جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


زندگی، عشق، جنگ و دیگر هیچ...


زندگی، عشق، جنگ و دیگر هیچ...
تئاتر، نمایش زندگی بر روی صحنه است و همان گونه که زندگی در مسیر تطور خود، دستخوش تازگی ها و رویدادهای نو به نو می شود، تئاتر نیز در مسیر روایت رویدادهایش مدام تغییر می کند و ماهیت نو و تازه تری می یابد. تئاتر جنگ که گونه خاصی از آن در کشور با عنوان «تئاتر دفاع مقدس» نامگذاری شده نیز به عنوان شکلی پویا از هنر روایتگر نمایشی با چنین رویکردی همراه است. بسیاری از منتقدان و صاحبنظران تئاتر کشور معتقدند، تئاتر دفاع مقدس مثل دیگر گونه های تئاتر پیشرفت نداشته است. آنها مهمترین آسیب تئاتر دفاع مقدس را محدود شدن در ظرف و قالبی خاص، عدم تطابق و همراهی آن با تغییرات سبک و ساختار نمایش و جامعه مخاطبان آن می دانند.
براین اساس، بررسی زیرساختهای نوین تئاتری در حوزه تئاتر دفاع مقدس و حمایت و توجه بیشتر به گونه ها و کارهای نو در این زمینه می تواند راهگشای برون رفت از آسیبها و اشکالات موجود باشد.تئاتر دفاع مقدس باید شیوه ها و موضوعات و ساختارهای متفاوت را تجربه کند و در نتیجه، این تجربه های متفاوت علاوه بر جلب و جذب مخاطبان، بیشتر بر ظرفیتها و توانایی های شکلی خویش بیفزاید.
نمایش «فصل خون» نوشته و کار «ایوب آقاخانی» از این منظر نمایش متفاوتی است که به واسطه برخی ساختارشکنی ها و دستیابی به لحن روایتگری نو در حوزه بیان تئاتری می تواند موضوع بررسی برخی ساختارشکنی های نمایشی در حوزه تئاتر دفاع مقدس قرار گیرد.
ایوب آقاخانی که به عنوان مدرس تئاتر، نمایشنامه نویس (رادیویی و صحنه ای) و کارگردان همواره اهمیت و ارزش ساختار داستانی نمایش را مورد توجه قرار می دهد در «فصل خون» با چنین رویکردی قادر است، محدودیتهای موجود در ژانر دفاع مقدس را پشت سر گذاشته و دست کم در لحن و بیان نمایش خود شیوه متفاوت تری را آزمایش کند.
«فصل خون» براساس یک ایده و تصویر نمایشی اولیه شکل گرفته و ایوب آقاخانی ضمن ارایه توضیحاتی درباره نگارش متن «فصل خون» و دیدگاه خودش نسبت به تئاتر جنگ می گوید: نگارش این متن در ادامه به ستوه آمدن من از مجموعه آثار داستانی مرتبط با جنگ بود. من بیشتر این آثار را پرآفت و شعاری می بینم. البته تعداد انگشت شماری از آثار دفاع مقدس هم هستند که دچار این آفتها و آسیبها نشده اند، اما واقعیت این است که تعداد این نمایشنامه ها انگشت شمار و بسیار کم است.
ایوب آقاخانی که در جشنواره بین المللی فجر سال گذشته موفق به دریافت عنوان نخست نمایشنامه نویسی نیز شده، در ادامه صحبتهایش می گوید: با دوری جستن از تمام آفتهای این ژانر، تلاش کرده ام در مورد پیچیده ترین رخداد مربوط به انسان متنی بنویسم که چیزهایی که از یاد مخاطبان رفته است را به یاد آنها بیاورد.
ایوب آقاخانی در مورد شیوه متفاوت روایتگری نمایشنامه اش که چند داستان موازی را در کنار هم روایت می کند، به سلیقه مخاطبان تئاتر اشاره کرد و افزود: تماشاگرها به طور ناخودآگاه تربیت شده که کلیشه هایی را دنبال کند و یکی از آنها در مورد این داستان، سرنوشت «علاء الدین» و «نبات» است. این گناه من نیست !در درام نویسی ایران از دهه ۸۰ تئوری نسبتاً جدیدی داریم که طرحهایی را معرفی می کند به نام «طرحهای مغناطیسی». مهمترین ویژگی این نوع کار، استفاده از داستانهای متعدد بی فرجام است که میان آنها یکی به فرجام می رسد و به این ترتیب منزلت بالاتری در نمایش پیدا می کند. در این شیوه، داستانهای هم ارزشی را مطرح می کنیم، اما از طریق به فرجام رساندن الگوی یک داستان، آن را به بخش طلایی تبدیل می کنیم. انتخاب این داستان برعهده نویسنده است و او با اتکا به ذهنیت خود، آن را برمی گزیند. داستانهای دیگر حکم آمبیانس و عناصر تشکیل دهنده را پیدا می کنند.
آقاخانی درباره خواست و سلیقه مخاطب و تلاش گروه برای به دست آوردن نظر مساعد تماشاگران نمایش می افزاید: پس از بررسی آرای مخاطبان، به نتیجه جالبی رسیدیم. دو دسته مخاطب داشتیم؛ افرادی که نمایش را خیلی دوست داشتند و افرادی که خیلی از آن بدشان آمده بود! از نظر خود من، «فصل خون» چند عنصر ایجاد کننده دافعه داشته که اولی ارتباط با جنگ و بعدی فضای اقلیمی و بومی اثر بوده است. ما در نمایش با این دو عنصر از پیش تعیین شده، یک تجربه جدید را ایجاد کرده ایم که به خودی خود جسارت آمیز است.
«فصل خون» با توجه به همه مواردی که از سوی نویسنده و کارگردان آن مطرح شد، می تواند در حوزه تئاتر دفاع مقدس تجربه ای متفاوت و دارای امتیازات ویژه باشد. ایوب آقاخانی در این نمایش به مضمونی انسانی و در عین حال آمیخته با تأثیرات و فضای جنگ تحمیلی می پردازد.
داستان در دوران دفاع مقدس و در منطقه ای از جنوب کشور اتفاق می افتد و همه شخصیتهای آن متأثر از وقایع جنگ هستند.
«نبات»- دختر بدون پدر و مادر آذربایجانی- سالها پیش خانواده اش را در جنگ از دست داده است؛ آسیه که همچون مادری، پرستاری آلام جنگ بر آدمهای سرزمینش را برعهده دارد؛ علاء الدین که غیرمستقیم متأثر از خشونتی مشابه است و سیروان که نوجوان تنهایی است و اوج خشونت جنگ را تجربه کرده و....
بر این اساس، جنگ و تأثیرات آن به واسطه بازخوردهای بیرونی و درونی که بر زندگی و روان شخصیتها دارد، مهمترین محملهای موضوعی نمایش هستند، پس می توان اتفاقات مربوط به آنها را در وجه بیرونی و ساختار داستان قرار داد و نتایج و برآیند تأثیرات آن بر روان و روح اشخاص را نیز به عنوان تأثیری درونی بر رفتارهای پیچیده آدمهای داستان در حوزه ای دیگر به تحلیل گذاشت. از این منظر، «فصل خون» علاوه بر پرداخت ساختاری، باید به لحاظ تأثیرگذاری حسی نیز قدرت تحریک هیجان و احساس مخاطبش را داشته باشد. این بخش از پردازش متن و نمایش در کار آقاخانی کاملاً برگرفته از ایده اولیه آن است؛ ایده ای که ظاهراً منجر به شکل گیری و گسترش داستان شده است.نمایش آقاخانی هر جا که ساختار داستان و پردازش داستانی، آن را در کنار فضای حسی کار قرار داده، به خوبی تأثیرگذار بوده است و توانسته توجه و احساس تماشاگرش را به تسخیر درآورد، اما برعکس، آن جا که مشغول پردازش و مقدمه چینی برای گسترش صرف داستان شده، اندکی با مخاطب فاصله گرفته است.
کارگردان و نویسنده به لحاظ اصول پرداخت ساختار متن در ابتدای نمایشنامه اش مسیر موفقی را طی کرده و با قرار دادن گفتارهای کوتاه و کلیدی، ضمن شناساندن شخصیتها و تأکید بر اهمیت حضور آنها، مقدمات شروع داستان، آشنایی مخاطب با فضای داستانی و نشانه گذاری برای نقاط برجسته و همچنین زمینه سازی برای تعلیق و رئوس درگیری را مشخص کرده است.اما در کنار این پرداخت دراماتیک متن، بهتر بود اجرا نیز ویژگیها و عناصر مناسبتری را برای نمایش رویداد بر صحنه انتخاب می کرد.
مدت زمان طولانی ای که دو شخصیت نمایش درمقابل هم نشسته اند و با هم گفتگو می کنند، ریتمی کند دارد و ممکن است تماشاگر را در همان آغاز نمایش تا اندازه ای خسته کند. هر چند آقاخانی، با پرداخت داستانی «فصل خون» ریتم را تا اندازه ای جبران می کند و اگر چه ریتم کند ابتدایی به عنوان مقدمه ای برای دستیابی به ضرباهنگ نمایش در فصول بعدی است؛ اما به نظر می رسد بهتر بود کارگردان به حرکت و میزانسن در آغاز کار اهمیت بیشتری می داد.
نمایش ایوب آقاخانی به واسطه تأثیرگذاری شاعرانه و ماندگاری که بر روح مخاطب دارد، نمایش ویژه ای است، به علاوه آن که کارگردان و نویسنده آن هم، شیوه و ساختار روایی متفاوتی را نیز در رسیدن به این هدف انتخاب کرده که خود این شیوه نیز به واسطه برخی ساختارشکنی ها در محدوده تئاتر دفاع مقدس ما حائز اهمیت است.«فصل خون» ضمن روایت زندگی آدمهای درگیر با مسأله جنگ تحمیلی تأثیرات مخرب و خشونت بار جنگ بر روی این آدمها را نیز نقد می کند و از این بابت نیز به نتیجه ای متفاوت می رسد.
مهدی نصیری
منبع : روزنامه قدس