یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا
نماد مهر و ایمان یا مهابت و مرگ؟
نگاهی به نماد تك درخت در سینما
كلمه ((نماد)) ترجمه كلمه symbole از ریشه یونانی sumbolon به معنی به هم چسباندن دو قطعه مجزا و مشتق فعلsumballo (میپیوندم) است و حاكی از چیزی است كه به دو قسمت شده باشد. ۱ در اصطلاح هنری نماد چیزی است كه چیزی را از طریق قیاس یا تداعی نشان دهد، مانند رنگ سفید كه معمولا نماد بیگناهی است. البته باید نماد را از علامت (sign) كه به طور قراردادی تنها مفهوم مشخصی را میرساند و به علت متداول بودن برای همه كسانی كه آن را به كار میگیرند و معنی واحد قابل دركی دارد، جدا دانست. چرا كه نماد درحقیقت معنای وسیعتر و پیچیدهتری دارد. نمادها را میتوان به دو گروه اصلی تقسیم كرد; اول، نمادهای مرسوم یا شناخته شده كه به نمادهایی گفته میشود كه در فرهنگ و هنر یك ملت و گاه حتی در فرهنگ و هنر جهان، معروف هستند و مفهوم آنها شناخته شده است. مثلا غروب خورشید كه معمولا نماد مرگ است و...
دوم; نمادهای ابداعی یا شخصی كه به نمادهایی اطلاق میشود كه معنی از پیش شناخته شدهای ندارند، اما از زمینه و مجموع اجزای اثری كه در آن به كار گرفته شدهاند، میتوان تا حدی به مفهوم آنها پیبرد. نمادها، بخصوص نمادهای دسته دوم نیاز به تفسیر دارند. تفسیر نمادها به معنی دستیابی به مفهوم دقیق و واقعی آنها نیست و هر مفسری بنا به دریافت و دیدگاهها، اثر یا نمادهای اثر را تعبیر و تفسیر میكند; چه بسا برداشت مفسران مختلف دقیقا به هم شبیه نباشد و حتی متفاوت هم باشد.۲ نماد ((تك درخت))، در سینما از نمادهای دسته دوم است. چرا كه نماد تك درخت در فیلمهای مختلف معانی مختلفی دارد و یك معنی از پیش تعیین شده را نمیتوان برای آن در نظر گرفت. اولین تك درخت در سینما، بیشك درختچهای است در یكی از فیلمهای اولیه برادران لومیر به نام ((غذا دادن به بچه)) كه در پشت میزی كه به بچه غذا میدهند قرار دارد و پست سر دو شخصیت دیگر (پدر و مادر) دیده میشود.واضح است كه در قدمهای آغازین سینما این مثال نمیتواند معنای نمادینی داشته باشد. در سینمای صامت و گونه كمدی هم تك درخت را در فیلم ((دوش فنگ)) (چارلی چاپلین، ۱۹۱۸) به یاد میآوریم كه شاید از معدود شوخیهایی است كه با تك درخت در سینما شده است. در این فیلم چاپلین خود را به هیات درختی درمیآورد تا دشمن متوجه حضور او نشود و بدین ترتیب صحنههای كمیكی خلق میكند. البته اینجا هم تك درخت معنای نمادینی ندارد، بلكه وسیلهای است برای خلق یك شوخی. در اینجا قابل ذكر است كه مانند دو مثال فوق، تك درختهای بیشماری در تاریخ سینما وجود دارند كه معانی نمادینی نداشتهاند كه اگر در این مطلب نگارنده میخواست به همه آنها بپردازد، با توجه به تعداد انبوه فیلمها اصولا این امر امكانپذیر نبود و اینكه اصولا نگارنده در این مطلب به دنبال معنای نمادینی تك درخت است و نه به دنبال فیلمهایی كه صرفا از تك درخت استفاده كردهاند; بنابراین، این مقدمه تنها برای ذكر تاریخچه برخی از اولین تك درختهای تاریخ سینما ذكر شد. یكی از نمونههای تك درختهای نمادین را در فیلم ((شكوه علفزار)) (الیا كازان، ۱۹۶۱) مشاهده میكنیم. در فیلم، تك درختی در محل ملاقات زوج عاشق فیلم دیده میشود.در حالی كه باران میآید. ویلما (ناتالی وود) و باد (وارن بیتی) در داخل ماشین نشستهاند و ماشین زیر تك درخت قرار دارد.باد میخواهد با فشار پدرش برای ادامه تحصیلات به دانشگاهی در شهری دیگر برود و ویلما به او میگوید كه تا ابد هم كه باشد منظر او میماند تا برگردد. اینجا تك درخت در حقیقت نمادی از عشق پاك و بیآلایش این دو شخصیت است. در سینمای موزیكال هم تك درخت را در فیلم درخشان ((چهره مضحك)) (استنلی دانن، ۱۹۵۷) به یاد میآوریم. وقتی در پاركی در پاریس، جو (آدری هپبورن) كه مدل عكاسی است به دیك (فرد آستر) كه عكاس است میگوید عاشق پاریس و همچنین عاشق دیك است و سپس زیر تك درختی مینشیند، فرد آستر كه ایستاده در اطراف او حركت میكند و ترانهای درباره عشق میخواند. اینجا هم مانند ((شكوه علفزار))، تك درخت نمادی از عشق میان این دو نفر است. در گونه وحشت هم نماد تك درخت كاربرد فراوانی دار; تك درختی خشك كه جلوهای بسیار شوم و مرگبار دارد. به یاد بیاوریم فیلم ((اسلیپی هالو)) (تیم برتن، ۱۹۹۹) را كه سوار بیسر از درون حفرهای در زیر تك درختی خشك بیرون میآید و سر قربانیانش را پس از جدا كردن از بدنشان با خودش به آنجا میبرد. روح سوار به دنیا بازگشته تا انتقام بگیرد و در انتها كه سرش را مییابد به دوزخ باز میگردد; یا در فیلم ((دیگران)) (الخاندرو آمنابار، ۲۰۰۱) گریس (نیكل كیدمن) در قصری با دختر و پسر كوچكش زندگی میكند و شوهرش به جنگ رفته است. او سه مستخدم خانه را به جهت نافرمانی اخراج میكند. شب هنگام وقتی دختر و پسر از راه لولههای ناودان به حیاط خانه میروند تا به خیال خودشان به دنبال پدرشان بگردند با تك درختی خشك كه در زیر آن سه قبر وجود دارد در حیاط قصر برخورد میكنند و بعد میبینند كه روی سنگ قبر اسم آن سه خدمتكار حك شده است. سپس میبینند كه سه خدمتكار به طرف آنها میآیند. متوجه میشوند آنها كه تا دیروز در خدمتشان بودهاند در حقیقت روح هستند و میگریزند (هر چند در پایان فیلم معلوم میشود كه خود و مادرشان هم روح هستند.) بدین ترتیب یكی از سكانسهای ترسناك فیلم رقم میخورد. در ((اسلیپی هالو)) و ((دیگران)) و بسیاری از فیلمهای گونه وحشت، تك درخت نمادی است از پلی ارتباطی میان جهان ارواح و دنیای زندگان كه این نماد معمولا با ظهور ارواح و ورودشان به دنیای مادی همراه است.در سینمای ایران هم مشهورترین تك درخت، تك درخت فیلم ((خانه دوست كجاست)) (عباس كیارستمی، ۱۳۶۷) است. هر چند برخی معتقدند در سینمای واقعگرا به سبك كیارستمی به خصوص در این فیلم نباید دنبال معانی نمادین گشت، اما نگارنده بر این عقیده است كه تك درخت و جاده زیگزاگ روی تپه، تجسم مادی دوستی آرمانی جاری در فیلم است. گویی هر كسی این مسیر پر پیچ و خم را طی كند، به اكسیر مهر و دوستی دست مییابد; چنانكه آن پسرك سخت كوش بدان دست یافت. بیجهت نیست كه مخملباف در فیلم ((ناصرالدین شاه آكتور سینما)) (۱۳۷۱) در فصل مونتاژی پایان فیلم صحنههایی از در آغوش كشیدن شخصیتهای مختلف در فیلمهای سینمای بعد از انقلاب را قطع میكند به نمایی از تك درخت روی تپه فیلم ((خانه دوست كجاست)) كه باز هم اینجا مخملباف روی معنای نمادین تك درخت به نشانه مهر و دوستی در فیلم كیارستمی تاكید میكند و آن را به كل سینمای ایران تعمیم میدهد. دو نمونه تك درخت مشهور هم در دو فیلم درخشان اروپایی به یاد داریم: نمونه اول را در انتهای فیلم ((چشماندازی در مه)) (تئو آنگلو پولوس، ۱۹۸۸) میبینیم. آنگلوپولوس در این فیلم با زبانی تغزلی و تاثیرگذار جامعه پر از ابهام و سرگردانی را كه در آن زندگی میكند به تصویر میكشد. آدمهایی سرگشته كه گاهی ناگهان به آسمان و خلا بالای سرشان خیره میشوند بلكه چیزی بیابند، انگار از شدت ضعف منتظر معجزهای هستند. به خاطر بیاوریم صحنهای را كه مردم از اداره پلیس بیرون میآیند و بیحركت به آسمان و دانههای برفی كه تازه شروع به باریدن كرده است خیره میشوند. یا صحنهای كه دختر نوجوان (وولا) و پسربچهای كه برادر اوست (الكساندر) و پسر جوانی كه دوست آنهاست (اورستی) در سكوت چشم به دریا دوختهاند و شاهد بیرون آوردن مجسمه بزرگ دست توسط هلیكوپتر از دریا هستند; دستی كه نشانه حقیقتش (انگشت سبابه) قطع شده است. اینها همان معجزاتی هستند كه آدمهای فیلم در انتظارشان نشستهاند یا مانند دانههای برف، روی زمین سپید محو میشوند و یا مانند آن مجسمه دست، حقیقت جایی در آن ندارد. اینجاست كه آنگلوپولوس بر گمگشتگی فرهنگی كشورش تاكید میكند. پدری كه وولا و الكساندر به دنبالش هستند در حقیقت تاریخ و فرهنگ كهن یونان است كه در یونان معاصر به دست فراموشی سپرده شده است. اما فیلمساز در انتهای فیلم نگاهی امیدوارانه دارد. در انتهای فیلم الكساندر میگوید:((در ابتدا تاریكی بود و سپس روشن شد)) و سپس او و وولا تك درخت سبزی را كه نماد آرزومندانه از آینده روشنتری برای فرهنگ یونان است در آغوش میگیرند. نمونه دوم تك درخت را در فیلم ((ایثار)) (تاركوفسكی، ۱۹۸۶) میبینیم. آنگلوپولوس در ((چشماندازی در مه)) فرهنگ بحرانزده كشورش را مورد مداقه قرار میدهد، اما تاركوفسكی در ((ایثار)) در ابعادی وسیعتر این كار را میكند و بحران جهان معاصر را مطرح میكند. فاجعه جنگ اتمی است; اما بحران اصلی مطرح شده بحران معنوی جهان معاصر است. بیدلیل نیست كه تاركوفسكی میگوید:((در ((ایثار)) تنها میخواستم بر ضرورت وجود معنویت تاكید كنم.۳)) به همین جهت است كه دنیا با ایثار مومنی راستین (الكساندر) از نابودی نجات پیدا میكند. چرا كه تنها اوست كه خانه محبوبش را قربانی نجات جهان میسازد و تنها اوست كه تك درختی خشك (نمادی از تتمه ایمان در جهان مادی) را آبیاری میكند. در ابتدای فیلم تابلوی ((ستایش شاهان مجوس)) اثر داوینچی را میبینیم. تابلویی كه درباره تولد حضرت مسیح (ع) است و تك درختی در آن به چشم میخورد. این تك درخت (تك درخت ایمان) به شكرانه تولد حضرت مسیح (ع) سرسبز است. این تك درخت در آغاز فیلم به ما نوید میدهد كه سرانجام فیض الهی جاری خواهد شد و دنیا نجات پیدا خواهد كرد و با همین امید به جاری شدن فیض الهی است كه الكساندر در آغاز فیلم، تك درخت خشك را در داخل زمین میكارد و سپس آبیاری میكند.در انتهای فیلم هم تك درخت توسط پسر بچه الكساندر (نماد معصومیت) آب داده میشود تا سرانجام سرسبز شود. هم در آغاز و هم در انتهای فیلم روی تصاویر تك درخت، قسمتی از پاسیون سن ماتیو (یا انجیل به روایت متی) اثر باخ را كه روی تصویر تك درخت میشنویم ((آریای آلتو)) نام دارد كه غمانگیزترین بخش این اثر است.