جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


تئاتر بر ضد تئاتر یا تئاتر برای تئاتر؟!


تئاتر بر ضد تئاتر یا تئاتر برای تئاتر؟!
● بررسی پرونده « تئاتر تجربی» در ایران در گفتگو با كارشناسان
تئاتر تجربی، جریانی است كه پس از گسترش تئاتر رئالیستی و واقع گرایانه و كمرنگ شدن باورهای تثبیت شده دوران كلاسیك از اواسط قرن بیستم در غرب آغاز شده است.
تئاتر تجربی (experimental) با اولین نوآوریها و ساختارشكنیها در مورد شیوه های كلاسیك متولد شد و با تجربیات دیگر در حوزه های مختلف فرم و شكل نمایشی، ادامه پیدا كرد و تا هنگامی كه امكان بكارگیری تجربیات نو و جسارت در استفاده از آنها وجود داشته باشد، این تئاتر هم وجود خواهد داشت.
تئاتر تجربی به معنای آزمودن شیوه اجرایی متداول است و هر نوآوری در زمینه بیان هنر تئاتر را شامل می شود. تئاتر می تواند با تجربه ای نو و جدید، خودش را مطرح كند. در واقع ساختارهای قدیمی و قواعد تثبیت شده، در این تئاتر شكسته می شوند و عناصر درام بر مبنای تجربه جدید بر ساختار و فرم جدیدی بنا می شود.
البته این ساختار جدید، حتماً یك دستاورد موفقیت آمیز و قابل قبول نخواهد بود. نفس تجربه با آزمون وخطا نیز همراه است و ممكن است نتایج حاصل از یك تجربه نو موفقیت آمیز هم نباشد و این تئاتر شكست بخورد.
تئاتر تجربی با همه تعاریف و ویژگیهایی كه دارد و می تواند داشته باشد، به هر شكل در كشور آن طور كه در غرب متداول شد، تعریف درستی پیدا نكرد. گروهی از كارشناسان، بسیاری از سیاه مشقهای گروههای آماتور را به واسطه این كه با تجربیات هنری همراه بودند، در رده آثار تجربی قرار دادند و بسیاری نیز تعاریف این تئاتر را با اشكال دیگر خلط كردند. به هر حال تئاتر تجربی به معنای واقعی هنوز هم در بدنه تئاتر ما جایگاه و تعریف مشخص ومعلومی ندارد.
▪ تئاتر علیه تماشاگر
چیستا یثربی (نویسنده، كارگردان و مدرس تئاتر) نمایشی را كه در نوع خود پیشرو و آوانگارد باشد و خلاقیت آن در حدی باشد كه گویی این سبكها و شیوه ها برای نخستین بار پدید آمده باشند، یك كار تجربی می داند و می افزاید: هدف این تئاتر هم باید این باشد كه با استفاده از آن شیوه های جدیدی برای بیان و ارتباط با مخاطب پیدا شود، نه برای بی بیانی!
یثربی با انتقاد از برخی تئاترهای موجود می افزاید: تئاتر تجربی در كشور ما به تازگی تبدیل به ضد تئاتر شده است. تعبیر معمول هم این است كه اگر تماشاگر از سالن فرار كرد و گفت، دیگر تئاتر نمی بینم آن وقت معلوم می شود كه یك كار تجربی دیده است و من فكر می كنم این وضعیت برای تئاتر تجربی خیلی اسفناك است.
وی می گوید: البته ما در میان آثارمان كارهای خوب تجربی هم داریم كه بعضی از آنها به طور خصوصی و برخی دیگر در شهرستانها اجرا می شوند، اما تئاتر ضد تئاتر هم كم نداریم. معمولاً تماشاگر از این دست آثار گریزان است و این شیوه ممكن است مخاطب را برای همیشه از تئاتر دلزده كند. متأسفانه روی برخی از این آثار نام تجربی می گذارند و در كارگاه تجربه هم به اجرا در می آورند، اما به نظر من اجرای بسیاری از این آثار اشتباه محض است.
یثربی ادامه می دهد: من معتقدم كه به این كارها باید سیاه مشق گفت، در حالی كه تئاتر تجربی یك تئاتر هدفمند است و در جهت سنت شكنی و تجدیدنظر در راههای قدیم و ارتباط تئاتر و بیان آن و پیدا كردن شیوه های نوین است. این سنت شكنی هم باید در جهت پیدا كردن مخاطبان جدید صورت گیرد و تعریف من از تئاتر تجربی، تئاتری است كه در جهت پیدا كردن راههای جدید ارتباطی تلاش می كند، حتی به قیمت نفی سنتهای گذشته!
▪ تمرین یا تجربه!
رحمت امینی (مدیر گروه نمایش دانشگاه هنر و معماری و كارگردان تئاتر)، تئاتر تجربی را برآیند تجربه های تازه گروهی می داند كه پس از كار كردن درحوزه های مختلف و پیدا كردن شناخت كافی نسبت به عرصه های گوناگون، قصد دارند دستاوردهای جدیدی را به عنوان كار هنری عرضه كنند.
وی تجربه تئاتری را در مقابل تئاتر تجربی یك تعریف نادرست می داند و می گوید: اینكه یاد گرفتن تئاتر و تجربه اندوزی تدریجی گروههای تازه كار را تئاتر تجربی بنامیم، كاملاً اشتباه است. این تجربیات حاصل شناخت كامل نسبت به عرصه های مختلف نیست و بیشتر می توان آن را تمرین دانست تا تجربه!
امینی در مورد نوع ارتباط این تئاتر با تماشاگر می گوید: گروه تجربی می تواند شیوه های نوین تئاتری را در مورد ارتباط با مخاطب نیز تجربه كند. در حقیقت این تئاتر سعی دارد تا ضمن رسیدن به تجربیات و شگفتیهای نو، دریچه های تازه ای را هم به روی مخاطبانش بگشاید و اگر تئاتری بتواند در این راه موفق باشد، نه تنها مخاطبان اصلی اش را پیدا كرده است، بلكه مسلماً در طی مسیر و رسیدن به نتیجه - به لحاظ هنری- نیز موفق بوده است. امینی با اشاره به تئاترهای زیادی كه در كشور ما به اشتباه «تجربی» خوانده می شوند، معتقد است: برخی كارهای خوب تجربی هم در ایران به اجرا در می آیند.
▪ تئاتر تجربی، هنر بزرگان است
دكتر قطب الدین صادقی (نویسنده، كارگردان و مدرس تئاتر) معتقد است كه تئاتر تجربی در ایران به غلط جا افتاده است.وی می گوید: یك عده دانشجو كه می خواهند پله به پله و كورمال كورمال تئاتر را بیاموزند، فكر می كنند كه در حال فعالیت در حوزه تئاتر تجربی هستند، در حالی كه تئاتر آنها، تئاتر آموزشی، آماتوری و دانشجویی است و تئاتر تجربی متعلق به بزرگانی مثل «پیتر بروك» است كه در اوج قله در دوره خودش بزرگترین كارگردان آثار شكسپیر بود، اما یك باره از كار در حوزه آثار كلاسیك دست كشید و شروع به فعالیت در حوزه های دیگر نمود و راههای خلاقه دیگری را كشف كرد.
وی می افزاید: تئاتر تجربی این است كه شما در اوج كار حرفه ای به دنبال راههای نوین و طراوتی دیگر برای تكمیل و تلفیق به آن چیزی كه از آن اشباع شده اید، بگردید.
صادقی در مورد وضعیت جذب مخاطب و اقتصاد در این نوع تئاتر می گوید: این تئاتر به هیچ وجه برای فروش و جذب تماشگر نیست و بیشتر تئاتری است كه در حاشیه تولید تئاتر قرار می گیرد. تلاشش هم این است كه زیباشناسی را پیش ببرد. این كار هم كار استادان بزرگ است، یعنی كسانی كه مراحل خلاقیت نمایشی را طی كرده اند و این نوع تئاتر متعلق به عده ای جوان كه تازه می خواهند الفبای نمایش را تمرین كنند، نیست. این جوانها اكثراً متوجه نیستند كه چه كاری را دارند انجام می دهند. آنها سرگرم آموختن هستند و البته این حق آنهاست كه تئاتری را كه دوست دارند، كار كنند و تئاترشان هم باید طراوت و جوانی داشته باشد، ولی این، آن چیزی نیست كه جایگزین تجربیات بزرگ باشد.
وی می افزاید: تئاتر تجربی هرگز پایان نمی پذیرد و در یك یا دو نمایش خلاصه نمی شود. به عنوان مثال گروتفسكی یك مركز دایر می كند و ۳۰ سال شبانه روز در آن مشغول به كار می شود تا تجربیاتش را عملی سازد. الان «اوجینیو باربا» در دانمارك یك تئاتر تجربی مثل «اودن تئاتر» را اداره می كند كه ۳۵ سال پیگیر است و شبانه روز كار می كند و بعد دستاوردهای خیلی بزرگی را با اتكا به روانشناسی و بیولوژی بدن انسان و شیوه های مختلف ارتباطی كشف می كند.
وی می افزاید: این دستاوردها هم بعداً باید طوری دیگر به خود تئاتر برگردند تا زبان آن را وسعت ببخشند و مردم فرهنگ تئاتری پیشرفته تری داشته باشند.
این كار، كار یك نفر یا دو نفر نیست، بلكه كار یك نهاد است. كار آدمهای بزرگ است كه با تلاشهای دامنه دار فعالیت كنند.صادقی در مورد كارهای تجربی در ایران می گوید: اغلب كارهای ما- به جز چند استثنا- كپی كاری از جاهای دیگر است و در این آثار نیاز به تمرین و طراحی و خلاقیت و بازیگری پیشرفته ظاهراً احساس نشده است. انگار باری به هر جهت هستند. به نظر من، در آموختن این هنر در ایران نوعی شتابزدگی دیده می شود كه به این شتابزدگیها به اشتباه تئاتر تجربی می گویند.
▪ تجربه گرایی یا تجربه كردن
محسن حسینی (كارگردان، پژوهشگر و مدرس تئاتر) در تعریف تئاتر تجربی می گوید: تئاتر تجربی به تئاتری گفته می شود كه توسط نوآوران و آوانگاردیستها باب شده است، اما لغت تجربی را از علوم تجربی می شناسیم و طبیعی هم هست چون برای نخستین بار امیل زولا (نویسنده و رمان نویس فرانسوی) این واژه را به كار برد. ما برای نخستین بار در سال ۱۸۶۵ با واژه ای به نام فیزیك تجربی روبرو می شویم كه این مسأله بعدها مدخلی شده است برای زولا كه درام و صحنه را از این زاویه بررسی كند و دست به تجربه بزند.
وی می افزاید: همیشه كسانی دست به تجربه زده اند كه از دل بحران بیرون آمده اند، بنابراین كار تجربی یك كار در سطح دانشگاه و پایان نامه دانشجویی نیست، بلكه یك كار كاملاً جدی است.
محسن حسینی در مورد اینكه آیا تئاتر تجربی در ایران وجود دارد یا نه، می گوید: نمی دانم. در ایران به دلیل آن كه مسایل خیلی دیر می رسند و بد می رسند یا بد متوجه آن می شویم، فكر می كنیم كه تئاتر تجربی مقوله تازه و جدیدی است، در حالی كه این تئاتر، تاریخی یكصد ساله دارد. نه اینكه بگویم در ایران وجود ندارد، اما فكر می كنم كه این جا آن معنا و كارآیی را كه در كشورهای اروپایی داشته است، ندارد.
تئاتر ما یك تئاتر دولتی است. این تئاتر در تئاتر شهر می تواند تا اندازه ای با نوآوری همراه باشد، اما نمی تواند صرفاً سیاسی باشد. به نظر من تئاتر تجربی و آوانگارد مثل تئاتر برتولت برشت كاملاً سیاسی است. این نوع نمایش هم طبیعتاً اصلاً در تئاتر شهر جای كار ندارد.
حسینی در مورد تجربه كردن در تئاتر و تجربی نامیدن تئاتر جوان و دانشجویی می گوید: اینها كار تجربی نیستند، بلكه تئاتر روتین شده اند. بعضیها هم هستند كه مطالبی را در مورد این شیوه می خوانند و تحت تأثیر مزون واقع می شوند. به نظرشان جالب می آید و می خواهند جور دیگری كار كنند، اما نمی توان كارشان را به تئاتر تجربی نسبت داد.
وی می افزاید: تجربه كردن با تجربه گرایی فرق دارد، به نظر من، تجربه گرایی از یك پختگی خاص می آید و كسی كه در این حوزه كار می كند، مباحث را می شناسد، استتیك و صحنه را می شناسد. اینكه كسی بعد از دانش آموختگی یا احیاناً در دوره تحصیل یك نمایش را اجرا كند، تئاترش تجربی نیست. یك سری از جوانها تحت تأثیر مزون هستند و كارهایی را كوركورانه از شبكه های خارجی یا اینترنت تقلید می كنند و اصرار دارند كه كارشان تجربی است، اما حقیقت آن است كه برای رسیدن به یك تئاتر ناب تجربی باید بیشتر از اینها كار كرد و واقعاً بر مباحث مختلف تئاتر اشراف داشت.
▪ سنت شناسی و شالوده شكنی
آنچه از برآیند تعاریف ارایه شده فوق می توان نتیجه گرفت، این است كه ما در حوزه تخصصی و در میان كارشناسان و استادان دانشگاهیمان به یك تعریف جامع و تقریباً كامل در مورد تئاتر تجربی رسیده ایم. منتها مشكل این جاست كه در تعیین حدود و مرزهای میان تجربه كردن و تجربه گرایی كه مشخصه تئاتر تجربی است، موفق نبوده ایم.
تئاتر تجربی در ایران با شكلها و شیوه های غیر حرفه ای و كارهای نمایشی تجربه ای خلط شده است. ضمن اینكه ظاهراً گرایش بسیاری از جوانان به كپیهای ضعیف خارجی نیز باعث شده تا تعابیر اشتباهی از این شكل تئاتر در ذهنها شكل بگیرد.
تئاتر تجربی باید در پی آگاهی كامل نسبت به قواعد و قوانین نمایشی شكل بگیرد، یعنی اینكه هنرمند باید ابتدا پایه و ستون ساختمان اثرش را بشناسد و نسبت به آن آگاهی كامل داشته باشد تا بتواند با نگاهی متفاوت ساختمانش را بنا كند. در این صورت هنرمند اگر بخواهد یكی از ستونها و پایه های اثرش را حذف كند ساختمان را خراب نمی كند و می داند كه به جای آن باید از چه ابزار دیگری استفاده كند. سنت شكنی و تجربه شیوه های جدید باید با آگاهی صورت بگیرد، در غیر این صورت مسلماً تئاتر با گریز ناآگاهانه از قواعد خود، خودش را نابود خواهد كرد و در واقع به ضد تئاتر تبدیل خواهد شد.
مهدی نصیری
منبع : روزنامه قدس