سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


آثار نامیرای ادبیات نمایشی


آثار نامیرای ادبیات نمایشی
ساموئل بکت نمایشنامه نویس،داستان نویس و مقاله نویس ایرلندی یکی از چهره های موثر تئاتر در قرن بیستم است که با آثارش مسیری طولانی را در پیوند مدرنیسم تا پسامدرنیسم پیمود._
در میان خیل آثار ماندگار بکت دونمایشنامه وجود دارد که او عمده شهرت خود را مدیون آن هاست،این نمایشنامه ها که تا کنون صدها بار به اغلب زبان های زنده دنیا ترجمه شده یا روی صحنه رفته اند به دلیل نگاه موشکافانه و دقیق نویسنده هرگز رنگ کهنگی به خود نگرفته اند و شاید در آینده هم نگیرند. نمایشنامه «در انتظار گودو» حاصل سرگشتگی انسان مدرن است که در قالب دو شخصیت بی دست و پا چون «استراگون » و «ولادیمیر» متجلی شده است،شخصیت هایی که بر روی تلی از خاک وتک درختی تنها فقط و فقط انتظار فردی به نام گودو را می کشند،فردی که هیچ گاه نمی آید اما تفکرمخاطب را تحریک می کند.
بکت در باور بیشتر منتقدان به عنوان وجدان بیدار اروپای خفته در قرن بیستم مطرح است،هنرمندی که با آفرینش فضاهایی وهم گون و در عین حال پیچیده در فهمی فلسفی به هنر تئاتر رمقی دو چندان بخشید و توجه ها را به سوی آن جلب کرد.
آثار بکت تصاویری از فرسایش ارائه می دهند که جهان و افرادی که در آن زندگی می کنند به آرامی ،اما به ناگزیر رو به افول می روند،افولی که گاه در انتظاربیهوده شخصیت ها رخ می نمایاند و یا آن ها در محیطی کاملا بسته به امید گشایش روزنه ای روزگار می گذرانند.
نمایشنامه «در انتظار گودو» حاصل سرگشتگی انسان مدرن است که در قالب دو شخصیت بی دست و پا چون «استراگون » و «ولادیمیر» متجلی شده است،شخصیت هایی که بر روی تلی از خاک وتک درختی تنها فقط و فقط انتظار فردی به نام گودو را می کشند،فردی که هیچ گاه نمی آید، اما تفکر مخاطب را تحریک می کند.
نوع گفت و گوهایی که بکت همراه با کنش و واکنش های مربوط به صحنه برای آدم هایش تدارک دیده آن چنان به نظر می رسد که مترجمان دو نمایشنامه یاد شده لازم است به جای چاپ مکرراین دو کاربه ترجمه نقد های سازنده از اساتید بزرگ جهانی هم توجه کنند و لایه های ظریف ذهن بکت را مورد کنکاش قرار دهند،نکته ای که تا کنون آن گونه که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته. پیچیده در ظرافتی هنری است که بخش بخش آن ها تا کنون به شکلی حرفه ای توسط دست اندرکاران تئاتر مدرن مورد مطالعه قرار گرفته اند.
نکته قابل توجه درباره نمایشنامه «در انتظار گودو» این است که استراگون و ولادیمیر گرچه به لحاظ خوی و خصلت تفاوت های آشکاری با یکدیگر دارند، اما تشخص هردو آن ها در پیوند با دیگری است، به گونه ای که هیچ یک از آن ها بدون حضور فرد دوم قادر به ادامه زندگی نیستند،نکته ای که تحمل کردن همدیگر در قرن بیستم اروپا را به نحو شایسته ای نشان می دهد،تحملی پیچیده در حسی از انتظارکه هنوز هم به همان تازگی زمان نوشته شدن باقی مانده است.
به نظر می رسد که مترجمان دو نمایشنامه یاد شده لازم است به جای چاپ مکرراین دو کاربه ترجمه نقد های سازنده از اساتید بزرگ جهانی هم توجه کنند و لایه های ظریف ذهن بکت را مورد کنکاش قرار دهند،نکته ای که تا کنون آن گونه که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته همان گونه که گفته شد آثار بکت بیش از هر چیز دیگر به نقد و تحلیل نیازمندند یعنی همان نکته ای که در جامعه تئاتری ما محلی از اعراب ندارد،دو نمایشنامه «در انتظارگودو» و« آخر بازی» را می توان به عنوان یک نظریه انسانی مورد ارزیابی قرار داد،نظریه ای که پس ازنوشته شدن این دو کار به عنوان یک مکتب ظهور کرد. است.
مواجهه خواننده یا تماشاگر ایرانی با این دو نمایشنامه مواجهه ای بر اساس شنیده هاست و حتی بسیاری از تحصیل کرده های رشته تئاتر هم نظرگاهی مخصوص به خود در این باره ندارند.
نمایشنامه «آخر بازی» که بارها به عناوین دیگر مانند دست آخرو...هم ترجمه شده یکی دیگر از آثار ماندگار بکت است که در این کتاب منتشر شده،نمایشنامه ای که گرچه به لحاظ فرم با در انتظار گودو متفاوت است اما به شکلی دیگر همان محتوا را یدک می کشد.
فضای این نمایشنامه جایی است بدون زمان و مکان با شخصیت هایی کاملا متضاد که باز هم مجبورند همدیگر را تحمل کنند و در این رهگذر است که اتفاقات نمایشی یکی پس از دیگری رخ می نمایانند.
این نمایشنامه چهار شخصیت دارد که در نکبتی خود خواسته گرفتار شده اند،نکبتی که باز هم نمایان گر رنج های انسان در دوران مدرن است،
همان گونه که گفته شد آثار بکت بیش از هر چیز دیگر به نقد و تحلیل نیازمندند یعنی همان نکته ای که در جامعه تئاتری ما محلی از اعراب ندارد،دو نمایشنامه «در انتظارگودو» و« به هر حال همت مجدد مترجمی چون بهروز حاجی محمدی را در ترجمه دو شاهکار از یک نویسنده را باید به فال نیک گرفت اما ای کاش او از این پس به همین موضوع بسنده نکند و بیشتر در روشن کردن اذهان پیرامون آثارنوسینده مورد علاقه اش تلاش نماید. آخر بازی» را می توان به عنوان یک نظریه انسانی مورد ارزیابی قرار داد،نظریه ای که پس ازنوشته شدن این دو کار به عنوان یک مکتب ظهور کرد.
به نظر می رسد یکی از مسئولیت های بزرگ مترجمان آثار بکت پرداختن به رفع همین سوء تفاهمات باشد، زیرا هنوز هم در میان خیل عظیمی از دانشجویان تئاتر مفهوم جریان«ابزورد» ونقش بکت در پدید آیی آن با مقوله «نیهیلیسم» از هم تفکیک نشده است،نکته ای که در صورت عدم رفع و رجوع می تواند بستر ذهنیات غلط دیگری را فراهم کند.
به هر حال همت مجدد مترجمی چون بهروز حاجی محمدی در ترجمه دو شاهکار از یک نویسنده را باید به فال نیک گرفت اما ای کاش او از این پس به همین موضوع بسنده نکند و بیشتر در روشن کردن اذهان پیرامون آثارنوسینده مورد علاقه اش تلاش کند.
کتاب «آخربازی،در انتظارگودو» سال ۱۳۸۷در شمارگان۳۰۰۰نسخه و قیمت۲۷۰۰تومان توسط انتشارات ققنوس عرضه شده است.
منبع : خبرگزاری کتاب


همچنین مشاهده کنید