سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


جشنواره بیست و پنجم در چند سطر


جشنواره بیست و پنجم در چند سطر
بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر هم با تمام ضعف ها و قوت هایش به پایان رسید. جشنواره یی که پس از گذشت ربع قرن از برگزاری اش هرسال با تغییراتی چه به لحاظ سیاست های برگزار کنندگان و چه به لحاظ نحوه اجرا مواجه است.
اگر به دوره های مختلف جشنواره فجر نگاهی بیندازید کمتر با دوره های متوالی مواجه می شوید که فرقی از نظر نوع برگزاری با یکدیگر نداشته باشند. البته اگر این تغییرات به منظور رشد و بهتر برگزار شدن جشنواره ایجاد شده باشد، خرده یی وارد نیست و در همه جشنواره های دنیا این نوع تغییرات اعمال می شود اما در ایران مساله فرق می کند. تغییرات داده شده در جشنواره معلول سلیقه برگزارکنندگان است و نه کار کارشناسی شده به منظور پیشرفت جشنواره،هنوز پس از ربع قرن از برگزاری جشنواره، همه چیز دقیقه نودی است. در دقیقه نود داوران مشخص می شوند و برنامه سالن ها اعلام می شود. در دقیقه نود فیلمی که نامش برای شرکت در مسابقه اعلام شده، به دلایل نامعلومی کنار گذاشته می شود و بازهم در دقیقه نود همان فیلم به جشنواره بازگردانده می شود.
فیلم ها در بخش های مختلف در حال حرکتند؛ از مهمان به خارج از مسابقه می روند و از آنجا وارد مسابقه می شوند و همه این اتفاقات در دقیقه نود می افتد. هنوز ملاک درستی برای داوری وجود ندارد و به جای اینکه سلیقه هنری داوران در نظر گرفته شود، ملاحظات دولتی و سلیقه وزارتخانه یی لحاظ می شود.
جشنواره فیلم فجر با اینکه به دوره بیست و پنجم و ربع قرن برگزاری رسید اما هیچ برنامه ویژه یی به این مناسبت برگزار نشد و در عوض فیلم هایی مانند رنگ انار و هملت برای چند دهمین بار به نمایش درآمدند، (رسم است که در همه جای دنیا وقتی جشنواره ها به چنین دوره های زمانی می رسند، برنامه های ویژه یی به این مناسبت در آنها برگزار می شود.)
با اینکه هرساله تعداد فیلم های شرکت کننده در جشنواره بیشتر می شود، اما از کیفیت آثار و برگزاری کاسته می شود. امسال نیز اوضاع به همین منوال بود.
بیش از ۴۰ فیلم ایرانی در جشنواره نشان داده شد، اما دست آخر تنها نام چند فیلم قابل تامل وارد برگ های خاطرات جشنواره بیست و پنجم شد. ضمناً چندین سال است که واژه شاهکار را به کلی از ذهن پاک کرده ایم و با دیدن چند فیلم که بشود آنها را تا انتها، بدون خرد شدن اعصاب تماشا کرد، ذوق می کنیم، جشنواره بیست و پنجم دربرگیرنده چندین نکته برجسته بود که اشاره به آنها خالی از لطف نیست.
● معناگرایی و جنگ، اپیدمی جشنواره
جشنواره بیست و پنجم پر بود از فیلم های متعلق به سینمای موسوم به معناگرا و نیز فیلم های مربوط به دفاع مقدس. طی یک سال گذشته پروانه ساخت اینگونه فیلم ها با دست و دلبازی صادر شد تا فیلمسازان بیشتر در این دو مسیر گام بردارند. اگرچه هنوز تعریف درستی از سینمای معناگرا از سوی متولیان آن ارائه نشده و هر فیلمی که به روح و معجزه و دین و ایمان بپردازد در این گونه طبقه بندی می شود، اما در ژانر سینمای جنگ امسال شاهد تحولات چشمگیری بودیم. البته این تحولات بیشتر از آنکه به ساختار فیلم ها مربوط شود، به مضمون آنها ربط داشت. عمده فیلم های دفاع مقدس امسال، آثاری بودند که مفاهیم انسانی در آنها در درجه اول قرار داشت. البته در بسیاری از فیلم ها به راحتی می شد سایه فیلمسازی به اسم ابراهیم حاتمی کیا را مشاهده کرد.
● فیلمسازان اول، نه چندان امیدوار کننده
با اینکه در جشنواره امسال ۱۶ فیلم اول به نمایش درآمد، اما در میان آنها کمتر اثر شاخصی که نشان از ورود یک فیلمساز خوش قریحه به سینمای حرفه یی باشد، به چشم خورد.
اکثر فیلم های اول فیلم های مربوط به جریان خاص سینما بودند که به صورت دیجیتال و با صرف هزینه اندک ساخته شده اند. به غیر از دو فیلم پابرهنه در بهشت و بازهم سیب داری که نشان از ورود دو فیلمساز خوش ذوق و مسلط به ابزار سینما به عرصه فیلمسازی بلند و حرفه یی بود، مابقی آثار فقط تجربیاتی در زمینه سینما محسوب می شوند. تجربیاتی که مشخص نیست بتوانند تضمین کننده ادامه حرکت سازندگان آنها در عرصه فیلمسازی بلند باشند. (جالب اینکه حتی دو فیلم ذکر شده هم از این قاعده مستثنی نیستند،) مسعود ده نمکی هم با اینکه توانست با فیلم اخراجی ها مخاطبان بی شماری را پیدا کند اما ساخته شدن فیلم او معلول بسیاری از عوامل متعدد است که ربط چندانی به عیار کارگردانی او ندارد.
● فیلمنامه، مشکل همیشگی
آقایان شما را به خدا فکری به حال وضعیت فیلمنامه نویسی در سینمای ایران بکنید. اوضاع خراب است. فیلمنامه ها ضعیفند. کمتر فیلمنامه یی ظرفیت یک فیلم ۹۰ دقیقه یی را دارد و در اواسط ماجرا داستان تمام می شود و فیلم به ملال می رسد.
عمده فیلم های نمایش داده شده در بخش مسابقه جشنواره امسال، به لحاظ کارگردانی و اجرا در سطح مطلوبی قرار داشتند. بیشتر کارگردانان از پس اجرای کار برآمده اند و فیلم آنها غلط املایی ندارد. اما صدافسوس که فیلمنامه های شان آنقدر بد و ضعیف است که زحمات سازندگان و سایر عوامل اصلاً به چشم نمی آید.
برخی از فیلم ها فقط ۴ خط قصه دارند و کل فیلم بر پایه همین ۴ خط استوار است. برخی دیگر از فیلم ها در میانه راه تمام می شوند و قصه کم می آورند. در برخی دیگر تماشاگر از فیلم جلوتر است و قصه حتی توان حرکت پایاپای با تماشاگر را هم ندارد. فکرش را بکنید اگر فیلم هایی مانند قاعده بازی، اقلیما، مخمصه، اتوبوس شب، پارک وی و... با فیلمنامه درستی مواجه بودند، تبدیل به چه آثار خوش ساختی می شدند. اما صدحیف که به خاطر فیلمنامه های ضعیف شان تبدیل به آثار متوسطی شده اند. بدتر از همه آنکه برخی از این آثار به علت عدم برابری اجرای کار و کارگردانی با ظرفیت های فیلمنامه، تبدیل به آثاری پرمدعا و متظاهرانه شده اند.
حتی رواج یافتن اقتباس از ادبیات هم کمک چندانی به سینما نکرده است چرا که مشکل فیلمنامه در سینمای ایران تنها به قصه اولیه مربوط نمی شود و پرداخت داستان ها و درآوردن اوج و فرودها هم دچار ایرادات جدی است.
● سالن های نمایش دهنده، آشفته بازار جشنواره
۲۵ سال از برگزاری جشنواره می گذرد ولی کماکان وضعیت سالن های سینما اسفبار است. در این ده روزه جشنواره که هر روز چندین بار پایمان به سینما باز می شود، بیشتر از پیش به فقر تجهیزات صوتی و تصویری در سینما ها پی می بریم.
اگر یک فیلم را در چند سینمای مختلف تماشا کنید، هر بار با نوع جدیدی از وضعیت پخش صدا و تصویر مواجه خواهید شد، از اینها گذشته حتی ساده ترین و بدیهی ترین مسائل مربوط به سینماداری نیز در ایام جشنواره رعایت نمی شود. کماکان از نظم و ترتیب در سالن های سینما خبری نیست و پرسنل نوع برخورد با مخاطب در یک محیط فرهنگی را یاد نگرفته اند. نوع برخورد با مخاطب در برخی سالن ها به حدی بد است که صدرحمت به استادیوم های ورزشی می فرستید،
از بلبشوی سینمای حاکم بر سینمای ویژه مطبوعات هم هرچه بگوییم کم گفته ایم. سال به سال دریغ از پارسال. امسال دو برابر ظرفیت سالن کارت صادر شده بود و حتی برای ایستادن هم جا نبود چه برسد به نشستن روی صندلی که از بدیهیات فیلم دیدن است، به راستی در کجای دنیا نویسندگان و منتقدان سینمایی با چنین وضعیت خفت باری به تماشای فیلم می نشینند؟، از همه اینها بدتر حضور غیرمطبوعاتی ها با اعوان و انصارشان در سینمای رسانه ها بود که گل را به سبزه آراسته می کرد.
به هر حال جشنواره بیست و پنجم با تمام حرف و حدیث های پیرامونش به پایان رسید و از امروز روزشماری برای جشنواره بیست و ششم آغاز می شود. خدا را چه دیدید، شاید سال دیگر به اوضاع امسال نیز غبطه بخوریم و باز هم بگوییم سال به سال دریغ از پارسال.
مهدی طاهباز
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید