چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


درباره پرویز ناتل خانلری


درباره پرویز ناتل خانلری
اول شهریور ماه چهاردهمین سالروز درگذشت پرویز ناتل خانلری، شاعر، ادیب، محقق، مترجم، و زبان شناس ایرانی بود. میراث بر جا مانده از او در حوزه ی تحقیقات در ادب فارسی را میتوان در سه بخش عمده طبقه بندی كرد. ۱ــ‌ تحقیق در عروض زبان فارسی ۲ــ تحقیق در تاریخ زبان فارسی ۳ــ نقد و نظر در باب شعر فارسی. آثار وی مجموعه وسیعی از كتاب و مقاله از جمله "تحقیق انتقادی در عروض فارسی"، "تاریخ زبان فارسی" و ترجمه های "تریستان و ایزوت"و "دختر سروان" را در برمیگیرد، گرچه ما غالبا خانلری را با شعر عقاب و مجله سخن به یاد میآوریم. خانلری در اسفند ۱۲۹۲ در تهران به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات عالیه و كسب درجه ی دكترای ادبیات فارسی در گیلان و بعد در دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد. در سال ۱۳۲۷ با حفظ سمت استادی در دانشگاه تهران، به دانشگاه سوربن پاریس رفت و همزمان سرگرم مطالعات زبانشناسی شد و در بازگشت، طی دو دهه ۴۰ و ۵۰ پست های مختلف دولتی را به عهده گرفت و از این طریق زمینه فعالیتهای وسیعی در زمینه ی فرهنگی را فراهم كرد. فتح الله مجتبایی درباره دورانی كه وی سرپرستی "بنیاد فرهنگ ایران" را برعهده داشت مینویسد، "در دورانی كه خانلری اداره و سرپرستی بنیاد فرهنگ ایران را برعهده داشت، عمر خود را صرف طبع و نشر كتب و آثار معارف اسلامی ایران میكرد، و تعداد عنوانهایی كه به همت او در آن بنیاد انتشار یافت ــ در كلیه زمینه ها و موضوعات علمی و ادبی و تاریخی و عرفانی و دینی، خصوصا تفاسیر و ترجمه های قدیمی قرآن مجید ــ به فهرستی مطول و مفصل نیاز دارد."
در سال ۱۳۴۲، خانلری در مقام وزیر فرهنگ با سر و سامان دادن به وضع كتابهای درسی خدمت بزرگی به آموزش و پرورش ایران كرد. عبدالرحیم جعفری بنیانگذار انتشارات امیركبیر در این باره مینویسد: "دانش آموزان آن زمان خوب میدانند كه در آن سالها كتابهای درسی چه وضع آشفته ای داشت. كتابهای درسی یكدست نبود و در هر شهری كتابی میخواندند. لااقل چندین كتاب در هر رشته درسی وارد بازار میشد و با وجود این كتاب درسی كمیاب بود. در سال ۱۳۴۲ كه دكتر خانلری به وزارت فرهنگ منصوب شد، او كه خود وضع بلبشوی كتابهای درسی را دیده بود، طرحی را به هیئت دولت ارائه كرد، كه با تغییراتی به تصویب رسید، اما در عمل با كارشكنی كسانی كه از چاپ كتابهای درسی سودهای كلان میبردند روبرو شد و شكست خورد. در مهر و آبان ۱۳۴۲ در تهران و شهرستانها هنگامه ای به پا شد، مردم و دانش آموزان برای خرید كتاب به خیابانها ریختند، سر و صدا بالا گرفت و كار به مجلس و حكومت نظامی كشید. در اسفند ۱۳۴۲ سرانجام دكتر خانلری موافقت كرد شركتی با سرپرستی من (عبدالرحیم جعفری) تشكیل شود كه چاپخانه داران هم در آن سهیم باشند. به این ترتیب برای نخستین بار در شهریور ۱۳۴۳ كتابهای درسی با بهایی تا ۷۰ درصد كمتر از سالهای گذشته در تهران و سراسر ایران در اختیار دانش آموزان قرار گرفت و این مرهون همت و اقدام بزرگ او بود."
شاید بزرگترین میراثی كه از خانلری برای فرهنگ ایران به جا مانده انتشار مجله ماهنامه "سخن‌" است. بزرگ علوی در این باره مینویسد: "این مجله نیازی بود كه جوانان فریفته ی ترقی و تعالی احساس میكردند. شمار روزافزون دانشجویان و دانشمندان میخواستند برای رفع دشواریهای تازه ای كه همراه پیشرفت علوم و فنون با آن مواجه بودند، چاره ای بیابند. تحول در شعر و ادب و فرهنگ نیز یك امر لازم بود و در این زمینه مجله "سخن" راهگشایی كرد.
برای نخستین بار در یك مجله فارسی، شعر نو و قصه و داستان كنار هم در دسترس دانشجویان و فارغ التحصیلان قرار میگرفت كه تا آن زمان سابقه نداشت. صاحبان قلم اوج نثر پارسی را "گلستان" و "تاریخ بیهقی" میدانستند و كسانی را كه از این خط پا بیرون میگذاشتند، به مسخره میگرفتند. تمام تلاش و كوشش او در عرض ۳۰ سال انتشار مجله مبتنی بر این اصل بود كه فرهنگ عقب مانده ما را در دوران اختناق و استبداد، به مرحله پیشرفت اروپا برساند. و البته متوجه بود كه این جهت گیری نه تنها یك مسئله فرهنگی، و در عین حال یك موضوع سیاسی را هم دربرمیگیرد. در همان شماره های نخستین "سخن" به یك نكته اشاره میكند؛ به علل سیاسی و اجتماعی كه مردم ایران از پیشرفت بازمانده اند و به این نتیجه میرسد كه آگاهی از رموز سیاسی و عقاید اجتماعی یكی از احتیاجات جامعه ایران است و باید‌ آنها را از جنبه ی علمی مورد دقت قرار داد. با وجود دگرگونیها و فراز و نشیب های فراوانی كه طی عمر مجله در اوضاع و احوال اجتماعی مملكت پیش آمد، هرگز نشد در نوشته ای به گرایشهای چپ و راست و پوچ گرایی در ادبیات، بیمارگونه بتازد. ادیبی خویشتن دار بود و به همه آفرینشهای هنری و ادبی با چشم یك ناظر بی طرف و بی تعصب نگاه میكرد."در این باره شفیعی كدكنی معتقد است: "از طرفی، آنچه كه خانلری را آماج تیر خصومت بسیاری از ادیبان و شبه ادیبان عصرش قرار داد، اسلوب او بود كه تعارف در آن راه نداشت. او یك معیار داشت و آن سلامت و فصاحت زبان پارسی بود. هر اثر ادبی را قبل از آنكه به هر امتیازی آراسته باشد، از این دیدگاه می نگریست. و اگر به اعتبار سلامت و درستی زبان فارسی، نقصی داشت بر آن نمیبخشود. گوینده هر كه خواهد گو باش. مقالات او و نقدهای او در این زمینه، در دوره سی ساله مجله سخن پراكنده است، و روزی كه آیندگان، تاریخ نقد ادبی در ایران عصر ما را بنویسند، فصل درخشانی از آن مطالعات، ویژه پایگاه خانلری به عنوان یك ناقد شعر و نثر است."
لازم به توضیح است كه خانلری ماهنامه "سخن" را با بودجه شخصی و در حالی كه خود سرپرستی آن را به عهده داشت، ۳۵ سال (۱۳۵۷ــ۱۳۲۷) بدون وقفه منتشر كرد.
خانلری از پیشگامان مطالعات مربوط به دستور زبان فارسی و زبانشناسی است و نوشته هایش درباره دستور زبان فارسی از نخستین كوششها در این زمینه و مبتنی بر اصول زبانشناسی است. وی برای اولین بار تدریس مقدمات و مبانی علم زبانشناسی جدید را در دانشگاه بنیاد نهاد.
وی همچنین پایه گذار اسلوبی نو در نثر فارسی بود: نثری ساده، روشن و در عین حال با استحكام. سادگی و روشنی نثر وی موجب شد كه رفته رفته این اسلوب نو، در میان اهل قلم آن زمان رواج یابد. او معتقد بود كه نثر خوب از شعر خواندن جدا نیست و شعر كلامی است كه "اضافه" برنمیتابد، پرگویی در شعر راه ندارد و اگر شخص بخواهد نوشته اش را از زیاده گویی بپیراید، باید شعر بخواند، "شعر خوب". حافظه اش پر از شعر و نثر خوب بود و در هر موردی كه نیازی یا حجتی لازم میآمد، شعری ناب و نثری بلند را شاهد میآورد. تحقیق در ادبیات فارسی (جدا از دستور و زبانشناسی) از میدانهای اصلی كار او بود. شفیعی كدكنی در این باره یادآور میشود: "درست است كه پیش از او ملك الشعرای بهار و بدیع الزمان فروزانفر، با آمیزش خلاقیت ذهنی و روش علمی، آثار درخشانی همچون "سبك شناسی" و "سخن و سخنوران" را سامان دادند، اما احاطه ای كه خانلری بر فرهنگ اروپایی و ادبیات غرب داشت، در كار آن دو وجود ندارد و این امتیاز تحقیقات او به شمار میرود." خانلری همانقدر كه بر متون كهن ادب پارسی مسلط بود، هنر مدرن را هم میشناخت.
هنگامی كه از خانلری ادیب، محقق و زبانشناس سخن میرود، تجسمی از او در ثلث آخر عمرش است، كه بیشتر روی كارهای تحقیقی، زبانشناسی و ادب كهن همت گمارد. شاید بتوان فعالیتها و گرایشهای خانلری را بدین ترتیب خلاصه كرد: خانلری جوان شاعر بود. در میانسالی ادیب شد و در كهنسالی استاد و صاحب نظر در ادبیات كلاسیك. شعر"عقاب" یادگار سالهای جوانی شاعر است كه در قالب كلاسیك سروده شده، مثنوی زیبایی است كه قدرت و تسلط شاعر جوان را بر زبان و ادبیات فارسی نشان میدهد. او خود گفته كه این شعر را به صادق هدایت اهدا كرده است.
خانلری فعالیتها و تحقیقات خود را تا آخرین لحظات عمر ادامه داد. آخرین نوشته ای كه در دست داشت، رساله كوچكی درباره ی اصول شعرشناسی و نحوه آموزش اوزان شعر فارسی به دانش آموزان مدارس بود. در این باره تحقیقی دقیق و علمی كرده بود و میخواست این رساله را تمام كند كه اجل مهلتش نداد. خانلری در اول شهریور ماه ۱۳۶۹ در سن ۷۷ سالگی در تهران درگذشت. مروری بر زندگی و آثار وی ابیاتی از عقاب را در ذهن تداعی میكند:
عمر در اوج فلك برده به سر
دم زده در نفس باد سحر
ابر را دیده به زیر پر خویش
حیوان را همه فرمانبر خویش
یادش گرامی باد.
* ناتل: فرمانداری ناتل در شهرستان نور در مازندران
فرشته تویسركانی
برگرفته از: شهروند
منبع : شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی


همچنین مشاهده کنید