی پایان و بدون وقفه همین مصیبت هاست. این كشور كه ابتدا ملك خصوصی «لئوپولد دوم» پادشاه بلژیك بود و بعد مستعمره این كشور شد، بعد از دهه ها حكومت بی رحمانه خارجی ها در سال ۱۹۶۰ استقلال خود را به دست آورد.
اما طی چند ماه «لومومبا» اولین نخست وزیر منتخب این كشور توسط مخالفان با حمایت آمریكا و بلژیك كشته شد. دلیل این ترور روابط روبه رشد «لومومبا» با اتحاد شوروی بود. بعد از مرگ نخست وزیر منتخب راه برای به قدرت رسیدن «موبوتو سه سه سكو» از ژنرال های ارتش هموار شد. موبوتو كه در جریان جنگ سرد مورد حمایت آمریكا بود ریاست یكی از فاسد ترین رژیم های تاریخ آفریقا را به عهده گرفت و میلیاردها دلار به جیب خود ریخت. در سال ۱۹۹۶ دو كشور همسایه یعنی رواندا و اوگاندا با هم به كنگو حمله كردند تا شبه نظامیان هوتو را نابود كنند. این شبه نظامیان مسئول نسل كشی در رواندا بودند و در جنگل های شرق كنگو پناه گرفته بودند. با پیشروی ارتش های مهاجم در كنگو، موبوتو از كشور گریخت و مهاجمان، لوران كابیلا یكی از رهبران شورشی را به ریاست جمهوری منصوب كردند.
اما شرایط بدتر شد. در سال ۱۹۹۸ بعد از نزدیك شدن كابیلا با هوتوها، رواندا و اوگاندا بار دیگر به كنگو حمله كردند و آتش جنگی را روشن نمودند كه به جنگ جهانی اول آفریقا معروف شد. نیروهای هشت كشور همسایه آفریقایی در جنگ در این كشور مقابل هم قرار گرفتند و نسل كشی و كشتار شدت گرفت.
كابیلا كه به اندازه موبوتو فاسد بود در سال ۲۰۰۱ به ضرب گلوله یكی از محافظانش كشته شد و پسر ۲۹ ساله او قدرت را به دست گرفت و یك سال بعد در پی میانجیگری كشورهای آفریقایی، این رهبر جوان با شورشی ها و نیروهای خارجی پیمان صلحی امضا كرد. ارتش ملی شكل گرفت و مردم كنگو به آینده كشورشان امیدوار شدند.
با گذشت سه سال از آن زمان تغییرات مثبت اندكی در كنگو روی داد. شركت های معدنی و تجاری بازگشتند و بخشی از فعالیت های اقتصادی در كشور از سر گرفته شد. اما در بعضی بخش های كنگو درگیری ها هیچ گاه متوقف نشد. نیروهای صلح بان سازمان ملل در یك سال گذشته فعالیت خود را بیشتر كرده و با تعقیب شورشی ها حتی به كشتار آنها اقدام كرده اند. اما تعداد این نیروها كافی نیست. اتحادیه اروپا كه كار پرداخت حقوق سربازان را به عهده دارد برای تضمین این كار تلاش زیادی می كند. اما فساد هنوز بزرگترین مانع است. یك مقام غربی در كنیشازا پایتخت كنگو تخمین زده است كه دست كم ۲/۳ میلیون دلار از بودجه ۸ میلیون دلاری ارتش كنگو به سرقت می رود.
قرار است اولین انتخابات آزاد كنگو در ۴۰ سال گذشته در ۳۰ جولای برگزار شود. این انتخابات هم امید و هم تهدید بزرگی برای آینده كشور است. بازماندگان انتخابات آماده اند تا درگیری ها را از سر بگیرند و انتقال قدرت را ناكام بگذارند. امكانات برگزاری انتخابات هم هنوز مهیا نشده است. هزینه این انتخابات ۴۲۲ میلیون دلار است.
حتی اگر انتخابات به آرامی برگزار شود مشكلات كنگو باقی خواهد ماند. راه ارتباطی شرق و غرب این كشور از بین رفته و امكان مبادله تجاری میان این دو بخش وجود ندارد.
كنگو نمی تواند خودش را نجات دهد. نجات كنگو هم با معجزه ممكن نمی شود. بدون كمك مالی و نیروی بیشتر دنیا، قلب شكسته آفریقا التیام نمی یابد. ممكن است ۱۰ سال دیگر باز گزارشی شبیه این را بخوانید و هیچ چیز تغییر نكرده باشد؛ بجز این كه میلیون ها نفر بیشتر كشته شده باشند.
ترجمه: نیلوفر قدیری
n-ghadiri@hamshahri.org
منبع: مجله تایم ۲۹ می
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید