یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


کوزه سنگی منقوش به کتیبه داریوش اول به چهار زبان


در موزه بابیل لندز Bible lands بیت المقدس كوزه ای از جنس سنگ وجود دارد (BLMJ ۱۹۷۹) كه به روی آن كتیبه هایی منسوب به داریوش اول حك شده است. محل قرار گرفتن این كتیبه ها به شرح زیر است: كتیبه روی دسته كوزه به زبان مصری و خط هیروگلیف بوده و كتیبه های كهن فارسی _ عیلامی و بابلی به روی دسته دیگر كوزه حك شده اند. كوزه فوق در این موزه دارای كتابچه راهنمایی است كه درباره آن توضیح و شرح داده است؛ همچنین در كاتالوگ نمایشگاهی كه در سال ۹۸_۱۹۹۷ در موزه كانسیستور شیز Kunsthis torisches وین برگزار شد. درباره این كوزه شرح داده شده است. طرح كوزه و شكل آن شبیه نمونه هایی است كه بیشتر در سایر مناطق امپراطوری هخامنشی یافت شده اند، متن كتیبه ها برای بسیاری از كارشناسان آشناست اما وجود همزمان چهار متن به روی یك قطعه، طرح منحصر به فردی از این كوزه آفریده است. جنس سنگ ظرف از نوعی مرمر سفید است. قسمت انتهایی ظرف گرد می باشد و لبه ای ضخیم و باز دارد. یكی از دو دسته سوراخ نشده كوزه هنوز به روی آن قرار دارد. این دسته از آهك تراش داده، ساخته شد است. ابعاد كلی كوزه عبارتند از ۳۷×۳۰cm. در رویه بیرونی آن لكه ای به رنگ زرشكی دیده می شود كه كارشناسان موزه حدس می زنند این لكه زرشكی رنگ از نوعی صدف دریایی باشد.تحلیل كانی شناسی از ظرف نتوانست كارشناسان را به شناخت كاملی از آن رهنمون سازد. دكتر شیمون ایلانی از مركز مطالعات زمین شناسی اسراییل، عناصر اصلی آن را آلومینیوم، سیلیكون و اكسیژن به اضافه مقداری آهن تشخیص داده است. وی معتقد است كه احتمالا ماده رنگی كالونیت (Al۲o۳.Sio۲.۲H۲o) غنی شده با هماتیت (Fe۲o۳) می باشد. وی احتمال می دهد كه این ماده رنگی ماده ای آرگانیك باشد (یعنی از بافت های ریز زنده تشكیل گردیده _ مترجم). لذا لكه بیرونی كوزه را نمی توان حاصل تاثیر محتویات داخلی كوزه دانست. متن هیروگلیفی مصری به صورت عمودی، به روی شانه و به صورتی نامتوازن بین دو دسته نوشته شده است متن های میخی به صورت افقی نوشته شده اند كه متن اول به زبان فارسی باستان، میانی به زبان عیلامی و پایینی به زبان بابلی می باشد. از آن جایی كه قطعاتی كه دارای متون میخی هستند مستقیما به قسمت های دیگر ظرف متصل نمی باشند محل این قطعات با در نظر گرفتن متون مصری كه بر دسته ها واقع است، قطعی نیست. شكل، ضخامت و ظاهر قسمت هایی كه به خط میخی هستند، دقیقا با دیگر قسمت های متصل شده همخوانی دارند. این قطعات به گونه ای با همدیگر متصل شده اند كه به نظر می رسد همه آنها بدون شك متعلق به یك ظرف می باشند. مقایسه با نمونه های مشابه: منشا كوزه شناخته شده نیست. ظرف در اندازه و جنس به نمونه هایی شباهت دارد كه كتیبه هایی به نام داریوش، خشایار و اردشیر دارند. (ولی این ظرف بزرگ تر از برخی كوزه های مشابه است). اغلب نمونه های مشابه كه سالم مانده اند در مناطق شناخته شده ای به دست آمده اند (مانند ویرانه های تخت جمشید و بابل قدیم، سوریه، مصر و بلخ) یا محل یافته شدن آنها شناخته شده نیست. قطعات ظروف مشابه با كتیبه های داریوش، خشایار شاه و اردشیر، حاصل حفاری در شوش، تخت جمشید، اوروك و سفوریس در شهر الجلیل فلسطین، هستند. نمونه ای بی عیب و نقص با كتیبه های خشایار در سال ۱۸۵۶ از حفاری معبد هالیكارناسوس (Halicarnassus) به دست آمده. ظروف مشابه مربوط به دوره خشایارشاه و اردشیر، كتیبه هایی به چهار زبان دارند كه نام و عنوان فرمانروا را به زبان فارسی كهن، عیلامی و خط میخی آكاری و هیرگلیف مصری بیان كرده اند. ظروف مشابه مربوط به دوران داریوش، به هر حال، كتیبه هایی فقط به زبان مصری و به خط هیروگلیف دارند. كتیبه های همسان، هم به روی كوزه ها و بطری های سنگی مشاهده می شوند و هم به روی بشقاب ها و پیاله های سنگی.
سیر زمانی كتیبه ها به شرح زیر است:
۱ _ از اواخر حكومت داریوش (سال های ۳۳ و ۳۴، حكومت داریوش ۸۸ / ۴۸۹ و ۸۷ / ۴۸۸ قبل از میلاد)، و اوایل حكومت خشایارشاه (سال های ۲ و ۵ حكومت خشایار، ۸۳ / ۴۸۴ و ۸۰ / ۴۸۱ قبل از میلاد)، كه شامل كتیبه های هیروگلیفی تك زبانه با نام پادشاهی، الفاب و سال سلطنت است.
۲ _ اوایل پادشاهی خشایارشاه (سال ۲)، كتیبه های مشابه هیروگلیفی همراه با نسخه هایی از متونی به زبان های فارسی كهن، عیلامی و میخی بابلی كه تنها نام پادشاهی و عنوان «پادشاه كبیر» در آنها ذكر گردیده است.
۳ _ پادشاه خشایار (احتمالا در سال ۵ سلطنت یا پس از آن)، و سلطنت اردشیر اول (و احتمالا اردشیر دوم یا سوم)، كتیبه های مشابه به سه زبان و به خط میخی و همراه با متونی به خط هیروگلیف مصری كه نام پادشاهی و عنوان «فرعون كبیر» را بیان كرده اند.
۴ _ پادشاهی اردشیر، كتیبه های چهار زبانه با عنوان خلاصه شده «پادشاه».این احتمال وجود دارد كه این گسترش تاریخی نشانگر تغییرات سیاسی روی داده در هر دوران و پیشرفت كتیبه ها از تك زبانه بودن به چند زبانه باشد. همچنین تغییرات بعدی القاب از شیوه مصری به شیوه هخامنشی را نیز در بر می گیرد كه نشانگر تغییر در روشی است كه پادشاه هخامنشی به این روش در مصر معرفی می گردیده است. این تغییر ممكن است عموما به تغییر حكومت از پادشاهی داریوش به خشایار مربوط گردد. این احتمال هم وجود دارد كه این تغییر صریحا مربوط به تغییرات سیاسی یا اعمال زور در مصر باشد، پس از این كه خشایارشاه شورشی كوتاه مدت و محدود را كه منجر به پایان حكومت داریوش گردید، فرونشاند. (این گفته از نظر تاریخی صحت ندارد. طبق كتاب «ایران از آغاز تا اسلام» حكومت داریوش در اثر شورش از هم نپاشید _ مترجم) وجود كتیبه های چهار زبانه یادبود داریوش كه تركیبی است از متون مصری به خط هیروگلیف و متونی به زبان فارسی باستان، عیلامی و آكاری، به خط میخی، چنین استنباط سیاسی را با تردید رو به رو می سازد. كوزه ۱۹۷۹BLHJ اولین كوزه مكشوفه مربوط به سلطنت داریوش، الگوی گسترش كتیبه های سفالی را در هم می ریزد. متونی كه به خط میخی می باشند همانند خطوط چند زبانه روی كوزه های خشایار و اردشیر می باشند. متون مصری همانند كتیبه های مصری تك زبانه روی كوزه داریوش و خشایار و نیز متون چند زبانه خشایارشاه هستند. تاریخ داده شده آخرین سال پادشاهی داریوش، سال ۳۶ (۸۵ / ۴۸۶ قبل از میلاد) می باشد. لذا به نظر می رسد كه بر روی كوزه توضیحی برای تغییرات رسمی كه در اوضاع سیاسی ایجاد گردیده، مقرر شده است. با این وجود، ترتیب قرار گرفتن متون بروی كوزه فوق این استنباط شك برانگیز را نیز در بر دارد. بر روی نمونه های دیگری كه دارای كتیبه های چند زبانه می باشند، متون هیروگلیفی، مستقیما در زیر متونی كه به خط میخی هستند جای گرفته اند. چهار متن كه یك تركیب خوب تشكیل داده اند و همگی متقارنند، به زیبایی در میان دسته ها نوشته شده اند.
طرح این قطعه، با متونی به خط میخی و هیروگلیفی در قسمت های متفاوت و احتمالا در مكان های متفاوت ایجاد شده اند. به طور مثال، ابتدا مصری در محل خاستگاهش (مصر) و برگردان های دیگر بعدها در مكان های دیگر (احتمالا در یكی از اقامتگاه های پادشاهی). در پایان این احتمال وجود دارد كه كوزه از ابتدا با كتیبه تك زبانه مصری در سال آخر پادشاهی داریوش اول ساخته شده باشد، (به تصدیق دیگر نمونه هایی كه متون داریوش را در بردارند) و دیگر این كه برگردان های میخی تنها در زمان حكومت خشایارشاه اضافه گردیده باشند. (به تصدیق دیگر نمونه های دوران حكومت خشایارشاه)
موارد استفاده: این اتفاق نظر وجود دارد كه چنین ظروفی در مصر ساخته شده اند و این كتیبه ها در مصر كنده كاری گردیده اند یعنی تنها منطقه امپراطوی هخامنشی كه در آنجا كتیبه های هیروگلیفی چند زبانه مصری كاربردی واقعی داشته اند. درباره كاربرد و نحوه توزیع ظروف (و كاربرد و توزیع مجدد آنها)، اتفاق نظر چندانی وجود ندارد. ولی كاملا روشن است كه حداقل برخی از این ظروف به عنوان صندوقچه اشیای گرانبها _ زینتی، مرهم، عطر و رنگدانه به كاخ های هخامنشی در شوش، تخت جمشید و احتمالا بابل فرستاده شده اند. نقش برجسته های كاخ آپادانا در تخت جمشید چنین ظروفی را در دست خراج آورندگان به دربار پادشاهی نشان نمی دهد. با این وجود، مدت سال های سلطنت كه در متون هیروگلیفی روی كوزه داریوش و خشایار به آنها اشاره گردیده است، حاكی از آنست كه این ظروف در توزیعات سالانه به كاخ ها وجود داشته است. نقش برجسته های چهارچوب درب كاخ داریوش در تخت جمشید كه نشانگر ملازمانیست كه بطری های زینتی در یك دست و حوله ای در دست دیگر دارند، حاكی از آنست كه برخی از سنگ های مرمر حكاكی شده، نمایانگر گوشه ای از تشریفات زندگی درباری بوده اند. این احتمال وجود دارد كه ظروفی از این قبیل از زمره هدایایی بوده اند كه توسط پادشاهان هخامنشی در ازای خدمات ارایه شده به تاج و تخت و مقام و منزلتشان در دربار به درباریان اعطا شده است. هدایی از این قبیل همواره در مناطقی دور از مناطق پادشاهی یافت شده اند. در عوض برخی از این ظروف مانند نمونه هایی كه از معبد تپه اورسك بدست آمده اند یا نمونه های معبد اوروك به عنوان كالاهای با ارزشی كه به دور ریخته شده اند، تلقی گردیده اند، چنین كالاهایی حتی قرن ها پس از پایان امپراطوری هخامنشی نیز مبادله و ارزانی گردیده اند یا به صورت كالایی با ارزش در مكانی مدفون شده اند.
منبع : خبرگزاری میراث فرهنگی


همچنین مشاهده کنید