این بخش اشكها و توبه پطروس (از حواریون حضرت مسیح (ع)) را پس از سه بار انكار نشان میدهد.چرا كه پطروس در محاكمه مسیح (ع) به رغم قول وفاداری كه شب قبل به او داده بوده (و مسیح (ع) هم شب قبل پیشگویانه گفته بود كه تو فردا پیش از بانگ خروس سه بار مرا انكار خواهی كرد)، سه بار مسیح (ع) را انكار میكند. وقتی صدای بانگ خروس را میشنود به یاد سخن مسیح (ع) میافتد و پشیمان میشود. ((آریای آلتو)) تاملی ژرف بر مرگ مسیح (ع) است كه هم سوگناك و هم بخشاینده است و موسیقی باخ روی تصویر تك درخت در آغاز فیلم نوید دهنده است و در انتهای فیلم در حقیقت نشاندهنده تحقق بخشش و فیض خداوندی و آغاز دوباره جهان است. در انتها فیلم موسیقی زیبای باخ همراه با انعكاس درخشان امواج آب از میان شاخههای تك درخت همواره نگارنده را بیاختیار به یاد این سخن مشهور داستایوفسكی میاندازد:((زیبایی، جهان را نجات خواهد داد.)) جدیدترین نمونه تك درخت را هم در فیلم ((حلقه)) (گور وربینسكی، ۲۰۰۲) میبینیم. هر چند ((حلقه)) جز آثار شاخص گونه وحشت نیست، ولی در لحظاتی جدا تماشاگر را میترساند. فیلم درباره نوار ویدئویی است كه هر كس آن را ببینید هفت روز بعد میمیرد. راشل (نائومی واتز) خبرنگاری است كه میخواهد راز این نوار را كشف كند. او به كلبهای میرود تا نوار مرگبار را ببیند و در پسزمینه كلبه، تك درختی به چشم میخورد. در كلبه فیلم را میبینید كه تصاویری ترسناك و سورئالیستی دارد، مثل تصویر انگشتهایی قطع شده كه در جعبهای تكان میخورند و در نمایی دیگر تك درختی را میبینیم كه در آتشی میسوزد و نمایی هم داریم از زنی كه خودش را به داخل درهای پرت میكند، در حالی كه تك درختی در سمت چپ كادر دیده میشود و...
وقتی نوار تمام میشود، نمای اكستریم كلوزآپ چشم راشل را میبینیم كه مردمكش از ترس جمع میشود و بعد این نما قطع میشود به نمایی از تك درخت خارج از كلبه كه در آسمان پسزمینه آن، خورشید پشت ابر رفته است. یا سكانسی را به یاد بیاوریم كه راشل داخل چاه افتاده و گذشته دخترك مقتول (كه روحش با نوارهای مرگبار از انسانها انتقام میگیرد) به طور ناخودآگاه برایش تداعی میشود: دخترك كنار چاه ایستاده و رو به رویش تپهای در افق قرار دارد كه روی آن تك درختی به چشم میخورد. بعد مادر دخترك آرام از پشت سر به او نزدیك میشود. نایلونی بر روی سر او میكشد و او را خفه میكند و به داخل چاه میاندازد. در اینجا هم مانند دو فیلم ((اسلیپی هالو)) و ((دیگران)) مفهوم تك درخت در راستای همان مفهوم نمادین پیوند با دنیای ارواح است، ولی تفاوت اینجاست كه در ((حلقه)) تك درخت نمادی از خود مرگ یا سرنوشتی مرگبار است كه در پیش است.
این مقاله مروری بود بر تعدادی از مهمترین نمادهای تك درخت در سینما تا جایی كه حافظه نگارنده یاری میكرد. راستی، شما تك درختی را در چه فیلمی به یاد دارید؟ و به نظر شما آن تك درخت چه معنای نمادینی داشت؟
پانویس:
۱ ــ مكتبهای ادبی ــ رضا سیدحسینی ــ انتشارات نگاه ــ چاپ یازدهم
۲ ــ برای مطالعه بیشتر رجوع كنید به واژنامه هنر شاعری ــ میمنت میرصادقی ــ كتاب مهناز ــ چاپ اول
۳ ــ تاركوفسكی ــ بابك احمدی ــ انتشارات فیلم ــ چاپ دوم
حسین آریانی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست