چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


نگاهی به تحولات کتاب و نشر در دوره محمد خاتمی


نگاهی به تحولات کتاب و نشر در دوره محمد خاتمی
هنگامی که هاشمی رفسنجانی کرسی ریاست جمهوری را به محمد خاتمی می سپرد، ۱۴۳۸۶ عنوان کتاب در سال تولید شده بود که ۲۴۵۰ عنوان آن ترجمه،‌ ۱۱۹۳۶ عنوان تالیف که ۲۵۷۸ عنوان آن را ناشران شهرستانی و ۱۱۸۰۸ عنوان آن را ناشران تهرانی تولید کرده بودند. از این تعداد کتاب ۷۰۶۶ عنوان آن چاپ اول و ۷۳۲۰ عنوان آن چاپ مجدد، و تیراژ متوسط کتاب نیز ۵۶۴۵ نسخه بود. در زمانی که محمد خاتمی دولت را به محمود احمدی نژاد می سپارد سالانه ۳۸۹۹۱ عنوان کتاب تولید شده است که ۹۱۴۶ عنوان آن ترجمه و ۲۹۸۴۵ عنوان آن تالیف که ۱۰۷۹۵ عنوان آن را ناشران شهرستانی و ۲۸۱۹۶ عنوان آن را ناشران تهرانی تولید کرده اند. از این تعداد کتاب ۲۰۵۳۷ عنوان آن چاپ اول و ۱۸۴۵۴ عنوان آن تجدید چاپی است و تیراژ متوسط کتاب نیز ۴۳۱۲ نسخه بوده است.
از دیوار ممیزی کوتاه و قاعده مند تا بازگشت به گذشته
عطاء الله مهاجرانی، نخستین وزیر فرهنگ محمد خاتمی از جمله چهره هایی بود که به سیاست درهای باز در عرصه نشر و کتاب اعتقاد داشت. وی وقتی سکان این سمت را به دست گرفت، سعی کرد در اداره کتاب، تغییراتی را به وجود آورد. سیاستهای مهاجرانی سبب شد تا سختگیری در مقابل برخی آثار به حد اقل برسد. کتابهایی که در دوره وزارت مصطفی میرسلیم اجازه چاپ مجدد نداشتند، در این دوره بدون هیچ مشکل خاصی به چاپ رسیدند و وزیر ارشاد در یک اعلام عمومی گفت که کتابهایی که برای بار اول از ارشاد مجوز چاپ دریافت کردند، ‌دیگر نیازی به مراجعه دوباره برای دریافت مجوز ندارند. این کار سبب شد تا کتابهایی چون رمان ۱۰ جلدی کلیدر، که در دوره میرسلیم به مدت سه سال از چاپ آن ممانعت می شد،‌ فرصت چاپ دوباره بیابند. مهاجرانی اگرچه توفیق نیافت سانسور و ممیزی را برچیند، اما در قاعده مند کردن آن اهتمامی جدی رواداشت و توانست تصویری مطلوب و باور پذیر از خطوط قرمز در عرصه کتاب به دست دهد. وی همچنین دراین دوره پیشنهاد داد تا ناشرانی که شناخته شده تر هستند، خود مسئولیت چاپ آثار شان را بر عهده گیرند. این پیشنهاد اگرچه در دوره وزارت مهاجرانی مجال اجرا نیافت، اما در دوره وزارت معاون وی، احمد مسجد جامعی فرصت اجرا پیدا کرد. در این دوره علی اصغر رمضانپور بر جای مسجد جامعی در معاونت فرهنگی تکیه زد و در یک تصمیم کارشناسانه که حاصل مشورتش با شورای مشورتی ناشران و نیز برخی از ناشران شناخته شده کشور بود، به نزدیک به ۱۰۰ ناشر شناخته شده، اختیار داد تا خود مسئولیت چاپ کتابشان را بر عهده بگیرند و در مقابل اگر شکایتی هم از سوی اشخاص حقیقی و یا حقوقی نسبت به مطالب و محتوای کتاب آنها صورت گرفت، خود در دادگاه پاسخگو باشند. فشارها به وزارت ارشاد، به خصوص در حوزه کتاب، به حدی بود که ناشران و نویسندگان برخی از کتابهایی که از اداره بررسی کتاب مجوز چاپ گرفته بودند، به دادگاه فرا خوانده شدند. "نشر نی" برای کتاب زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش انتشارات کتاب خورشید و و نویسنده آن ( توکا ملکی ) برای کتاب زنان موسیقی ایران، و نیز نویسندگان کتاب در مهمانی حاج آقا (حبیب الله داوران و فرهاد بهبهانی) از جمله افرادی بودند که به دادگاه کشانده شدند. دادگاه، البته کار را در همین اندازه متوقف نکرد و افرادی چون مدیر اداره کتاب و حتی معاون فرهنگی وزیر را نیز به دادگاه فرا خواند. این فشارها و نیز برخی نا هماهنگیها در عرصه مدیریتی سبب شد تا دو سال مانده به پایان دوران وزارت احمد مسجد جامعی، معاون فرهنگی و نیز مجید صیادی ( که کارش تا بازداشت هم کشیده شده بود) از سمت خود استعفا کرده و بخش کتاب وزارت ارشاد مجددا در چرخه ای قرار بگیرد که سبب شود تا اعتراضات به سانسور و ممیزی از سوی ناشران شدت گرفته و کار به مطبوعات و نامه نگاری ناشران به ارشاد کشیده شود. وضعیت ممیزی در دو سال آخر به گونه ای بود که برخی از جدی ترین کتابهای فکری نیز مجال انتشار نیافتند. در این دوران به مانند سالهای پیش از دوم خرداد، رابطه میان ناشران و ارشاد از یک رابطه صمیمی و دوستانه به رابطه ای اداری و خشک تبدیل شد و فضا به سمتی رفت که تراشه های این فشار حتی در نمایشگاه بین المللی امسال نیز به چشم می آمد.
فراز ادبیات، رمان، زنان نویسنده و کتابهای اجتماعی و سیاسی
بخش مهمی از فعالیتهای حوزه کتاب در دوره آقای خاتمی به چاپ و انتشار کتابهای مرتبط با موضوعات سیاسی اجتماعی و تاریخی اختصاص یافت. بستر سازی و وجود برخی آزادیهای مدنی اجتماعی و فکری سبب شد تا برخی از نحله های فکری و فرهنگی در جامعه ریشه بدواند و موضوعاتی چون رابطه دین و مدرنیته، تاریخ انقلاب، جنگ، روشنفکری دینی، رابطه دین و دولت، و نیز پژوهشهای جدی در تاریخ اسلام و نیز تاریخ معاصر ایران و. .. به موضوعات مورد علاقه مردم و نیز قشر کتابخوان تبدیل شود. این علاقه مندی ناشران جدی را به صرافت انداخت تا ترجمه یا تالیف کتاب در این حوزه ها را سفارش دهند. نگاهی به فهرست کتابهای این حوزه نشان می دهد که رشد عناوین کتابهایی با این موضوعات بسیار زیاد بود. در این دوره رویکرد جدی ای نیز به کتابهای تاریخی صورت گرفت که نمونه موفق آن دو کتاب علی رهنما ( زندگی دکتر شریعتی ) و عباس میلانی (زندگی هویدا) نمونه ای از این آثار است. پژوهش این دو محقق توانست نگاهی تازه به خوانندگان در چگونگی تالیف کتابی تاریخی به دست دهد و البته توقع آنها را از کتابهای این حوزه برکشاند. در این دوره اقبال به مطبوعات سبب شد تا برخی از مقالات روزنامه نگارانی چون اکبر گنجی، سعید حجاریان، عماد الدین باقی، حمیدرضا جلایی پور، ماشاءالله شمس الواعظین، ابراهیم نبوی و مرتضی مردیها در غالب کتاب نیز با اقبال عمومی روبرو شود. رسیدن کتاب عالیجناب سرخپوش اکبر گنجی به ۲۷ بار چاپ در مدت ۶ ماه نمونه ای از اقبال عمومی به این آثار بوده است.رشد آثار حوزه ادبیات، چه پژوهشهای ادبی و چه ترجمه و نگارش رمان نیز در این دوره چشمگیر بود. انتشار بخشهای مهمی از فرهنگ کوچه احمد شاملو، فرهنگ ۸جلدی سخن به سر ویراستاری حسن انوری، فرهنگ هزاره ( انگلیسی _ فارسی ) علی محمد حق شناس، فرهنگ ۵ جلدی واژ گان تبری به سرپرستی جهانگیر نصری اشرفی، ترجمه فرهنگ آثار، به سرپرستی دکتر رضا سید حسینی، و نیز دهها پژوهش شاخص ادبی از جمله فعالیتهای پژوهشی در این دوره به شمار می رود. در سوی دیگر حضور و بروز برخی از رمان نویسان تازه نفس زن و مرد در عرصه ادبیات سبب شد تا موجی تازه در رمان نویسی شکل بگیرد. موجی که سبب شد تا برای نخستین بار در جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی نیز رمانی برنده این جایزه شود. اگر چه درسالهای ابتدایی دوره محمد خاتمی این مردان بودند که گوی رقابت را از زنان رمان نویس ربودند، اما در دوره دوم و از سالهای آغازین دهه ۸۰ و با انتشار رمان چراغها را من خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد موجی تازه از رمان نویسان زن در جامعه ایران پدیدار شد. رمان اول پیرزاد هم اکنون به چاپ ۲۲ رسیده و رمان دیگرش، عادت می کنیم نیز در مدت ۶ ماه توانسته ۱۰ بار تجدید چاپ شود.
برزخ حمایت از نهادهای مدنی نشر و کتاب
کاهش تصدی گری و نیز سپردن امور به نهادهای صنفی و مدنی از جمله دغدغه های دولت خاتمی بود. در این زمینه اگرچه گامهای مهمی برداشته شد و دولت از حالت مخالف و رقیب نهادهای صنفی به در آمد و در برخی از امور همانند برگزاری بخش داخلی نمایشگاه بین المللی کتاب، مشارکت دادن ناشران خصوصی در شوراهای تصمیم گیری کار را به نهادهای صنفی چون اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران سپرد، اما در برخی موضوعات و عرصه ها نیز دولت نتواست مطالبات مورد نیاز ناشران را برآورده سازد. از جمله این موارد، سپردن مجوز پروانه نشر به صنف مربوطه بود که به رغم اعتراضات فراوان ناشران باسابقه و اتحادیه ناشران و کتابفروشان این کار صورت نگرفت. این اعتراضات در حالی بی پاسخ گذاشته شد که در تمامی صنوف دیگر پروانه فعالیت عضو آن صنف از سوی همان صنف صادر شده و می شود. بی توجهی و بی اعتمادی در سپردن این کار به صنف ناشران، البته زیانهای فراوانی را به عرصه نشر وارد ساخت و سبب شد تا تعداد ناشران در پایان دوره خاتمی به نزدیک به ۸ هزار نشر برسد که به اعتقاد اکثر ناشران کهنه کار و شناخته شده ۹۰ درصد آنها بدون شناختی از پیچیدگیهای کار نشر وارد این عرصه شدند. عرصه ای که به دلیل برخی رانتهای موجود، چون دادن کاغذ و حمایتهای نه چندان با ضابطه و غیر کارشناسانه از برخی آثار با عنوان پیش خرید و حمایت از کتب ارزشمند وسوسه ساز حضور بسیاری در این عرصه شد. کار برخی از این حمایتهای بی ضابطه به آنجا انجامید که در سال ۱۳۸۳ گروهی از ناشران نخبه و بزرگ دولتی و خصوصی به نحوه خرید کتا ب از سوی هیات امنای کتابخانه های عمومی اعتراض کردند و در فرصتی دیگر خواستار برچیده شدن یارانه کاغذ از عرصه نشر شدند. وزارت ارشاد در برابر این دو تقاضا واکنشی منطقی از خود بروز نداد. از سوی دیگر در همین دوره و با ایجاد و اختصاص بودجه ای به خرید کتاب از ناشران، دولت خاتمی توانست در برابر بحران کمبود نقدینگی در عرصه نشر واکنش مثبت و موثری از خود نشان دهد. همچنانکه ایده اعطای وام به ناشران شناخته شده و کمک به آنها در تاسیس و راه اندازی کتابفروشی های بزرگ از جمله ابتکارات این دولت بود که تاثیر موثر و دیرپا در عرصه نشر بر جای نهاد. در این دوره اما برخی از مشکلات ساختاری عرصه نشر نه تنها حل نشد، بلکه پیچیده تر از گذشته شد. ماجرای تغییر و نوسازی شبکه ناکارآمد و سنتی توزیع کتاب و نیز کمک به وضعیت نشر در شهرستانها و استانها از جمله مشکلات ساختاری بود که دولت خاتمی به رغم تمامی تلاشهایش توفیق حل آنها را نیافت. وزارت ارشاد می خواست با برپایی نمایشگاههای استانی کتاب کمکی به توسعه کتابخوانی در خارج از مرکز کند، اما در مقابل سبب شد تا برخی از کتابفروشی های شهرستانی یا بساط خویش جمع کنند و یا تغییر کاربری دهند و به فروش آثاری غیر از کتاب رو بیاورند.تکمیل و راه اندازی کتابخانه ملی که کلنگ آن در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی به زمین زده شده بود و بودجه آن نیز در همان دوره اختصاص یافته بود، نیز از دیگر اقداماتی بود که در دوره ریاست جمهوری خاتمی سرانجام یافت.
فعال شدن کانونهای فرهنگی هنری نقد کتاب و نشریات حوزه کتاب
در سالهای پایانی دهه هفتاد و با گسترش تولیدات کتاب در عرصه های مختلف فکری و فرهنگی، برخی افراد و جریانات به تاسیس کانونهای نقد و داوری کتاب روی آوردند که موفق ترین آنها جایزه مهرگان، جایزه بنیاد گلشیری و نیز انجمن روزنامه نگاران و مطبوعات و جایزه جمهور بودند که در این سالها به شکلی جدی به معرفی کتابهای برگزیده در حوزه های مختلف پرداختند. درمیان تشکلهایی که به شکل جدی به ادبیات کهن و باز پیرایی و انتشار آثار و نسخ مکتوب هم می پرداختند باید از دفتر نشر میراث مکتوب نام برد که علاوه بر انتشار آثاری در خور در این حوزه، در تداوم کارهای خود، نشستهای جدی نقد و بررسی کتابهای کهن و نسخه خطی از ایران و اسلام را برگزار کرد که نقشی تعیین کننده در شناساندن این حوزه به نخبگان و افکار عمومی ایفا ء کرد. این تشکلهای صنفی مدنی سهمی جدی در انتخاب و معرفی آثار و نویسندگان رمانها وکتابهای حوزه های سیاسی فرهنگی و کهن داشتند. علاوه براین، نشستهای نقد و بررسی کتاب نیز در نقاط مختلف کشور، به خصوص تهران، برگزار شد که مهمترین و موفقترین این نشستها را باید در سلسله برنامه هایی دید که از سوی کتاب ماه ادبیات و فلسفه و به مدیریت علی اصغر محمدخانی برگزار شده و می شود. دولت محمد خاتمی اگر چه در برابر فعالیت این کانونها ی فرهنگی و هنری مانعی ایجاد نکرد، اما برای فعالیت کانون نویسندگان ایران، که قدیمی ترین کانون حوزه فکر و فرهنگ به شمار می رود و عمده افراد فعال در آن در موضع اپوزیسیون دولت قرار داشتند، نتوانست کاری صورت دهد. این کانون تنها در یک سال از دوره ۸ ساله دولت محمد خاتمی توانست مجمع عمومی خود را شکل دهد و پس از آن و به دلیل برخی فشارها بر وزارت ارشاد نتوانست مجمع خود را شکل دهد. این درحالی است که دو تن از شاخص ترین نویسندگان این کانون، محمد مختاری و محمد جعفر پوینده در ماجرای قتلهای زنجیره ای کشته شده بودند. در دوره محمد خاتمی نشریات حوزه کتاب هم رونقی جدی گرفت و وزارت ارشاد، به خصوص احمد مسجد جامعی در این زمینه سرمایه گزاریهای فراوانی کردند. در میان تمامی این نشریات سه نشریه کتاب هفته، کتاب ماه ادبیات و فلسفه و نیز کتاب ماه کودکان و نوجوانان از سایر نشریات نقد و بررسی کتاب جدی تر بود. در سالهای پایانی دولت محمد خاتمی روند و رویکر د به کتابها در مطبوعات و خبرگزاریها نیز رشد و فزونی گرفت. برگزاری جشنواره ای ویژه برای خبرنگاران حوزه کتاب، توجه مدیران مطبوعات به کتاب و اختصاص صفحاتی ویژه به اخبار کتاب از جمله این توفیقات به شمار می رود
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران