جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ضربه ای دیگر بر اعتبار شورای امنیت


ضربه ای دیگر بر اعتبار شورای امنیت
همان گونه که پیش بینی می شد، قطعنامه چهارم علیه فعالیتهای هسته ای آمیز کشورمان در شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب شد.نکته جالب توجه اینکه این قطعنامه حالتی کاملا صوری دارد و در آن از تحریمهای تازه علیه ایران سخنی به میان نیامده است...
شورای امنیت به دنبال توافق آمریکا و روسیه و متحدان واشنگتن ، قطعنامه ای سیاسی و ضد ایرانی را به تصویب رساند. این قطعنامه ، حاوی نکته تحریمی تازه‌ای نیست و تنها تاکیدی بر ضرورت اجرای قطعنامه‌های سیاسی پیشین این شورا دارد.
آمریکا و متحدانش طی ماههای گذشته تلاش وسیعی را برای تصویب قطعنامه ای شدیداللحن با تحریمهای جدید علیه کشورمان به عمل آورده بودند امابا توجه به فضای جامعه بین‌المللی و عدم همراهی تعدادی از اعضای شورا با هر گونه تحریم جدید نهایتا قطعنامه‌ای کوتاه را که در چند بند تنظیم شده و فاقد هر گونه تحریم و الزام جدیدی بود به رای گذاشتند.
در این متن ضمن تاکید بر اجرای قطعنامه‌های قبلی شورای امنیت تعهد شورا نسبت به روند مذاکراتی مورد تاکید قرار گرفته و از تلاشهای به عمل آمده در جهت حل موضوع از طریق گفتگو استقبال شده است .
آمریکا طی حرکتی عجولانه و در اقدامی که کمتر از ۲۴ساعت به طول انجامید درخواستی رسمی را جهت برگزاری جلسه شورای امنیت به رئیس این شورا ارائه و پیش نویس قطعنامه را که در خصوص آن با برخی دیگر از اعضای دائم شورا توافق کرده بود به رای گذاشت که به تصویب رسید.
واشنگتن و متحدانش برای جلب نظر سایر اعضای شورا تلاش زیادی را نموده و از جمله تاکید می‌کردند این قطعنامه فاقد هر گونه جنبه تحریمی یا الزام آور جدید علیه ایران می‌باشد.
نکته قابل توجه اینکه در جلسه عصر شنبه شورای امنیت که به منظور تصویب قطعنامه برگزار شد هیچ کدام از اعضای شورا سخنرانی نکردند و فقط نماینده اندونزی در توضیح رای کشورش به قطعنامه تاکید کرد اندونزی به این خاطر از این قطعنامه حمایت کرد که بر رهیافت مذاکراتی تاکید می‌نماید و هیچ گونه تحریم جدیدی را در بر ندارد. بر این اساس نماینده اندونزی تصریح نموده است که اگر قطعنامه مزبور حاوی تحریم علیه ایران بود اندونزی مسلما از آن حمایت نمی‌کرد.
نمایندگی ایران در سازمان ملل در بیانیه‌ای مطبوعاتی اقدام شورای امنیت در تصویب قطعنامه جدید علیه کشورمان را اقدامی غیر قانونی و مردود اعلام و تاکید کرد ملت ایران در عزم راسخ خود جهت پیگیری حقوق مسلم خویش لحظه‌ای تردید به خود راه نخواهد داد.
دخالت شورای امنیت در رابطه با برنامه هسته‌ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران و اقدامات این شورا در این خصوص نه تنها غیر منصفانه و سیاسی است ، بلکه کاملا فاقد هر گونه مبنای حقوقی و منطقی می‌باشد.
اتحاد قدرتهای بزرگ بر ضد جمهوری اسلامی ایران مسئله تازه ای نیست.نکته مهم تر اینکه جمهوری اسلامی ایران نیز در سیاستهای کلان خود هیچ گاه به دنبال جلب رضایت بازیگران زورگوی جهان،یعنی کشورهای ۱+۵ نبوده است.به راستی آیا ما طی سه دهه ابتدایی انقلاب اسلامی در پی جلب رضایت مسکو ،واشنگتن و اتحادیه اروپا بوده ایم؟اگر می خواستیم این رضایت را جلب نماییم باید به راحتی از آرمانهای انقلاب عدول کرده،جنگ تحمیلی را واگذار می کردیم،حمایت خود از فلسطین را قطع نموده،در قبال اشغال عراق سکوت کرده و حمایت خود را از دولتهای افراطی آمریکایی و اروپایی اعلام می داشتیم.از این رو راه غرب زدگی و قرار گرفتن در آغوش قدرتهای بزرگ کاملا مشخص است،اما ما این مسیر را انتخاب نکرده و هیچ گاه نخواهیم کرد.
“انزوای ایران”هدفی است که قدرتهای بزرگ در خصوص آن با یکدیگر اشتراک نظر دارند.این اشتراک نظر بیشتر از آنکه جنبه ای استراتژیک داشته باشد جنبه ای تئوریک و ایدئولوژیک دارد.از ابتدای وقوع انقلاب اسلامی ایران ایجاد چنین اتفاق نظری میان قدرتهای سلطه گر قابل پیش بینی بود.بنابر این هیچ گاه اتفاق نظر آمریکا،روسیه،چین و سه کشور اروپایی علیه ما عجیب و غیر قابل پیش بینی نبوده است.در این خصوص اروپا نیز مانند آمریکا نسبت به ایران اسلامی نگاهی تهدید محور دارد و این نگاه تهدید‌محور را نمی توان با باج دادن سیاسی و اعتمادسازیهای هزینه بر از بین برد.
هنوز ردپای یوشکا فیشر و جک استراو که به عنوان پیام آور واشنگتن وارد تهران شدند در کاخ سعد آباد به چشم می خورد.پس از وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تونی بلر،نخست وزیر انگلستان نیز همگام با بوش پسر تهران را مورد تهدید قرار می داد و متاسفانه این در حالی بود که ما تاسیسات هسته ای خود را به ازای دریافت یک لبخند بی ارزش از سوی سیاستمداران غربی پلمب نمودیم.در دهه های قبل نیز همین قاعده صادق بود.هیچ گاه افرادی مانند “مارگارت تاچر”،”میتران”،”جان میجر”در قبال ایران مواضعی جدا از آمریکا نگرفته اند.احزاب اروپایی،اعم از سوسیالیست و راستگرا نسبت به انقلاب اسلامی ایران نگاهی تهدید آمیز دارند و این نگاه تهدید آمیز مادامی که نظام اسلامی پویایی خود را در عرصه بین الملل حفظ کند همچنان باقی است.پلمب تاسیسات هسته ای و تعلیق غنی سازی در نهایت می تواند لایه رویی رفتار غرب علیه ما را دچار تغییر سازد اما در اصل و زیربنای این رفتار کوچکترین تاثیری نخواهد گذاشت.
به راستی تصویب قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در برهه فعلی چه پیامی دارد .در این خصوص لازم است نکته ای مهم را مدنظر قرار دهیم:
نخست اینکه تقابل قدرتهای بزرگ با انقلاب اسلامی ایران همچنان ادامه دارد و تنها با تکیه بر سیاست خارجی تهاجمی می توان در برابر این قدرتها ایستادگی نمود.وقوع جنگ سرد میان مسکو و واشنگتن تاثیری بر نگاه منفی و مخرب کاخ سفید و کاخ کرملین نسبت به یکدیگر ندارد و ما ضمن استفاده از شکاف میان روسیه و غرب نباید بر روی حمایت مسکو سرمایه گذاری نماییم.
معادله ایران و قدرتهای بزرگ معادله ای کاملا دو طرفه است که یک سوی آن ثابت و سوی دیگر آن متغیر است. اخیرا شاهد توافق کشورهای ۱+۵ در خصوص تصویب پیش نویش قطعنامه ای جدید علیه ایران بودیم. این مسئله به خودی خود نشان می دهد که قدرتهای بزرگ،اعم از آمریکا،روسیه و حتی چین نمی توانند برگ برنده ما در نظام بین الملل باشند.خصومت قدرتهای بزرگ با ایران وجه ثابت معادله دو طرفه ایران و غرب محسوب می شود.آنچه در طول دو دهه اخیر متغیر بوده ،رفتار و واکنش دولتهای ما در قبال دشمنان نظام بوده است.در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی،ما به سمت راستی آزمایی برای غرب پیش رفتیم و البته نتیجه آن،یعنی دو سال ایستایی علمی و تشدید وقاحت غرب در قبال خود را مشاهده نمودیم.اما در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد ما ضمن خرید زمان به سود خود و فک پلمب تاسیسات هسته ای‌،از غرب طلب شفاف سازی و راستی آزمایی نمودیم.حضور ویلیام برنز و دیگر نمایندگان کشورهای ۱+۵ در نشست ژنو نمونه ای از موفقیت ما در تسلیم سازی غرب محسوب می شود جمهوری اسلامی ایران از ابتدای پیروزی انقلاب در منگنه شرق و غرب قرار داشته و سیاست کلان نظام این است که هیچ گاه خود را به عنوان متغیری وابسته به قدرتهای بزرگ تعریف نکند.
سحاب فاطمی
منبع : روزنامه رسالت