پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


تمام وسوسه های زمین


تمام وسوسه های زمین
● یک سر و گردن بالاتر
پرداختن به مضامین ماورایی و معنوی درباره عالم برزخ، چند سالی است در ساخت مجموعه های مناسبتی ماه مبارک رمضان، در دستور کار مدیران شبکه های مختلف سیما قرار گرفته است. در همین راستا امسال هم «سیروس مقدم» با ساخت سریال «روز حسرت»، به مقوله «مرگ»، «دنیای پس از مرگ»، «شیطان»، «وسوسه های زمینی»، «دنیای برزخ» و «بهشت» پرداخته است.شاید علت اصلی ساخت این گونه سریال ها، نقش پررنگ مذهب، مفاهیم عرفانی و مضامین دینی در جامعه ماست. همین نکته سبب شده، تا سرک کشیدن کارگردانان به عالم ماورا، آن هم در قاب شیشه ای تلویزیون، برای مخاطب جذابیت ویژه ای داشته باشد. استقبال بینندگان از مجموعه هایی چون: «او یک فرشته بود»، «آخرین گناه» و «نیمه پنهان ماه» نیز گواه این ادعاست. سیروس مقدم که پیش از این با سریال های «عروج»، «کمکم کن» و «اغما»، از مضامین دینی، مذهبی، اخلاقی و ماورایی بهره گرفته بود، امسال با سریال «روز حسرت» دیگرباره در این مسیر گام گذاشت. مجموعه ای که در مقایسه با دیگر سریال های ماه رمضان، یک سر و گردن بالاتر ایستاد.وی با بهره گیری از عناصر جذب مخاطب و رعایت نکات ساختاری سنجیده در «روز حسرت»، توانست با ٢/٨١ درصد جذب مخاطب، نام این سریال را در سکوی نخست پرمخاطب ترین مجموعه های ماه رمضان امسال به ثبت برساند.بی تردید تسلط، تجربه، به کارگیری عوامل کارآمد و حرفه ای و نیز هدایت یک تیم حرفه ای، از امتیازات انکارناشدنی «روز حسرت» به شمار می رود.سریالی که با وجود کم و کاستی هایی چند به لحاظ محتوایی و ساختاری، در مقایسه با مجموعه هایی چون: «مثل هیچ کس»، «مامور بدرقه» و «بزنگاه» سربلند ظاهر شد. این امتیاز نیز در رقابت سنگین ساخت سریال های مناسبتی، ویژگی چندان اندکی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. آن هم در شرایطی که بیشتر این سریال ها، به سبب کمبود زمان به آفت «شتاب زدگی» مبتلا شدند!
● انتقال هدف به مخاطب
«روز حسرت» روایت گر آدم هایی است که بی توجه به عالم برزخ و آخرت، درگیر زندگی روزمره و مادی خود شده اند. تفاوت این سریال با مجموعه هایی از این دست، این است که «مقدم» در «روز حسرت» از زاویه دید آدم های زنده، به عالم برزخ می پردازد، نه آن ها که پس از مرگ، به برزخ رفته اند. نگرشی که تاکنون در مجموعه های تلویزیونی، بدین گونه به آن پرداخته نشده است.کارگردان در تصویر کردن عالم برزخ، تحقیقاتی را به انجام رسانده و «علیرضا افخمی» و «سجاد ابوالحسنی»، به عنوان نویسندگان فیلم نامه «روز حسرت»، جلساتی پژوهشی با کارشناسان دینی داشته و از منابع مختلفی، برای نگارش متن خود سود جسته اند. اما به نظر می رسد که سازندگان «روز حسرت»، درخصوص نشان دادن عالم برزخ از برخی حقایق غفلت کرده اند. نمایش یک بیابان وسیع، گسترده و وهم آلود که شماری از آدم های پریشان و سرگردان با ظاهری دهشتناک و بهت زده در آن جا نشسته و سکوت کرده اند، تنها تصویری است که از عالم برزخ به مخاطب ارائه می شود. اما به هر حال با استفاده کارگردان از جذابیت های بصری، جلوه های ویژه و تکنیک های فیلم برداری، صحنه هایی نسبتا جذاب و باورپذیر خلق شده است. فضایی که تا حدی می تواند در حکم تلنگری برای آدم های غفلت زده ای باشد که خود را در دنیای مادی گم کرده و گرفتار وسوسه های زمینی شده اند. ساختار و روایت داستان «روز حسرت»، از سوی نویسندگان فیلم نامه، بر مبنای پیکره بندی «علی و معلولی» پایه ریزی شده است.نخستین تمهیدی که کارگردان «روز حسرت» به نحوی تاثیرگذار از آن سود جسته، «تعلیق»، «گره افکنی» و «پیچش های داستانی» است. به ویژه آن که سکانس پایانی هر قسمت از سریال را، درست با یک تعلیق و معما به پایان می رساند، تا مخاطبش را شب بعد پای تلویزیون بکشاند.«سیروس مقدم» متناسب با فضای قصه اش به گونه ای خودآگاه به تقطیع رخدادهای «روز حسرت» پرداخته است. استفاده از نماهای کلوزآپ، قاب بندی های نامتعارف، لنزهای واید و به کارگیری ریتم نسبتا مناسب و روایت غیرخطی داستان، از نکات بارز کارگردانی این سریال است. بی تردید مخاطبی که سال هاست نظاره گر ملودرام های دم دستی خانوادگی بوده، در برخورد با مضامین سریال هایی چون «روز حسرت» بیشتر جذب اثر می شود، تا این که آن را پس بزند. بی شک جذابیت های نمایشی، داستان پردازی، فضاسازی و شخصیت پردازی سریال، در خدمت انتقال پیام به مخاطب است. اگر هدف از ساخت «روز حسرت» را، هشدار به مخاطبانی بدانیم که بدانند به جز دنیای مادی، عالم برزخی هم وجود دارد که در آن جا، دیگر فرصت جبران کردارهای ناپسند خود را نداشته و فقط، «فرصت حسرت» برایشان فراهم است، باید گفت سیروس مقدم در رسیدن به این هدف، تا حد زیادی موفق بوده است. امتیازی که در سریال های امروز تلویزیون، اتفاق نادری به شمار می آید!
● کمی تا قسمتی ابری
«سیروس مقدم» در «روز حسرت» مضمونی دینی، اخلاقی و مذهبی را دست مایه خود قرار داده، تا بتواند به مضمون اصلی سریال -جدال هماره «خیر» و «شر» - بپردازد. وی با فیلم نامه نسبتا مستحکم، کم نقص و سنجیده «علیرضا افخمی» و «سجاد ابوالحسنی»، پرهیز از افراط در پرداخت روایت داستان -البته با تاکید بر وجه شعاری و کلیشه ای به بعد ماورایی «روز حسرت»- بیشتر به ایجاد تعلیق های ساختاری داستانش نظر داشته است. به همین سبب نیز تقابل دیرینه و سنتی «خیر» و «شر» را در رفتار، کردار و زندگی آدم های داستانش عمق بخشیده است. کارگردان در شخصیت پردازی های «روز حسرت» اغراق نکرده و تا حد زیادی آدم های داستانش را، برای مخاطب به گونه ای باورپذیر به تصویر کشیده است.وی با محور قرار دادن یک رخداد اصلی- تصادف مسعود و معصومه- موقعیت ها و اتفاق هایی غیرقابل پیش بینی را برای شخصیت های داستانش رقم زده، تا هم از یکنواختی بگریزد و هم مخاطبش را به کسالت دچار نکند. البته در چند قسمت نخست سریال، فضای داستان کمی تا قسمتی ابری بود و ریتم کندی بر فضای داستان سنگینی می کرد. اما پس از نمایش تحول و دگرگونی «نرجس» - با بازی افسانه بایگان- «روز حسرت» ریتم مناسب خود را بازیافت. مقدم در هر قسمت از سریال خود، موقعیت جدیدی را برای شخصیت های داستانش فراهم می آورد تا با ایجاد تعلیق و گره افکنی های مناسب، مخاطبش را با اتفاقی جدید مواجه کند. اما در برخی قسمت ها ظرافت های داستانی از حالت تعادل درآمده است. ارتباط «نرجس» با مشاهدات روحانی، خواب های مکاشفه انگیز و رویاهای ماورایی ازجمله این فصل هاست. به ویژه آن که با توجه به تاکید بزرگان دینی، «خواب» نمی تواند «حجت» باشد. حتی روحانی سریال -اسماعیل خلج- نیز در گفت وگو با «نرجس» بر این موضوع تاکید داشت. اما فیلم نامه نویسان برای پیشبرد این فصل ها، تاکید زیادی بر «خواب» داشتند. نکته ای که بی تردید، تاثیری منفی بر فرهنگ اجتماعی دارد. حتی سکانس های دونفره داخل ماشین حاج رضا سرمد (فرامرز قریبیان) و نرجس (افسانه بایگان) با بازی های کنترل نشده و دیالوگ های سطحی، «روز حسرت» را تا حد یک ملودرام هندی، تنزل می دهد. سیروس مقدم در پرداخت این صحنه ها، به لحاظ تکنیکی، راه به خطا پیموده است. زیرا تاکید بیش از حد وی بر رفتار «نرجس» با «رضا» و «مسعود» پس از مرگ «معصومه»، -که منطقی و باورپذیر به نظر نمی رسد- این بخش ها را تصنعی، ساختگی، سطحی ، کلیشه ای و کسالت بار جلوه می دهد. اگرچه تلاش برای نمایش مفاهیم مذهبی در «روز حسرت»، ارزشمند و تاثیرگذار است. اما به این شرط که به سبب حساسیت بالای مضامین این حوزه، مطالعه، پژوهش و دقت کافی از سوی کارگردان صورت گیرد تا مخاطب به آسانی از کنار آن نگذرد. با چشم پوشی از برخی کاستی های «روز حسرت» ازجمله ریتم کند برخی فصل ها و فانتزی شدن چند قسمت سریال ،خواب نما شدن و ورود «نرجس» به عالم برزخ و پایان بندی نه چندان مناسب می توان آن را اثری دانست که آفت «شتاب زدگی»، دامن آن را نگرفته و تاثیرگذاری لازم و مناسب را بر مخاطب داشته است. نکته ای که دیگر مجموعه های تلویزیونی ماه رمضان، نتوانستند از دام آن بگریزند!
● همکاری یک تیم حرفه ای
در ساخت مجموعه های مناسبتی تلویزیون، کتابچه راهنما یا دستور کار مصوب و استاندارد اعلام شده ای وجود ندارد که بتوان آن ها را با چنین خط کشی اندازه گیری کرد. چرا که یک سریال از ابعاد مختلفی، باید مورد ارزیابی و کارشناسی قرار گیرد. چنان چه اثر ارزش هایی چون رعایت مسائل زیبایی شناسی، انسجام درونی داستان، بازی های خوب، تصویربرداری موزون، نورپردازی مناسب و موسیقی همخوان با فضای اثر، جذابیت و کشش لازم را داشته باشد، با استقبال گسترده مخاطب مواجه می شود. «روز حسرت» با داشتن نسبی چنین ویژگی هایی، دیگربار تجربه و تسلط «سیروس مقدم» را، در ساخت مجموعه های تلویزیونی پرتماشاگر تایید می کند. بی تردید از امتیازات انکارناشدنی «روز حسرت»، حضور تیمی از بازیگران حرفه ای است. بازیگرانی که با ارائه بازی های روان و تاثیرگذارشان، به این مجموعه تلویزیونی اعتبار دادند. «فرامرز قریبیان» با ایفای نقش «حاج رضا سرمد»، پس از بازی در سریال «نیستان» دیگربار اثبات کرد که این توانمندی را دارد که علاوه بر پرده سینما، در قاب شیشه ای تلویزیون نیز با همان دقت، وسواس، بازی کنترل شده، زیرپوستی و باورپذیر همچون همیشه بدرخشد.وی با بازی در سکوت و بهره گیری از میمیک چهره به ویژه تن صدا و چشم هایش، به نقش «حاج رضا سرمد» جان داد. «افسانه بایگان» نیز پس از درخشش در چند فیلم سینمایی ازجمله «کافه ستاره»، «کنعان» و مجموعه تلویزیونی «پیامک از دیار باقی» دیگر بار این نکته را تاکید کرد چنانچه برای بروز توانمندی هایش مجالی فراهم شود ،کم فروشی نمی کند. وی با ایفای نقش «نرجس کمالی»، نشان داد هنوز توانایی های کشف نشده ای دارد که می تواند آن ها را بروز دهد. «افسانه بایگان» با بازی شایان توجه اش همراه با حرکات فیزیکی دست و صورت تلاش کرد کفه ترازو را در کنار «فرامرز قریبیان»، در حالت تعادل نگاه داشته تا به اصطلاح کم نیاورد.«پوریا پورسرخ» نیز اگرچه بازی حسی اش را در نقش «مسعود» دمیده بود، اما گاه به سبب افراط در نشان دادن احساسات، تقلید از بازی «محمدرضا فروتن» را در ذهن مخاطب تداعی می کرد. اما با چشم پوشی از اغراق و رنگ و لعابی که «پورسرخ» برای ایفای نقش متحمل شده بود، بازی قابل قبول و تا حدی کم نقص را از خود به نمایش گذاشت. اما در کنار «فرامرز قریبیان» و «افسانه بایگان»، بازی خوب، تحسین برانگیز، حسی و باورپذیر یک استعداد نوظهور را نباید از نظر دور داشت. بازیگری که پیش از این با بازی در سریال «ساعت شنی»، جلوه هایی از توانمندی های خود را به نمایش گذاشته بود. «مهراوه شریفی نیا» با هنرنمایی بی نظیر خود بخش زیادی از بار عاطفی و احساسی سریال را، متوجه خود کرد.
بی شک نقش «فریده» با بازی «مهراوه شریفی نیا» از جمله نقش آفرینی هایی است که در پرونده وی و خاطر بینندگان، حک خواهد شد. «رحیم نوروزی» نیز با ایفای نقش «حامد» نشان داد که به رغم کم رنگ بودن نقش، این توانایی را دارد که در چند تک سکانس، بازی هایی چشمگیر از خود ارائه دهد. البته نباید نقش «مهتاب نصیرپور» -بازیگر توانمند تئاتر، سینما و تلویزیون- را به عنوان بازیگردان «روز حسرت» از خاطر دور داشت چرا که ارائه نقش هایی چنین قابل تامل و باورپذیر تا حد زیادی مدیون تلاش اوست. موسیقی موزون ، دلنشین وهمخوان با فضای حاکم بر سریال «آریا عظیمی نژاد» نیز در پررنگ شدن وجه درام و احساسی اثر، تاثیر فراوانی داشت. تیتراژ آغازین و پایانی «روز حسرت» با صدای گوشنواز «مقداد شاه حسینی» در عین سادگی، قابل تامل و فکر شده بود. به ویژه آن که در دیگر سریال های امسال، به «تیتراژ» که حکم شناسنامه اثر را دارد توجه چندانی نشده بود، شناسنامه ای که می تواند در ذهن مخاطب حک شود!
منبع : روزنامه خراسان