چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


اقتصاد جهانی راه حل جهانی


اقتصاد جهانی راه حل جهانی
شاید امسال بنیاد نوبل بی صبرانه منتظر باشد تا کسی پیدا شود که بتواند توضیحی پیرامون افتادن گره در کلا ف اقتصاد جهانی ارائه کند، یا بالا تر از آن راه حلی برای مشکلات گرفتار شده در آنها بیابد و آن وقت با خوشحالی از این که باز هم تئوری های آکادمیک توانسته حلا ل مشکلا ت باشد جایزه امسالش را به همان کس اهدا کند. با آن که پیش بینی می شد برگزاری المپیک اقتصاد رو به جلوی چین را با یک جهش خیره کننده روبرو سازد ولی آمارها و شواهد چیز دیگری می گویند. وخامت اوضاع اقتصاد جهانی تا آنجاست که نهادهایی جهانی چون صندوق بین المللی پول و گروه کشورهای صنعتی بدون ارائه راهکاری عملی جهت گشایش امور، تنها به رصد نمودن این اوضاع آشفته و ارائه مستمر آمار رکودها در بخش های مختلف بسنده نموده و باهمه عرض و طولشان قادر به پیش بینی چشم اندازی روشن و قطعی نیستند.
در ابتدای قضیه و با اختلا لا ت به وجود آمده در بازارهای جهانی بورس، به نظر میآمد که این معضلا ت همچون چند سال اخیر قابل حل باشند. لیکن دیر پا شدن این مشکلا ت و سرایت آنها به دیگر بازارهای مالی جهانی و منطقه ای نشان از آن داشت که بیماری اقتصاد جهانی این بار از جنس دیگری است.
موج دیگری از تنش ها بازارهای انرژی و به گونه ای آشکار بازار نفت را در بر گرفت. درحالی که پنداشته می شد چالش هایی که همواره باعث بالا و پایین شدن قیمت ها هستند این بار نیز نقش اصلی دارند، اما گذر ایام ثابت کرد داشتن نگاه این چنینی ساده انگاری محض است. تولید کننده و مصرف کننده هیچ یک در برابر اختلا لا ت حاصل از آشفتگی ها در امان نبودند، چه مصرف کنندگان ناتوان از کنترل افزایش تقاضا، فشار بر خود و شهروندانشان را با افزایش قیمت کالا ها و کاستن از مالیات ها پاسخ دادند و تولید کنندگان نیز پس از نتیجه نگرفتن از افزایش تولید، چاره ای جز افزایش واردات نداشتند. چرخه شومی که حاصلی جز افزایش تورم و بی اعتباری ارزهای جهانی نداشت و پرده دیگری را نیز در بحث منابع طبیعی به خصوص در کشورهای در حال توسعه شاهد هستیم.
کمبود مواد غذایی و از طرفی گران شدن این محصولا ت که عمدتا در مورد غلا ت اتفاق افتاده گوشه دیگری از اندام تب زده اقتصاد جهانی را می نمایاند. در این فهرست می توان عناوین متعدد دیگری همچون بیکاری، پایین آمدن سطح بهداشت ودیگر مشکلا ت اقتصادی را نیز اضافه نمود.
با قاطعیت می توان گفت که اقتصاد بازار و اقتصاد آزاد که به عنوان تئوری هایی که جواب همه پرسش ها را یک جا دارند عنوان شدند اینک در کشوری چون آمریکا نیز رنگ و بوی خودشان را از دست داده اند. این را از دخالت دولت فدرال در جلوگیری از ورشکستگی بنگاه های مالی که به خصوص در بخش مسکن فعالیت دارند می توان دریافت. نگاهی سطحی بر بنیادهایی که پایه این تئوری ها را تشکیل می دهند نیز نشانگر آن است که در جهان امروزی که جمعیت کثیری از آن خود را مستحق برخورداری بیشتر از ثروت ها می دانند دیگر آنها نمی توانند منجی اقتصاد قلمداد شوند.
ممکن است نتوان نسخه شفا بخشی که تاثیری آنی یا کوتاه مدت داشته باشد ارائه داد، ولی واضح است که منازعات قدرت در جهان عامل تشدیدکننده ای برای این مشکلا ت است. روزگاری که جهان سر از دو جنگ ویرانگر جهانی بلند کرد و اقتصاد را عامل بالندگی خود قرار داد گذشته است. امروز کوچک ترین برخوردها اثرات مخرب بین المللی دارد و همه طرف ها را با شدت بیشتر و کمتری در بر می گیرد. نکته دیگر پررنگ شدن بحث محیط زیست و لزوم توجه به حفظ آن در فرایند توسعه همه کشورهاست. اگر چه ممکن است توجه به این جنبه برای برخی کشورها در اولویت قرار نداشته باشد، ولی ابعاد رو به گسترش ناشی از عدم توجه به این مسئله به تدریج گریبان همگان را خواهد گرفت.
در پایان باید باز هم متذکر شد که ترکش های ناشی از انهدام ماشین اقتصادی جهان دامنگیر همه کشورها چه سوار و چه پیاده خواهد شد، با این تفاوت که کشورهایی که تسلط بیشتری بر این ماشین دارند قطعات درشت تری از این ترکش ها نیز نصیب شان می شود.
نویسنده : محسن دقت دوست
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید